بخشی از مقاله
چكيده
با پيشرفت فناوري و ارتباطات در جهان فرصت هايي براي رشد همه جانبه زندگي بشر به وجود آمد.آموزش قسمت مهمي از زندگي بشر بود كه از رشد فناوري تاثير پذيرفت و همگام با آن فرصت آموزش مجازي و آموزش از راه دور را براي فراگيران ممكن ساخت.آموزش الكترونيكي رويكرد جديدي بود كه فرآيند ياددهي –يادگيري از طريق وب و رايانه و ابزار هاي الكرونيكي ديگر ،را در محيطي نوين با روش هاي نوين با استفاده از نظريه هاي يادگيري به وجود آورد.
موضوع پژوهش حاضر بررسي كاربرد روانشناسي يادگيري در بهبود فرآيند يادگيري الكترونيكي مي باشد با طرح اين مسئله كه روان شناسي يادگيري چه پيشنهادي در توسعه فضاي يادگيري الكترونيكي دارد؟ روانشناسان يادگيري پيرو مكاتب مختلف يادگيري چه نظراتي درمورد محيط يادگيري الكترونيكي دارند؟لذا هدف پژوهش شناخت كاربرد روانشناسي يادگيري در بهبود فرآينديادگيري الكترونيكي مي باشد .
اين پژوهش در حيطه نوشتن كليات ،پيشينه داخلي و خارجي ،اصول و قواعد كلي از نوع بنيادين –نظري - كتابخانه اي - ،استفاده از پژوهش ديگران و فيش برداري ،اطلاعات مورد نياز جمع آوري گرديد و نتايج اين پژوهش نشان داد كه نظريه هاي روانشناسان پيرو هر سه مكتب فكري رفتارگرايي ،شناخت گرايي و ساخت گرايي مي توانند به عنوان يك رده بندي براي يادگيري مورد استفاده قرار بگيرند.البته در عرصه تعليم و تربيت با استفاده از فناوري اطلاعات ،بيشتر از رويكرد نظريه هاي پيرو مكتب ساخت گرايي استفاده مي شود،چرا كه توجه به ساخت دروني يادگيري دارد.
١-مقدمه
آموزش يكي از مهم ترين اركان هر نظام اجتماعي به شمار مي رود. در جوامع پيشرفته كه روز به روز بر پيچيدگي آن افزوده مي شود بدون آموزش هاي لازم، زندگي ممكن نخواهد بود. به تناسب گسترش مهارت هاي كار و زندگي در شرايط كنوني، نظام آموزش هر جامعه اي نياز به ارتقاء كمي و كيفي دارد. تحول و تكامل فناوري اطلاعات ،همه ي بخش هاي جامعه از جمله حوزه ي آموزش را تحت تاثير قرار داده است .ميزان اين تاثير درهمه جا و همه ي موارد يكنواخت نيست، چراكه ويژگي ها و زيرساخت هاي جوامع يكسان نيست و بهره ي آنها از علم و فناوري در مواردي بسيار متفاوت است .درهمه ي كشورها نوعي سيستم آموزشي وجود دارد كه قرار است به نياز هاي مربوط به نيروي انساني ما پاسخ دهد .
تغيير در اين سيستم و اجزاء و ابزار هاي آن نيازمند برنامه ريزي پايدار و منسجم است و هرگونه استفاده از فناوري در عرصه يادگيري مي تواند يكي از مصاديق استفاده مناسب و مفيد از اين پديده باشد .پيش شرط استفاده از يادگيري الكترونيكي وجود زمينه و بسترهاي لازم و ديدگاه روشن درباره ي آن مي باشد . بسترسازي براي به كارگيري از فناوري و وب براي آموزش نيازمند آشنايي با چگونگي آموزش از راه دور و برنامه ريزي در اين جهت مي باشد و همچنين بايد طرحي آموزشي براي بهبود فرآيند ياددهي –يادگيري وجود داشته باشد .
استفاده از وب و اينترنت در جهت آموزش بايد سبب پويايي و فعال شدن جريان آموزش شود و از اين جهت نيازمند استفاده از نظريه هاي مكاتب يادگيري و روان شناسان در جهت طراحي آموزش الكترونيك مي باشد كه در اين پژوهش سعي شده است نكات و مواردي كه در يادگيري الكترونيك بايد از ديدگاه مكاتب يادگيري رفتارگرايي ،شناخت گرايي و ساخت گرايي به آنها توجه شود تا يك آموزش موثر صورت پذيرد ،پرداخته شود .نظريه هايي كه همواره درباره ي محيط يادگيري و امكانات و شيوه ي تدريس در فضاي كلاسي سبب آسان تر شدن جريان كلاسي شده است.
٢-مباني نظري تحقيق
يادگيري ،تغيير نسبتا پايدار در توان رفتاري كه در نتيجه ي تمرين تقويت شده رخ مي دهد. يادگيري الكترونيكي،يادگيري بر پايه فناوري است . يادگيري الكترونيكي در مقابل يادگيري سنتي به مثابه تجارت الكترونيكي در مقابل تجارت سنتي است . به طور معمول محتواي دوره آموزشي با استفاده از انتقال صدا٬ تصوير و متن ارائه مي شود كه ميتواند با بهره گيري از ارتباطات دوسويه بين فراگيران و استاد، كيفيت ارائه دوره آموزشي به بالاترين سطح خود برسد . طراحي سيستم هاي يادگيري الكترونيكي بر اساس اصول و ملزومات فرايند ياددهي-يادگيري ،نيازمند توجه سيستمي و بكارگيري نظريه هاي روانشناسان يادگيري در طراحي آموزش الكترونيك است. يادگيري الكترونيكي به عنوان يه ابزار مي باشد كه فرآيند يادگيري را آسان مي كند و در خدمت آموزش است.
٣-تاريخچه تحقيق
با ظهور و توسعه ي پديده فناوري اطلاعات روند تحولات جهاني ، با شنايي بيشتر با محوريت عنصر اطلاعات و دانايي در حال گسترش است . اين طرح هر چند از محيط هاي نظامي آغاز و به مراكز دانشگاهي منتقل شد ، اما ديري نپاييد كه عرصه هاي اقتصادي ، تجاري و حتي سياسي كشور ها را نيز با توسعه ي تجارت الكترونيك و ايجاد دولت الكترونيك متاثر ساخت.
اينك بيش از يك دهه است كه در عرصه تعليم و تربيت پا نهاده و نظام هاي آموزشي و محيط هاي تحصيلي را نيز به چالش فراخوانده است. با توجه به سرعت گستردگي و عمق تحولات ناشي از فناوري اطلاعات، شناخت مختصات اين پديده و مديريت آگاهانه و هوشمند آن مي تواند از مهم ترين راهبرد هاي دست اندركاران آموزش در كشور باشد و فرصتي براي بازسازي نظام آموزش و پرورش و تحول در فرآيند ياددهي_يادگيري استفاده شود. درطول تاريخ، پيشرفت هاي اساسي در فناوري اين قدرت را داشته است كه جامعه را تغيير دهندغالباً. آن ها را فناوري هاي "بازسازي" يا "ويرانگر" مي شناسند كه به سرعت جايگزين فناوري پيشين مي شود، حتي اگر فناوري قبلي براي مدت خيلي طولاني تكيه گاه اصلي زندگي بوده باشد.
گوتنبرگ يكي از فناوري هاي بازسازي را با اختراع دستگاه چاپ در سال ١٤٣٦ و استفاده از حروف سربي بوجود آورد و آن را جايگزين ٢٠٠٠ سال نوشته اند با دست و بر كاغذ كرد . اين پيشرفت غير منتظره، تكثير و توزيع انبوه اطلاعات را به شكل كتاب ها، روزنامه ها و غيره عملي كرد. از آنجايي كه مردم نياز داشتند خواندن را ياد بگيرند، اين امر عاقبت منتهي به ظهور تدريس شد. از زمان گوتنبرگ به اين طرف، فاصله زماني بين فناوري هاي بازسازي كوتاه تر شده است.
از اواسط ١٨٠٠ تا اوايل ١٩٠٠ ميلادي، تلگراف، تلفن، راديو و فيلم بار ديگر چشم انداز ارتباطات را به سرعت تغيير دادند و ارتباط در زمان واقعي را كه قبل از آن هرگز ممكن نبود عملي كرد . فقط ٤٠ بعد تلويزيون به ميزان فاحشي و قداست ارتباطات آينده را بر هم زد و ما را به سمت آنچه مارشال مك لان دهكده جهاني نام گذاري كرد كشاند. قيافه ها، صداها و تجربيات مردم دنيا هر روز در خانه هاي ما پديدار شدند
٤-يادگيري الكترونيكي
آنچه به عنوان يادگيري الكترونيكي خوانده مي شود،ريشه در پديده اي به نام يادگيري از راه دور دارد. يادگيري مبتني بر مطالب چاپي تا تلويزيون آموزشي،وفناوري هاي تعاملي كنوني همه از انواع يادگيري هاي الكترونيكي مي باشند. يادگيري الكترونيكي به استفاده از فناوري هاي اينترنت برمي گردد كه طيف گسترده اي از راه حل ها را براي بالا بردن دانش و قدرت عملكرد ارائه مي دهد . يادگيري الكترونيكي شبكه اي است و امكان جديد كردن، ذخيره، بازيابي سريع و توزيع مشاركت آموزش و اطلاعات را عملي مي سازد.اين قابليت آنقدر مهم است به زودي به نياز مطلق يادگيري الكترونيكي تبديل مي شود .
آموزش الكترونيكي بر گسترده ترين نگرش از يادگيري تمركز مي كند،يعني آن دسته از راه حل هاي يادگيري كه از نگرش سنتي عبور مي كند.آموزش الكترونيكي به انتقال دانش كه روش بارز آن تعليم مبتني بر كامپيوتر است،منحصر نمي شود. آموزش الكترونيكي فراسوي تعليم مي رود و انتقال اطلاعات و دسترسي به ابزاري كه عملكرد را بهبود مي بخشد را نيزشامل مي شود. بنا براين مي توانيم بگوييم كه آموزش الكترونيكي شكلي از يادگيري غيرحضوري است ، اما يادگيري غير حضوري الزاما آموزش الكترونيكي نيست.روزنبرگ سرانجام عنوان يادگيري متبادل يا انتقال متبادل را به آموزش الكترونيك اختصاص داد .
٥-روانشناسي يادگيري رفتارگرا
پيدايش مكتب رفتارگرايي مربوط به اوايل قرن بيستم است و عقايد اسكينر دربتره شرطي سازي به طور وسيع به گسترش اين ديدگاه كمك كرد و توسعه ي آن واكنشي به ديدگاه مطلعة پديده هاي ذهني بود. بر اساس نظريه ي رفتار گرايان: يادگيري زماني رخ مي دهد كه رفتار هاي نو يا تغيييرات در رفتار ها به عنوان حاصل يك واكنش فردي به محرك كسب مي شود. در مكتب رفتار گرايي علت رفتار را بايد از روي تجارب قابل مشاهده توضيح داد، نه از روي فرايند هاي ذهني . از نظر رفتارگرا ها رفتار هر چيزي است كه از ما به شكلي آشكار سر مي زند: كودكي يك روزنامه ديواري درست مي كند، معلمي به دانش آموز لبخند مي زند و نظاير اين ها. مكتب رفتارگرايي ذهن را به مثابه - جعبه سياه - تلقي مي كند، پاسخ به محرك به لحاظ كمي مي تواند مورد مشاهده قرار بگيرد. بنابراين، اين مكتب رفتار هاي آشكاري را بررسي مي كند كه توسط شاخص هاي يادگيري مورد مشاهده و سنجش اند
روان شناسان، فرايندهاي ذهني را با افكار، احساسات و انگيزه هايي كه هر يك ما تجربه مي كنيم، اما براي سايرين قابل مشاهده نيستند، مشخص مي كنند. با اين حال نديدن افكار، احساسات و انگيزه ها، دليل بر غير واقعي بودن آن ها نيست . ساختار علمي رفتارگرايي مبتني بر روانشناسي مشاهده و آزمونگري است كه به آن اصالت تجربه گفته مي شود. در اين مكتب اعتقاد بر اين است كه تجربه تنها منبع اصلي دانش اندوزي است و يادگيري از راه كسب تجربه حسي صورت مي پذيرد، و از اين رو گفته مي شود كه انديشه هاي انسان مستقيماً از راه تجارب حسي مايه مي گيرند. - سيف، ١٣٧٥ - لذا اصول رفتارگرايي مبتني است بر:
١-تأثير محيط خارجي در شكل دادن به رفتار فردي
٢-محيط پيشايندي آماده براي برانگيزيدن يك رفتار
٣-ظهور مجدد يك رفتار كه مبتني بر پيامدي است كه بر آن مترتب است.