بخشی از مقاله

چکیده

با توجه به افزایش جمعیت دنیا و کاهش روز افزون منابع تولید، کشاورزی سنتی که شامل شیوههای زراعی و نظام تولید قبل از ورودفنّاوری به کشاورزی بر مبنای تعادل و توازنهای طبیعی و اکولوژی در طبیعت استوار بود، نمیتوانست جوابگوی تأمین غذای دنیا باشد. در حال حاضر مخاطرات و بحرانهای حاصل از ورود نهادههای شیمیایی به بخش کشاورزی علاوه بر سلامت تولید، کمیت و میزان تولید را نیز با مشکل مواجه کرده است و مخاطرات زیستمحیطی و بهداشتی جدی را به همراه داشته و با تحدید شدید منابع تولید همراه بوده است.

در این تحقیق پس از بررسی منابع موردنظر و نتایج پژوهشی، سعی شده است که به شناخت و معرفی طرح توسعه کشاورزی پایدار پرداخته شود و جایگاه آن در اقتصاد مقاومتی مورد بحث قرار گیرد. کشاورزی پایدار سعی در تولید غذا باکیفیت و کمیت کافی و مناسب، حفظ و افزایش حاصلخیزی خاک در دراز مدت، ایجاد توازن هماهنگ بین تولید محصولات کشاورزی، کاهش انواع آلودگیها در آبوخاک و هوا، حفظ سلامتی کشاورزان و تولیدکنندگان از طریق ایجاد اکوسیستم سالم، تولید غذای سالم و متنوع، تولید منسوجات با دوام و کیفیت، حفظ تنوع ژنتیکی سیستمهای تولید، حفاظت از منابع آب و گونههای زیستی و بهرهبرداری صحیح از آنها و درنهایت حفظ محیطزیست، افزایش درآمد کشاورزان و تولیدکنندگان و کاهش هزینههای تولید در مناطق کم بازده میباشد. آگاهی جوامع به ایمنی غذایی و حفاظت محیطزیست و سلامتی جوامع از طریق تحقیق و برنامهریزی دقیق کشاورزی پایدار حاصل میگردد تا نسلهای آینده بتوانند از شرایط مناسب برخوردار گردند.

مقدمه

با توجه به افزایش جمعیت دنیا و کاهش روزافزون منابع تولید، کشاورزی سنتی که شامل شیوههای زراعی و نظام تولید قبل از ورودفنّاوری به کشاورزی بر مبنای تعادل و توازنهای طبیعی و اکولوژی در طبیعت استوار بود، نمیتوانست جوابگوی تأمین غذای مردم دنیا باشد. ازاینرو در دهه 1591 میلادی با شروع انقلاب سبز در کشاورزی، نظام کشاورزی سنتی به سمت کشاورزی انقلاب سبز تغییر پیدا کرد که در حال حاضر نظام غالب کشاورزی در دنیاست. این نظام مبتنی بر بسته فنآوری، تأکید بر گونههای پربازده، مکانیزاسیون، مصرف علفکشها، آفتکشها و کودهای شیمیایی میباشد.

کشاورزی مرسوم با ورودفنّاوریهایی نظیر نهادههای شیمیایی، ارقام پربازده، روشهای نوین آبیاری و ماشینآلات جدید، قابلیت دسترسی زیاد به کودها و آفتکشها، بذور جدید، ارقام اصلاحشده، روشهای نوین آبیاری، روشهای جدید کشت و. . . بهصورت فزایندهای تکامل یافت، به صورتی که بزرگترین مشکل در دهه اول انقلاب سبز مازاد تولیدات کشاورزی بود. در این دوره زراعت با هوموس، کنترل مکانیکی علفهای هرز و نیاز به مدیریت زراعی در بخش کشاورزی و. . . همگی به بوته فراموشی سپرده شدند.

کشاورزی بهصورت یک تجارت در آمد و همانند دیگر صنایع از کارایی بالایی برخوردار گردید و حفاظت خاک به فراموشی سپرده شد. در اواخر دهه 1591و ابتدای دهه 1591، یعنی تنها بعد از یک دهه از ورودفنّاوری به کشاورزی حوادثی باعث شد که توسعه کشاورزی، با مسائل و مخاطرات جدیدی مواجه گردد. با پیدایش سموم در زنجیره غذایی، آگاهی مردم از اثراتفنّاوریهای مدرن بر روی محیطزیست افزایش یافت، تجمع عناصر غذایی در آبهای سطحی و زیرزمینی و بهرهبرداری بیرویه از آنها زیاد شد

کمبود انرژی و منابع در ابتدای دهه 1591، علائم شروع مخاطرات جدید نظیر تخریب و تهدید شدید منابع اولیه، به هم خوردن تعادل اکولوژی، تخریب شدید خاک، مسمومیت آبوخاک، مقاومت عوامل خسارت زا، منفی شدن تراز درآمد و هزینه در تولید و. . . را نمایان ساخت. اهداف مورد انتظار از انقلاب سبز، تولید بالای محصولات کشاورزی باهدف تأمین غذای مردم دنیا بود.

اما تنها کمتر از دو دهه از ورود نهادههای شیمیایی در فرایند تولید محصولات کشاورزی، به دلیل کاربرد بیرویه و نامناسب نهادهها و برخیفنّاوریهای دیگر، فرایند تولید با مشکلات و بحرانهای جدیدی مواجه شد که تبعات آن خیلی بیشتر و حادتر از شرایط عدم دسترسی بهفنّاوری بود. در حال حاضر مخاطرات و بحرانهای حاصل از ورود نهادههای شیمیایی به بخش کشاورزی علاوه بر سلامت تولید، کمیت و میزان تولید را نیز با مشکل مواجه کرده است و مخاطرات زیستمحیطی و بهداشتی جدی را به همراه داشته و با تحدید شدید منابع تولید همراه بوده است

لغت پایدار بر شرایط یکنواخت و باثبات دلالت دارد. شرایط یکنواخت افقهای دوردست را دربرمی گیرد. عدم شناخت و اطلاعات کافی و فقدان تفاهم در مورد منابع، آبوهوای جهان و تنوع آن،فنّاوری آینده، نقش مردم در کشاورزی و رابطه کشاورزی با محیط باعث شده است که پیشگویی در رابطه با آینده کشاورزی مشکل باشد. کشاورزی پایدار نوعی کشاورزی است که در جهت منافع انسان بوده، کارایی بیشتری در استفاده از منابع دارد و با محیط در توازن است. به عبارتی کشاورزی پایدار باید ازنظر اکولوژیکی مناسب، ازنظر اقتصادی توجیهپذیر و ازنظر اجتماعی مطلوب باشد

در کشاورزی پایدار دو اصل کلیدی وجود دارد که در آن استفاده از کودهای شیمیایی بهخصوص آفتکشها و کودها باید به حداقل برسد و مزرعه بهصورت جامع نگریسته شود. بعضی از متخصصین که بر جنبههای اکولوژیکی سیستم زراعی تأکید میکنند آن را کشاورزی ارگانیک، بیولوژیک، اکولوژیک، طبیعی و یا جایگزین مینامند.

کشاورزی پایدار، نظام زراعی است مبتنی بر مدیریت اکوسیستم زراعی، تمرکز بر حاصلخیزی خاک و سلامت گیاه و عدم مصرف مواد شیمیایی مصنوعی که با شرایط اجتماعی، اقتصادی منطقهای و محلی سازگار است. در سطح فراتر از کشاورزی پایدار، کشاورزی بیودینامیک تعریف میشود که شامل ابعاد روحانی با ساختار ریتمهای کیهانی، نیروی حیاتی، کیفیت، تدارکات بیودینامیک، موجود زنده مزرعه میشود.

در سیستم کشاورزی پایدار، خاک بهعنوان یک سیستم زنده تلقی میشود که با تقویت آن، فعالیت میکروارگانیسمهای مفید نیز تقویت میشود. این ایده که خاک یک سیستم زنده است، پایه اصلی در نظام پایدار است که معتقد است بین خاک، گیاه، حیوان و انسان یک ارتباط ناگسستنی وجود دارد. گرچه کشاورزی پایدار سابقه بسیار طولانی در تاریخ کشاورزی دارد ولی ابعاد علمی آن تا چند دهه اخیر مورد توجه چندان واقع نشده است.

کشاورزی پایدار ریشه در فرهنگهای بومی ملل مختلف دارد و از ابعاد مختلف قابل توجه است. اگرچه ازنظرفنّاوری مجموعهای از عملیات متوازن و همنوا با طبیعت را در بردارد ولی ابعاد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. در ارائه تعریفی از کشاورزی پایدار مسائل چندی وجود دارد، ازجمله آنکه دراینباره برخی تصورات وجود دارد که گاه از روی تعصب، ذهن را از اصل واقعیت دور میسازد. فراوردههای حاصل از این شیوه کشاورزی در مناطق مختلف جهان به اسامی گوناگون خوانده میشوند نظیر محصولات بیوارگانیک، طبیعی و زیستی. از طرف دیگر بنا بر اعتقاد بسیاری از متصدیان، کشاورزی پایدار موفق، یک مفهوم ذهنی است که نیازمند بهکارگیری شیوههای عملی خاص میباشد

کشاورزی پایدار یک فرایند بیولوژیکی است و سعی در تقلید کردن از خصوصیات کلیدی یک اکوسیستم طبیعی دارد ولی عملکرد حداکثر از اهداف آن است. کشاورزی پایدار باعث پیچیدگی اکوسیستم زراعی میشود، کارایی چرخش عناصر غذایی در این نوع کشاورزی افزایش مییابد و از خورشید بهعنوان منبع اصلی انرژی برای به حرکت درآوردن سیستم بهرهبرداری مطلوب میشود.

کشاورزی پایدار در سادهترین تعریف بهعنوان »کشاورزی بدون افزودن مواد شیمیایی صنعتی« تعریف شده است. ماده شیمیایی صنعتی، مادهای است که طی فرایندهای شیمیایی غیرطبیعی تهیه شده است. این تعریف بدان معنا نیست که کشاورزی پایدارقطعاً کشاورزی بدون مواد شیمیایی باشد، زیرا ما در جهانی زندگی میکنیم که در آن مواد شیمیایی مصنوعی در خاک، آبوهوا وجود دارد.

مواد شیمیایی صنعتی - مصنوعی - چون علفکشها، حشرهکشها، قارچکشها، داروهای دامی، سوپر فسفات و اوره در کشاورزی پایدار به کار نمیرود. بهطورکلی در مزارع ارگانیک، هیچگونه ماده شیمیایی مصنوعی بهکاربرده نمیشود. این مواد در آمادهسازی خاک، رویش گیاه یا تولید نهادههایی که در تغذیه گیاه، ذخیرهسازی، فراوری و یا فروش آن دخالت دارند، به کار نمیروند. بهعلاوه، دامها تا حد امکان اجازه حرکت آزادانه در مرتع را دارند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید