بخشی از مقاله

چکیده

سدهی نوزدهم میلادی، عرصهی آشنایی عمیقتر ایران با دولتهای اروپایی میباشد. در این قرن نقش ایران بهخاطر موقعیّت جغرافیاییاش در نظر دولتهای جهانی برجستهتر گردیده. همین تداوم و گسترش ارتباط ایران با سایر کشورها زمینه را برای خلق سفرنامههایی که نویسندگان آنها با اهداف متفاوتی به ایران آمده بودند، فراهم کرد.

این پژوهش، بر اساس روش تحقیق تاریخی و بهصورت توصیفی، تحلیلی بر آن است تا به بررسی و تبیین پدیده قاجاری کردن ایران از نگاه اروپاییان بپردازد، چرا کهبا توجّه به گسترهی توجه سفرنامهنویسان در عرصههای سیاسی و اجتماعی ایران اطلاعات آنها در زمینههایی چون: نقش شاهزادگان در حکومت و کارکردشان در ولایات و ایالات، نتایج پخش شاهزادگان در سراسر کشور و مسئله جانشینی، ذیقیمت و برخی مواقع بی بدیل است.

با آغاز حکومت قاجارها در ایران، فرهنگی از حکومت داری توسط آنها گسترش یافت که در آن شاهزادگان متعدد قاجاری، به عنوان حکام مناطق مختلفی از کشور منصوب میشدند. هر چند انبوه شاهزادگان، تسلط یکپارچهی سلسله را تسهیل میکرد، اما ساز وکار تقسیم مناصب موانعی را در نظارت بر رفتار حکمرانان فراهم آورد. که جنبش مشروطیت تحدیدی بر شاه و وابستگانش به شمار میرفت.

قاجاری کردن ایران نتایج مثبت و منفی بسیاری به دنبال داشت، و زمینهی فساد، ظلم و ستم، ناامنی و دخالتهای خارجی را فراهم آورد؛ که خود باعث انحطاط ایران در این دوره گردیدامّا. یکی از مهمترین آن نتایج بحران و اغتشاشی بود که بر سر مسئلهی ولیعهدی و جانشینی به وجود آمده و در مقاطعی کشور را با بحران و جنگ داخلی مواجه ساخته بود.

مقدمه

نمودار توان اقتصادی، سیاسی و نظامی ایران در فاصلهی زمانی بین سقوط صفویه تا انقلاب مشروطیت، سیری نزولی داشته و معمولاً از آن دوره، با عنوان دورهی انحطاط ایران یاد میشود. در دورهی قاجاریه نسبت به دورههای قبل شمار زیادی از اروپاییان به ایران آمدند، اینان به علل مختلفی در رابطه با وضعیت نابسامان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اشاره کردهاند. اما بیشتر از همه شاید شیوه نادرست حکومتی و اداری ایران در این مسئله تأثیر گزار باشد. به همین خاطر ما سعی کردیم به پدیدهی قاجاری کردن ایران به عنوان یک مسئلهی مهم سیاسی در رابطه با انحطاط ایران بپردازیم. چرا که شناخت نقش و عملکرد شاهزادگان قاجاری به عنوان یکی از عناصر اصلی و مهم در ساختار حکومتی قاجارها برای تبیین و تحلیل وضعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن دوره حائز اهمیت بسیار میباشد.

تعداد وسیع شاهزادگان به یادگار مانده از عهد فتحعلیشاه، مؤلفهای تازه در نحوهی حاکمیت قاجارها فراهم کرد. تعداد بیشمار زنان و فرزندان فتحعلیشاه،که سیطرهی ایل قاجار، یا به عبارتی قاجاری کردن ایران را میتوان از نتایج آن برشمرد. پادشاه قاجار با نصب شاهزادگان به حکومت مناطق مختلف کشور، دولت قاجاریه را به یک حکومت خانوادگی مبدّل ساخته بود.

به عبارتی دیگر با آغاز حکومت فتحعلیشاه قاجار در ایران، سیاست انتصاب شاهزادگان متعدّد قاجاری به حکومت ایالات و ولایات مختلف کشور به یکی از مهمترین برنامههای این پادشاه جهت تداوم حکومت قاجارها در ایران تبدیل شد، از این روی شاهزادگان قاجاری به یکی از مهمترین نقش آفرینان عرصهی مناسبات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران عصر قاجار تبدیل شدند. البته، در کنار چنین خصیصهای، تعدد شاهزادگان و توزیع قدرت بر مبنای پیوندهای خونی نه تنها نظارت را بر اعمال آنها با مشکل مواجه ساخت، بلکه خاصه در امر ولایتعهدی، بر دامنهی رقابتهای درونی افزود. پیوند خویشی با خاندان سلطنتی و ناتوانی حکومت مرکزی در نظارت دقیق بر اعمال آنها زمینهی مستعدی در رفتارهای دلبخواهی و تملک بی دغدغهی اموال عمومی فراهم می-آورد.

فتحعلیشاه بعد از برکناری تمام رقیبانش، بر بیشتر مناطق ایران صاحب قدرت گردید. در این موقع بود که تصمیم گرفت برای امنیّت کلیّهی ایالات بهخصوص، آنهایی که مدّتها در حال بینظمی و اغتشاش بودند و هنوز بهطور کامل تمکین نشده بودند، اقدامات مؤثّری بهعمل آورد. از اینرو به هریک از ایالات یکی از فرزندان خود را با عنوان بیگلربیگی گسیل داشت و به آنها اختیارات نامحدودی در موارد اضطراری داد.

با این تدبیر در کلیهی ایالات آرامش برقرار گردید. قاجاری کردن ایران نتایج مثبت و منفی بسیاری به دنبال داشت، امّا یکی از مهمترین آن نتایج بحران و اغتشاشی بود که بر سر مسئلهی ولیعهدی و جانشینی در ایران به خاطر تعدّد شاهزادگان به وجود آمده بودکه این بحران تقریباً تا اواخر حکومت قاجار ادامه یافت و یکی از معضلات این نظام به شمار میآمد. ادعای شاهزادگان مدعی سلطنت قاجار نشان دهنده فقدان اعتبار سیاست جانشینی را که آقامحمدخان طراحی نموده و فتحعلیشاه سخت برآن وفادار بود ، نشان میدهد و علاوه بر این، بر فقدان قانون ثابت و روشن در این زمینه نیز تأکید میکرد.

قاجاری کردن ایران با تکیه بر شاهزادگان

فتحعلیشاه شبکهی گستردهای از پیوندهای زناشویی با افراد خانوادهی رؤسای قبایل مهم پدید آورده بود که از نتایج مهم این وصلتها در طول سلطنت طولانی این پادشاه، افزایش حیرتانگیز جمعیت شاهزادگان و متعلقاتش بود. از همین زمان تا پایان حکومت قاجارها یکی از عناصر اصلی در نظام قاجاری شاهزادگان بودند. فتحعلیشاه برای حفظ سلطنتش تمام این شاهزادگان را در سرتاسر ایران پخش کرد، که از این جریان با عنوان »قاجاری نمودن ایران« یاد میکنند یا به تعبیر دیگر این نوع حکمرانی کردن، »حکومت ایلیاتی« یا »حکومت خانوادگی« نیز نامیده میشد

قاجارها از قاجاری نمودن ایران اهدافی دیگری را نیز در نظر داشتند؛ در وهلهی اول میخواستند که هیچ یک از بزرگان و رؤسای قبایل اقتدار و قدرتی نداشته باشند چراکه جلوگیری از شورش ایلات قدرتمند در مناطق مرزی و دوردست که کمتر قابل کنترل بودند، بسیار دشوار به نظر میسید و پادشاهان قاجار چارهای جز مبارزه با این نیروهای گریز از مرکز نداشتند، از آنجا که فتحعلیشاه در توالد و تناسل فرزندان پسر، مشهور بود، با پخش آنان میشد تا حد بسیاری از این شورشها کاست و به امر تحکیم سلطنت و پایندگی خاندان قاجار امیدوار شد

بن تان نیز در سفرنامهی خود در این باره مینویسد: فتحعلیشاه با اختیار کردن بیش از یک هزار همسر که بیشتر ازدواجهایش یک مصلحت سیاسی بود و بر جا گذاشتن چند صد فرزند، بین خود و خانوادههای سرشناس ولایات ارتباط برقرار کرد. همسران، پسران، دختران، دامادها و عروسهای فتحعلیشاه، دربار اورا که هرروز گستردهتر میشد وسیلهای برای نزدیکی و ارتباط با مراکز پراکندهی قدرت در اطراف و اکناف مملکت مبدّل ساختند. فتحعلیشاه برای دوام سلطنت خود و بقای صلح و آرامش در ایران از طوایف بزرگ و مقتدر که ممکن بود اغشاش نمایند و فرمانبری نکنند گروگان هایی گرفت

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید