بخشی از مقاله
چکیده
در جهان امروز، همگام با تحولات و تغییرات شگرفی که در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و صنعتی روی میدهد، تحولات عمیقی نیز در زمینه روش ها و سیستم های نوین مدیریتی اتفاق میافتد و دیدگاههای کاملاً متفاوتی نسبت به گذشته بر مدیریت سازمان ها حاکم میگردد. از جمله مفاهیمی که در حال حاضر در بسیاری از سازمانهای جهانی جایگاه قابل توجهی پیدا کرده است، مفاهیم کیفیت، بهبود مستمر و مدلهای تعالی سازمانی میباشند. در عصر جدید، اکثر کشورهای دنیا با تکیه بر مدل های تعالی، جوایزی را در سطح ملی و منطقه ای ایجاد کرده اند که محرک سازمانها و کسب و کار در تعالی، رشد و ثروت آفرینی است.
مدل های تعالی با محور قرار دادن کیفیت تولید - کالا یا خدمات - و مشارکت همه اعضای سازمان میتوانند رضایت مشتری را جلب و منافع ذینفعان را فراهم نموده و در عین حال، یادگیری فردی و سازمانی را با تکیه بر خلاقیت، کارآفرینی و نوآوری، تشویق و ترویج کنند.
بی شک، عوامل متعددی در تعالی و سرآمدی یک سازمان نقش دارند که از جمله مهم ترین این عوامل میتوان به کارآفرینی و نوآوری اشاره کرد. اگر سازمانی دارای نیروهای خلاق و کارآفرین باشد و همچنین مدیریت سازمان خلاق بوده و حامی کارآفرینی و کارآفرینان باشد، چنین سازمانی قطعاً پله های ترقی و تعالی را بی وقفه طی خواهد نمود و موفقیت روزافزون خود را در صحنه رقابت جهانی تثبیت خواهد کرد.
با توجه به اهمیت موضوع، در این مقاله ضمن ارائه توضیحاتی کوتاه در رابطه با تعالی سازمانی و مدل تعالی سازمانی در سازمانهای ایرانی و مزایای بهکارگیری مدلهای تعالی، به نقش و اهمیت کارآفرینی و نیز ضرورت کارآفرینی در سازمانها اشاره خواهد شد. همچنین در زمینه کارآفرینی و ارتقای بهره وری، نقش مدیریت و نیز تأثیر آموزش بر کارآفرینی به اختصار مطالبی بیان میگردد.
.1 مقدمه
مفهوم کارآفرینی، از آغاز تمدن بشر تا کنون همواره در میان جوامع وجود داشته و مورد توجه واقع شده است ولی هرگز به نام و نشان امروزه آن مطرح نشده، به همین خاطر به کارآفرینی به عنوان یک مفهوم و رشته جدید نگریسته میشود. کارآفرینی، منبع و منشأ تمامی فعالیتهای بشری، انگیزه افراد خلاق و نوآور و راهی برای افزایش تولید و بازدهی منابع در کشورهاست. به بیان دیگر، کارآفرینی را می توان این گونه تعریف کرد: فرآیندی که منجر به ایجاد رضایتمندی یا تقاضای جدید میگردد. کارآفرینی، عبارتست از فرآیند ایجاد ارزش از طریق تشکیل مجموعه منحصر به فردی از منابع، به منظور بهره گیری از فرصت ها
در جوامع برای ایجاد و توسعه کارآفرینی، نیاز به فرهنگ خاصی است. در این میان، سازمان ها با توجه به گستردگی در جوامع و انجام اکثر فعالیت ها و برآوردن نیازهای انسان ها از طریق بسیج منابع و امکانات، نقش بسیار مهمی در توسعه و گسترش کارآفرینی ایفا میکنند. از این رو، از اوایل دهه 80بُعد دیگری از فعالیت های کارآفرینانه مورد توجه قرار گرفت که به آن کارآفرینی سازمانی می گویند. در عصر حاضر، با توجه به تغییر و تحولات بسیار زیاد و سریع در محیط، بهره گیری مناسب از استعدادها و توانمندی های کارکنان سازمان در جهت شناسایی و رسیدگی به نیازهای واقعی و مهم مشتریان و بهبود خدمات و تولیدات، امری حیاتی است. اگر سازمان ها دارای افراد خلاق و کارآفرین باشند، قابلیت رشد و رقابت با رقبا را در این محیط متغیر کنونی پیدا میکنند
نوآوری و کارآفرینی، در پی دگرگونی های هدف دار و سازمان یافته با تجزیه و تحلیل فرصت ها و به دنبال نیازها و دگرگونی هایی که در تولید و تجارت، بازار، طرز تفکر و دیدگاه ها، دانستنی ها و آگاهی ها به وجود آمده، شکل گرفته است. درک فرصت ها و کسب اطلاعات از ترکیب و تلفیق عوامل دخیل در سازمان ها، نقشی اساسی در عملکرد کارآفرینی دارند. عدم امکان فعالیت کارآفرینی و نبود فضای مناسب برای آن باعث می شود تا افراد شایسته که اساسی ترین سرمایه های یک سازمان یا مؤسسه به شمار می روند، روحیه از خودبیگانگی و بی تفاوتی داشته باشند. این امر، به نوبه خود رکود و خسران بزرگی برای سازمان ها و مؤسسات به دنبال خواهد داشت
در هرصورت، باید تأکید کرد که وجود کارآفرینی برای ایجاد تحول در سازمان، یک ضرورت است. سازمانی که خواهان تعالی و ترقی و توسعه است باید به مقوله کارآفرینی توجه ویژه ای داشته باشد. از سویی، برای به ثمر رسیدن کارآفرینی، تعهد و اعتقاد کامل مدیریت سازمان به آن و حمایت از فعالیت های کارآفرینانه لازم است. این دو عنصر می توانند فرهنگ کارآفرینی را در سازمان تقویت کنند و آن را دگرگون سازند. همچنین، انعطاف پذیری که یکی از ابزارهای کارآفرینی است، باید در سیستم ها وجود داشته باشد. ایجاد فرهنگ کارآفرینی، مستلزم داشتن قدرت انعطاف در سیستم است. در این مقاله برآنیم تا در زمینه کارآفرینی و تعالی سازمانی به اختصار مطالبی را بیان نماییم.
.2 اهمیت و ضرورت تحقیق
یکی از عناصر عمده و مهم مدیریت کیفیت، توجه ویژه به امر کارآفرینی است. بدون توجه به کارآفرینی، سیاست های تغییر مداوم سازمان و عملیات آن، ارتقای الگوی مشتری مداری و بالاخره تصمیم گیری واقع بینانه برای حل معضلات که از ارکان مدیریت کیفیت است، عملاً با دشواری رو به رو می شود - عباس زادگان، . - 1383 امروز، همه اندیشمندان و نظریه پردازان توسعه به این حقیقت اذعان دارند که توسعه، مدیریت توسعه یافته میخواهد و مدیریت توسعه یافته که محصول توسعه پایدار است، کسی نیست جز رهبری که با استفاده از روش ها و الگوهای پیشنهادی افراد خلاق و کارآفرین به عنوان حامیان توسعه پایدار، استراتژی مناسب توسعه را انتخاب کرده و به کار میگیرد.
توسعه سازمان، به عنوان فرآیندی کلی که به منظور بهسازی و نوسازی سازمان به مورد اجرا گذارده میشود، تعریف میشود و یکی از نافذترین و در عین حال مهم ترین مبانی توسعه سازمان، کاربرد مدلی است بر پایه مشارکت کارکنان و عدم بهره گیری از جبر. بنابراین، کارآفرینان که به عنوان نوآوران سازمان سعی میکنند روشهای نوین تولید را جایگزین روشهای سنتی کنند، عامل کلیدی این بهسازی سازمانی به شمار میروند؛ چنانچه »شومپیتر« معتقد است کارآفرین کسی است که نوآوری خاصی داشته باشد.
در نتیجه، مدیران با تکیه بر نظرات نو و خلاق کارآفرینان، میتوانند در شخصیت و ماهیت سازمان تغییراتی به وجود آورند که رفتار و عملکرد سازمان را متحول کرده و موجب بهسازی و نوسازی سازمان شود. بنابراین، ایجاد ساختار سازمانی مدرن و نوین که در آن بستری برای رشد و پرورش کارآفرینی فراهم آید، عاملی در جهت توسعه خواهد بود به طوری که به قول »هنری فایول«، کارآفرینان به عنوان پل ارتباطی موجبات دسترسی سریع سازمان به توسعه پایدار را فراهم خواهند کرد
.3آشنایی با مدل های تعالی سازمانی
تحولات چشمگیری که طی چند دهه اخیر در محیط بیرونی و درونی سازمانها و به موازات آن در نظریات مدیریتی به وجود آمده، ایجاد نظمی متکی بر الگوهای نوین مدیریتی را کاملاً ضروری نموده است. به طور کلی، روند این تحولات را می توان از یک سو، تغییرات پرشتاب اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیکی محیط بیرونی سازمانها و الزامات نوین اجتماعی، اطلاعاتی و حرفهای دانست که وجود یک نوع رهبری سازمانی پیشرو، تحول ساز، مشارکت جو و تعالی بخش را اجتناب ناپذیر کرده و از سوی دیگر، تغییر نگرش به انسان به عنوان مهمترین منبع سازمان، تغییر در نگرشها و انتظارات مشتریان و نهضت مشتریگرایی در نظر گرفت که موج جدید کاربرد الگوهای نوین مدیریتی و خصوصاً جنبش کیفیتگرایی را مطرح کرده است
در این راستا، طی دهههای اخیر، اندیشمندان علم مدیریت با تکیه بر تجارب سازمانهای موفق و پیشرو، همواره در پی یافتن راه حلهایی برای بهبود وضعیت و حرکت به سوی تعالی بودهاند که نتیجه تحقیق و مطالعه آنها منجر به خلق ابزارهایی همچون TQM، ISO ، CRM و ... شده است که هر کدام از این ابزارها در صورت به کارگیری صحیح در زمان و مکان مناسب، میتوانند منافع مادی و غیرمادی بیشماری را برای سازمانها به همراه داشته باشند
به موازات پیدایش تکنیکهای مدیریتی متنوع، مدلهای تعالی سازمانی از دهه 1950 متولد شدند. این مدلها، راهی برای شناسایی یک سازمان سرآمد و معیارهای حاکم بر رفتار آن میباشند. مدلهای تعالی سازمانی، با الگوبرداری از شرکت های موفق دنیا توانسته-اند چارچوب مناسبی را برای مدیریت سازمانها، در محیط رقابتی ارائه کنند. ویژگی بارز این مدلها، نوع نگرش به سازمان - کل نگری - است که به مدیریت این امکان را می دهد تا ضمن ارزیابی سازمان تحت امر خود، بتواند آن را با سایر سازمانهای مشابه مقایسه کند. از سوی دیگر، مدلهای تعالی معمولاً به گونه ای طراحی شده اند که امکان استفاده از تکنیکهای مختلف را برای سازمان فراهم میسازند
مدلهای تعالی سازمانی، با نگرشی جامع به تمامی زوایای سازمانها، به کمک مدیران میآیند تا آنها را در شناخت دقیقتر سازمان خود یاری کنند. این مدلها برای سنجش و مقایسه عملکرد سازمانها نیز به کار میروند و ضمن اینکه یک سازمان را قادر میسازند تا میزان موفقیتهای خود را در اجرای برنامهها در مقاطع زمانی مختلف ارزیابی کرده، نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی نموده و پروژه هایی را تعریف و به سمت تعالی حرکت نماید، این امکان را نیز فراهم میکنند تا عملکرد خود را با سایر سازمانها و به ویژها ببهترینِ آنها، مقایسه کند
در مجموع می توان گفت که مدل تعالی سازمانی، ابزار ویژه ای است که توسط سازمانها در زمینههای زیر به کار گرفته میشود:
1. ابزار خودارزیابی به منظور تعیین موقعیت سازمانها در مسیر تعالی، کمک به درک فاصله بین اهداف و واقعیت ها و ترغیب سازمان به یافتن راه حل های بهبود.
2. مبنایی برای ایجاد زبان و تفکر مشترک در تمامی ابعاد سازمان و در همه حوزه های عملکرد.
3. چارچوبی برای درک وضعیت اقدامات انجام شده، حذف دوباره کاری ها و تشخیص انحرافات.
4. ساختاری برای سیستم مدیریتی سازمان
.4مدل تعالی سازمانی در ایران
مدل تعالی سازمانی، در شرایطی در ایران مطرح می شود که در جهان بیش از 70 مدل سرآمدی ملی و 90 جایزه کیفیت وجود دارد که عموماً بهره گرفته از مدل های EFQM و مالکوم بالدریج بوده و به سوی یکدیگر همگرا شده اند. گویا زبان رقابت در همه جای دنیا یکی است که مؤسسات اقتصادی را از آموختن الفبای مدیریت فراگیر سازمانی گریزی نیست. لزوم رقابت پذیر شدن بخش صنعت و معدن با رویکرد جهانی و توصیه های مشارکت ها و ادغام های صنعتی با جهان برای امکان دستیابی به بازار جهانی و ایجاد اعتبار جهانی برای این بخش، باعث شد که در وزارت صنایع و معادن طراحی مدلی جهانی مورد توجه و اقدام قرار گیرد. مدل هایی که چندین سال بود جوامع صنعتی جهانی آنها را پذیرفته و دنبال کرده بودند.
طی سال های 1378 تا 1381 دو مدل اصلی مالکوم بالدریج و EFQM و تغییراتی کهاحیاناً برخی کشورهای دیگر روی این دو مدل صورت داده بودند، توسط وزارت صنایع و معادن و مؤسسه مطالعات بهره وری و منابع انسانی، مورد بررسی قرار گرفت. فرآیند انتخاب نیز با تشکیل گروههای کارشناسی و جمع آوری اطلاعات و انجام ارتباطات با مؤسساتی که این مدل ها را دنبال می کردند و تهیه پیش نویس های لازم صورت گرفت. سپس در جلسات متعدد کمیته های علمی مرکب از کارشناسان و متخصصین سیستم های مدیریت، این پیش نویس ها مطرح شد و در نهایت توسط کمیته علمی، مدل تعالی سازمانی EFQM در تاریخ 1382/3/10 به تصویب رسید.
با تصویب مدل EFQM از سال 1382 این مدل در زیرمجموعه های وزارت صنایع و معادن به اجرا درآمد و این وزارتخانه و مؤسسه مطالعات بهره وری و منابع انسانی، مقدمات جایزه ملی بهره وری و تعالی سازمانی را پیریزی کردند که در طول دو دوره از برگزاری جایزه ملی بهره وری و تعالی سازمانی، تعدادی از شرکت های بزرگ دولتی و تعداد محدودی از شرکت های بخش خصوصی این مدل را دنبال کردند که پس از طی مرحله خودارزیابی موفق به پُر کردن اظهارنامه جهت دریافت گواهینامه شدند