بخشی از مقاله

چکیده

فطرت یکی از مفاهیم پر دامنه در عرصه اندیشه دینی بشمار می رود که ثمرات معرفتی فراوانی در جهان اجتماعی داشته است. فطرت در میان متفکرین صدراییغالباً در مورد ادراکات و گرایشات انسانی مورد توجه قرار گرفته است. اما برخی حکماء به مبادی هستیشناختی این مقوله نیز توجه نمودهاند که ناظر به مرتبه وجودی فطرت در نظام توحیدی و نظام بخشی به جهان اجتماعی میباشد؛

بر این اساس علامه طباطبائی ره با نگرش عرفانی به تبیین وحدت شخصیه وجود در مراتب هستی میپردازند؛ اولین تعین، همان مرتبه وجود منبسط یا حقیقت محمدیه - ص - است که واسطه فیض حق به مراتب عالم می باشد. روایات مربوط به اولین خلقت الهی نیز ناظر به وجوه مختلفِ این حقیقت نورانی است که به اعتبارات گوناگون دیده شده است. فطرت بعنوان یکی از وجوه این حقیقت در ظل احدیت حق تعالی، تجلی عشق و شوق عالم به مطلق کمال و کمال مطلق است که این معنا در انسان بواسطه قوه نطقیه شدیدترین ظهور را دارد.

مقدمه

علامه طباطبائی در رساله توحید که به تحلیل و بررسی توحید ذاتی می پردازند، به مقوله فطرت نیز در افعال و افکار انسان تمرکز نموده و به تعبیر ایشان ثمرات شگفت آور فطرت را تبیین می نمایند - 1388الف، ص... - 35 این درحالی است که علی القاعده بحث نسبت میان فطرت و افعال انسان از حیث ثمرات و نتایج عینی آن یا باید در رساله انسان - حتی انسان قبل الدنیا و فی الدنیا - طرح شود یا در رساله وسائط، حسب نسبت میان وجودات الهی و انسان یا در رساله افعال الهی..؛

علامه بر اساس هدف خاصی، مقوله پیچیده فطرت را در رساله معطوف به ذات الهی بررسی می نمایند و این معنا را به امتیازات اسلام گره زده و سپس تبیین آن را در دو حوزه افعال و ملکات انسانی تدقیق میکنند...که میراث گذشتگان از انبیاء، معلمین، متألهین و فلاسفه آن است که ذات در بردارنده همه کمالات و مبرّا از همه نقائص است و همه صفات او، عین ذاتش میباشد اما آنچه مخصوص اسلام است منتها درجه توحید است یعنی همان مقام حقیقت محمدیه - ص - که در مراتب ولایت عامه نیز نمود می یابد

به عبارت دیگر در نگاه نخست، فرازهای پایانی رساله توحید با بافت خداشناختی مستتر در کلِ رساله همسویی ندارد چراکه توگویی علامه یک معنای ضمنی را در لفافه نگاه داشته اند... که فطرت نیز مقدم بر اسماء االله و مندمج در توحید ذاتی و مقام محمدی - ص - میباشد؛علامه با این مقدمهِ محفوفه، به نتایج فطرت می پردازند؛ لذا علامه نقش واسطه میان طرح مبادی و ثمرات فطرت را ایفا می نمایند.

ما نیز برخلاف سنت مرسوم و برپایه رسم معهودِ علامه، بحث فطرت را که محکمترین پایه اجتماعیات صدراییانِ معاصر محسوب می شود - مطهری،1373 و /1387 جوادی آملی، /1390 مصباح یزدی،1386و... - نه صرفاً در مقام عالم خلق و تغیّر که متفکرین صدرایی بسیار پردامنه با رویکردهای متفاوت در پهنهی تحلیل اجتماعی بدان پرداخته اند و ثمرات و نتایج اجتماعی آن را بسط داده اند

بلکه در مرتبه احدیت حق تعالی تحلیل می نماییم گواینکه علیرغم اهمیت این معنا درگشاییِگره تنوع و تضلعِ مقوله فطرت، به حسب جایگاه بحث های اجتماعیِ مطروحه، کمتر از این باب مورد توجه قرار گرفته است البته دو نکته اینجا باید مورد نظر قرار گیرد اولاً اینکه علامه نتایج و ثمرات اجتماعی فطرت را بصورت مبسوطی در تفسیر المیزان تبیین نموده اند ... که شاگردان ایشان بی شک از ظرفیت های این جریانِ مفتوح استفاده نموده و این مسیر را استمرار بخشیده اند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید