بخشی از مقاله
چکیده
هر پروژهای با حوادث غیر قابل پیشبینی همراه است و چون نمیتوان ریسک را بهطور کامل حذف کرد بنابراین باید در هر پروژهای به کنترل،هدایت و مدیریت ریسک اقدام گردد.در بسیاری از اوقات وجود یک مشکل کوچک غیر قابل پیشبینی،ممکن است کل پروژه را با شکست مواجه کند که در چنین مواردی مدیر پروژه باید کلیه گزینههای ممکن را با درنظرگرفتن محدودیتها و اولویتها بررسی و بهترین گزینه را انتخاب نماید.
مدیران ریسک برای پیشبینی و اداره عواملی که سبب انحراف در پروژه طراحی و تولید محصول جدید میشوند از دو روش علمی قیاسی و استقرایی بهره میبرند. روشهای استقرایی روشهایی هستند که در تحلیل ریسک،پروژه را از جرء به کل یا از اجزای فرعی به اصلی بررسی میکنند.این روشها عمدتا در ابتدای پروژه برای تحلیل اینکه چه انحرافات و نارساییهایی میتوانند بر پروژه اثر بگذارند،به کار میرود.اما روشهای قیاسی،روشهایی از کل به جزء هستند که در انتهای پروژه دلایل انحرافات را بررسی و بازبینی میکنند در این مقاله هریک ازاینروشها در قالب مطالعات موردی توضیح و تشریح میشوند.
مقدمه
امروزه در دنیای تجارت چنین فرض میشود که مدیران پروژه طبیعتا ریسک گریزند در حالی که بررسیها نشان میدهند که هرچه قدر مدیریت پروژهای هدفگراتر باشد و برای اداره پروژه به تخصصگرایی اهمیت بیشتری بدهد،ریسک پروژه بیشتر خواهد بود.
مدیریت ریسک در اجرای پروژهها نقش بسیار مهمی ایفا میکند و مدیر پروژه برای کاهش ریسک ناچار است از تکنیکها و روشهای مدیریت ریسک استفاده و با اتکا به اطلاعات،ریسک پروژه را کنترل کند.اما برای شناسایی و کنترل ریسک وجود برنامهریزی مدون و روش مناسب با هزینه معقول ضروری است.هر پروژه درجه ریسک منحصربهفردی دارد و مدیران ریسک برای شناخت آن به استفاده از روشهای پیچیدهای نیاز دارند.
درواقع پروژههای گوناگون،ریسکهای مختلفی دارند که برای مدیریت این ریسکها به روشهای مختلفی نیاز است.از جمله مهمترین پروژهها در هر سازمانی معرفی یا تولید محصول جدید به بازار است بهگونهای که در بسیار اوقات ادامه حیات سازمان به توانایی آن در ارائه محصو لات جدید به بازار بستگی دارد.پروژه معرفی محصول جدید ریسکهای خاصی دارد که روشهای علمی مدرن و پیچیدهای برای کنترل این ریسکها وجود دارند.آنچه ما در این مقاله به آن میپردازیم مدیریت ریسک در این نوع پروژههاست.
فرآیند مدیریت ریسک
بهطور کلی فرایند مدیریت ریسک شامل شناسایی،اندازهگیری،ارزیابی و تصمیمگیری درباره ریسک علاوه بر وظایف عمومی مدیریتی شامل برنامهریزی،سازماندهی، هدایت و کنترل اجرای پروژههاست.در این قسمت از بحث،نگاهی سریع و کلی به فرایند مدیریت ریسک میاندازیم و پس از آن به موضوع مدیریت ریسک در پروژه تولید و طراحی محصول جدید میپردازیم.
گام اول:شناسایی ریسک
اولین و مهمترین وظیفه مدیر ریسک شناسایی ریسک است. عدم شناخت درست ریسک ممکن است در صورت وقوع ریسک به ورشکستگی سازمان منتهی شود.در واقع مهمترین نکته در مدیریت ریسک توانایی تخمین احتمال وقوع ریسک قبل از وقوع است اما باید توجه داشت که با وجود بهکارگرفتن روشهای مدرن برای شناسایی ریسک درهرحال امکان ناشناختهماندن برخی از ریسکها وجود دارد به این معنی که هرچه در شناسایی ریسک از ابزارها و روشهای نو بهره بگیریم باز هم ریسکهایی وجود دارند که غیر قابل پیشبینیاند.شناسایی ریسک فرایندی نظاممند است که هدف از آن تشخیص خطرهایی است که کارکنان و اموال سازمان را تهدید میکنند یا سبب ایجاد مسئولیت برای آن میشوند.برای شناسایی ریسک از روشهای مختلفی بهره گرفته میشود که روش نظرسنجی از متخصصان،بررسی فرایند کار،گزارشگری مالی و تحلیل قراردادها از جمله این روشها هستند.
گام دوم:اندازهگیری ریسک
پس از شناسایی ریسک وظیفه مدیر ریسک ارزیابی ریسکها از جهت احتمال و شدت وقوع است.اندازهگیری ریسک درواقع همان فرایند کسب دادهها درباره ریسکهای شناسایی شده است،در این مرحله مدیر ریسک با توجه به ریسکهایی که در مرحله اول شناسایی کرده است شروع به جمعآوری اطلاعات و آمار میکند و بر این اساس دادههای مورد نیاز از دو بعد زیر بررسی میشوند:
الف - احتمال وقوع ریسک
ب - شدت خسارتی که در صورت وقوع ریسک احتمالا به وجود خواهد آمد
در این مرحله مدیر ریسک دادهها و اطلاعات جمعآوریشده را به صورت نمودارها و جداول فراوانی دستهبندی میکند و با کمک آمار توصیفی به بررسی میپردازد،نکته اساسی این است که در این مرحله نحوه جمعبندی و تلخیص دادهها میتواند اطلاعات باارزشی از دلایل وقوع ریسک به دست دهد که به مدیر ریسک در گامهای بعدی کمک شایانی میکند.
مشکل یا مسئله اساسی که در این مرحله از فرایند مدیریت ریسک وجود دارد این است که برآورد هزینههای غیرمستقیم احتمالی ناشی از وقوع خسارت کار دشواری است. برآورد میزان خسارت مستقیم ناشی از وقوع ریسک با محاسبه ارزش داراییها، اشخاص یا مسئولیتهای ناشی از ریسک قابل برآورد و محاسبه ریالی است اما برآورد آثار غیرمستقیم بسیار دشوار و در مواردی حتی غیرممکن است.
گام سوم:ارزیابی ریسک
پس از گردآوری دادهها و تلخیص آنها،هدف مدیر ریسک تعیین میزان جدیبودن وقوع ریسک و قابلیت اطمینان اطلاعات حاصله است.ارزیابی ریسک به رغم وجود روشهای عینی به میزان زیادی ذهنی و قضاوتی نیز هست.بهطور کلی در ارزیابی ریسک سه عامل مهم اطلاعات،کنترل و زمان وجود دارد که باید به آنها حتما توجه کرد. براساس مطالعات انجام گرفته وجود تورش و انحراف در ارزیابی ریسک تاییدشده است و نکته مهم این است که پیشزمینه ذهنی افراد بر درک و ارزیابی آنها از ریسک بسیار موثر است.
عموما در ارزیابی ریسک به این موضوع توجه میشود که آیا ریسک قابل اجتناب است؟درواقع اجتناب از ریسک به معنی صرفنظرکردن از فعالیتی است که سبب وقوع ریسک میشود.برای مثال شرکتی که قصد ارائه محصول جدید به بازار دارد از ارائه محصول جدید برای اجتناب از ریسک شکست محصول صرفنظر میکند.در این حالت طبیعتا کلیه ریسکهایی که با اجرای این پروژه برای سازمان وجود داشت از میان خواهند رفت اما نکته در اینجاست که در اغلب موارد سازمانها نمیتوانند از ریسک اجتناب کنند