بخشی از مقاله

چکیده

در این مقاله قصد بر آن است که به بحث مدیریت در کتابخانهها پرداخته شود. ازآنجاکه اصول حاکم بر مدیریت در کتابخانهها چیزی جدا از اصول و مباحث عام مدیریتی نیست، لذا بعد از بیان تعاریف و ذکر اهمیت مدیریت و سطوح مدیریت، به نقش کتابداران و اطلاعرسانان در مدیریت کتابخانه میپردازیم.

مقاله حاضر با روش مطالعه اسنادی-کتابخانهای نشان می دهد که کتابخانهها نیز به نیروی انسانی متخصص و در رأس آن مدیر متخصص جهت تحقق اهدافشان نیازمندند و برای آنکه کتابخانهها بتوانند رسالت آموزشی و پژوهشی خود را به مطلوبترین وجه ممکن به انجام رساند و خدماتی متناسب با برنامهها و اهداف خود را ارائه دهد، لازم است از مدیری متخصص، باتجربه و علاقهمند بهرهمند گردد.

.1  مقدمه

مدیریت از مهمترین تلاشهای انسانی در تاریخ حیات اجتماعی بشر است. جوامع بشری از مجموعهای از سازمانها با اهداف مختلف تشکیل میشود که هرکدام وظایفی را انجام میدهند. زمانی جامعه به اهداف مورد نظر میرسد که همه سازمانها با انجام وظایف و برنامهها به اهداف سازمانی نائل آیند

بنابراین از بین منابع انسانی موجود در سازمان، تأثیرگذارترین رکن برای رسیدن به اهداف، مدیریت است. مدیر بهعنوان نماینده رسمی سازمان به منظور ایجاد هماهنگی و افزایش اثربخشی در رأس قرار می گیرد و موفقیت سازمان برای تحقق اهداف، در گرو چگونگی اعمال مدیریت اوست

از این رو هر سازمان اجتماعی برای رسیدن به اهداف خود، نیازمند مدیریت متناسب با ساختارش است 

کتابخانهها نیز نه فقط بهعنوان مجموعهای از کتاب، بلکه بهعنوان مجموعهای از منابع اطلاعاتی مفید که با دقت، انتخاب و جمع آوری شده در نظر گرفته می شود و نیز نقش اساسی آن بهعنوان نهادی که مسئول گردآوری، ذخیره، پردازش و اشاعه اطلاعات است مورد توجه قرار گرفته است - محمدینژاد، . - 1385 از این رو مدیریت کتابخانه از جمله تخصصهای ضروری در حوزه فعالیت حرفهای کتابداری است که با تکیه بر روشها، فنون و مهارتهای علمی، آگاهی و دانش تخصصی و نیز تجربههای ارزشمند پشتیبانی میشود.

گرچه مدیریت و اداره کتابخانه همواره یکی از موضوعات مورد علاقه پژوهشگران در این حوزه بوده است و در سالهای اخیر پژوهشهای کاربردی مختلفی در راستای مدیریت کتابخانهها، بهعنوان یک عامل کلیدی و ارتباط آن با عوامل مختلف انجام پذیرفته است از این رو مقاله حاضر با هدف مرور متون مختلف مرتبط با مدیریت و مباحث نیروی انسانی کتابخانه بر این است تا به این پرسش پاسخ دهد که آیا الزاما مدیریت کتابخانه بایستی با مدیر متخصص باشد و این مدیریت چه نقشی میتواند در پیشرفت کتابخانه داشته باشد؟

.2  سازمان و نیاز به مدیریت

سازمان، عبارت است از مجموعه افرادی که برای تحقق اهدافی معین همکاری می کنند. در همه سازمان ها از انسان ها استفاده می شود و همه آن ها هدفمند بوده، از "تقسیم کار" بهره می گیرند. سازمان های موفق محصولات یا خدمت باارزشی را به محیط خارجی خود ارائه می کنند و در ازاء آن سعی می کنند با دریافت منابع اولیه موردنیاز، عملیات خود را استمرار بخشند 

هم چنین سازمان، عبارت است از هماهنگی معقول تعدادی از افراد که از طریق تقسیم وظایف و برقراری روابط منظم و منطقی، برای تحقق هدف به طور مشترک کارمی کنند 

به نظر میرسد در جدیدترین و کاملترین تعریف، سازمان را سیستم مصنوعی، زنده، پویا و باز با مجموعهای از اجزاء کار - کننده کار - ، ابزار و سایل کار، محل کار، زمان کار، محیط کار میدانند

سازمانها در معنای وسیع کلمه از شالوده های اصلی اجتماع امروزی هستند و نیروی انسانی یکی از مهم ترین ورودیهای مستقیم سازمانی است که توسعه، بهبود و بالندگی آن کارایی سازمانی را افزایش داده و در تحقق اهداف آن نقش بسزایی دارد. مدیران، روند حرکت از وضع موجود را به سوی وضعیت مطلوب هدایت می کنند و در هرلحظه برای ایجاد آیندهای بهتر در تکاپو هستند

.3 تعاریف مدیریت

در تعریف نوین از مدیریت، مدیریت عبارت است از مکانیسم و سیستم ایجاد تناسب، ارتباط، تعامل بین اجزاء تشکیل دهنده سازمان - کار، کننده کار، وسیله کار، زمان کار و محیط کار - بهمنظور آنکه سازمان را بهصورت یک سیستم زنده، پویا و باز درآورد که با خاصیت سینرژیکی عمل کند

کاملترین تعریف را به کریتنر1 نسبت میدهند. او معتقد است مدیریت، فرایند حل مسئله به منظور تحقق اهداف سازمان بهصورت اثربخش، از طریق استفاده کارا از منابع کمیاب در محیطی متغیر است

در خلاصهترین تعریف میتوان گفت که مدیریت عبارت است از هنر و علم انجام کارها از طریق دیگران. مدیریت وظیفهای بسیار پیچیده است که میطلبد تا مدیران در پنج حوزه مهم، مسئولیت بر عهده گیرند: برنامهریزی، سازماندهی، کارگزینی، هدایت و کنترل
.4 مدیریت منابع انسانی

نیروی انسانی گرانترین و باارزش ترین سرمایه و منبع سازمانی محسوب می شود و تنها عنصر ذیشعوری است که با ایجاد هماهنگی در سایر عوامل سازمانی، نقش اصلی را میان کلیه عوامل دارد. میتوان به سادگی بیان کرد که بدون افراد کارآمد، دستیابی به اهداف سازمانی ناممکن است. از این رو منابع انسانی توسعه یافته نقش اساسی در رشد، پویایی و بالندگی یا شکست و نابودی سازمان دارند

صاحب نظران حوزه منابع انسانی، تعاریف مختلفی از مدیریت منابع انسانی ارائه کردهاند که در ادامه به برخی از آنها اشاره میگردد.

مدیریت منابع انسانی و اداره کارکنان عبارت است از شناسایی اهمیت نیروی کار سازمان به عنوان یک عنصر حیاتی در کسب اهداف سازمانی و استفاده چندگانه در فعالیتها و کارکردهای منابع انسانی، بهگونهای که بهطور مؤثر و منصفانهای منافع فردی کارکنان، سازمان و جامعه را تضمین نماید

مهم ترین بحثها در مدیریت منابع انسانی تعیین معیارهایی است که در انتصاب و به کارگماری نیروی انسانی، نقش اساسی دارد. این بحث جزو اقداماتی است که نقش پیشگیرانه و کنشی دارند و لذا تعیین معیار های مناسب و درست می تواند نقش مهمی در جلوگیری از بروز فسادها، کم کاری ها، هزینه های نابجا و استفاده نادرست از منابع داشته باشد

.5 سطوح مدیریت

الف: مدیران رده پایین این مدیران در پایین ترین سطح سازمان قرار می گیرند و افرادی هستند که مسئول کارهای دیگران می باشند آن ها را مدیران نخستین سطح مینامند.

ب: مدیران میانی

دربرگیرنده چندین سطح از سازمان است که سرپرستی کارکنان عملیاتی را برعهده دارند.

ج: مدیران ارشد

مسئول همه کارهای مدیریت سازمان است. این افراد را مدیر اجرایی مینامند

آنچه مسلم است مدیران ارشد به عنوان استراتژیستهای اصلی سازمان، بایست دیدگاهی سیستمی، فرانگر و آیندهنگر داشته باشند و قابلیت هدایت و رهبری سازمان را به سمت اهداف بلند مدت و کوتاه مدت دارا باشند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید