بخشی از مقاله
چکیده
تحقیق حاضر به کشف تقلب در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار در قالب مدل ماشین بردار پشتیبان و با استفاده از نسبت های مالی می پردازد. در این تحقیق، تقلب در صورت های مالی بعنوان متغیر وابسته و نسبت های مالی بعنوان متغیر های ورودی مدل به کار گرفته می شود. فرآیند انجام پزوهش را می توان به دو بخش تقسیم کرد.
در بخش اول شرکت های متقلب از میان کل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران شناسایی می شوند.
در بخش دوم تقلب در صورت های مالی از طریق مدل ماشین بردار پشتیبان پیش بینی شده و صحت آن مورد بررسی قرار میگیرد.
نتایج پژوهش نشان می دهد این مدل 81,35 درصد از تقلب ها در صورت های مالی را به درستی پیش بینی می کند. بنابراین این مدل نقش اثر بخشی در کشف تقلب صورت های مالی داشته و می تواند به سرمایه گذاران، حسابداران رسمی و حسابرسان داخلی و مقامات مالیاتی و نهادهای دولتی و سامانه بانکی کمک زیادی نماید.
.1مقدمه
گزارش های مالی متقلبانه یک پدیده رایج در بازار اوراق بهادار بوده است. یک شرکت، برای فرستادن عملیات تجاری خود در قالب صورت های مالی ارایه شده به منظور انعکاس وضعیت مالی، نتایج عملیاتی و جریانهای نقدی خود، بعنوان یک حامل عمل می کند. گزارشات مالی هر شرکتی بایستی نشان دهنده وضعیت مالی، میزان سودآوری، وضعیت رشد و ... باشد. بسیاری شرکت ها از طریق راه های غیرقانونی، در اطلاعات مهم صورتهای مالی خود پنهان کاری یا در آنها اغراق کردند.
درمیان این موارد تقلب، برخی ازشرکتها با گزارشات معمولی اقدام به تقلب و برخی دیگر با همکاری بخش حسابرسی به اینگونه گزارشگری ها دست میزنند. به هرحال، گزارش های مالی متقلبانه تاثیر بسیار بدی را بر بازار اوراق بهادار می گذارد. بنابراین کشف گزارشات متقلبانه یکی از مسایل بسیار مهم برای حسابرسان و مقامات نظارتی اوراق بهادار می باشد.
این گونه گزارشات بایستی برای ترویج بازار اوراق بهادار و توسعه اقتصاد ملی بشدت کنترل شود. نظام گزارشگری مالی در جلب اعتماد عمومی، همواره با بحران هایی روبه رو بوده است. افزایش شمار تقلب و ارائه های دوباره، بیشتر اوقات با ورشکستگی شرکت های بزرگ درهم آمیخته و نگرانی هایی را درباره کیفیت صورت های مالی به همراه داشته است. به همین جهت، پیشگیری یا کشف تقلب های با اهمیت در صورت های مالی کانون توجه سرمایه گذاران، قانون گذاران، مدیران و حسابرسان بوده است.
تحریف صورت های مالی شامل دستکاری عناصر تشکیل دهنده آنها از طریق ارائه بیش از واقع دارایی،فروش و سود یا ارائه کمتر از واقع بدهی، هزینه و زیان است. در مواقعی که صورت های مالی حاوی تحریفی با اهمیت است به گونه ای که عناصر تشکیل دهنده آن صورت مالی بیانگر واقعیت نباشد، گفته می شود که تقلب صورت گرفت است.[2] الیوت و ویلینگهام - - 1980 عنوان می کنند که تقلب، همان دستکاری هوشیارانه صورت های مالی توسط مدیریت است که باعث گمراهی سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان می شود.
از نظر والاس - - 1995 تقلب، برنامهای از پیش طراحی شده به منظور فریب دیگران است که می تواند از طریق ارائه اسناد و مدارک ساختگی صورت گیرد. فدراسیون بین المللی حسابداران - - 1982 در بیانیه شماره11 خود تقلب و اشتباه را از هم جدا و عنوان میکند که تنها ویژگی متمایز کننده تقلب از اشتباه، قصد و نیت می باشد و اینکه اشتباهات، ناشی از اعمال غیر عمدی است. انجمن حسابرسان رسمی امریکا نیز در بیانیه شماره82 خود، که در سال 1997 منتشرشد، تقلب را ناشی از عمد معرفی نمود. باتوجه به این مطالب ملاحظه می شود که کشف تقلب در صورتهای مالی کار ساده ای نیستٍ؛ زیرا تقلب، معلول متعددی است و در ضمن به شیوه های متفاوتی نیز قابل اعمال است.
مشابه سایر کشورها، در کشور ما نیز مسئله تحریف و به ویژه صورتهای مالی در حرفه حسابرسی مطرح بوده و موضوع غریبی نیست. اما با وجود پیامدهای اقتصادی آن بر شرکتها و اقتصاد کشور، در بازار سرمایه و مراجع تحقیقاتی کشور؛ کمتر مورد توجه گرفته است. باتوجه به افزایش تعداد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار و روند خصوصی سازی و رشد سرمایه و ضرورت انتشار عمومی صورت های مالی؛ پیش بینی احتمال ارتکاب تقلب صورتهای مالی در اطلاعات مالی انتشار یافته در روش هایی به جز از حسابرسی های معمول با توجه به محدودیتهای حسابرسی؛ یک ضرورت است. در این تحقیق ریسک تقلب در صورت های مالی بعنوان متغیر وابسته و نسبت های مالی را به عنوان متغیرهای مستقل درنظر گرفته شده است که برای تعیین صحت پیش بینی های انجام شده در کشف ریسک تقلب از مدل ماشین بردار پشتیبان و نسبت های مالی استفاده شده است.
ادبیات تحقیق
بیانیه استانداردهای شماره1997 - 98، - AICPA و به دنبال آن استاندارد شماره 99 انجمن حسابداران رسمی امریکا - 2003، - AICPA کشف تقلب را برای موسسات حسابرسی الزامی نموده است. کشف تقلب با استفاده از روش های معمولی حسابرسی، کار بسیار مشکلی است، دلیل آن این است که نخست دانش کمی در ارتباط با ویژگی های تقلب مدیریت وجود دارد. دوم اینکه بخشی از حسابرسان فاقد تجربه مورد نیاز در کشف تحریف ها به ویژه موارد تقلب هستند. نهایتا این که برخی مدیران عمدا سعی میکنند حسابرسان را فریب دهند.[3] برای چنین مدیرانی که به محدودیت های حسابرسی آگاه هستند؛ روش های مرسوم حسابرسی ممکن است کافی نباشد. این محدودیت ها نیاز به روشهای تحلیلی اضافی برای کشف موثر تقلب را تداعی می سازند.
در سال1997 هیئت استانداردهای حسابرسی، بیانیه شماره82 استانداردهای حسابرسی - - SAS را پیرامون درنظر گرفتن تقلب در حسابرسی صورتهای مالی منتشر کرد. طبق این استاندارد، حسابرسان ملزم به ارزیابی ریسک تقلب در هر حسابرسی و تشویق حسابرسان به ارزیابی سامانه کنترل داخلی نمود.
SAS شماره82 که جایگزین بیانیه شماره53 گردید؛ روشنگری بیشتری داشت اما مسئولیت های حسابرسان را در کشف تقلب افزایش نداد. اغلب روشهای دستکاری سود را میتوان در سه بخش شامل تغییر روشهای حسابداری، برآوردهای مدیریت از هزینه ها و تغییر دوره ای درآمدها و هزینه ها، طبقه بندی نمود. برای مثال ثبت درآمدهای فروش در سالی که کالای مربوطه درواقع بعد از سال مالی ارسال شده است از طریق به عقب برگرداندن تاریخ مدارک ارسال کالا حسابرسان برای اختلاس بالقوه در موجودی ها و وجه نقد ریسک حسابرسی را در سطح بالایی ارزیابی می کنند.
بیش از نیمی از موارد تقلب شامل ارائه بیش از حد درآمدها از طریق مبالغ ساختگی و یا پیش از موعد است. بسیاری از این موارد مرتبط با درآمدهای ثبت شده در پایان سال مالی بوده و همچنین شامل ارائه بیش از حد دارایی از طریق کمتر از حدنشان دادن ذخیره مطالبات مشکوک الوصول و ارائه بیش از حد ارزش موجودیها، اموال و ماشین آلات و تجهیزات و سایر دارایی های ثابت مشهود و ثبت دارایی هایی که وجود ندارند؛ است.
تقلب می تواند از طریق دارندگان اطلاعات محرمانه نیز رخ دهد. مدیران ارشد شرکت ها، قادر به ارتکاب به تقلب صورتهای مالی جهت فریب دادن سرمایه گذاران و وام دهندگان و یا متورم نمودن سود شده و به دنبال آن حقوق بالاتر و پاداش بالاتر دریافت نمایند