بخشی از مقاله

چکیده

طرح ارزشیابی توصیفی یکی از نوآوری های آموزشی است که دردهه 80 به همت سیاستگذاران نظام آموزشی و گروه زیادی از مدیران و معلمان مقطع دبستان ارایه شد. هدف اساسی ارزشیابی کیفی توصیفی ، بهبود کیفیت یادگیری و ارتقاء سطح بهداشت روانی محیط یاددهی - یادگیری است . در این طرح تاکیدعمدتاً بر ارزشیابی فرایندی - تکوینی - و ارزشیابی عملکرد وباز خورد مستمر و اصلاحی معلم به دانش آموزاست و بر ارزشیابی های پایانی کمتر توجه دارد .

اصل محوری این رویکرد »ارزشیابی برای یادگیری« است نه »ارزشیابی از یادگیری« که اصل محوری ارزشیابی سنتی است. همچنین در ابزار ها به غیر از آزمون های کتبی از ابزارهای گوناگون دیگری چون پوشه کار ، مشاهده ، آزمون عملکردی و تکلیف درسی و مانند این ها بهره میگیرد. به دلیل این تغییرات در نحوه ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی، روش تصمیم گیری در باره ارتقاء پایه دانش آموزان تغییر کرده است .

.1 مقدمه

بسیاری از والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی به دلایل مختلف، نگران تحصیل فرزندان خود با این شیوه تحصیلی هستند و از جمله دغدغه هایی که با من معلم در میان می گذارند عدم تکرار پایه تحصیلی، حذف نمره و در نتیجه کاهش انگیزه یادگیری است - احمدی ، . - 1385 والدین اظهار می دارند که آموزش سنتی شیوه ای جا افتاده در فضای تعلیم و تربیت کشور بود و تدریس به شیوه ارزشیابی، توصیفی در مقطع ابتدایی که پایه تحصیلی به شمار می رود تا حدودی برای آن ها نامطمئن و ناآشناست. آنان حذف نمره را موجب برچیده شدن بساط ارزشیابی از کلاس ها برشمارند و اظهار می کنند در شیوه ارزشیابی، مراقبت و نظارتی در جریان یادگیری دانش آموزان وجود ندارد و دانش آموزان به حال خود رها می شوند.

.2 بیان مسئله

الگوی ارزشیابی کیفی - توصیفی به عنوان نسخه کاملتر ارزشیابی مستمر، درصدد آن است تا شیوه متفاوت خود را در بدنه نظام آموزشی مستقر نماید 

رویکرد جدید در ارزشیابی تحصیلی در کشور ما با نام ارزشیابی کیفی - توصیفی، با تقاضای اجتماعی زیادی از بدنه آموزش و پرورش رو به رو گشته است . بسیاری از مدیران مدارس و مناطق آموزشی کشور امیدوارند که بتوانند آن را جایگزین شیوه سنتی ارزشیابی تحصیلی نمایند . این واقعیت، آشکار می سازد که سیاست اشاعه و استقرار رویکرد جدید ارزشیابی امر مهمی است که باید مسئولان و رهبران آموزشی بهدقّت به آن توجه کنند .

در کشور ما از گذشته و حتی در حال حاضر، عمدتاً نوآوری ها از طریق بخشنامه و دستورالعمل مراجع و منابع تصمیم گیرنده به بدنه آموزش و پرورش تزریق و شاید تحمیل می شود. حال اگر بناست رویکرد جدید ارزشیابی بر اساس شیوه دیگری در نظام آموزش و پرورش اشاعه یابد، مدیران آموزشی مناطق و سازمان آموزش و پرورش برای توسعه و گسترش این اندیشه در مدارس چه رویکردی را انتخاب کنند و چه بسترهایی را برای اشاعه آن فراهم سازند؟

.3 اهداف تحقیق

ارزشیابی یکی از مؤ لفه های مهم و در عین حال محوری در برنامه ریزی درسی است ، دلیل این اهمیت نیز آن است که برنامه ریزی درسی همانند سایر زمینههای تربیتی نیازمند بررسی و کنترل کیفیت است

از این رو ضرورت است تمام ابعاد و عناصر برنامه درسی به طور دقیق بررسی و مطالعه شود تا بتوان بر پایه ی آن اصلاحات لازم را برنامهی درسی و یا اجزای آن صورت داد. برای مثال: قبل از اقدام به تدوین هدف ها، محتوا و روشها، به عنوان مقدمه، باید نیازهای آموزشی را بررسی کرد. بررسی نیازهای آموزشی و حتی بازبینی این فرایند در قلمروی ارزشیابی آموزشی است. علاوه بر آن هنگامی که نیازها مشخص شدند باید هدف ها، محتوا، روش ها و ساز کار اجرایی برنامه را تعیین کرد. ارزشیابی از هر یک از این اجزای برنامه ی درسی به ما کمک می کند. کیفیت آن را بررسی اصلاحات و تجدید نظرهای ضروری را اعمال کنیم. به بیان روشن تر می توان گفت برنامه ریزی درسی از ابتدا تا پایان دربستر ارزشیابی صورت می پذیرد. به همین دلیل باید برای ارزشیابی نقش محوری قایل شد.

.4 مواد و روش تحقیق

مقالهی حاضر که با روش کتابخانه ای و به استناد مشاهدات و تجربیات معلمان، مصاحبه با تنی از چند از آنان تدوین شده است.

.5 نتایج و بحث

. 5- 1 ارزشیابی توصیفی

درباره مزایای ارزشیابی توصیفی سخنان تایید آمیز بسیاری گفته شده و تحقیقات آکادمیک زیادی به انجام رسیده است و تاثیرات منفی ارزشیابی کمی و سیستم نمره دهی به صورت بارز در این پژوهش ها منعکس شده است. اما اگر بحث حذف نمره را به صورت مجرد و بی ارتباط با موضوعات دیگر ارزیابی کنیم همه آنچه گفته می شود کاملا درست است : "رقابت بین دانش آموزان کمتر می شود. اضطراب و نگرانی و ترس دانش آموزان از امتحان و نمره جای خود را به آرامش می دهدو..."

اما اگر قرار است این طرح را در داخل نظام آموزش و پرورش ایران با توجه به سایر عناصر و پارامترها ارزیابی کنیم، نتیجه متفاوتی به دست می آید. باید دقت کرد که بحث بر سر این نیست که نظام نمره دهی را با ارزشیابی توصیفی در یک فضای آکادمیک مقایسه کنیم و نتیجه بگیریم که این خوب است یا آن. بحث این است که این تغییر با سایر اجزاء نظام آموزشی ما که ثابت مانده اند ، همخوانی دارد یا ندارد؟ به نظر می رسد تصمیم به اجرای این طرح ، چیزی نیست که کارشناسان آموزشی ما بر اساس نیازهای واقعی دانش آموزان ایرانی در تحقیقات میدانی به آن رسیده باشند. در کشور ما بین نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری و برنامه ریزی وزارتخانه یعنی ستاد ، با مدارس که جایگاه اصلی تعلیم و تربیت است پیوندی ارگانیک وجود ندارد. معلمان نسبت به تصمیمات اداری بد بین هستند و به سختی زیر بار این تصمیمات می روند .

از سوی دیگر برنامه ریزان و کارشناسان هم به نظرات معلمان و مشکلات واقعی مدارس توجهی ندارند و بیشتر در فضای تئوریک سیر می کنند. درست است که در نظام های آموزشی مدرن کارنامه فقط تعدادی نمره خام نیست و تمام فعالیت ها و مهارت های کودک،توصیف و ارزشیابی می شود اما در صورتی می توان نظام ارزشیابی را از سیستم های آموزشی دیگر وام گرفت که سایر بخش های نظام آموزشی را هم به طور همزمان مدرن سازی کنیم

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید