بخشی از مقاله
چکیده:
تاریخچه مطالعه در مورد هوش حداقل به گالتون با کتاب " نبوغ ارثی" بر می گردد. بعد متخصصان زیادی مانند، بینه، وکسلر، موجبات پیشرفت آن را فراهم آوردند. سپس در سال 1983 گاردنر نظریه های سنتی هوش را مورد انتقاد قرار داد و اشاره کرد که آنها تمام توانایی های انسان را در بر نمی گیرند او معتقد بود که انسان دارای هوش های زیادی مانند هوش بدنی- جنبشی، هوش بین فردی، هوش کلامی - زبانی و... می باشد. نظریه ی هوش های چند گانه ابتدا توسط بسیاری از متخصصان رد شد. اما بعدها در عرصه تعلیم و تربیت مورد توجه قرار گرفت. این تئوری اشاره دارد که انسان ها دارای تمام این هوش ها هستند اما ترکیب این هوش ها در نزد افراد متفاوت است .
با این فرضیه معلمان و متخصصان تعلیم و تربیت بار سنگینی را به دوش خواهند داشت. اولین وظیفه آنان شناخت استعدادها و توانایی های دانش آموزان و وظیفه دوم آنها، متناسب ساختن روش های تدریس با این استعدادهای متنوع می باشد. این تئوری مورد استفاده بسیاری از مدارس قرار گرفت و پیامدهای مثبتی را به همراه داشت. البته کسانی هم بودند که از کاربرد این تئوری در مدارس انتقادهای فراوانی نمودند ولی تأثیر مثبت این تئوری بر فرآیندهای آموزشی در قابل انکار نیست. این مقاله نتایج بدست آمده توسط محققان را بررسی و راه کارهای مناسبی برای طراحی برنامه درسی با توجه به این نظریه، مطرح نموده است.
کلید واژه ها: تعلیم و تربیت، مدارس، هوش ، هوش های چند گانه.
مقدمه
در دو دهه ی اخیر موفقیت تحصیلی کودکان در صدر مسائل مورد علاقهی کل جامعه قرار گرفته است؛ در نتیجه خانوادههای بسیاری را میبینم که از عدم موفقیت فرزاندانشان در تحصیل به عنوان معضل اصلی خود نام میبرند یکی از دلایل عدم موفقیت این است که آنچه در مدرسه به دانش آموزان عرضه میشود ناچیز و کسالت بار است و هوش و توانایی آنها را بسیار محدود به کار میگیرد - محمدیان، . - 1386یکی از نظریههایی که در دهههای اخیر در مورد هوش مطرح شده و مورد توجه و استقبال بسیاری از صاحبنظران قرار گرفته است، نظریهی هوشهای چندگانه است که توسط روانشناس آمریکایی، هوارد گاردنر 1، ارائه شده است. این نظریه، مفهوم سنتی هوش به عنوان یک هستی منفرد و ثابت را به چالش میطلبد و آن را متشکل از تعدادی توانمندی در نظر میگیرد و بهطور بالقوه امکان تغییر و توسعه دارند - آرمسترانگ، . - 1389
از جمله این توانمندیها یا هوشها میتوان به هوش کلامی، هوش منطقی- ریاضی، هوش موسیقیایی، هوش بینایی- هوش درون فردی و...اشاره کرد. این نگاه جدید به هوش، خصوصا از این جهت که آن را پدیده ای قابل دستورزی و آموزش میداند، بسیار مورد توجه صاحبنظران تعلیم و تربیت قرار گرفته است - شیخ الاسلامی،. - 1377و از طرف دیگر یک برنامه درسی معتبر باید مبتنی بر درک صحیح و دقیق ابعاد روانشناختی انسان باشد. از جمله جنبههای روانی مهم انسان که با فرایند یادگیری و برنامه درسی ارتباط نزدیکی دارد، مفهوم هوش است. و ما در این نوشتار پس از مرور خلاصهی مفاهیم مهم مطرح شده در زمینهی هوش به معنای سنتی و رایج آن، به بررسی ابعاد گوناگون هوشهای چندگانهی گاردنر و راه کارها و تأثیرات احتمالی آن در طراحی و اجرای برنامههای درسی به عنوان یکی از مهمترین ارکان آموزش و پرورش میپردازیم.
ماهیت هوش
گروهی آن را پدیدهای واحد و یکپارچه و عدهای آن را متشکل از اجزای متعدد دانستهاند. برخی آن را فطری و ثابت و تعدادی نیز اکتسابی وقابل تغییر دانسته و عده ای سعی کردهاند آن را به طریق گوناگون و با آزمونهای مختلف، اندازهگیری و سنجش کنند - ترمان و مریل1، . - 1973از اوایل قرن بیستم آزمون های هوش برای اندازهگیری تواناییهای ذهنی افراد طراحی شد و کوشش به عمل آمد تا رابطهی هوش با مواردی نظیر پیشرفت تحصیلی و موفقیت در زندگی حرفه ای و شخصی مشخص شود. - بینه و سیمون 2، - 1905 و روانشناسان فرانسوی و تدوینکننده اولین آزمون هوش، هوش را "توانای فرد در قضاوت، ادراک واستدلال"تعریف میکنند .
آزمونها و بهره هوشی
دانشمندان از دیر باز مشتاق طراحی ابزارهایی برای سنجش میزان هوش بودهاند. آزمونهای هوش ابزارهایی هستند که با اندازهگیری آنچه هوش نامیده میشود، قصد پیشبینی میزان موفقیتهای احتمالی تحصیلی، شغلی و اجتماعی فرد را دارند. اما "آزمونهای عمومی هوش- نظیر آزمونهای بینه و وکسلر3 به میزان زیاد با پیشرفت درسی در مدرسه همبستگی دارد و چیزی که به نظر برخی متخصصان عنصر اصلی هوش است-یعنی خلاقیت و نوآوری فکری- را نمیسنجند" - هاشمی، . - 1383برای استفاده بهتر از نتایج آزمونهای هوش در محاسبه و مقایسه هوش افراد مختلف با یکدیگر از مفهوم بهره یا ضریب هوشی I.Q استفاده میشود. عددی که از تقسیم سن عقلی بر سن تقویمی ضرب در صد حاصل میشود، بهرهی هوشی نام دارد - کردی، . - 1386
نگاهی جدید به مفهوم هوش
در دهههای اخیر، نظریاتی مطرح شده که اساسا با نقطهنظرهای طراحان آزمونهای هوش متفاوت است. از جملهی این نظریات جدید، اعتقاد به قابل آموزش بودن هوش - آرمسترانگ، - 1389 و نظریه ی هوشهای چندگانه است. در نظریه قابل آموزش بودن رفتار هوشی، هوش مجموعهای از فرایندهای ذهنی مجزای پردازش اطلاعات دانسته می شود که از طریق تمرین و ممارست قابل یادگیری است - استرنبرگ4، . - 1378
تعریف گاردنر از هوش
هوش توانش روانی- زیستی به منظور پردازش اطلاعات است که میتواند در یک محیط فرهنگی جهت حل مسأله یا خلق محصولاتی که در یک فرهنگ ارزشمند است فعال شود. هر فرد دارای مجموعهای از مهارتها است، که فرد را قادر می کند تا وقتی در زندگی با مشکلات واقعی مواجه میشود آنها را حل کند. به عقیده گاردنر انسان دارای چند هوش متمایز از هم است نه یک هوش خاص. و هر پیشرفت چشمگیر فرد مستلزم ترکیبی از این هفت نوع هوش است - گاردنر، . - 1386
مبانی نظریه هوش های چندگانه
به اعتقاد گارنر، نظریه ی بهره هوشی که برای پیشبینی چگونگی وضعیت تحصیلی دانش آموزان مطرح شد، به سنجش توانمندیهای کلامی، منطقی، ریاضی و گاه فضایی افراد میپردازد. دلیل قدرت پیشبینی این آزمون ها هم این است که مدرسهها بهطور سنتی بر مهارتهای زبانی و ریاضی یعنی همان چیزی که آن آزمونها میسنجند- تأکید میکنند اما این آزمونها هیچ نشانهای از چگونگی سایر استعدادهای فرد به دست نمی دهند؛ مثلا مشخص نمیکنند که فرد تا چه اندازه ذوق هنری دارد، خلاق است، تعهد شهروندی دارد و خود را به رعایت اصول اخلاقی ملزم میداند و شانس موفقیت وی در زندگی شخصی و حرفهایاش چگونه است - گاردنر، . - 1983
گاردنر در کتاب خود - 1983 - 5 هفتهوش معرفی کرد. و یک دهه بعد در 1995، در نسخهی جدیدتر همان کتاب، به گسترش این نظریه و همت گماشت و هوش هشتمی را نیز به مجموعهی قبلی افزود. به طوریکه در حال حاضر انواع آنها را میتوان چنین برشمرد:-1 هوش کلامی- زبانی6،-2 هوش منطقی-ریاضی7،-3 هوش فضایی8،-4 هوش موسقیایی 9، -5 هوش بدنی جنبشی10، -6 هوش درون فردی11، -7 هوش بین فردی-8 12 هوش طبیعتگرایانه.13 او از احتمال وجود هوشی موسوم به وجودگرایانه14 نیز سخن به میان آوردهاست - حسین نژاد، و بالغی زاده، . - 1381به عقیده گاردنر، اصول پیاژه، نقاط قوت و ضعف خود را دارا است. از نقاط قوت آن این است که وی روی مراحل رشد کودکان مطالعه کرد؛ و اهمیت حل مسأله را عنوان نمود، اما نقاط ضعفی نیز داشت.
اول از همه، پیاژه تنها تصویر رشد هوش منطقی- ریاضی را ترسیم کرده است. دوم اینکه مدل رشد پیاژه تأکید بر روش آموزش اکتشافی و استقرائی دارد؛ که برای جوامع توسعه نایافته غیرکاربردی است. - گاردنر، . - 1993از نظر گاردنر دانش آموزی که به راحتی و در سریع ترین زمان، جدول ضرب را یاد می گیرد، الزاماْ، خیلی باهوش تر دیگران نیست. ممکن است در حوزه ای به غیر از ریاضیات خوب عمل نکند. این تئوری اظهار می کند که به جای تأکید بر برنامه ی درسی یکسان و یکنواخت، مدارس بایستی بر آموزش فرد - محور با برنامه درسی که در خور حال هر یک از دانش آموزان می باشد، تأکید داشته باشد. این مسأله باعث می شود که دانش آموزان در آن حوزه هایی که ضعیف هستند، پیشرفت چشم گیری داشته باشند.
هوش بدنی- جنبشی
این هوش یعنی توانایی کنترل ماهرانه بدن و استفاده از اشیاء. کسانی که در این هوش قوی هستند، درک خوبی از حس تعادل و هماهنگی دست و چشم دارند. در این، طبقه افراد فعالیت هایی را ترجیح می دهند که توأم با حرکات جسمی و فیزیکی باشد. افرادی که در این هوش قوی هستند، معمولاْ از طریق فعالیت های جسمی، در قیاس با فعالیت های خواندن و گوش دادن و... بهتر یاد می گیرند.
هوش بین فردی
کسانی که در این هوش قوی می باشند سعی می کنند مسائل را از نقطه نظر دیگران نظاره کنند تا در یابند آنان چگونه می اندیشند و احساس می کنند. آنان توانایی زیادی در درک احساسات و انگیزه های سایر افراد دارند. و از مهارت های کلامی و غیر کلامی به خاطر ارتباط برقرار کردن با دیگران استفاده می کنند. این گونه افراد از طریق فعالیت کردن با دیگران، مطالب و موضوعات مختلف را بهتر وسریع تر یاد می گیرند و اغلب از بحث و گفتگو لذت می برند.
هوش کلامی - زبانی
هوش کلامی - زبانی با مسائلی از قبیل فعالیت با لغات، صحبت کردن و نوشتن سرو کار دارد. افرادی که در این هوش قوی هستند، مهارت های شنیداری تکامل یافته ای دارند و معمولاْ سخنوران برجسته ای هستند.
هوش منطقی - ریاضی
افرادی که در این هوش قوی هستند به طور طبیعی در قابلیت های استدلال، باز شناسی الگوهای انتزاعی، تفکر، بررسی عملی، و توانایی حل مسائل پیچیده ریاضیات، شطرنج، برنامه ریزی کامپیرتر و سایر فعالیت های منطقی و عددی بهتر از سایرین عمل می کنند.
هوش درون فردی
این هوش با فعالیت های درون گرایانه و خود بازتابی سر وار دارد. آنهایی که در این هوش قوی هستند، افرادی درون گرا می باشند و ترجیح می دهند که به تنهایی به فعالیت بپردازند. آنها برای فهم احساسات، عواطف، اهداف و انگیزه های خود، قابلیت بالایی دارند.
هوش فضایی
این هوش با قضاوت فضایی سرو کار دارد. افرادی که در این هوش قوی می باشند، نوعاْ به لحاظ ذهنی به تصور کردن و دستکاری موضوعات مختلف، ساختن پازل، درک نمودارها و شکلها، حس جهت شناسی خوب، طراحی، نقاشی، ساختن استعاره ها و تمثیل های تصویری، دستکاری کردن تصاویر، و تفسیر تصاویر، عملکرد بالایی دارند.
هوش موسیقیایی
یعنی توانایی درک و تولید موسیقی. آنهایی که دارای این هوش می باشند، حساسیت زیادی به اصوات، نت ها نشان داده و قادر به خواندن، نواختن ابزار آلات موسیقی و ساخت موسیقی می باشند.آنها اغلب از آهنگ ها و ریتم ها و نواختن موسیقی برای یادگیری و به یاد سپاری استفاده می کنند.
هوش طبیعت گرایی
این هوش با طبیعت و ارتباط دادن اطلاعات به محیط طبیعی یک شخص سر و کار دارد. افرادی که در این هوش قوی هستند، حساسیت بالایی به طبیعت و محیطی که در آن هستند، دارند. یاد گیرندگان طبیعت گرا بایستی بیرون از کلاس و حتی المقدور در دل طبیعت مطالب را یاد بگیرند.
هوش وجودگرایانه یا بینادگرایانه
گاردنر - 2004 - ، بر اساس تحقیقات بعدی خود از احتمال حضور هوش دیگری در مجموعه هوشهای چندگانه خبر میدهد. این هوش که هوش وجودگرایانه یا بنیادگرایانه نام گرفته، بیانگر تمایل انسان به طرح و جست وجوی پاسخ برای پرسشهای بنیادی دربارهی وجود و هستی است. اینکه ما که هستیم.