بخشی از مقاله

چکیده

اگر جامعه را به عنوان یک کل در نظر بگیریم که حاصل مجموعهای از اجزا متعامل باهم میباشد بی شک توسعه، تداوم بقا و رشد آن جامعه در گرو فعالیت منسجم و کارای اجزای آن خواهد بود. بازیگران متفاوتی در این میان ایفای نقش میکنند که مجموعه اکوسیستم کارآفرینی یکی از این عناصر میباشد. اکوسیستم کارآفرینی همواره تحت تاثیر عواملی همچون تحولات اجتماعی فرهنگی، تغییرات سریع در سلایق مصرفکنندگان، هزینههای مواد اولیه، مقررات دولتی نظیر قوانین مالیاتی، تعرفهها و بسیاری دیگر عناصر تاثیر گذار قرار میگیرد.

اکوسیستم در بردارنده عناصر و بازیگرانی با ماهیت چند بعدی می باشد که در یک سیستم پیچیده با تاثیرگذاری در پایداری آن با هم در تعامل هستند.

رویکرد تحقیق حاضر از نوع کیفی می باشد به همین منظور از روش مطالعه کتابخانهای و بررسی اسنادی استفاده شد و پس از شناسایی متغیرهای تاثیر گذار در روابط دانشگاه و صنعت با استفاده از نرمافزار ونسیم - vensim, vesion6.0b - دیاگرام روابط علت و معلولی طراحی شد. در این پژوهش سعی برآنست تا کاربرد رویکرد تحلیل پویای سیستمها در مدلسازی روابط دانشگاه و صنعت به عنوان عناصر اکوسیستم کارآفرینی مورد بررسی قرارگرفته شود و تاثیر این تعامل را بر توسعه پایدار منطقه تحلیل نموده سپس به ارائه راه کار های کاربردی خواهد پرداخت.

نتایج نشان می دهد که سرمایه گذری صنعت در بخش دانشگاهی همواره در اولویت های پایینتری قرار داشته است از اینرو ورود بخش صنعت در مشارکت بیشتر با دانشگاه در برخی زمینه ها مانند سرمایهگذاری بر روی تامین زیرساخت ها، مشارکت در تهیه برنامه های درسی و آموزشی و ارائه پروژه ها و کارآموزی های مناسب و با کیفیت به دانشجویان پیشنهاد می شود.

مقدمه

ایجاد ارتباطات بین دانشگاهها و نهادهای صنعت در وهله نخست در ایجاد ارزش برای ذینفعان دانشگاه حائز اهمیت است. در سال های اخیر، روابط دانشگاه و صنعت به طور گسترده توسط محققان دانشگاهی مورد مطالعه قرار گرفته و اغلب توسط سیاستگذاران بحث شده است. تحلیل های تجربی بر سهم انتقال دانش توسط دانشگاه و صنعت در ارتقاء بهرهوری بالاتر و رشد اقتصادی بیشتر، و همچنین نقش دانشگاه به عنوان منبع کلیدی نوآوری تاکید می کنند، اکوسیستم کارآفرینی با در برگیری عناصر زیادی بر روند خلق ارزش در جامعه و پیشبرد اهداف رشد و توسعه در بردارنده دو نهاد دانشگاه و صنعت هم می باشد و در واقع این دو نهاد با نقش آفرینی در اکوسیستم از ایفای نقش حائز اهمیتی برخوردارند .

در خصوص همکاری میان دانشگاه و صنعت این بینش در حال افزایش است که همکاری دانشگاه و صنعت می تواند کانالی مهم از انتقال دانش و ایجاد اعتماد به وجود آورد که محرکی قدرتمند برای نوآوری است. دانشگاه به طور رو به رشدی خواهان افزایش نقش نافذ و قاطع خود در توسعه اقتصاد منطقهای بوده است و این افق تازهای را از نیاز به وجود سیاست های هدفمند در جهت حمایت از نظام های تولید محلی محرز می گرداند

ارتباط بین صنعت و دانشگاه با چالش های مهمی روبرو است در حالی که دانشگاه ها در درجه اول روی مباحث ایجاد دانش جدید و آموزش تمرکز دارند شرکت های خصوصی هم در بکار گرفتن دانش های ارزشمند که می تواند حائز مزیت رقابتی قویتری باشد تمرکز می کنند

بر این اساس، تعامل بیشتر و بیشتر بین دانشگاه و صنعت در حال تبدیل شدن به مبحثی قابل سنجش و مدیریت شدن و منجر به رسمی شدن مبادلات قراردادی بر اساس قوانین و مقررات مدون است. دانشگاه ها در محیطی عمل می کنند که با ویژگی هایی چون پیشرفت های سریع فنّاورانه، تغییر در سیستم های مالی - سرمایه گذاری - ، افزایش رقابت و خواسته های بیشتر ذینفعان توصیف می شود. این تغییرات دانشگاه ها را وادار به اداره کردن زمینه های رقابت پذیریشان می کنn

نقش دانشگاه جدا از تدریس و تحقیق، مشارکت فعالانه در جامعه از طریق ایجاد روابط با شرکت ها و جوامع محلی است. ایجاد روابط دانشگاه و صنعت می تواند بسیار مفید و پر منفعت باشد چنانکه این غنا و بهبود اهداف آموزشی و پژوهشی بر اساس گفته لانتوس , - 1994 - 1 منجر به کاهش شکاف بین جوامع دانشگاهی و کسب وکار می شود.

تحقیقات اندکی در مورد روابط بین دانشگاه ها و صنعت صورت گرفته است. فقدان تحقیق بر روی موانع همکاری میان دانشگاه و صنعت یک مانع جدی برای طراحی سیاستهای کاربردی و موثر است. همکاری تحقیقاتی دانشگاه و صنعت شامل سطح بالایی از عدم اطمینان است زیرا فرایند تحقیق با بسیاری از ناشناخته ها احاطه شده است.

در حقیقت همانطور کهپِلوا و کاستر - 2007 - اشاره می کنند مفهوم ارتباط در زمینه دانشگاه و صنعت به اندازه کافی مورد بحث قرار نگرفته است. به اقتضای اهمیت سنتی دانشگاه ها به عنوان مراکز تحقیقاتی و منابع نوآوری، بیشتر مطالعات حول این مسایل و بررسی جنبه هایی مانند تاثیر دانشگاه ها بر روی توسعه مناطق محلی - - Gunasekara 2006، تبادل دانش - Crespo and Dridi 2007; Siegel et al, 2003 - ، سهم در نوآوری - Abramo et al, 2011 - و یا روابط با دانشگاه - Ballarat and Subirats 1997 - صورت می گیرد. کیفیت نیروی انسانی برای بقای هر سازمانی از اهمت ویژهای برخوردار است. بنابراین صنعت به فارغالتحصیلان قابل استخدام و به کارگیری که می توانند در روند رشد سازمانی موثر واقع شوند نیاز دارد.

دانشگاه به عنوان یک عنصر متعامل با دیگر اجزای اکوسیستم کارآفرینی نقش برجسته ای در آموزش نیروی انسانی کارآ و ماهر به منظور تامین نیروی کار بخش صنعت دارد. »اکوسیستم کارآفرینی به عناصر، افراد، سازمانها یا موسساتی اشاره دارد که می توانند همچون محرک یا مانعی در جهت کارآفرین شدن افراد عمل کنند.« چنین اکوسیستمی دربرگیرنده صد ها عنصر است که می توانند در شش قلمرو اصلی بازار، سیاست، سرمایه مالی، فرهنگ، حمایت ها و سرمایه انسانی گروه بندی شوند

هدف از انجام این پژوهش افزایش بینش در خصوص بررسی کاربرد تاثیر تعاملات دانشگاه و صنعت بر اکوسیستم کارآفرینی و به تبع آن چگونگی تاثیر بر رشد و توسعه منطقهای با رویکرد سیستمی می باشد بر اساس این رویکرد »کل« به عنوان مجموعه ای از اجزا در نظر گرفته می شوند که با هم و به طور هماهنگ به منظور رسیدن به یک هدف مشترک فعالیت می کنند.

بررسی پیشینه:

صنعت فعالانه درگیر بهبود کیفیت مواد اولیه ای می باشد که عرضهکنندگانش تامین می کنند و از دانشگاه غافل مانده است در حالی که دانشگاه مهمترین عرضه کننده نیروی انسانی برای صنعت می باشد. نیروی انسانی با به کارگیری دیگر مواد مهمترین عامل تولیدی می باشد. در جهان امروز ارتباط نزدیک با صنعت یک پدیده جدید در بخش دانشگاهی تلقی نمیشود. این روابط در اواخر دهه 1970 یا اوایل دهه 1980، به چند موسسه آموزش عالی خاص محدود میگردید که عمدتاً شامل دانشگاههای با پیشینه قوی در رشتههای فنی بود - امین مظفری و همکاران، - .1390اشکالی که عمدتاً در بررسی پیشینهها دنبال میشوند عبارتند از: سرمایهگذاری مشترک، شبکهها، ائتلاف و اتحاد - هریسون1 و همکاران . - 2000 از سوی دیگر سانتورو و گوپالا کریشنان - 2000 - 2 چهار حوزه را برای تعاملات بین دانشگاه و صنعت نشان دادند ازجمله:

.1حمایت از تحقیقات .2 همکاری تحقیقاتی .3 انتقال دانش - استخدام فارغالتحصیلان ، روابط شخصی، برنامههای سازمانی، آموزش همکاری - و .4 انتقال تکنولوژی - توسعه محصول و فعالیتهای تجاری از طریق مراکز پژوهشی دانشگاه - . با این حال برخی از نویسندگان تعاریف و تمایز اشکال مختلف از تعاملات بین دانشگاه و صنعت را قبول ندارند

به طور سنتی صنعت دو نوع رابطه با دانشگاه داشته است: اول به دانشگاه به عنوان منبع تأمین نیروی انسانی و کارکنان آینده نگریسته است و دوم این که دانشگاه یک منبع مفید دانش برای شرکت است - مظفری و همکاران، - 1390، پژوهش در کنار آموزش به عنوان یک فعالیت دانشگاهی، »انقلاب اول دانشگاه« نام گرفت اما امروزه دانشگاهها دستخوش انقلاب دومی هستند و میخواهند تحولات اقتصادی و اجتماعی را جزو رسالت خود قرار دهند.

مظفری و همکاران - 1390 - معتقدند جستجوی منابع درآمدی جدید موجب میگردد دانشگاهها کارآفرین شوند و تنها مراکز یادگیری و پژوهش نباشند. درحالیکه کمکهای دولتی ابتکارات جدید حاصل از ارتباط دانشگاه و صنعت را مورد تشویق قرار میدهد، فشار مضاعف بر روی منابع عمومی تأمین مالی دانشگاهها، انگیزهای قوی در جهت یافتن منابع بالقوهای از درآمد از طریق ابزارهایی مانند: بهرهبرداری از حقوق مالکیت معنوی، تجاریسازی نتایج پژوهشها یا واگذاری لیسانس اختراعات ثبتشده به دانشگاهها در خصوص کاهش وابستگیشان به داراییهای عمومی میدهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید