بخشی از مقاله

طراحي مدل کاربردي تعالي حرفه اي پرستاران : مطالعه کيفي به روش گراندد
تئوري
چکيده
در اين مقاله که با هدف تبيين فرايند تعالي حرفه اي پرستاران به کمک نظريه بسترزاد انجام شده است ، عوامل موثر بر شکل گيري رفتارهاي تعالي خواه کشف و تبيين گشته است و مدل کاربردي تعالي حرفه اي پرستاران ارائه گرديده است
اين پژوهش از نوع کيفي بوده وبا روش گراندد تئوري نسخه کوربين واشتراوس ٢٠٠٨ انجام شده است . شرکت کنندگان در پژوهش از ميان پرستاران و از رده هاي مختلف بودند که با روش گلوله برفي انتخاب شدند. روش جمع آوري داده ها، مصاحبه نيمه ساختاري است . پس از تجزيه و تحليل داده ها در مجموع ٣ تم يا درون مايه نهايي استخراج شدکه شامل : رفتار فرا نقش حرفه اي، بينش راهبردي حرفه اي و استقرار مديريت استعدادهاي حرفه اي در سازمان مي باشند.
براي دستيابي به تعالي حرفه اي ، دارا بودن برخي از ويژگي ها و نگرش هاي فردي از جمله ارزش آفريني براي خود و نيز حفظ و توسعه ارزشهاي حرفه اي بعنوان رفتارهاي فرا نقش حرفه اي، لازم و ضروري است . اما بروز چنين رفتارهايي تنها در محيط هاي حمايت کننده که توسط خانواده و مديريت سازمان ايجاد مي گردد، ميسر خواهد شد.
کلمات کليدي
پرستاران ، تعالي حرفه اي، رفتار فرا نقش ، مديريت استعداد، نگرش سيستميک
مقدمه
بدون شک عصر حاضر، عصر سازمانهاست و متوليان اين سازمانها، انسانها هستند. انسانهايي که خود به واسطه در اختيار داشتن عظيم ترين منبع قدرت يعني تفکر، مي توانند موجبات حرکت ، رشد و تعالي خود و سازمانها را پديد آورند. سازمانها بدون تمايل خودجوش و آگاهانه کارکنان ، قادر به توسعه اثر بخشي خود نيستند. اين موضوع از اهميت فوق العاده اي برخوردار است چرا که در همکاري خود جوش و آگاهانه کارکنان با سازمان ، افراد، کوشش ، انرژي و بصيرت خود را در جهت شکوفايي توانايي هاي شخصي و ارزش آفريني براي خود و حرفه اي که در آن مشغول به فعاليت مي باشند بکارمي گيرند.آنچه امروزه در ادبيات نوين مديريت بديهي مي نمايد آنست که سازمانها به کارکناني با تمايل به حرکت در فراسوي الزامات رسمي حرفه اي نيازمندند (کارپنتر، استروبرت ، ٢٠٠٦). غفلت از رفتارهاي مثبت فراتر از نقش که توسط برخي از کارکنان بروز مي نمايد، در ارزيابي عملکرد آنان پذيرفتني نيست چرا که سازمانها به لزوم مشارکت داوطلبانه و خودآگاه افراد در جهت دستيابي به اهداف حرفه اي و سازماني واقف گشته اند (کوربين ، اشتراوس ، ٢٠٠٨). در واقع وجود کارکنان سرآمد و تعالي سازماني لازم و ملزوم و به نوعي تکميل کننده و پيش نياز يکديگرند .اما اينکه چگونه مي توان در مسير تعالي گام برداشت ، به عوامل زيادي بستگي دارد که در راس آن وجود افراد تعالي خواه و نيز فرهنگ سازي و کار در ناحيه نگرش هاست . براي داشتن فرهنگي متعالي ، نيازمند منابع انساني آگاه ، پرشور و با انگيزه هستيم که اين انگيزه و آگاهي در صورت توام شدن با خودباوري، نتيجه درخشاني به بار خواهد آورد. تعالي حرفه اي در سايه رهبري مدبرانه ، هدفمند و استوار، تعهدات اجتماعي، تعامل و تمرکز بر بيماران ، کسب تعالي در توالي هاي چرخه اي تکميلي با مديريت بر فرايندها و جريانات توليد ارزش و کيفيت ، استفاده از تجارب افراد متعالي، مديريت بر اطلاعات و توليد دانش حاصل مي گردد(کولينز، ٢٠٠٩). براي تعالي کارکنان ، آموزش به تنهايي کافي نيست . پرورش انسان خود ساخته و سرآمد، اولين و کليدي ترين گام در يک سازمان متعالي است . زيرا که اين انسان متعالي است که مي تواند فرهنگ ، سيستم ، مديريت و در نهايت محصول متعالي را خلق کند. بنابراين لازم است مسير سرآمدي به صورت برنامه ريزي شده و نظام مند تعيين و طراحي گردد. يکي از ا لگوها و استانداردهايي که در اين زمينه به مديران کمک خواهد نمود ، مدل تعالي حرفه اي است .در اين مطالعه ، پژوهشگربر آنست تا با استفاده از روش گراندد تئوري به تبيين فرايند تعالي حرفه اي در پرستاران و نظريه پردازي در خصوص آن و ارائه مدل کاربردي بپردازد.حرکت حرفه پرستاري به سوي تعالي، آغازي است براي ايجاد زير ساخت هاي مورد نياز جهت دستيابي به نتايج با کيفيت در مراقبت از بيمار و در نتيجه اعتلاي سازمانهاي بهداشتي و درماني. جهت تعالي حرفه پرستاري، نيازمند پرستاران سرآمد، زير ساخت ها، استقرار مديريت استعدادها در سازمان ، مدل هاي تعالي کارامد و آموزش اثر بخش مي باشيم . عدم وجود يک سيستم مناسب و مؤثر جهت تعالي حرفه اي پرستاران متناسب با نيازهاي جامعه ، منجر به ارائه خدمات ناکافي و ضعيف ، عدم کارايي و اثربخشي و کيفيت پايين خدمات ، نارضايتي و در نهايت از هم پاشيدگي سلامت جامعه مي گردد.

روش کار
هدف از انجام اين مطالعه ، تبيين تجربه پرستاران سرآمد از تعالي حرفه اي و عوامل موثر بر آن بوده است . روش مورد استفاده نظريه بسترزاد يا گراندد تئوري است . جهت دستيابي به هدف پژوهش ، مشارکت کنندگان از ميان پرستاران از رده هاي مختلف مديريتي، آموزشي و درماني، که داراي شرايط ذکر شده براي مشارکت کنندگان درتحقيق بودند (به غير از چند نفر اول که بر اساس معيارهاي از پيش تعيين شده توسط محققين انتخاب شده و مورد مصاحبه قرار گرفتند) با روش گلوله برفي انتخاب شدند. مشارکت کنندگان از نظر جنس و سن محدوديتي نداشتند. هدف از گرد آوري داده ها و تدوين تئوري در روش گراندد تئوري کسب شناخت عميق از پديده مورد مطالعه و به تصوير کشيدن وقايعي است که در مورد آن پديده رخ مي دهد. در تحقيقات کيفي روشهاي متعددي براي جمع آوري داده ها وجود دارد از جمله : مصاحبه ، مشاهده ، حکايتها، بحث در گروه هاي متمرکز، بررسي فيلم هاي ويدئويي، اسناد، بيوگرافي ها، روزنامه ها، مجلات و خاطرات (دراکر،٢٠٠١). يکي از متداول ترين روشها که به کرات در مطالعات گراندد تئوري به منظور جمع آوري اطلاعات استفاده شده و موجب ورود عميق پژوهشگر به تجربيات مشارکت کنندگان مي گردد، روش مصاحبه است (گراهام ، ٢٠٠٧). لذا در مطالعه حاضر، جهت گرد آوري داده هاي پژوهش ، از روش مصاحبه نيمه ساختاري استفاده شد. تمامي مصاحبه ها پس از هماهنگي لازم با شرکت کنندگان واجد شرايط و پس از کسب رضايت نامه کتبي از آنان ، در محلي که مورد نظر آنها بود، يعني دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي، بيمارستانهاي شهيد مطهري، محب ، هاشمي نژاد، امام خميني، مرکز طبي کودکان ، شهيد اکبر آبادي و ستاد وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکي، و با تعيين وقت قبلي در محيطي کاملا صميمي و آرام انجام شد. قبل از شروع مصاحبه ، محقق ضمن بيان اهداف مطالعه و بيان دلايل انتخاب آنان براي مصاحبه و شرکت در تحقيق ، به شفاف سازي در خصوص فوايد انجام اين تحقيق براي آنان و نيز جامعه پرستاري و همچنين چگونگي دسترسي مشارکت کنندگان به نتايج نهايي آن پرداخت . سپس محقق با توجه به اهداف ، موضوع تحقيق و رويکرد تحقيقي اتخاذ شده ، انواع متعددي از سوالات ممکن را بر اساس راهنماي مصاحبه مطرح نمود. بنابراين سوالاتي در ارتباط با تجربه مشارکت کنندگان و مرتبط با موضوع مورد نظر، پرسيده شد . پس از هر بار مصاحبه به منظور هدايت صحيح تحقيق و با توجه به فرايند و جريان مصاحبه قبلي، در راهنماي مصاحبه بعدي تغييراتي ايجاد گرديد. هر مصاحبه بين ٩٠ تا ١٠٠ دقيقه بطول انجاميد. تمامي مصاحبه ها ضبط و همان روز بر روي کاغذ پياده شده و مورد تجزيه و تحليل قرار مي گرفت . اندازه نمونه بستگي به داده هاي توليد شده و تحليل آنها دارد. محققين گراندد تئوري به جمع آوري داده ها تا رسيدن به اشباع ادامه مي دهند.اشباع داده ها در گراندد تئوري به معني کامل شدن تمام سطوح کدها و در دست نبودن داده هاي مفهومي جديد براي نشان دادن کدهاي جديد يا گسترش کدهاي موجود است . در پژوهش حاضر تا رسيدن به سطح اشباع نمونه گيري ادامه يافت . تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از نسخه ٢٠٠٨ کوربين و اشتراوس انجام شد. در مرحله اول يعني تحليل داده ها براي مفاهيم ، به منظور ساخت مفاهيم از داده ها، ابتدا محقق داده ها را به بخش هاي قابل اداره کردن شکست . سپس اين قطعات را از نظر ايده هايي که در داخل آنها قرار داشت کاوش نموده و در مرحله سوم محقق به اين ايده ها برچسب مفهومي ميداد. پس از تشکيل مفاهيم و طبقات اوليه ، محقق دو يا چند طبقه را با هم مقايسه کرده و آنها را دسته بندي مي کرد. بطور کلي پس از انجام هر مصاحبه و تهيه متن مصاحبه ، محقق چندين بار متن مصاحبه ها را مرور مي کرد. پس از استخراج کدهاي اوليه ، کدهايي که به يک معنا و مفهوم دلالت داشتند، کنار هم قرار داده مي شدند تا يک طبقه مفهومي را تشکيل دهند. با پيشرفت تحقيق تلاش مي شد تا ابعاد و ويژگيهاي هر طبقه يا مفهوم آشکار شود. با دسته بندي کدهاي باز اوليه بر اساس تشابهات و تفاوتها، به تدريج طبقات اوليه و زير طبقات شکل گرفت . براي افزايش حساسيت نظري از چهار روش ذکر شده توسط اشتراوس و کوربين ٢٠٠٨ استفاده شد.اين چهار روش عبارتند از : ١- سوال پرسيدن از داده ها (کي، که ، چرا، کجا، چه ، چگونه ) ٢- تجزيه و تحليل معاني متعدد يک کلمه ، عبارت و يا يک جمله ٣- کاوش کلماتي مثل هيچ و هرگز. پرسيدن سوالات تسلسلي چه کسي، کجا، چگونه و چه وقت مرتبا در حين کدگذاري و حين مصاحبه انجام مي شد. با اين روشها سعي مي شد تا حساسيت نظري افزايش يابد. پس از دسته بندي کدهاي مختلف و قرار دادن آنها در طبقات اوليه ، اين طبقات نيز با توجه به ويژگيها و ابعادشان و نيز ارتباط مفهومي بين آنها مجددا طبقه بندي نموده و در طبقات انتزاعي تر گنجانده مي شدند. در نهايت از مجموع ١٤٥٠ کد اوليه ٣٢ طبقه اوليه استحصال گرديد.
همزمان با تحليل داده ها براي مفاهيم و ايجاد طبقات پنداشتي و انتزاعي که از بطن داده ها به دست آمده بود، تحليل داده ها براي زمينه نيز انجام شد. اشخاص و گروه ها در خلاء زندگي نمي کنند بلکه در چارچوب بزرگتري از شرايط ساختاري حضور دارند و عمل ميکنند. شرايط ساختاري(زمينه ) منجر به ايجاد شرايط ، موقعيتها و يا مشکلاتي مي شوند که افراد از طريق پاسخ هاي عملکردي.تعاملي.عاطفي. راهبردي به آنها پاسخ مي دهند (فرايند). بنابراين زمينه و فرايند الزاما با يکديگر مرتبط هستند و بايد بخشي از توضيح هر پديده اي باشند (کاخکي، ٢٠٠٧). حين انجام مطالعه ، محقق موفق به کشف عواملي گرديد که زمينه حاکم بر تعالي حرفه اي مشارکت کنندگان بود و در واقع بعنوان عوامل اصلي دستيابي مشارکت کنندگان به تعالي حرفه اي محسوب مي شدند. بنابراين زمينه ، مجموعه اي از شرايط است که منجر به پيدايش موقعيتها يي مي شود که افراد با آن درگيرند و به اين موقعيتها توسط عمل ها، عکس العمل ها و يا عواطف شان پاسخ مي دهند (لبوويتز، ٢٠٠٨).
محقق همزمان با تحليل داده ها براي مفاهيم ، به حالات و شرايطي که مشارکت کنندگان با آنها مواجه شده بودند، توجه و بر روي آنها تمرکز مي کرد. به عبارتي محقق به دنبال شرايطي بود که منجر به بروز موقعيتها و يا پيش آمدهايي مي شد که افراد تحت مطالعه اقداماتي را براي مديريت آنها انجام مي دادند. بر اساس داده هاي حاصل از مطالعه ، از جمله عوامل زمينه اي براي تعالي حرفه اي مشارکت کنندگان نحوه تربيت خانوادگي و جاري بودن ديدگاه سيستميک و مديريت استعداد در ميان مديران ارشد در محل فعاليت و کار مشارکت کنندگان بوده است .
فرايند، جريان مداوم عمل .عکس العمل مي باشد که در پاسخ به شرايط و موقعيتهاي خاص بوجود مي آيد و يا بخشي از روند دستيابي به يک هدف است .موقعيتها از شرايط ساختاري نشات مي گيرند و عکس العمل يا پاسخ افراد به اين موقعيتها منجر به پيامد و يا نتيجه خواهند شد. عکس العمل و يا پاسخ افراد مي تواند راهبردي، معمولي، تصادفي، ناخودآگاه و يا انديشمندانه داشته باشد (موريسون ، ١٩٩٩). هيچ راه جادويي براي کشف فرايند موجود در داده ها وجود ندارد.محقق مي تواند براي کشف فرايند بصورت فازها، مراحل ، سطوح ، درجات پيشرفت به سوي يک هدف و يا مراحل يک عمل فکر کند. همچنين محقق بايد مرتبا داده هاي خام و يادداشتهاي در عرصه را مطالعه نمايد تا مشخص گردد که مشارکت کنندگان
چگونه با شرايط مختلف مواجه شده و يا دغدغه ها و مشکلات اصلي را در طول زمان ، مديريت و اداره نموده اند (لبوويتز، .(2008
در مطالعه حاضرمحقق جهت کشف راهبردها و رفتارهايي که مشارکت کنندگان از خود بروز مي دادند، در طبقات غور و تفکر مي کرد و همزمان از روش مقايسه دور و نزديک در بين طبقات استفاده مي کرد.همچنين از يادداشتهاي در عرصه در سرتاسر مطالعه بهره جست و مرتبا هر ايده اي که به ذهنش مي رسيد، به نوشتار تبديل مي کرد و بر روي آنها تفکر مي نمود.همچنين در خصوص روند فرايند احتمالي موجود در داده ها نيز تفکر نموده و در هر مرحله ، هر فرايند احتمالي که مي توانست بعنوان نشانه اي از فرايند نهايي باشد را بصورت نمودار فرضي ، ترسيم مي نمود.در اين مرحله از همفکري اساتيد راهنما و مشاور نيز استفاده شد.در نهايت تعاملات و اعمال شرکت کنندگان را نسبت به شرايط و موقعيت هاي زمينه اي، کشف نموده و آنها را در زير طبقات خود قرار مي داد. ترسيم دياگرام ها و نمودارها در اين مرحله بسيار به محقق کمک نمود تا در نهايت راهبردهاي شرکت کنندگان را براي پاسخ به شرايط و در نتيجه دستيابي به اهداف خود کشف نمايد. در اين مطالعه آنچه که بعنوان تم مرکزي در مجموعه طبقات و درون مايه ها خود نمايي مي کند، رفتارهاي فرا نقش حرفه اي است .
رفتارهاي فرا نقش حرفه اي به معناي رفتارهايي است که فراتر از انتظارات نقش موجود بوده و در تلاش جهت جلب رضايت فردي و حرفه اي است . در اين حالت ، هر چه فرد دامنه حرفه خود را گسترده تر درک نمايد، فعاليتهاي بيشتري را بعنوان فعاليتهاي فرا نقش بروز خواهد داد. (پوليت ، بک ، ٢٠٠٩).
يکپارچه سازي طبقات ، قدم نهايي تحليل براي محققي است که هدف او ساخت تئوري مي باشد.اين گام مشکل ترين مرحله تحليل است زيرا محقق نيازمند بررسي و مرتب سازي همه يادداشتهاي در عرصه و جستجوي راهي براي جمع کردن طبقات نهايي مي باشد. بازخواني يادداشتهاي در عرصه ، ايجاد خطوط داستاني مختلف ، تعمق بيشتر در داده ها و ترسيم نمودارها از جمله تکنيک هايي است که تحليلگران جهت تجميع کليه طبقات و کشف طبقه مرکزي، از آنها استفاده مي کنند. (کوربين اشتراوس ، ٢٠٠٨). در اين مطالعه ، محقق با نوشتن خط داستاني، کشيدن دياگرامها و مرور يادداشتهاي در عرصه ، سعي در ادغام طبقات نمود. در اين مرحله ، فرضيه سازي، نوشتن قضاياي ارتباطي واستفاده از استقراء و قياس و بهره جستن از نظرات اساتيد گروه ، مرتبا انجام شد(پودساکف ، ٢٠٠٠).
پژوهشگران کيفي بايد تعريف روشني از صحت ، اعتبار و قابل اعتماد بودن نتايج پژوهشهاي کيفي داشته باشند و براي ايجاد شاخصهاي مناسب و مرتبط تلاش نمايند (رالف ، ٢٠٠٦). بر همين اساس در پژوهش حاضر جهت افزايش روايي و پايايي نتايج حاصل از تحقيق ، پژوهشگر سعي نمود تا با برقراري ارتباط بيشتر با مشارکت کنندگان و افزايش زمان و تعداد مصاحبه ها و نيز قرار دادن کدهاي اوليه و نتايج نهايي تحقيق (خصوصا در مرحله کد گذاري باز ) در اختيار مشارکت کنندگان و لحاظ نمودن پيشنهادات احتمالي آنها در تحليل داده ها موجب افزايش مقبوليت نتايج تحقيق گردد. همچنين محقق با توضيح کامل و تبيين مسير و مراحل انجام تحقيق و چگونگي دستيابي به نتايج ، زمينه انتقال پذيري نتايج حاصله را فراهم نموده است . پژوهشگر همچنين چند مصاحبه انجام شده را در اختيار فرد و يا افرادي که با تحقيق کيفي آشنا بودند( استاد راهنما و مشاورين ) قرار داد تا در صورت دستيابي آنها به کدهاي مشابه ، زمينه تصديق پذيري يافته ها نيز فراهم گردد. محقق با در اختيار قرار دادن نتايج به تعدادي از افرادي که در پژوهش شرکت نداشته اند و با پژوهش کيفي آشنا بودند، موجب افزايش اطمينان پذيري يافته هاي تحقيق گشت .
يافته هاي پژوهش
درمجموع ، نتايج پژوهش در قالب سه تم يا درون مايه نهايي ارائه گرديد. درون مايه هاي اصلي شامل ، رفتارهاي فرا نقش حرفه اي، درايت راهبردي حرفه اي و استقرار مديريت استعدادهاي حرفه اي مي باشد. با توجه به بررسي مدل هاي مختلف تعالي توسط محقق ، مطالعات عميق در اين زمينه و نيز با الهام از مدل هاي تعالي موجود در کشور، يعني مدل تعالي سازماني، مدل تعالي مديران و مدل تعالي کارکنان در ايران که همگي داراي معيارها و زير معيارهايي بوده و نيز داراي ورودي، فرايند و خروجي مشخص مي باشند و نيز بر اساس يافته هاي پژوهش حاضر، مدل دو سطحي تعالي پرستاران بعنوان چهارمين مدل کاربردي تعالي در کشور ارائه گرديد که در تصوير ذيل نمايش داده شده است .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید