بخشی از مقاله
چکیده:
امامان معصوم با توجه به دوره زمانی که در آن به سر می بردند تلاش می کردند تا اندکی از فلسفه احکام پرده بردارند، امام رضا در این باره نیز با توجه به خواست جامعه و شبهات مطرح به فلسفه احکام اشاراتی کرده اند از جمله درباره علت قطع دست سارق می فرماید این امر بدان خاطر است که دست راست عضوی اصلی برای سارق می باشد که اغلب با آن به امر سرقت می پردازد و بدین خاطر باید مجازات شود که سرقت امری قبیح ، موجب منع تجارت و فزونی هرج و مرج است یا در مورد زنا آن را همانند قتل نفس می دانند زیرا همان آثار را دارد، مانند از بین رفتن اصل و نسب و تباه شدن موضوع ارث که جملگی موجب مستحق کیفر شدن آن می شود.
در این مقاله با جمع آوری روایات ایشان در مورد اقسام کیفر و انواع جرایم با روشی توصیفی تحلیلی سعی برآن شد که نظر ایشان در مورد اجرای عدالت، کیفر و چگونگی آن بررسی شود که ملاحضه شد، امام - ع - نظر بر اجرای کیفر درحقوق الهی داشتن زیرا اجرای آن مانع مفاسد بیشتر جرم و عدالت پیشگی باعث تداوم نعمتهای خدا بود. اما از سویی این امام رئوف در تفسیر آیه »فاصفح الصفح الجمیل« فرمودند که مراد گذشت بدون مجازات و سرزنش است و در جایی دیگر فرموده اند ما خاندانی هستیم که گذشت را از آل یعقوب به ارث برده ایم، لذا ایشان در جرایم حق الناسی توصیه را بر گذشت و عدم کیفر نهادند.
-1 مقدمه:
امام علی بن موسی الرضا،متولد 148 ه در مدینه چشم به جهان گشود و امام هشتم شیعیان - ابولحسن ثانی -
در عصر خود از حکیمان به نام بودند و نه تنها در مسایل دینی در سایر مسائل اظهار فضل می نمودند، یکی از آن مسائل حقوق و روابط حقوقی افراد اعم از حقوق خصوصی و حقوق کیفری بوده است. مباحثی از ایشان که در باب حقوق به دست ما رسیده که بسیار راه گشا بوده در مباحث حقوقی و قسمتی از آن همان مباحث موجود در احادیث و آیات الاحکام بوده ولی با دید فلسفی که علت آن احکام را بیان نمودند تا راز بسیار از مجازات ها و شباهت های آنان را برای عموم روشن سازند تاشبهات پیش آمده برطرف شود و از آنجایی که گفتار ایشان بر ما حجت است همانطور که در روایات ما شاهد آن هستیم، تاریخ امامت ایشان را سال 183ه بیان میدارند، بر ما واجب بوده که نظر ایشان در مورد فلسفه مجازات را تبیین و به عنوان یکی از منابع اصلی حقوق جزای عمومی مطرح نماییم تا فلسفه هر مجازات روشن و بدین نحو چهارچوب مجازات ها مشخص گردد و از سوی بمجرد بررسی این روایات چراغ راهی برای قانون گذاران و دکترین است زیرا به نقل از عبدالسلام بن صالح هروی از امام رضا - ع - : خداوند رحمت کند آن بنده ای را که امر ما را زنده کند و در جواب انکه چگونه امر شما زنده می شود امام فرمودند:علوم ما را فراگیرد و به مردم بیاموزد، که اگر مردم زیبایی های گفتار مارا می دانستند از ما پیروی می کردند.
در میان روایاتی که به نقل از ایشان به دست ما رسیده مباحثی راجع مجازات، فلسفه ی آن و اقسام جرم دیده می شود. نگرش امام رضا - ع - در حقوق بیشتر نگاهی فلسفی به احکام قرآن بوده و به تحلیل آیات الاحکام پرداخته اند و توجه خاصی به رعایت حدود و قوانین موجود در جوامع اسلامی داشته اند به نحوی که همیشه بر حفظ حقوق دیگران حتی اقلیت های دینی غیر محارب امر نمودند. نگاه خاص ایشان به فلسفه احکام الهی نگرش خاصی است که هدف مجازات را برای حفظ حقوق بندگان بیان فرمودند و نه صرف تعبد زیرا که بسیار مواقعی حرامی حلال و یا حلالی حرام میگردد.
و این امر بخاطر حفظ نفع بندگان و نه تعبد خداوند متعال است. ایشان فلسفه ی بسیاری از مجازات هارا برای حفظ نسل و بقاء آنها بیان نمودند و نه قربت به خدا زیراکه هدف احکام شریعت را نظم بخشیدن به زندگی انسان و مومنین بیان کردند همانطور که در آیات قرآن ما نیز شاهد آن هستیم مثلاً در آیه»لکم فی القصاص الحیات - «بقره: - 178 فلسفه مجازات را حفظ بقاء و حیات می داند که در اجرای قصاص نهفته است و معنای آیه می شود و شاید در قصاص حیاتی باشد پس خداوند قصاص را نگفته است برای رضای خود بلکه برای حفظ حیات دیگران بیان نموده که شاید فردی با در نظر گرفتن مجازات قتل دست از کار بردارد و از آنجایی که انسان ذهنی محاسبه گر دارد دست از این کار بر خواهد داشت.
سوالات:
-1 آیا امام رضا - ع - در مورد فلسفه مجازات نظری دارند؟
-2 اگر نظری دارند، نظرشان چگونه است؟
-3 فلسفه مجازات در اسلام چگونه است و چرا ائمه به تبیین آن پرداخته اند؟
-2 مبانی نظری و پیشینه پژوهش:
:1-2پیشینه پژوهش:
در باب فلسفه مجازات مقالات بسیاری وجود دارد و به نحوه تخصصی تر برخی به فلسفه مجازات از منظر حقوق اسلامی نیز پرداخته اند و گاهی به فلسفه تشدید مجازات نیز در اسلام پرداخته شده مثلا ً در مقاله ای به نام فلسفه تشدید مجازات در دستگاه فلسفی حقوق غرب و حقوق اسلامی در مورد فلسفه تشدید مجازات است و بیان می دارد قواعد تشدید مجازات در دستگاه فلسفی حقوق غرب مبتنی بر منطقهایی مانند منطق فایده اجتماعی، منطق اقتدارگرایی قانون، منطق توازن اجتماعی است و در مقابل در دستگاه فلسفه حقوق اسلامی، قواعد تشدید بر منطق اصلاح گرایی و حفظ شخصیت بعد روحانی انسان بنا شده است؛
محقق در این مقاله به فلسفه خود مجازات نپرداخته بلکهصرفاً به فلسفه تشدید مجازات پرداخته ولی نتیجه گیری مناسبی داشته و اذعان نیز داشته که قواعد تعدد و تکرار در قوانین ایران منطبق با فلسفه تشدید مجازات اسلامی نبوده و نیازمند اصلاح است و از سویی در مقاله ای دیگر - اطمینان، سعید و حسینی، سید حسن، - 2 :1391 تنها به فلسفه مجازات از منظر اسلام پرداخته و به نحو تخصصی به نگرش امام رضا در مورد فلسفه مجازات نپرداخته است و فلسفه مجازات در حقوق اسلامی را موارد متعددی بیان نموده از جمله حفظ حقوق جامعه و خود فرد بزهکار، تعالی بشر و سعادت افراد و نیل به سوی اهداف والای انسانی، بازگرداندن متهم به جامعه و جلوگیری از ارتکاب جرم مجدد بیان نموده و ملاحضه نمودید که بحثی از نگرش خاص امام رضا - ع - در آن نیامد مثل مقاله ای دیگری به نام فلسفه مجازات در حقوق اسلامی که فلسفه مجازات را در حقوق اسلام حکیمانه و بر اساس لطف و رحمت الهی می داند و بیان می دارد که این رحمت اقتضا می کند که مصالح و منافع به افراد جامعه برسد و مفاسد و ضرر ها از جامعه دفع شودکه لازمه آن اعمال مجازات است که این امر موجب تطهیر روح و کفاره گناهان،تداوم و بقاء حیات و تامین امنیت و رعایت مصالح فردی و اجتماعی و تحقق عدالت، مایه عبرت و اصلاح و تربیت است و درکل بحثی از نگرش و نظرات امام رضا - ع - در این مقاله نیز به چشم نمی خورد و در مجموع می توان گفت مقاله ی حاضر بحثی نو نموده که تا کنون هیچ سبق پژوهشی بدین نحو ندارد که به شکل تخصصی فلسفه مجازات از منظر امام رضا - ع - بحث شود با آنکه ما در نوشتن این مقاله از مباحث کلی مقالات گذشته استفاده نمودیم.
:2-2مبانی نظری:
الف - مجازات: مجازات را به مشقتی که مقنن تحمیل به مجرم میکند - لنگرودی، - 615 :1388 و انوع مختلفی برای آن بیان شده در قانون مجازات اسلامی در ماده 14که بیان میدارد مجازاتهای مقرر در این قانون چهار قسم است:
الف-حد
ب- قصاص
پ-دیه
ت- تعزیر
و در ماده 15 به تعریف حد پرداخته :حد مجازاتی است که موجب، نوع، میزان و کیفیت اجرای آن در شرع مقدس،تعیین شده است و در ماده 16به تعریف قصاص می پردازد: قصاص مجازات اصلی جنایات عمدی بر نفس، اعضاء و منافع است که به شرح مندرج در کتاب سوم این قانون اعمال میشود.