بخشی از مقاله
چکیده
در میان محققین و نظریه پردازان آموزش زبان دوم، همواره دو گروه موافق و مخالف بوده اند که نسبت به استفاده از ترجمه برخی مفاهیم زبان انگلیسی - به عنوان زبان دوم - به زبان اول واکنش نشان داده اند. این مقاله تالش می کند تا ضمن بررسی نقادانه نظرات موافق و مخالف کاربرد ترجمه در کالسهای آموزش زبان همچون ترجمه آموزشی با رویکرد دستور زبان و ترجمه واقعی با رویکرد زبان دوم ، به جمع بندی رسیده و اذعان نماید که اگر در کالسهای آموزش زبان انگلیسی از ترجمه استفاده معنادار و هدف دار صورت گیرد ، این امر می تواند به بهبود یادگیری زبان انگلیسی کمک نموده و به اهداف آموزشی نزدیک نماید.
درآمد
استفاده از ترجمه به زبان مادری در کالسهای آموزش زبان انگلیسی از سویی مساله مورد مناقشه صاحبنظران بوده است و از سویی دیگر جز الینفک کالسهای آموزش زبان به شمار می رود و برخی از آن به عنوان "سالح معلم" زبان یاد می کنند. با گسترش رویکردهای طبیعی و ارتباطی آموزش زبان انگلیسی ، شیوه های سنتی آموزش همچون ترجمه-دستور مورد نقد جدی قرار گرفته اند. بسیاری از معلمین زبان بر شیوه های نوین تاکید ورزیده و بر عدم استفاده از زبان مادری از سوی فراگیران اصرار می ورزند.
در میان متخصصین و نظریه پردازان آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم همواره دو نظر مخالف در خصوص استفاده از زبان مادری - در این مقاله ترجمه به فارسی - در کالسهای آموزش زبان وجود داشته است: برخی همچون کاررز - 2660 - در امتداد نظرات نیو سان - 1899 - مخالف استفاده از ترجمه در کالس میباشند و در مقابل افرادی چون داف - 1898 - معتقد هستند وقتی که ترجمه همه جا و در هرزمان اتفاق می افتد چرا در کالس آموزش زبان نباشد؟ این مقاله مروری به بررسی دالیل منطقی مخالفین و موافقین پرداخته و در انتها تالش می کند به جمع بندی قابل اعتنایی در این خصوص نایل شود.
ترجمه با اهداف آموزشی
مخالفین
با گسترش روشهای آموزش زبان و بهره گیری از فن آوری و نیز تاکید بر روند طبیعی یادگیری، این نظر در بین متخصصین زبان رواج یافته است که استفاده از ترجمه نابجا و بطور کلی استفاده از زبان مادری در کالس آموزش زبان انگلیسی ممنوع است. به زعم نیوسان - 1899 - به کارگیری ترجمه به عنوان ابزار آموزشی و سنجش در کالسهای آموزش زبان انگلیسی چهار اشکال عمده دارد:
1. ترجمه در کالس دو کار انجام میدهد: الف - تشویق زبان آموز به اندیشیدن در فضای زبان دوم ب - اندیشیدن به زبان مادری . در این آمد و شد زبانی از یک زبان به زبان دیگر عناصر مداخله کننده بسیارند و در سرعت آموزش تاثیر گذار هستند.
2. استفاده از ترجمه در کالس زبان، معلم و متعلم - فراگیر - را به لحاظ استفاده از زبان دوم از نظر بازه زمانی دچار مشکل می کند.
3. گاها استفاده از ترجمه به زبان آموز این تصور غلط را القا میکند که برای همه چیز در زبان مادری معادل هست یا باید وجود داشته باشد.
.1 استفاده از ترجمه معموال زبان محاوره را که یکی از اهداف کالسهای آموزش زبان است به زبان آموز نمی آموزد. در همین راستا، کاررز - 2660 - با کاربرد ترجمه به عنوان ابزار آموزشی مخالف است و معتقد است ترجمه تمرینی تصنعی است و در روش تدریس زبان به عنوان یک مهارت ارتباطی جایگاهی ندارد زیرا فقط بر دو مهارت خواندن و نوشتن متمرکز است.
به زعم کاررز ترجمه به زبان دوم - از زبان فارسی به انگلیسی - اگر به شکل روند کالسی در آید، به مانعی در بیان روان و گفتار شیوا می انجامد زیرا زبان آموز در ناخودآگاه خود همواره زبان انگلیسی را با زبان فارسی مقایسه میکند. این صاحب نظر و محقق حوزه ترجمه بر این باور است که ترجمه بیشتر به درد زبان آموزانی میخورد که با زبان ادبی سروکار دارند و از پیچید گی های دستوری و واژگانی لذت میبرند. از این رو برای زبان آموزان سطح متوسط گاهی میتواند ناامید کننده نیز باشد.
موافقین
گروهی در مقابل با استفاده از ترجمه در کالسهای آموزش زبان موافق هستند اما نکته ای را یاد آوری می کنند که اگر نگاه به کاربرد ترجمه منفی است، این امر به دلیل روش گرامر-ترجمه مرسوم در کالسهای زبان است. لذا به زعم این دسته ترجمه فی نفسه بد نیست و اشکال در روش تدریس و بکارگیری آن است که زبان را از کارکرد ارتباطی آن جدا میکند. این دسته از محققین و نظریه پردازان به نقش ارتباطی ترجمه تاکید می کنند و معتقد هستند که این وسیله ارتباطی متعلق به هر مکانی از جمله کالس درس است. از پیشتازان این نظریه پردازان الن داف - 1881 - است که نظرات خود را در این خصوص در کتابی با عنوان ترجمه به چاپ رساند.
این افراد معتقد هستند اگر به ترجمه در کالس بی مهری شده است این امر به لحاظ استفاده نا بجا از ترجمه بوده است. واقعیت این است که روند ترجمه از زبان دوم به زبان مادری در همه کالسهای آموزش زبان به شکلی "بی سر وصدا و آرام " و به اصطالح در ذهن رخ میدهد. - تیت فورد - 1895 اگر از این منظر بنگریم، ترجمه میتواند ساز و کار و فرآیند یادگیری را منظم و منطقی تر نماید. بسیاری از محققین همچون کاررز - 2660 - بر این باورند که ترجمه فعالیتی انگیزشی است. وی در یکی از تحقیقات خود به این نتیجه رسید که زبان آموزان از ترجمه به عنوان تمرینی مفید در یادگیری زبان یاد می کردند.
بر مبنای این تحقیق، وی تصمیم گرفت تا بیشتر از ترجمه در کالسهای آموزشی خود بهره گیرد. اعتقاد کاررز بر این بود که استفاده از ترجمه زبان آموز را به مشارکت بیشتر در کالس وا میدارد و این مشارکت باعث خوشحالی و القا حس مفید بودن در او می گردد. شایان ذکر است که مقوله خوشحالی و حس شعف در کالس بواسطه ترجمه مسبوق به سابقه است و پژوهشگرانی چون الوالت - 1895 - حدود سه دهه پیشتر به این مقوله از زبان معلمین زبان انگلیسی اشاره کرده اند.
همانطور که پیشتر اشاره شد برخی نسبت به استفاده از ترجمه در کالسهای آموزش زبان انگلیسی در تمامی سطوح آموزش اعم از مبتدی تا عالی با تردید و احتیاط نگریسته اند و استفاده آن را به صورت مشروط فقط در سطوح باالی آموزش زبان جایز میدانند. کاررز - - 2660 معتقد است فعالیتهای ترجمه زنجیره ای را میان دو قطب ترجمه تحت الفظی و وصفی و ترجمه ارتباطی از نوع حرفه ای ایجاد میکند. در ترجمه تحت الفظی زبان آموز از ترجمه صرفا به عنوان ابزار استفاده می کند .
در این نوع ترجمه که از زبان مبدا به مقصد رخ میدهد، ویژگیهای سبک شناسانه زبان مبدا مورد توجه قرار نمی گیرند. اما در ترجمه از نوع ارتباطی، تمرکز بر ارزش ارتباطی متن است و از زبان آموزان انتظار می رود متنی را بیافرینند که بتواند در فرهنگ زبان مبدا کارکرد داشته باشد. اگر از این دو روش ترجمه در کالسهای آموزش زبان انگلیسی با مداقه و احتیاط استفاده شود میتواند به تقویت زبان انگلیسی کمک نماید.
این نکته نیز قابل تامل است که شیوه آموزش ترجمه در دستیابی به اهداف آموزشی مهم است. در این خصوص آموزگار کالس باید چهار مهارت زبانی را مد نظر داشته و از ترجمه برای گسترش توانشهای چند گانه زبان شناسانه بهره گیرد. به عنوان مثال از ترجمه می توان به عنوان ابزاری برای آموزش دستور زبان مبدا بهره جست و به ساختارهای مشابه و غیر متشابه در زبان انگلیسی و فارسی اشاره نمود.
جمع بندی و نتیجه گیری
به نظر میرسد طرفداران استفاده از ترجمه در کالسهای آموزش زبان انگلیسی در قیاس با مخالفین استفاده از این روش به مهارتهای خاصی توجه داشته اند. موافقین از بین چهار مهارت اصلی - خواندن و درک مطلب، نگارش، شنیداری و تکلم - و نیز مهارت پنجم یعنی ذهن زبان آموز به ساختار زبان انگلیسی را بیشتر مد نظر داشته و در کنار این مهارتها به جنبه روانی و تاثیر مثبت آن بر کاهش دلهره های کالسی اشاره می کنند.