بخشی از مقاله

چکیده

مفهوم هویت در تداوم تاریخی و پیوستگی آن نهفته و وابسته به عنصر زمان است. داشتن ویژگیهاي مشترك در طول زمان و استمرار آن به نحوي که تجربههاي مشترك انسانی را رقم بزند این مفهوم را تداعی میکند. معماري و شهرسازي محصول تداوم انسان با محیط و جامعه با تاریخ تلقی میشود. بهعبارتی روشنتر معماري ظرف زندگی و شهر آبادياي است که روح اجتماعی در آن دمیده شده است.

معماري اصیل ایران با هویتی در آمیخته شده که پیوستگی و تداوم آن در تمام عناصر منتهی نشر و توسعه، فرهنگی غنی گردیده است. این موضوع در ادوار گذشته بهوضوح قابل درك است که تداوم تاریخ را به مثابه آینهاي تمام نما از فرهنگ و تمدن این مرز و بوم به نمایش گذاشته است. استان ایلام یک منطقهي کوهستانی و مرتفع است که در غرب و جنوب غربی کشور در دامنه رشتهکوههاي کبیرکوهاز سلسله جبال زاگرس قرار دارد.

شهر ایلام داراي بافتهاي قدیمی میباشد که توجه بیشتر به احیاء، نوسازي و بهسازي در کلیهي زمینهها براساس مداخلات اصولی امري ضروري است که در این مقاله هم سعی بر آن است به نقش هویت در احیاء و سرزندگی بافتهاي قدیمی و تاریخی با تأکید بر بهسازي و در نظر گرفتن عناصر هویتی به صورت نمونه موردي بافت شهر ایلام پرداخته شود تا راهکارها، سیاستها و چشماندازها و راهبردهایی در جهت بازتوانی هویت این بافتها پیشنهاد نمود.

-1 مقدمه

هویت از جمله هویت انسانی- اسلامی بیانگر خصوصیات فرهنگی و مشخصات هر سرزمینی است. دستیابی به معماري با هویت موضوعی بسیار پر اهمیت در معماري معاصر ایران است. کوشش در حرکت بهسوي معماري با هویت در معماري و شهرسازي معاصر ایران، پاسخی به نیازهاي معنوي انسانها، در کنار تمامی نیازهاي مادي ایشان است. نیاز به شهرهاي با هویت ایرانی- اسلامی، امروزه به خواستی عمومی و فراگیر تبدیل شده است. بهگونهاي که علاوه بر نهادهاي قانونی و ساختارهاي رسمی جامعه، بسیاري از گروههاي مردمی نیز متقاضی آن شدهاند.

هویت عبارت است از شخصیت هر شیء یا شخص یا شهر که صفات و مشخصات جوهري او را در بر میگیرد. ویژگیهاي هر شهر تحت تأثیر محیط جغرافیایی شامل ساختارهاي فرهنگی-تاریخی آن منطقه جغرافیایی شکل میگیرد. البته ساختارهاي فرهنگی از جمله ایدوئولوژي و سیاستهاي حاکم بر هر منطقه جغرافیایی بهشدت در هویت شهر تأثیر میگذارد، از این رو میتوان گفت هویت هر شهر تجلی فرهنگ در محیط است

لازم به ذکر است هویت شهر با شکل شهر تفاوتهایی دارد. امروزه شهرهاي زیادي داریم که به ظاهر زیبا محسوب میشوند ولی از عناصر هویتی تهی میباشند. هویت و شخصیت شهر زمانی معنا پیدا میکند که شاخصهاي خاص شهر نمود یابند. شاخصهایی که ریشه در مکان و زمان دارند و با سنت، عقاید و بهطور کلی با فرهنگ آن جامعه پیوستهاند

توجه به بافتهاي قدیمی و تاریخی شهرها مجالی را براي حفظ و تداوم بر اساس مداخلات اصولی بهوجود میآورد یه همین خاطر نمایش تداوم تاریخی مادي - کالبدي - و غیر مادي - ارزشهاي - بافت شهر در ارتباط با مجتمعهاي زیستی با گذشته مستلزم عنایت جدي است. سیاستهاي حاکم و ناظر که در جهت رفع مشکلات بافتهاي قدیمی و تاریخی شهرها در زمینههاي مختلف در قالب طرحهاي حفاظت، مرمت، بازسازي، احیاء و بهسازي در کشورهاي مختلف تهیه و اجرا میشوند این در حالی است که در کشور ما سیاست واحدي که مورد پذیرش کلیه دستاندرکاران و کلیه مجریان امور و مردم باشد بر طرحها و برنامهها حاکم نبوده و برداشتهاي متفاوتی و گاه متضاد حتی نسبت تعریف و روش مداخله در بافتهاي قدیمی و تاریخی و ارزشگذاري بر آنها صورت میگیرد.

بافت قدیم ایلام که نشان از هویت فرهنگی و اجتماعی و نحوهي زندگی ساکنان خود را بازگو میکند امروزه آن هویت گذشته خود را ندارد. فرسودگی و کمتوجهی از سوي ساکنان و نهادهاي مرتبط در امر حفاظت، احیاء، بهسازي موجب گردیده سیماي شهر به-خصوص بافت قدیم ویژگیهاي خود را تا حد زیادي از دست بدهد و بدقوارگی و فرسودگی کالبدي و فعالیتی بیش از پیش نمایان شود.

وضعیت حاد و بحرانی بافتهاي تاریخی بر همه مشهود است. در بهسازي بافت قدیمی – تاریخی شهر ایلام با توجه به هماهنگی شهر با اوضاع محیط جغرافیایی - محیط طبیعی و فرهنگی - و همچنین حفظ میراث فرهنگی و افزایش کارایی آن در توسعه پایدار شهري در ایجاد حفظ هویت شهري بسیار حائز اهمیت است که متأسفانه استراتژيهاي غلط در این زمینه باعث تخریب محیط و از بین رفتن سرمایههاي مادي و معنوي و مشکلات جدي در مقابل تحولات مثبت و مؤثر نظام شهري شده است. شرط لازم براي مداخله صحیح و مؤثر براي احیاي بافت تاریخی شهر ایلام تهیه و اجراي دقیق سیاستها، چشماندازها و برنامهها به منظور توسعه و تکامل پایداري فضاهاي شهر است که موجب پیوند ناگسستنی میان بافت باستانی شهر ایلام میشود.

-2 هویت

»مفهوم هویت، مطلب بسیار مهمی است که در دوره جدید و بهوضوح از زمان هگل واقع شده است. بحث هویت در تاریخ، جامعه، و سیاست بهطور کلی در علوم انسانی و در بحثهاي روشنفکران، از هگل و بعد هگل است«

احساس هویت یا »اینهمانی« انسان با فضا و محیط خویش، یکی از روشها و فرآیندهاي ناشی از تأثیر محیط بر انسا است

هویت در مفهوم عرفانی به معناي »خداوند« آمده است و بیشتر عرفا، هستی خداوند یا ذات الهی را تنها هویت موجود می-دانند. عارفان حکیم - ابن عربی و پیروان مکتب او - هویت را شامل تمامی مراتب تجلی خداوند از عالم امر تا عالم خلق محسوب می-نمایند. هویت در رهیافتی فلسفی، به معناي »هستی و وجود« بهکار میرود. معناي سوم هویت که علاوه بر برخی رهیافتهاي فلسفی بر فهم عمومی و عامیانه آن هم استوار شده ماهیت» یا تشخّص« است. بدین ترتیب آنچه موجب شناسایی شیء باشد یا بهعبارت دیگر چیستی شیء هویت آن را تشکیل میدهد

-1-2 هویت در معماري و شهرسازي

با توجه به نقش هویت در ارتقاء کمالات انسانی و همچنین تأثیرگذاري آن در ابعاد مختلف محیط توجه به هویتپردازي محیطها امري ضروري مینماید. توجه، هم جنبه معنوي و غیرمادي کالبد دارد، جنبههاي مختلف هویت نمیتواند منفک و منتزع و مستقل از یکدیگر مطرح شود، و هر کدام از آنها بر دیگري تأثیر دارند، مضافاً این که نهتنها هر شیء واجد هویتی است، بلکه این هویت به صفاتی متصف است که این صفات حامل عمل آن شیء و معرف ویژگیهاي معنوي آن هویت میباشد که در ظاهر و کالبد تجلی یافته است

انسان همواره در پی گوهر و هویتی بوده تا به کیستی و چیستی خویش راه یابد و هنر و معماري بر آن است که این هویت را جان-مایه خویش قرار دهد. دگرگونی نگرش انسان به جهان، دگرگونی هویتها را در پی داشت. انسان سنتی - مذهبی - جهان را برههاي می-دانست میان بودن ازلی و ماندن ابدي، »انا الله و انا الیه راجعون« و هویت خویش را خارج از جهان مادي جستجو میکرد. انسان مدرن آمده بود تا خود و جهان را آنگونه که میخواست بسازدهنگامی. که بحث بر سر معنا در معماري است عموماً نام شولتز، باشلار، راپاپورت، ویتکنشتاین، هایدگر و ... بهچشم میخورد. معماري، به مثابه اثر هنري، واقعیتها یا ارزشهاي برتري را معین میکند.

معماري بیانی بصري از ایدهها بهدست میدهد، ایدههایی که چیزي را براي بشر معنادار میکنند، چرا که به واقعیت سامان میبخشند. صرفا از این طریق و چنین نظمی و تنها توسط تشخیص وابستگی دو سویه، چیزها بامعنا میشوند. چنین ایدههایی احتمالاً اجتماعی، مسلکی، علمی، فلسفی یا مذهبیاند. عملکردگرایی آغازین، در واقع، عملکرد خالص را با گسترده کردن مفهوم فضا، که دیدگاه علمی-منطقی از جهان را نمادین میکرد، تعالی میبخشید. در مجموع هویت مکان بهنحوي به عناصر سهگانه محیط فیزیکی - فرم - ، فعالیت - عملکرد - و معنا بر میگردد.

سه عنصر مزبور غیرقابل تقلیل به یکدیگر بوده، اما به طور غیرقابل تفکیکی در فهم ما از مکانهاي مختلف بههم پیوند خوردهاند. سیماي فیزیکی، فعالیتها و معانی مواد خام هویت مکان هستند و دیالکتیک بین آنها، روابط ساختاري این هویت است. توجه به هویت مکان از دیدگاه فوق و بهعنوان محصول تعامل نقشهي شناختی فعالیت اجتماعی و حالتهاي ظاهري - فرمال - نتیجهي تحقیقات کوین لینچ در دههي 1970 میلادي است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید