بخشی از مقاله

معرفی رویکرد مالتی گراندد تئوری

 

چکیده

چارچوب مالتی گراندد تئوری نخستین بار در سال 2003 توسط گلدکول و کرونهلم ارائه شد. هدف از این چارچوب به چالش کشیدن برخی بنیادهای گراندد تئوری است مالتی گراندد تئوری هم بر پایه گراندد تئوری بنا نهاده شده و هم عکس العملی در مقابل آن به حساب می آید. مالتی گراندد تئوری را میتوان یک رویکرد توسعهیافته جایگزین برای آنالیز دادهها و توسعه تئوری توصیف کرد.که تنها از صحهگذاری 1 تجربی استفاده نمی کند بلکه به ورای قیاس خالص می رود و گراندینگ نظری را به گراندینگ تجربی اضافه میکند.

واژگان کلیدی: رویکرد کیفی، گراندد تئوری، مالتی گراندد تئوری

1


-1 مقدمه

گراندد تئوری در بسیاری از رشته ها یک رویکرد شناخته شده برای توسعه تئوری بر مبنای داده های تجربی است. گراندد تئوری در سال 1967 توسط گلیسر و استراوس ارئه شد. و امروزه یک رویکرد پرکابرد برای آنالیز داده های (عمدتا) کیفی در زمینه علوم اجتماعی است. گراندد تئوری گام های نظام مند (و معمولا دشوار) برای آنالیز داده های تجربی و خلاصه سازی داده ها در مقوله ها و ساخت های نظری دارد. طی سال ها گراندد تئوری در گفتمان های مختلفی توسعه یافته است. میان دو بنیان گذار گراندد تئوری پس از آنکه استراوس کتابی همراه با کوربین درباره گراندد تئوری نوشت ( Strauss (& Corbin, 1990, 1998 بحث در گرفت. استراوس در سال 1992 به این نوع از گراندد تئوری به خاطر عدول از اصول پایه اولیه حمله کرد.

گراندد تئوری در شیوه اولیه آن یک شیوه کاملا استقرایی برای ایجاد مقوله ها از داده های تجربی دارد. فرآیند های کد گذاری مختلفی برای خلاصه سازی و ربط دادن مقوله ها به یکدیگر استفاده می شوند. از استفاده از مقوله های نظریه هایی که قبلا ارائه شدهاند در طی فرآیند کدگذاری باید اجتناب شود. یکی از مخالفت های گلیسر در سال 1992 با ویرایش استراوس و کوربین این بود که روش آنالیز دادههای آنها به اندازه کافی استقرایی نبوده است. گلیسر بیان کرد که مفهومسازی ها باید خودبهخود ظاهر شوند و نه با فشار استفاده از مقولههای از پیش موجود (Glaser & Strauss, 1967;

Strauss & Corbin, 1988).

چارچوب مالتی گراندد تئوری نخستین بار در سال 2003 توسط گلدکول و کرونهلم ارائه شد. هدف از این چارچوب به چالش کشیدن برخی بنیادهای گراندد تئوری است مالتی گراندد تئوری هم بر پایه گراندد تئوری بنا نهاده شده و هم عکس العملی در مقابل آن به حساب می آید.مالتی گراندد تئوری را میتوان یک رویکرد توسعهیافته جایگزین برای آنالیز دادهها و توسعه تئوری توصیف کرد.که تنها از صحهگذاری 1 تجربی استفاده نمی کند بلکه به ورای قیاس خالص می رود و گراندینگ نظری را به گراندینگ تجربی اضافه میکند. مالتی گراندد تئوری به صراحت تئوری های موجود را در فرآیند گراندینگ به کار می گیرد..((Goldkuhl & Cronholm, 2003 هدف مالتی گراندد تئوری ترکیب جنبه هایی از استقراییگرایی و قیاسیگرایی2 است. علاوه بر این ترکیب مالتی گراندد تئوری چارچوب فرآیند گراندینگ را نیز ارائه می کند.((Cronholm, 2004

گلدکول و کرونهلم در سال 2003 یک چارچوب ابتدایی برای مالتی گراندد تئوری ارائه کردند. (Goldkuhl & Cronholm, 2003) بدین معنا که کار آنها مالتی گراندد تئوری را در سطح متدولوژی ارائه نمیکرد و بنابرین فاقد جزئیات نحوه کار و همچنینن مثالهایی برای کمک به خواننده در فهم فرآیند توسعه نظریه بود. کرونهلم در سال 2004 در مقالهای نحوه کار با مالتی گراندد تئوری را ارئه داد. (Cronholm, 2004). وی در مقالهاش با چند مثال تصویری چگونگی ترکیب اسقرا، قیاس و گراندینگ درونی را توضیح میدهد. وی همچنین از یک مطالعه موردی در مورد کاربرد CASE-tools برای نشان دادن اصول مالتی گراندد تئوری استفاده کرد. در همان سال گلدکول در مقالهای ضمن مرور اصول مالتی گراندد تئوری فرآیند مفهومسازی در مالتی گراندد تئوری و فرآیند پالایش مفهومی را به طور کامل همرا با ارائه یک مثال در مورد روشهای ISD کامل توضیح می دهد. (Goldkuhl, 2003)در سال 2005 کرونهلم در مقاله ای با استفاده از تجربه های استفاده از مالتی گراندد تئوری نکات قوت و ضعف کاربرد آن در عمل را توضیح می دهد (Cronholm, 2005) و همچنین در سال 2010 گلدکول و کرونهلم در مقالهای با توضیح بیشتر در مورد فرآیند گراندینگ سعی کردند روش مالتی گراندد را به صورت قابل فهم تری ارائه دهند.((Goldkuhl & Cronholm, 2010

ایده اصلی رویکرد مالتی گراندد تئوری شامل 3 فرآیند گراندینگ است:

· گراندینگ تجربی

· گراندینگ نظری

 

2

· گراندینگ درونی


-2 نقاط قوت و ضعف گراندد تئوری

درباره نقاط قوت و ضعف گراندد تئوری بحث های زیادی شده است برای مثال می توان به (Charmaz 2000) و ( Bryant 2002 ) اشاره کرد. در اینجا تنها مواردی آورده شده است که پایه ایده مالتی گراندد تئوری بوده اند.

یکی از مهم ترین نقاط قوت گراندد تئوری سیستماتیک بودن فرآیند آنالیز دادهها است. در اینجا سیتماتیک بودن به معنای رسیدن گامبهگام از داده به نظریه ودر نتیجه قابلیت ردیابی بین دادهها و مقولهها و نظریه است. فرآیند رسیدن به نظزیه کاملا شفاف است و این شفافیت اعتبار پژوهش انجام شده را بالا میبرد. فرآیند ساخت نظریه بر مبنای داده باعث گراندینگ تجربی خودبهخود نظریه می شود.

علاوه بر آن توسعه مقولهها به دور از پیش داوری انجام میشود.گراندد تئوری تاکید میکند که پژوهشگر باید دارای ذهن باز باشد.تجزیه و تحلیل داده-ها یک فرآیند درختی1 نیست. بلکه یک فرآیند رفتوبازگشتی و خلاق شامل مقولهسازی و اعتبار سنجی است. گراندد تئوری از کشف ایدهها و روابط جدید بین مقولهها و ویژگیها حمایت می کند.

نمونهگیری نظری یکی از نقاط قوت دیگر گراندد تئوری است نمونه گیری در گراندد تئوری آماری نیست. بلکه عمدا دنبال نمونه هایی می رویم که به غنی سازی نظریه در حال ایجاد کمک کند.

یکی از ریسکهای گراندد تئوری این است که داده هایی که جمعآوری می شوند درست و مسلم فرض شوند. ما به عنوان پژوهشگر همیشه باید نسبت به دادهها دید انتقادی داشته باشیم و سعی کنیم که به ورای آنچه که گفته میشود برویم یا منابع اطلاعاتی جایگزین بیابیم که بتواند داده ما را تایید کند. در گراندد تئوری احتمال بندگی دادهها وجود دارد و اعتقاد بر اینکه آنچه از اطلاعات بدست میآید، درست است. بنابراین نیاز است در استفاده از گراندد تئوری نبست به داده ها حالت انتقادی داشت. نمونه گیری نظری نه تنها فرصتی است برای غنی سازی مقوله ها بلکه همچنین فرصتی به شمار می آید برای چند بعدی کردن2 اعتبار سنجی یا برای رسیدن به فهم عمیق و بهبود یافته از آنچه که بیان شده است. Goldkuhl &

(Cronholm,2010

علاوه بر آن یک ریسک دیگر این است که جمع آوری داده ممکن است بسیار غیر متمرکز باشد. اگر در مرحله جمع آوری داده ذهن کاملا باز باشد ممکن است منجر به جمع آوری مقادیر زیادی داده ناهمگر3 می شود. و این شرایط معمولا باعث فرسایشی شدن کار می شود چون هیچ سرنخی در مورد اینکه از کجا مقوله سازی باید شروع شود وجود ندارد. (2002 ,Cronholm)

نداشتن پیش داوری در جمع آوری داده ها یکی از دستورهای گراندد تئوری است. که به معنای نامطلع بودن است. این نامطلع بودن باعث ایجاد ریسک سطحی بودن میشود. بنابراین نیاز به تعریف یک سوال پژوهش نسبتا صریح وجود دارد که راهنما و پشتیبان پژوهشگر در جمع آوری داده باشد. البته سوال پژوهش نباید زیاد محدود باشد و امکان پالایش ساختار سوال در طی پیشرفت پژوهش وجود داشته باشد.


-3 به سمت مالتی گراندد تئوری

با توجه به بحث های انجام شده یک رویکرد جایگزین پیشنهاد میشود. مالتی گرانند تئوری با حالت دیالکتیک گراندد تئوری و با تلاش برای یکپارچه کردن نظرات مخالف و اجتناب از ضعفها ایجاد شده است. گراندد تئوری معتقد به آنالیز کاملا تجربی است. شعار گراندد تئوری این است: »با داده تجربی شروع کنید و سپس خلاصه و طبقهبندی کنید.« گراندد تئوری بر خلاف شیوه قیاسی نظریه محور کاملا استقرایی است. انتقاد اصلی گلیسر بر رویکرد استراوس و کوربین را می توان بیانیه ای در مورد خروج آنها از روش کاملا استقرایی دانست

3


شکل.1 مالتی گراندد تئوری به عنوان سنتز دیالکتیک استقرایی گرایی و قیاسی گرایی

رویکرد مالتی گراندد تئوری سعی در ترکیب جنبه خاصی از استقرا و قیاس دارد. و با روح دیالکتیکی سعی در اجتناب از ضعف ها و یکپارچه کردن نقاط قوت در رویکرد دارد. (شکل . (1

قسمت عمده گراندد تئوری در رویکرد مالتی گراندد هم وجود دارد. در واقع می توان مالتی گراند تئوری را یک بسط یا اصلاحیه برای گراندد تئوری دانست. استراوس و کوربین گامهای عمدهای برای دور شدن از رویکرد صزفا استقرایی برداشتند. مالتیگراند سعی در ادامه این راه دارد. این به معنای رد آنالیز استقرایی دادهها آنگونه که در فرآیند کدگذاری گراندد تئوری انجام میشود، نیست. داشتن ذهن باز نسبت به دادههای تجربی یکی از نقاط قوت گراندد تئوری است و در مالتی گراندد تئوری نیز حفظ میشود. در مالتی گراندد تئوری استفاده سیستماتیک بیشتری از نظریههای موجود می شود. دو فرآیند گراندینگ(نظری و درونی) علاوه بر گراندینگ تجربی اضافه شده اند.این فرآیند های گراندینگ مختلف که در ذیل آمده اند در چارچوب کاری مالتی گراندد تئوری به صورت فرآیندهای مجزا هستند.

داده های تجربی (ترجیحا با رویکرد عمدتا استقرایی)- گراندینگ تجربی

تئوریهای موجود (که به خوبی برای پدیدههای که در مورد آن نظریه سازی می شود انتخاب شده اند )- گراندینگ نظری

تجانس درون خود نظریه (بین اجزای نظریه)- گراندینگ درونی

جنبه های مختلف گراندینگ در شکل 2 به تصویر کشیده شده اند. نظریه مورد نظر با منابع دانشی مختلف مرتبط می شود این انواع دانش هم منبعی برای تکوین نظریه و هم حکمی برای اعتبار آن هستند. گراندینگ به معنای" ارائه دلیل یا مدرک برای چیزی" است در مالتی گراندد تئوری نه تنها از گراندینگ تجربی برای نظریه در حال ظهور استفاده می شود بلکه دیگر انواع مختلف دانش نیز برای تایید نظریه استفاده می شوند.


شکل.2 جنبه های مختلف گراندینگ

4

یکی از انتقادهای بیان شده به گراندد تئوری این بود که تجزیه و تحلیل دادهها ممکن بود هم در مرحله تجربی و هم نظری غیرمتمرکز باشد و سوال پژوهش ممکن است بسیار مبهم باشد. طبق مالتی گراندد تئوری باید به طور پیوسته نسبت به سوال پژوهش تامل و بازنگری نمود.این امکان وجود دارد که هم سوال پژوهش باز باشد و هم هدف پژوهش کاملا آگاهانه باشد. با روح پرگماتیک این منطقی است که در ابتدا به طور نسبتا عمیق نسبت به سوال پژوهش تامل کنیم. گرچه اینکه در طی فرآیند پژوهش ذهن باز داشته باشیم و اجازه دهیم سوال پژوهش در طی کار تجربی و نظری ظاهر شود نیز بسیار مهم است.

شکل.3 داده تجربی، علاقه مندی پژوهش و نظریه های موجود در توسعه نظریه جدید


بنابراین مالتی گراندد تئوری بر نقش نظریهها و علاقهمندی پژوهش بیش از گراندد تئوری تاکید می کند. مجددا تاکید میشود که علاقهمندی پژوهش (عملیاتی شده در سوال پژوهش) باید در طی زمان توسعه پیدا کند و از تئوریهای موجود باید به شکل سازندهای در فرآیند پژوهش استفاده شود. (شکل (3

مالتی گراندد تئوری یک رویکرد برای توسعه نظریه است. فرآیند توسعه نظریه شامل 3 دسته از کارها میشود:

1. تکوین نظریه

2. صحه گذاری

3. تامل و بازنگری علاقه مندی پژوهش

-4 تکوین نظریه

تا بحال در مورد فرآیند های متفاوت گراندینگ و تامل و بازنگری پیوسته علاقهمندی پژوهش صحبت کردیم. در اینجا بحث را عمیقتر انجام میدهیم ابتدا فرآیند تکوین نظریه را که شامل

· کدگذاری استقرایی

· پالایش مفهومی


· کدگذاری الگویی و

· غنی سازی نظری را تشریح می کنیم

کد گذاری استقرایی


5

کدگذاراری استقرایی هم در فرآیند کار و هم نگرش به دادهها کاملا معادل با کدگذاری باز در گراندد تئوری است. تاکید میشود که کار ابتدایی باید با ذهن باز و به صورت استقرایی و تا حد ممکن به دور از مقولههای از پیش موجود انجام شود. تاکید در اینجا بر پیروی کامل ازاصول گراندد تئوری است هم در فرآیند کار برای مثال برچسب زدن به مفاهیم و هم در ابزارهای مفهومی مانند مقولهها، زیرمقوله، ویژگیها ابعاد و ...

پالایش مفهومی

از این گام تفاوت این روش با گراندد تئوری ظاهر می شود. پالایش مفهومی به معنای شفاف سازی مفاهیم استفاده شده است. در این مرحله باید به 6 سوال درباره پدیده مفهوم سازی شده پاسخ داده شود

تعیین محتوی: پدیده چیست؟ تعیین محتوی سخت ترین و مهم ترین کار در پالایش مفهومی است. در تعیین محتوی باید ذات پدیده و اجزای آن مشخص شوند.

تعیین جایگاه هستی شناختی: پدیده در کجا وجود دارد؟ اگر ادعا می شود که یک پدیده وجود دارد باید بتوان جایگاه آن را مشخص کرد. یک پدیده اجتماعی در یک یا چند حوزه شامل:

1. انسان

2. جهان درونی انسان (احساسات،دانش،مقاصد...) بخش درون ذهنی (فردی)
بخش بین ذهنی (دانش مشترک و نهادهای اجتماعی)

3. اقدامات انسان

مداخله به عنوان اقدام

تفسیر به عنوان اقدام

تامل به عنوان اقدام

4. اشیاء نمادین (نشانه ها)

5. مصنوعات (فرآیندها و اشیا مادی که مصنوعی ساخته شده اند)

6. محیط طیبعی (اشیا و فرآیندهای طبیعی)

موجودیت دارد.

تعیین زمینه و پدیده های مرتبط: زمینه پدیده چیست؟ هیچ پدیده ای ایزوله نیست. زمینه معمولا تاثیر زیادی روی هر پدیده دارد.برای شناخت یک پدیده لازم است زمینه آن و ارتباطات آن با سایر پدیده ها را مشخص کرد.

تعیین کارکردها و اهداف:کارکردهای پدیده چیست؟

تعیین منشا و ظهور: ریشه و اصل پدیده چیست؟ باید به این سئوالات پاسخ داده شود:

• پدیده از کجا نشات گرفته است؟

• چرا بوجود آمده است؟

• آیا عمدا بوجود آمده است؟

• این پدیده کی و چرا اولین بار بوجود آمده است؟


6

• پدیده های مشابه این پدیده معمولا چطور ظهور پیدا می کنند؟


تعیین کابرد زبان:چطور باید در مورد پدیده صحبت کرد؟ مفاهیم علمی مختلف به وسیله زبان کدگذاری می شوند. برای بر چسب زدن به مفاهیم و مقولات باید اگر در مورد یک موجودیت مجزا صحبت می کنیم از اسم، اگردر مورد خصوصیات چیزی صحبت می کنیم از صفت و اگر در مورد یک فرآیند یا یک فعالیت صحبت می کنیم از فعل استفاده کنیم.


کد گذاری الگویی

گام بعدی کدگذاری الگویی می باشد که عمدتا با کدگذاری محوری در گراندد تئوری معادل است. در این گام مقولهها در بیانیه نظریه یکپارچه می شوند.استراوس و کوربین بیان می کنند »گراندد تئوری یک متد عمل/ تعاملی برای ساخت نظریه است« در مالتی گراندد تئوری هم از مدل پارادایمی عملگرا استفاده می شود.در ویرایش 1998 مدل action paradigm با استفاده از شرایط، عمل/ تعامل و نتایج توصیف می شود. در ویرایش 1990 استراوس و کوربین از مدل action paradigm پیچیدهتری شامل مفاهیم شرایط علی، پدیده، شرایط مداخلهگر استراتژیهای عمل/تعاملی ونتایج استفاده کردند

ما از کدگذاری الگویی برای بیان علاقه به مفهومسازی الگوهای عملی استفاده می کنیم. نوع عملی که دانشمندان جامعه شناس از آن صحبت می کنند معمولا عمل اجتماعی است. بدین معنا که عمل انجام شده معمولا زمینه و اهداف اجتماعی دارد. کدگذاری الگویی شامل ساختار شرایط عمل (درونی و بیرونی)، عمل و نتایج و پیامدهای عمل است. این الگوها ترجیحا به شکل تصویری در دیاگرامهای الگوهای نظری به تصویر کشیده می شوند.

غنیسازی نظری

مرحله غنی سازی نظری معادل کدگذاری انتخابی در گراندد تئوری است. گرچه در اینجا تنها یک مقوله محوری وجود ندارد.ما به اینکه باید در این مرحله نظریه غنی تر شود موافقیم اما این غنی سازی لزوما به یک کقوله محوری ختم نمی شود. غنی سازی نظری گام پایانی در مالتی گراندد تئوری است اما قبل از آن باید 3 فرآیند گراندینگانجام شود.


-5 صحه گذای

3 فرآیند متفاوت گراندینگ باید انجام شود

· انطباق نظری

· اعتبارسنجی تجربی

· ارزیابی انسجام نظری

وقتی در مورد گراندینگ صحبت می کنیم منظور منظور تجزیه و تحلیل و کنترل اعتبار نظریه در حال ظهور است.

3 نوع فرآیند گراندینگ متفاوت انجام می شود

· اعتبار سنجی نظری یعنی نظریه با سایر نظریه هم مطابفت دارد

· اعتبارسنجی تجربی یعنی نظریه با مشاهدات تجربی جهان مطابقت دارد و

· اعتبارسنجی درونی یعنی نظریه یک راه منسجم و منطقی برای صحبت درباره جهان است.

هنگام کار با اجزا و احکام نظری ممکن است این دید بوجود بیاید که نظریه در حال ظهور با این احکام هماهنگ نیست. فرآیند گراندینگ معمولا منجر به اصلاح و توسعه بیشتر نظریه میشود.فرآیند گراندینگ تنها کاربرد کنترل اعتبار نظریه را ندارد بلکه کاربرد تکوینی در مورد محتوی و ساختار نظریه

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید