بخشی از مقاله
چکیده
مساله »بطن« ، یکی از مباحث مهم علوم قرآن و تفسیر است. بطن قرآن که گاه با عنوان »تأویل« از آن یاد می شود، در روایات متعددی از شیعه و اهل تسنن وارد شده است. . گرچه غالب فرقه های اسلامی وجود بطن در قرآن را پذیرفته اند اما روایات بطنی و تاویلی که در روایات شیعی مطرح شده، مورد طعن بسیاری از فرقه ها قرار گرفته و آن را زیر سوال برده اند.
در میان اندیشمندان شیعه آیت الله معرفت با استناد بر روایات و دلیل عقلی، بطن را انتزاع مفهوم عام و گسترده از آیه ای که در مورد خاصی نازل شده است، می داند. بنا بر نظر ایشان ، بطن آیات از نوع دلالات لفظی غیر بین بوده و بدین ترتیب شبهه تحمیل معانی باطنی را دفع می نمایند. دیدگاه آیت الله معرفت مخالف و موافق نیز دارد. این مقاله در صدد بیان کارایی نظریه بطن آیت الله معرفت در روایات تاویلی سوره اسراء می باشد. با تحلیل روایات تاویلی آیاتی از سوره اسرا این نتیجه حاصل شد که تمامی نمونه ها با روش پیشنهادی آیت الله معرفت قابل توجیه است.
مقدمه
یکی از مبانی مهم و مورد اختلاف فرقه های اسلامی در تفسیر قرآن، تأویل است. واژه تأویل در اصطلاح دانشمندان تفسیر و علوم قرآن تعریف های گوناگونی دارد که یکی از آن ها تأویل به معنای »بطن آیه« می باشد. به نظر می رسد معنای باطنی آیات ، موضوعی برگرفته از روایات است ؛ زیرا در روایات متعددی از طرق اهل سنت و شیعه وجود بطن برای قرآن تصریح شده و علمای شیعه و اهل سنت در وجود معنای بطنی برای قرآن اتفاق نظر دارند.
باطن آیات قرآن در نظر شیعه با معنای ظاهری آنها منافات ندارد و شیعه، خلاف آنچه برخی از اهل سنت ادعا کرده بودند، تأویلی مخالف با آیه یا شرع انجام نداده است. همچنان که تأویلی موافق ذوق و ناشی از میل و خواست و بی دلیل و بدون مستند قرآنی که برخی ادعا کرده اند بیان نکرده است.
دانشمندان شیعی در پاسخ به شبهات اهل سنت معتقدند تأویل دارای دو بعد مفهومی و مصداقی است که در نظر شیعه »تأویل مصداقی« و به معنای »کشف معنای باطنی آیات« مراد است. نزدیک ترین برداشت به تأویل مصداقی، در بعضی کلمات آلوسیو ابن تیمیه می توان یافت، هرچند معنایی کم و بیش
متفاوت با تأویل شیعه مطرح می کند.علامه طباطبایی نیز در ذیل بسیاری از آیه ها، به روایات جری و تطبیق اشاره نموده است، یعنی مفاد برخی از روایات را بیان مصداقی آیات دانسته است
آیت الله معرفت از قرآن پژوهانی است که در موضوع تأویل قرآن صاحب نظر بوده و نظریه های دیگران را نیز به نقد کشیده است.
ایشان نظریه »بطن« را در کتاب های متعددی از جمله التمهید فی علوم القرآن ، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، التفسیر الاثری الجامع، التاویل فی مختلف المذاهب و الآرا و... مطرح نموده است و معتقد است می توان توجیهی عرفی و زبان شناسانه از تاویل و بطن ارائه داد تا شبهه خلاف شرع بودن و ذوقی بودن از روایات تاویلی زدوده شود.
در این مقاله سعی بر آن است که پس از مفهوم شناسی و تبیین نظریه بطن در دیدگاه آیت الله معرفت ، روایات تأویلی مربوط به آیاتی از سوره اسراء با توجه به نظریه بطن آیت الله معرفت تحلیل شود . به این صورت که ابتدا به طور مستقل به تأویل مصداقی آیاتی از سوره اسرا که تنزیل خاصی داشته اند، پرداخته و بعد از تنقیح مناط و استخراج مفهوم کلی از آیات، آن را بر مصادیق جدید تطبیق داده شود تا میزان کارایی نظریه بطن آیه الله معرفت مورد ارزیابی قرار گیرد.
.1 مفهوم شناسی
.1-1 مفهوم بطن
راغب اصفهانی در در تعریف لغوی » بطن « می گوید: »اصل بطن عضوی از بدن است که جمع آن بطون است. خداوند می فرماید:
انَّهٌ فِی بُطُونِ» أُمَّهَاتِکُمْ« - نجم - /آنگاه32که شما جنین هایی در شکم مادرانتان بودید. وَ قَد بَطنُته، یعنی به بطن و عمق آن رسیدم. »بطن« ضد »ظهر« است ... و به هر موضوع پیچیده ای بطن و به هر موضوع آشکاری ظهر گفته می شود ... به آنچه با حس درک می شود » ظاهر« و به آنچه از حس پنهان است » باطن« گفته می شود
آیت الله معرفت در بیان مفهوم اصطلاحی » بطن« می گوید: مقصود از بطن آیه، مفهوم گسترده و دامنه داری است که در پس پرده ظهر - یعنی ظاهر، که در بند خصوصیات مورد نزول است - نهفته است که تحت شرایطی این مفهوم وسیع بایستی از بطن آیه استخراج شود
آیات قرآن دارای دو معنا است، یکی معنایی که آیات در آن ظهور دارند و دیگری معنایی که آیات در آن ظهور ندارند که این معنا، » معنایی ثانوی « برای آیه به شمار آمده و از آن به » تأویل « یا » بطن « تعبیر می شود. تأویل به این
معنا، تمام آیات قرآن را شامل می شود.
ایشان در کتاب تفسیر و مفسران، در مورد تأویل قرآن چنین می گوید: فرایند انتزاع مفهوم عام و گسترده از آیه ای که در مورد خاصی نازل شده است؛ و به کلام اهل فن » العبره بعموم اللفظ لا بخصوص المورد« استشهاد می کنند
از تأویل به این معنا، گاهی به » بطن «، یعنی معنای ثانوی و پوشیده ای که از ظاهر آیه به دست نمی آید هم تعبیر شده است، در مقابل ظَهر»، «یعنی معنای اوّلیه ای که ظاهر آیه برحسب وضع و کاربرد، آن معنا را می فهماند.
ایشان تأویل به این معنا = - بطن - را مدلول التزامی کلام می داند که گرچه با معنای ظاهری رابطه ی عام با خاص دارد، ولی معنایی وسیع تر و عمیق تر و پنهان است که کشف آن به ژرف نگری نیاز دارد.
بنا بر نظر آیت الله معرفت، تأویل قرآن همان » بطن قرآن « و دلالت درونی قرآن است. با این فرض، معنای بطن در مقابل دلالت ظاهری و برونی قرآن که از آن به » ظهر قرآن« تعبیر می شود، قرار گرفته و این معنای باطنی برای تمامی آیات وجود دارد. به بیان دیگر، ظهر قرآن همان دلالت ظاهری قرآن است که از قرائن، از جمله شأن نزول آیه به دست می آید . البته جنبه های خصوصی برای فهم دلالت کلام مفید است ولی انحصار را نمی رساند. ولی بطن قرآن، دلالت باطنی آن است که با قطع نظر از قرائن موجود، برداشت های کلی است که از متن قرآن به دست می آید و همه جانبه و جهان شمول است.
و در نهایت، ایشان در آخرین نوشته هایشان در این مورد به این نتیجه رسیده اند که تأویل قرآن به این معنا شامل همه ی آیات قرآن نمی شود؛ به این معنا که در مانند آیات الاحکام، تأویل و باطن هیچ جایگاهی ندارد.
در روایات شیعی، تاویل به معنای جری و تطبیق و نیز بیان معنای باطنی آمده است
این معنای بطنی، می تواند معنای غیر ظاهری در آیات باشد، که رابطه طولی با معنای ظاهری آیات دارد و کشف آنها به برهان و استدلال نیاز دارد. همچنان که ممکن است معنای بطنی را از نوع مصداق شمرد و آنها را در برابر تنزیلات آیات یعنی مصادیقی که آیات، در دلالت مستقیم ناظر به آنها و در رابطه با آنها نازل شده ، قرار داد؛ به گونه ای که مجموعه مصادیقی که احکام آیات بر آنها حمل می شوند، به دو دسته تقسیم شوند: تنزیلات یعنی مصادیق همزمان با نزول آیات که خطاب مستقیم آیات در مورد آنان است و تطبیقات یعنی مصادیق نوآمدی که پس از گذشت زمان نزول پدید می آیند و همان حکمی که برتنزیلات می رفت ، بر این ها نیز جریان می یابد. به عملیات جریان یافتن آیه از مصادیق تنزیلی به مصادیق تطبیقی ، جری و تطبیق و یا تأویل اطلاق می شود.
تأویل مصداقی در نگاه صحیح با مصداق های تنزیلی آیات ارتباط دارد. هرگونه تطبیق آیات بر مصادیق نوظهور، نیاز به عمومیت مفهوم آیه دارد.
تاویل گر با جریان دادن آیات از مصداقی که آیه درباره اش نازل شده و تطبیق آن بر افراد و اقوامی که مشابه مصادیق تنزیلی آیاتند، به تاویل آیات می پردازد. خاستگاه چنین تأویلی قرآن است. خاتمیت، جامعیت و جاودانگی قرآن مشروعیت این گونه تأویل را اثبات می کند
بنابراینآیت الله معرفت، تأویلِ قرآن را به معنای باطن قرآن دانسته اند. ایشان در »التمهید فی علوم القرآن« معتقد است که همه ی آیات قرآن علاوه بر معنای ظاهری، دارای یک معنای ثانوی هستند که در روایات به آن » تأویل « یا » باطن« اطلاق شده است اما در آخرین نوشته های خود نظریه ی ظاهر و باطن را قابل سرایت به همه ی آیات قرآن ندانسته اند و آیات الاحکام را از این امر مستثنا نموده است
خلاصه اینکه »بطن« معنای ثانوی و پوشیده ای است که از ظاهر آیه به دست نمی آید؛ در مقابل »ظهر« یعنی معنای اولیه ای که از ظاهر آیه بر حسب وضع و کاربرد فهمیده می شود. این معنا ضامن عمومیت قرآن شده و موجب می شود قرآن شامل تمام زمان ها و دوران ها باشد.
بطن آیات قرآن از جمله مفاهیمی است که جنبه شمولی داشته و از قیودی که آیه را فراگرفته است، جدا می باشد؛ همچنین ایشان بطن را به معنای تأویل می دانند که منظور از آن تبیین مفهوم عام آیه می باشد. ایشان تأویل را عبارت از تنقیح مناط و تعمیم فحوایی کلام می دانند.
.1-2 ضوابط تأویل
از نظر آیت الله معرفت، تأویل چون از اقسام دلالت باطنی کلام است، جزو دلالت التزامی غیر بین است که آن هم به نوبه خود از اقسام دلالت لفظی است و تمام اقسام دلالت الفاظ ملاک هایی دارد، لذا تأویل هم نیاز به ملاک مشخصی دارد. بنا بر نظر ایشان ضوابط تأویل عبارت است از:
الف - رعایت کامل تناسب میان معنای ظاهری و باطنی؛ زیرا تأویل بدین معنا عبارت است از مفهوم عام منتزع از فحوای کلام و ناگزیر در انتزاع این مفهوم عام باید مناسبت لفظی یا معنوی رعایت شود
ب - رعایت نظم و دقت در کنار گذاشتن خصوصیات کلام مورد تأویل و تجرید آن از قرائن خاصه؛ زیرا رعایت نظم و دقت در کنار گذاشتن خصوصیات کلام مورد تأویل و تجرید آن از قرائن خاصه سبب می شود تا حقیقت و مغز آن در قالب مفهوم عام روشن گردد.
از این شرط در منطق به عنوان قانونسَبر» و تقسیم« و در اصول با عنوان »تنقیح مناط« تعبیر می شود. فقها از تنقیح مناط برای به دست آوردن ملاک قطعی و یقینی حکم استفاده می کنند؛ به طوری که حکم شرعی اعم از تکلیفی و وضعی نفیاً و اثباتاً دائر مدار آن می باشد. آنان محتوای عام منتزع از دلیل را اعتبار می کنند نه فقط عنوان محدود و مخصوص موجود در ظاهر دلیل را؛ زیرا »العبره بعموم اللفظ، لا بخصوص المورد - .
ج - مفهوم به دست آمده پس از الغای خصوصیات، به گونه ای باشد که نسبت آن با مورد آیه، نسبت عام به خاص باشد. یعنی مورد آیه یکی از مصادیق مفهوم به دست آمده قرار گیرد.
به عبارت دیگر، مجموع ظاهر و باطن به منزله استدلال منطقی می شود. مفهوم کلی مانند کبری کلی، بر صغری خود که مورد خاص تنزیل است، منطبق می شود و توافق تأویل با تنزیل و عام با خاص حاصل می شود. دراین صورت بطن بیگانه از ظاهر نیست، بلکه متناسب با آن و مدلول التزامی نهفته در کلام می باشد.