بخشی از مقاله
چکیده:
این مقاله درصدد است با توجه به رویکرد تفسیرگرایی به بررسی بخشی از کنش تکفرزندی خانوادهها که در ارتباط با تجارب زیسته زوجها شکل گرفته را مورد کاوش قرار دهد. روششناسی پژوهش، کیفی است و از روش نظریه بنیادی برای انجام عملیات تحقیق استفاده شده است. دادههای کیفی در این مطالعه با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شده اند.
جهت تجزیهوتحلیل اطلاعات و ارائه نظریه نهایی از روش نظریه بنیادی استفاده شده است. بر اساس روش نمونهگیری هدفمند و نیز معیار اشباع نظری، نوزده خانواده تکفرزند شهر اهواز انتخاب و در این مطالعه شرکت کردند و تجارب آنها در مورد انتخاب تکفرزندی مورد کاوش و تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتههای بهدستآمده با استفاده از روش نظریه بنیادی به این شرح است که تجارب زیسته بیانگر تجربیاتی که مشارکت کنندگان در طول زندگی داشتهاند؛ بخشی از این تجربیات به دوران کودکی و جوانی مشارکتکنندگان در خانه پدری برمیگردد و بخش دیگر مربوط به بعد از ازدواج و زندگی متأهلی آنها است.
این تجربیات در یک فرایند منجر به تکفرزندی خانوادهها شده است. تجارب زیسته مشارکتکنندگان دارای پنج مقوله اصلی »تجربههای ناخوشایند از خانواده پرجمعیت«، »تجربه شرایط نامساعد قبل از ازدواج«، »تجارب تلخ از بارداری و زایمان«، »بسط گفتمان کمفرزند آوری« و »تجارب تلخ از فرزند داری« است. نظریه زمینهای حاصله، در قالب یک مدل پارادایمی شامل سه بعد شرایط، تعاملات و پیامدها ارائه شده است.
مقدمه و بیان ایده تحقیق:
به طور کلی یک از مهمترین کارکردهای خانواده تولید نسل می باشد. در دهه های اخیر شاهد تغییر اساسی در نگرش زوج ها در مورد این کارکرد خانواده هستیم. آمارها حاکی از آن هستند که طی سه دهه گذشته میزان باروری در ایران به طرز چشمگیری کاهشیافته است. تعداد فرزندان زنده هر زن در طول دوران باروری - باروری کل - از حدود 6/3 در سال 65 به 3/6 در سال 75 رسید که نشاندهنده بیش از 50 درصد کاهش است و از سال 85 به بعد میزان باروری کل به زیر سطح جایگزینی نزول یافت و در حال حاضر حدود 1/7 فرزند میباشد - مرکز آمار ایران، - 1391، بر اساس تحلیل دادههای سرشماری 33 درصد خانوادهها حداکثر صاحب یک فرزند هستند
با تحقیق و بررسی دقیق می توان دلایل این کاهش فرزندآوری را مشخص نمود، تحقیقات زیادی در این زمینه انجام شده و به دلایلی همچون افزایش اشتغال زنان - نوراللهی و همکاران، 1392؛، بالا رفتن میزان تحصیلات زنان - کلانتری و همکاران، - 1384، مشکلات اقتصادی خانواده ها، سطح توسعه و کاهش میزان مرگ و میر کودکان - عسکری ندوشن و همکاران، 1391؛ ضیایی بیگدلی و همکاران، - 1385، استقلال طلبی زنان - حسینی و بگی،1391؛ عباسی شوازی و علی مندگاری، - 1389 و... اشاره کرده اند؛ و اما در این تحقیق به دنبال پرداختن به یکی از دلایل روی آوردن خانواده ها به فرزندان کمتر و به طور خاص تک فرزندی هستیم که تا به حال کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این مقاله فهم تجارب زیسته زوج ها از زمان تولد تا زمان تحقیق که منجر به انتخاب تک فرزندی شده است.
وان مانن - 1997 - 1 در آثار خود به مفهومی با عنوان »دنیای زندگی«2 اشاره میکند که به معنای »دنیایی از تجربههای زیسته« است. دنیایی که برای هر یک از ما زندگی روزمره را میسازد. زندگی طبیعی و معمولی که ما را احاطه کرده است و بیآنکه بخواهیم آن را مفهومسازی و مفهومپردازی کنیم، در ارتباطی دمادم با آن هستیم
و همچنین با توجه به این که اکثر خانواده های در سن باروری، متولدین دهه های 1350 و 1360 می باشند، براساس جدیدترین آماری که از سوی دفتر اطلاعات، آمار و مهاجرت سازمان ثبت احوال ارائه شده میزان فرزندخواهی نسل جدید در مقایسه با گذشته تفاوت های چشمگیری داشته است، بر اساس آماری که منتشر شده، خانواده های جوان که متولدین دهه 50 به بعد را شامل می شوند، تمایل کمتری به فرزند آوری دارند به طوری آمار از یک کاهش 7 برابری خبر می دهد. این گزارش توضیح می دهد که در میان جامعه ایرانی اگر خانواده ها را به 2 گروه متولدین قبل از دهه 50 و متولدین دهه 50 به بالا تقسیم بندی کنیم، در گروه اول خانواده های بدون فرزند 3,4 درصد بوده اند در حالی که در گروه دوم این میزان به 23,5 درصد رسیده است. همچنین گستردگی خانواده های تک فرزندی در جامعه به ترتیب در گروه های اول و دوم 31,3 و 3,9 است. بنابراین برای فهم کنش تک فرزندی خانواده ها، ضروری است در مورد تجارب زیسته زوج ها کاوش به عمل آید.
پیشینه تحقیق:
تحقیقات فراوانی در مورد باروری و همچنین کاهش باروری انجام شده است. و اما همه این تحقیقات به عواملی همچون مدرنیته، اشتغال زنان، افزایش تحصیلات زنان و عواملی از این دست پرداخته اند و فقط یک مورد - محمودیان و همکاران، - 1388 به تجارب زیسته با عنوان تجربه نسلی پرداخته است. در اینجا به چند مورد از تحقیقات انجام شده مرتبط با فرزندآوری پرداخته خواهد شد.
مطالعهای با عنوان »قصد تکفرزندی و تعیینکنندههای آن در زنان و مردان دارای یک فرزند کمتر از 5 سال، ساکن تهران« توسط خلج آبادی فراهانی و سرایی در سال 1391 انجام شد. در این مطالعه تعداد 920 نفر از زنان و مردان همسردار که دارای یک فرزند زیر 5 سال بوده و جهت واکسیناسیون کودک خود به مراکز واکسیناسیون دولتی در شهر تهران مراجعه کرده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند.
دادههای پیمایش با استفاده از پرسشنامه جمعآوری شد. نتایج تحقیق نشان داد که: 35/4 درصد زوجین قصد تکفرزندی، 55/2 درصد قصد دو فرزندی و 9/3 درصد قصد داشتن بیش از سه فرزند داشتهاند. قصد تکفرزندی در بین مردان 1/79 برابر زنان بوده است. با افزایش تحصیلات، فردگرایی و ضعف پایبندی به مذهب قصد تکفرزندی افزایش یافته است، همچنین در مردان وضعیت اشتغال و بیکاری و در زنان فردگرایی و درک از هنجار اجتماعی تعداد فرزند بهعنوان پیشبینی کنندههای قصد تکفرزندی عنوان شده است
عباسی شوازی، مک دونالد1 و حسینی چاوشی با استفاده از نتایج سرشماریهای 1365 تا 1385 و همچنین پیمایش جمعیت و سلامت سال 1380 روند باروری در بیش از سه دهه در ایران را در کتابی تحت عنوان: »انتقال باروری در ایران: انقلاب و تولیدمثل« را نشان دادهاند، بهعلاوه از نتایج پیمایش انتقال باروری و سطح باروری پایین که در سالهای 1382 و 1384 انجام شده بود، استفاده و به نبین عوامل اجتماعی- اقتصادی و تعیینکنندههای فرهنگی باروری و پویایی آن در ایران پرداختهاند. در این مطالعه روند تغییرات باروری در ایران را طی چند مرحله به تصویر کشیده شده است. تغییرات میزان باروری کل در ایران طی سالهای 1345 تا 1385 را بررسی و نشان میدهند که از 7 فرزند به 1/9 فرزند تنزل یافته است