بخشی از مقاله
چکیده
این مقاله به دنبال آن است که با تبیین نیاز افراد و آحاد جامعه به خصوص مدیران سازمانها با توجه به تئوری و مدلهایی که خواسته یا ناخواسته مبنای اعمال و رفتارهای آنان است،نشان دهد که وابستگی اعمال و رفتار آدمی به تئوری و تئوریک بودن رفتارها ما را بر آن میدارد هدف این مقاله، بحث و بررسی پیرامون تئوری حسابداری مدیریت است.
در این مقاله ضرورت ایجاد تئوری در حسابداری مدیریت بررسی شده و اعتقاد بر این است که تئوریها در زمینه ای کاربردی نظیر حسابداری مدیریت، باید تعبیرها و تفسیرهای مفیدی را برای مدیران، سازمانها و جامعه ارائه کنند. در این مقاله، ماهیت تئوریهای در حال توسعه و مورد استفاده، ارزیابی و بررسی می-شود.این تئوریها به وسیله جامعه پژوهشی ارائه و به طور عمده از سایر علوم اجتماعی اقتباس شده، بنابراین فاقد ویژگیهایی است که آنها را منحصر به حسابداری مدیریت سازد
تئوریهایی که در جایگاه تئوری قرار ندارد، می-کوشد تا چگونگی کاربرد حسابداری مدیریت در دستیابی به عملکرد و کارایی بالاتر را تبیین کند . اعتقاد بر این است که این تئوریها ، در حال حاضر در تدوین پشتوانه و تایید معتبر، جهت افراد شاغل در حرفه با ناکامی مواجه شده است. به بیان دیگر، تئوری حسابداری مدیریت باید بتواند در پاسخ به این پرسش ما را یاری رساند که: چه روشهایی را، چگونه و در چه شرایطی باید به کار بست تا تغییراتی در حسابداری مدیریت ایجاد شود؟ در پایان پیشنهادهایی ارائه می-شود تا پژوهشهای حسابداری مدیریت بتواند در جهت ایجاد تئوریهای بهتر حرکت کند.
مقدمه
تا کنون کتابها و مقاله های بسیاری در زمینه تئوری حسابداری مالی نوشته شده است. علت این جریان را می-توان تلاش برای یافتن مجموعه ای منسجم از اصول قراردادی، مبانی مفهومی و روشهای کاربردی دانست که زمینه را برای انجام کار حرفه ای و نیز پژوهشهای آینده در حسابداری مالی هموار می سازد. اما سوالی که در اینجا مطرح می شود، این است که آیا در حوزه حسابداری مدیریت نیز به وجود تئوری نیازی هست؟ پیش از ارائه تعریفی از تئوری حسابداری، بهتر است واژه تئوری تعریف شود.
تئوری در فرهنگ وبستر - Webster - چنین تعریف شده است: بیان سیستماتیک اصول و تبیین روابط آشکار یا مبانی برخی از پدیدههای مشخص که مشاهده و تا حدودی تایید شده است. تئوری حسابداری را می-توان مجموعهای هماهنگ از فرضیه های آزمون پذیر، مفاهیم و اصول علمی دانست که ساختار کلی لازم برای پژوهش در ماهیت حسابداری را ایجاد میکند. در دهه-های اخیر کوششهای زیادی ازسوی انجمنهای علمی و حرفهای برای تدوین تئوری حسابداری انجام شده است.
هدف تئوری، تشریح وضع موجود و پیشبینی وضعیت آینده است. در نتیجه، یکی از هدفهای اصلی تئوری در یک علم، داشتن مجموعه دانشی است که به خوبی تعریف، به نحوی سیستماتیک گرداوری، سازماندهی، و به حد کافی تائید شده باشد تا چارچوب مناسبی را برای عملیات آینده فراهم کند. هدف تئوری حسابداری، فراهم کردن مجموعهای از اصول و روابطی است که عملیات مشاهده شده حسابداری را تبیین و عملیات مشاهده نشده را پیشبینی کند. به بیان دیگر، تئوری حسابداری باید بتواند دلایل انتخاب مبانی و روشهای مختلف حسابداری را توسط واحدهای انتفاعی تبیین و ویژگیهای واحدهایی را که از میان روشهای پذیرفته شده حسابداری، روش خاصی را انتخاب می کنند پیشبینی کند.ضمناً، تئوری حسابداری باید از طریق پژوهشهای حسابداری، آزمون و تائید شود
تئوری محدودیتها
ارزش افزوده2مبلغی است که از فروش پس از کسر هزینههای مواد و هزینه کمیسیون و توزیع ایجاد میشود. در تئوری محدودیتها هدف،بیشینهسازی ارزش افزوده و در عین حال کمینهسازی هزینههای عملیاتی مربوط به دستمزد فروش و اداری و همزمان سرمایهگذاری نقدی در مورد موجودیها،تأسیسات و تجهیزات میباشد. اولین مرحله در بکارگیری تئوری محدودیتها،شناسایی عامل محدودکننده است.برای مؤسسات تولیدی عامل محدودکننده اغلب اما نه همیشه زمان قابل دسترسی برای کار روی یک ماشین معین یا یک فرایند مشخص میباشد. برای شرکتهای دارای کارکنان ماهر و برای خیلی از سازمانهای خدماتی محدودیت اصلی اغلب ساعات کار یک یا چند نفر از کارکنان کلیدی است.
اعمال و اجرای تئوری محدودیتها
همین که اعمال محدودکننده شناسایی شد،مرحله بعدی تعیین ارزش افزوده به ازای هر واحد عامل محدودکننده است. این امر با تقسیم ارزش افزوده هر واحد محصول بر واحدهایی از عامل محدودکننده که در تولید هر واحد محصول نقش دارند به دست میآید. رمز بیشینه کردن سود،تمرکز بر فروش و تولید محصولاتی است که بیشترین ارزش افزوده را به ازای هر واحد از عامل محدودکننده ایجاد میکند.
اجرای تئوری محدودیتها اغلب دشوار است،زیرا ممکن است مستلزم تغییر کامل مسیری باشد که شرکت در آن فعالیت میکند. به عنوان مثال در شرکتهای چند محصولی،فروش و تولید محصولی که دارای کمترین قیمت فروش به ازای هر واحد است ممکن است حداکثر ارزش افزوده را فراهم کند.اگر شرکت کمیسیون را براساس درصدی از فروش به عنوان پاداش به کارکنان فروش بدهد،این عامل میتواند محرکی برای فروش محصولات به بالاترین قیمت فروش باشد.
این سناریو ممکن است به روش جدیدی جهت پرداخت پاداش کارکنان فروش منجر شود. استفاده از تئوری محدودیتها به عنوان یک فلسفه مدیریت، فرایندی پویا میباشد. همین که عامل محدودکننده شناسایی شد، مدیریت باید بررسی کند آیا عامل محدودکننده میتواند افزایش یابد. اگر این امر ممکن باشد،عامل دیگری ممکن است محدودکننده شود. به علاوه برای بررسی راههای افزایش عامل محدودکننده، مدیریت باید هزینههای عملیاتی مرتبط با کارکنان و امور اداری را مورد بررسی قرار دهد و در همان هنگام سرمایهگذاری در موجودیها و داراییهای مولد را کمینه کند.
در این مقاله سعی شده با ارائه یک مثال ساده توضیحات و جزئیات بیشتری از تئوری محدودیتها مطرح شود تا معلوم گردد که چگونه سود میتواند در یک محیط تولیدی با توجه به تئوری محدودیتها بیشینه شود.
هدف تئوری حسابداری مدیریت
ضرورت پژوهش در زمینه حسابداری مدیریت چیست؟ طرح این موضوع ابتدا از سوی زیمرمن2001 - Zimmerman , - پیرامون وضعیت پژوهش حسابداری مدیریت آغاز شد و تئوری، پاسخهایی را برای آن ارائه کرده است. اما همچنان پرسشهای دیگری وجود دارد . از جمله آنکه : هدف و نقش تئوری در پژوهش حسابداری مدیریت چیست؟ تئوریهای کنونی چگونه به این هدف دست می-یابد؟ و به عنوان جامعه علمی، چگونه باید در مسیر توسعه تئوری حرکت شود؟ اینها موضوعهایی است که در این مقاله به آنها پرداخته می شود.
لافت و شیلدز - 2002 - در پاسخ به زیمرمن - 2001 - ، با استناد به پژوهشهای گذشته اظهار داشتند که پژوهشهایی در راستای تئوری حسابداری مدیریت، تا کنون انجام شده است. این موضوع نشان می-دهد که تئوری یا تدوین تئوری حسابداری مدیریت، پیرامون تشریح علل و تاثیرات آن است.
هر چند همه پژوهشگران این دیدگاه را نپذیرفته- اند، اما به نظر میرسد که این دیدگاه، مسیر اصلی دستیابی به شناخت است که امروزه در پژوهش حسابداری مدیریت متداول است. اما پرسش این است که چرا به عنوان یک جامعه علمی، در جهت فهم هدفها و نتایج حسابداری مدیریت تلاش می-کنیم؟ اعتقاد بر این است که هدف نهایی، به-کارگیری تئوری در بهبود شیوه-های حسابداری مدیریت است. به بیان دیگر، انجام پژوهش و توسعه تئوریها در حسابداری مدیریت، امکان استفاده این تئوریها توسط افراد مختلف را فراهم می-سازد. بنابراین سیستمها یا رویه-ها به کمک تئوریها می-تواند در جهت کمک به مدیریت، کارکنان، گروههای ذینفع و یا کل جامعه بهبود یابد.
در نتیجه به نظر میرسد کهتقریباً اکثر پژوهشهای اخیر در حسابداری مدیریت، دارای هدف مشترکی برای تئوری و پژوهش بوده و آن ارائه رهنمود و پیشنهادهایی در خصوص نحوه به-کارگیری آنها در حسابداری مدیریت و یا کنار گذاشتن آنهاست. نینیلوتو - 1980Niniluoto , - معتقد است که منفعت نظری دانش را نیز باید در نظر گرفت، زیرا صرفنظر از هدفهای کنترل و پیشبینی، توسعه دانش موجب ارائه توضیح و تفسیر جامع و منظمی از واقعیات می-شود.
به اعتقاد لوکا و گرانلند - - 2002 میتوان به خوبی این موضوع را در زمینه پژوهشهای حسابداری مدیریت بیان کرد . به هر حال پژوهش بدون هرگونه کوشش در جهت پیشبینی و کنترل رویدادها کافی نیست، سوال اینجاست که کدامیک از موارد پیشگفته در ارتباط با این مقاله است. به نظر می-رسد در حال حاضر ترکیبی از منابع فنی و کاربردی دانش جهت ایجاد نظریات مفید افراد و سازمانهای مورد نظر، مورد استفاده قرار می گیرد.
انواع تئوریها در حسابداری مدیریت
پژوهش و نحوه عمل در حسابداری مدیریت وابسته به دو گونه تئوری است. تئوریهایی که به وسیله جامعه پژوهشی، تئوری نامیده شده،اساساً از سایر علوم گرفته شده و فاقد ویژگیهایی استکه آنها را در حسابداری مدیریت منحصر به فرد می-سازد. تئوریهایی هم که در حال حاضر فاقد ویژگی تئوری است، می-کوشد تا چگونگی کاربرد حسابداری مدیریت در تحصیل و کسب عملکرد بهتر را تشریح کند. در ادامه به این تئوریها اشاره می شود.
تئوریهای برخوردار از ویژگیهای یک تئوری
طبق نظرات لافت و شیلدز - - 2003 ، در پژوهشهای حسابداری مدیریت، برخی مطالب منتشر شده مربوط به حسابداری مدیریت، توسط برخی از تئوریها تشریح شده است. به طور معمول حسابداری مدیریت شامل متغییرهای مستقل و وابسته است اما به تمام زنجیره علت و معلول اشاره نمی-شود. این تئوریها در تشریح عوامل، اثرات و تنوع روابط متقابل حسابداری مدیریت مبتنی بر زمینه-های اقتصادی، تئوریهای سازمانی، جامعه-شناسی و روانشناسی است.
ما به این تئوریها و مباحث پیرامونی که توسط آنها تشریح می-شوند، نیازمندیم. اما سه نگرانی عمده نسبت به تئوریهای یادشده در حسابداری مدیریت وجود دارد.نخست اینکه هیچیک از این تئوریها بدانگونه نیست که بتوان بین تئوری حسابداری مدیریت و سایر تئوریها تمایز قائل شد . این تئوریها پیرامون حسابداری مدیریت بوده و خاص تئوری حسابداری مدیریت نیست.