بخشی از مقاله
چکیده:
عصر جدید، عرصه رقابت بر سر منابع و سرمایه هاست، کشورهای بزرگ صنعتی که فاتحان این عرصه اند بهره وری از منابع و سرمایه ها را در سرلوحه کار خود قرار داده اند و در پرتو وجود افراد تحصیلکرده و متخصص، چرخ های رشد و توسعه را به حرکت در آورده اند و به ابداعات و نوآوری هایی دست یافته اند. دسترسی به این نوآوری ها که اقتصاد کشورهای توسعه یافته را از نو زنده کرده است منوط به کارآفرینی است
کارآفرینی را به این دلیل که جامعه را به سمت تغییرات تکنیکی و مبتکرانه سوق داده و باعث رشد اقتصادی میشود و همچنین چون کارآفرینی دانش جدید را به خدمات و محصولات جدید تبدیل می کند حایز اهمیت است.
-1عامل افزایش سرمایهگذاری و به تبع آن افزایش سود و سرمایه، سبب ایجاد فرصتهای تازه در بازار کار و راهکار مؤثری در ایجاد اشتغال مولد و پایدار درکشور است.
-2موجب دگرگونی ارزشها و تحول ماهیت آنها میشود و ارزشهای تازهای به وجود میآورد و ...
در این پژوهش نقش کارآفرینی در توسعه پایدار اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. از جامعه آماری 100 نفره ، 50 نفر انتخاب و از طریق پرسشنامه با روش توصیفی نسبت به جمع آوری اطلاعات اقدام شده است. نتایج حاکی از این است که از مجموع 50 نمونه آماری 70 درصد آزمودنی ها را مردان و 30 درصد آن را زنان تشکیل می دادند. با توجه به یافته های فوق از نظر کارکنان بیشترین نقش کارآفرینی در توسعه پایدار در سطح متوسط بوده است.
مقدمه :
توسعه فراگردی پیچیده و صورتی از دگرگونی اجتماعی است که در سطح جهانی، ملی، منطقه ای و ناحیه ای و در ابعاد فردی وجمعی در اشکال اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی قابل تحقق است. فراگردی که در پی تبدیل وضعیت موجود به وضعیتی مطلوب و بهینه است. وضعیتی که در آن اعضای جامعه به منابع ارزشمند، قدرت، ثمرات و ثروت دسترسی بیشتری پیدا می کنند و بهبود و ارتقای سطح زندگی اجتماعی، انسانی و تعالی انسان را به دنبال دارد.
در زمان حساسی از تاریخ که نابرابری بین کشورهای مختلف و درون هر کشور بیداد می کند، فقر، گرسنگی، فقدان بهداشت، کم سوادی و تبعضاتی از این دست می روند که جاودانه شوند و آنچه را که حیات بشر به آنها وابسته است را رو به زوال هدایت کنند ما معتقدیم که: نیروی انسانی یکی از مهم ترین منابع توسعه پایدار است که شامل مجموعه افکار، عقاید، باورها و فرهنگ و دانش، مهارت خلاقه می باشد در این میان دانش و ظرفیت علمی نیروی انسانی هر جامعه مهمترین و مؤثرترین عامل در بهره برداری بهینه از منابع مادی و معنوی و اساسا" توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن می باشد
عرصه جدید، رقابت بر سر منابع و سرمایه هاست، کشورهای بزرگ صنعتی که فاتحان این عرصه اند بهره وری از منابع و سرمایه ها را در سرلوحه کار خود قرار داده اند و در پرتو وجود افراد تحصیلکرده و متخصص، چرخ های رشد و توسعه را به حرکت در آورده اند و به ابداعات و نوآوری هایی دست یافته اند. دسترسی به این نوآوری ها که اقتصاد کشورهای توسعه یافته را از نو زنده کرده است منوط به کارآفرینی است.
کارآفرینی را به این دلیل که جامعه را به سمت تغییرات تکنیکی و مبتکرانه سوق داده و باعث رشد اقتصادی میشود و همچنین چون کارآفرینی دانش جدید را به خدمات و محصولات جدید تبدیل می کند حایز اهمیت است. - سالازار - 1383 نیز بر این اعتقاد است که کارآفرینی علاوه بر ایجاد اشتغال، موجب بالا رفتن کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد، کاهش اضطراب های اجتماعی و بهره وری از منابع ملی میشود.
کارآفرینی پدیده فنی- اقتصادی جدیدی است که در دو دهه اخیر جهان اقتصاد و صنعت را با پیامدهای شگفت خود متحول ساخته است. در حال حاضر که اقتصاد کشور ما گرفتار نارسایی ها، کمبودها، و سوء مدیریت هایی است که منجر به وضعیت ناهنجار بیکاری، کمبود تولید ناخالص داخلی، کاهش قدرت سرمایه گذاری دولت، ضعف در صادرات غیر نفتی و بیماریهایی از این قبیل شده است، نیم نگاهی به وضعیت جهانی اقتصاد ما را به سوی این باور می کشاند که رشد کارآفرینی و فرهنگ کارآفرینانه به شرطی که هنرمندانه، با فرهنگ، امکانات، تواناییها و سلیقه ایرانی آمیخته شود تنها راه بهبود بیماری امروز اقتصاد کشور و پیشگیری از وخامت حال فرداست
با توجه به دلایلی که در زمینه اهمیت کارآفرینی وجود دارد ضروری است برنامه ریزان و کارگزاران دولتی با حمایت همه جانبه از فرایند کارآفرینی و برنامه ریزی جامع، زمینه رشد و ترویج فرهنگ کارآفرینی را فراهم کنند. امروزه شواهد موجود نشان می دهد که کارآفرینی می تواند در نتیجه برنامه های آموزشی، پرورش یابد
نظریهپردازان علم مدیریت که بعد فنی کارآفرینی را بررسی می کنند بر این اعتقاد هستند که کارآفرینان می توانند در کلاس درس آموزش ببینند و بالنده شوند بنابراین کارآفرینی امروزه به یکی از مهم ترین و گسترده ترین فعالیتهای دانشگاهها تبدیل شده است
دانشگاهها ملزمند برای ترقی و ترویج آموزش کارآفرینی بیندیشند، چون نسل جوان نیاز داردکه بداند چطور در برابر محیطهای ناامن و پیچیده و قوانین و مقررات متغیر در بازار کار بطور انعطاف پذیر عمل کند. ساختار نظام آموزشی باید طوری تنظیم گرددکه فارغ التحصیلان بتوانند در آینده بصورت کارآفرین در جامعه فعالیت کنند
از طرفی ساختار اقتصادی دنیای امروز با گذشته به طور اساسی تفاوت دارد. شاخصهای سخت افزاری و داراییهای مشهود که دیروز در بنگاه اقتصادی نقشی تعیین کننده داشت جای خود را به نوآوری، ابداع، خلق محصولات جدید و داراییهای نرم افزاری داده است. اگر دیروز ثروتمندترین افراد دنیا آنهایی بودند که منابع مالی بیشتری در اختیار داشتند، امروزه ثروتمندترین مردم دنیا، افراد صاحب دانش و کارآفرین هستند. از این رو توسعه اقتصادی در دنیای امروز برپایه نوآوری، خلاقیت، استفاده از دانش و کارآفرینی استوار است.
اهمیت کارآفرینی و نقش کلیدی آن در پیشرفت جوامع، موجب شده است که بسیاری از دانشگاههای کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه، بهره گیری از کارآفرینی را مورد توجه قرار دهند و در این مسیر با تدوین استراتژی ها، سیاست ها و برنامه های علمی، در جهت بسط و تقویت روحیه و رفتار کارآفرینی در دانشجویان بکوشند. پرورش ویژگیهایی نظیر خلاقیت، خوش بینی به آینده، خطرپذیری، آینده نگری، مهارتهای رهبری، استقلال طلبی و کسب مهارتهای مختلف، می تواند فرصتهای کارآفرینی پیش روی دانشجویان را افزایش دهد
نگاهی آماری به وضعیت آموزش عالی کشور:
آخرین آمار انتشار یافته توسط مرکز پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی کشور نشان میدهد که پذیرفته شدگان در سال تحصیلی 86- 87 بالغ بر 655 هزار نفر میباشند. همچنین تعداد دانشآموختگان در سال تحصیلی قبل آن - 85-86 - قریب به 178 هزار نفر بوده اند. از سوی دیگر، همین آمار تعداد کل دانشجویان کشور در سال تحصیلی 86-87 را بیش از یک میلیون و یکصد و نوزده هزار - 1119000 - نفر بیان نموده است.
نکته قابل توجه آن است که علی رغم تلاش و هزینههای هنگفت صرف شده برای ارتقای شاخصهای آموزش عالی در کشور، متاسفانه، نرخ بیکاری در بین دانشآموختگان دانشگاهی بسیار بالا است. بر اساس آمار انتشار یافته توسط وزارت کار در سال 85 نرخ بیکاری کل در کشور 12/3 درصد و نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی 15/6 درصد میباشد. این در حالی است که نرخ بیکاری در افراد با تحصیلات کمتر از دیپلم 7/3 است که نشان دهنده فراهم نبودن بستر اشتغال متخصصان در کشور میباشد.
عمده تریندلایل بیکاری و عدم اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی :
مرکز کارآفرینی دانشگاه تهران در آذر ماه 1384 عمدهترین دلایل بیکاری و عدم اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی را به شرح ذیل بیان میکند :
1. عدم تناسب بین رشد فارغ التحصیلان دانشگاهی با رشد ایجاد فرصتهای شغلی.
2. پایین بودن رشد فرصتهای شغلی مناسب و برخوردار از قابلیتهای لازم برای بکارگیری دانش آموختگان دانشگاهی.
3. عدم تناسب بین آموختههای علمی دانش آموختگان در دانشگاهها و مهارتهای ادراکی و تجربی مورد نیاز فعالیتهای اقتصادی.
4. عدم برخورداری نظام آموزش عالی از یک سیستم فراگیر توسعه فرهنگ کارآفرینی در میان دانش آموختگان دانشگاهی. - حداقل تا سال - 80
5. عدم آشنایی مقامات و مسئولین ارشد مراکز دانشگاهی با اهمیت توسعه روحیه و گسترش صفات کارآفرینی در میان دانش اموختگان دانشگاهی.
6. پایین بودن سطح مهارتهای علمی دانش آموختگان دانشگاهی.
میانگین نرخ بیکاری در میان فارغ التحصیلان دانشگاهی در حال حاضر 20 درصد میباشد.
7. فقدان مراکز مهم پرورش کارآفرینان از میان دانش آموختگان دانشگاهی تا قبل از سال 80 در کشور.
8. عدم حمایت کافی از مراکز کارآفرینی دانشگاهی در کشور لازم به توضیح میباشد که:
الف - در برزیل از هر 20 نفر شروع کننده کسب وکار کارآفرینی، یک نفر فارغ التحصیل دانشگاهی میباشد که در مراکز کارآفرینی دانشگاههای این کشور دورههای ویژه و مشاوره های لازم را برای شروع کسب و کار دریافت کرده است.
ب - در هندوستان در تمام دانشگاههای دولتی این کشور بالغ بر 2950 مرکز توسعه کار آفرینی و مراکز رشد فعالیتهای کارآفرینی وجود دارد.
ج - در آمریکا از هر 10 شروع کننده فعالیتهای اقتصادی با استفاده از فنآوری پیشرفته، 1 نفر دانش آموخته دانشگاهی دارد که در مراکز کارآفرینی دانشگاه آموزشها و مهارتهای لازم را فراگرفته است.