بخشی از مقاله

چکیده:

صاحب نظران تعلیم و تربیت لیبرال ، عنصر عقلی را ارزشمند ترین خصیصه انسانی تلقی می کنند و بر این باور هستند که اگر آدمی این عنصر به گونه ای صحیح به کار ببرد، آنگاه به شناخت واقعی پدیده ها خواهد رسید و واقعیت نهایی را درک خواهد کرد. در واقع انسان می تواند به واسطه تجلی های ظاهری و جود چیزها به الگوی علی وجود و درک هماهنگ بین امور مختلف و طرح جامع آن ها نائل شود.

اندیشمندان تعلیم و تربیت لیبرال به طور علی معتقد هستند که عقل تعلیم یافته عقلی است که نگرشی مرتبط و به هم پیوسته از امور دارد. صاحب نظران تعلیم و تربیت لیبرال بر ویژگی هایی مانند پرورش تفکر انتقادی، عقلانیت یا پرورش ذهن در همه ابعاد، کسب دانش به خاطر دانش،پرورش فرد آزاد،فقدان تبعیض در قانون، تکثر گرایی عقیدتی و همگانی بودن تعلیم و تربیت تاکید می کنند .

مفهوم لیبرالیسم

لیبرالیسم یکی از شایع ترین و قدیمیترین آموزههای فلسفی سیاسی عصر حاضر است. لیبرالیسم مبنی بر اعتقاد به اصل آزادی که درآن مفهوم رنسانس و هم چنین اصلاح دینی نهفته است. واژگان - لیبرالیسم - 1 به عنوان آموزه - لیبرال - 2 که منظور فرد معتقد به آزادی خواهی است، از واژه لاتین liberteh اشتقاق یافته اند. گاه واژه freedom نیز در متون به معنای آزادی به کار میرود. البته برخی، واژه دومی را بیشتر در حوزه فلسفی و مترادف اختیار« می دانند و واژه اولی را در قالب انسانی - اجتماعی در نظر میگیرند.

اصول لیبرالیسم

اصل فردگرایی:واقعیتی که این واژه بر آن تأکید دارد عبارت از آن است که هر کس همان کسی است که هست و نه چیزی یا کسی دیگر

قرارداد اجتماعی:حکومت مؤسسه ای مصنوعی است و مردم آن را برای تأمین نظم و امنیت و تحصیل آسانتر حقوق خود ایجاد میکنند

اصل حکومت مشروطه و قانون:حکومت مشروطه یک شکل بالاتر از قانون میباشد که از تجاوز حکومت به حقوق افراد ممانعت به عمل میآورد، همان طور که قانون از تجاوز افراد به حقوق یکدیگر جلوگیری میکند

اصل آزادی حق انتخاب:آزادی دراعتقاد لیبرالی به مثابه نخستین ارزشهای زمانی واجد معنا است که به موجب آن انسان خردمند به دنبال منافع خویش باشد. به واسطه آن انسانها هر آنچه را که میخواهند به دست میآورن

اصل برابری در فرصتها:نظریه پردازان لیبرال مجبور بودند نابرابریهای طبیعی سرمایهداری را با دیدگاه سعادات طلبانهشان از انسان، به طور نظری و آرمانی وفق دهندنظریه. لیبرال رسماً افراد را در سطح برابری قرار میدهد، هر چند افراد واقعی در سطوح مختلفی از ثروت، رقابت و آگاهی باشند

اصل تساهل و مدارا:تساهل و تسامح لیبرالی بر پایه اعتقاد به نسبی انگاری و زمینی بودن منشأ ادیان قرار دارد غایت آنهم حفظ نظم و امنیت و سیطره دولت بورژواها است.

اصل تفکیک عرصه خصوصی از عرصه عمومی:کار کرد حوزه عمومی، عقلانی کردن اقتدار دولتی از طریق گفت وگوی آگاهانه و اجماع عاقلانه است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید