بخشی از مقاله
چکیده
تحقیق حاضر از نظر هدف،کاربردی و به لحاظ جمع آوری اطلاعات، توصیفی از نوع توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق، شامل 130کارمند می باشد که 100 نفر با روش نمونه گیری تصادفی با قاعده +10روش حداقل مربعات جزئی انتخاب گردید.
به منظور بررسی سوالات مطرح شده در مطالعه حاضر، از یک پرسشنامه استاندارد هائو و همکاران - 2013 - ، استفاده گردید و پس از تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ - - 0/81 و روایی آن به روش تحلیل عاملی تائیدی، از نرم افراز SMART PLS برای تعیین اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغییرها استفاده شد. نتایج مطالعه حاکی از آن است که شاخص انگیزش کارکنان رابطه مثبت معناداری بااشتراک گذاری دانش دارد.
-1مقدمه
انگیزش یکی از عوامل موفقیت حرفه ای است. انگیزش در همه سازمانها،یکی از عوامل مهم در پیشبرد اهداف سازمان تلقیمیشود. لازم به ذکر است که انگیزش کارکنان بر بهره وری و عملکرد سازمان، رضایتشغلی افراد، نحوه سرپرستی مدیریت، نحوه انجام وظایف و ... تأثیرمیگذارد. در نتیجه به منظور افزایش کارایی هر چه بیشتر بایدعوامل ایجاد انگیزش را در کارکنان شناخت و سپس برای ارضای این نیازها در جهت افزایش کارایی همت گماشت
منابح انسانی در سازمانها عامل کلیدیمیباشند، از این رو انگیزش نیروی انسانی در تحقق هدفهای سازمان حائز اهمیتمیباشد. مدیرانسازمانهابا احاطه بر نحوه انگیزش کارکنان و انگیزههای آنان میتوانند در تحقق اهداف سازمان گام بردارند
برخی از سازمانها، برای افرادی که دانش خود را در اختیار دیگران قرار میدهند، برنامههای قدردانی و پاداش را در نظر گرفتهاند که از قدردانی در شرکت، درج در خبرنامه تا پرداخت پاداشهای مادی قابل توجه را شامل میشود. برخی دیگر از شرکتها، کارمندان خود را بر مبنای این که به چه میزان در فعالیتهای اشتراک دانش مشارکت داشتهاند ارزیابی نموده و برایآنها ترفیع و یامرخصیهای فوق العاده در نظر میگیرند
در محیط نوین کسب و کار ومشخصه های اصلی آن ابهام و پیچیدگی است، مزیت رقابتیسازمانهابیش از آنکه وابسته به منابع فیزیکی باشد، به دانشی که در اختیارآنها است بستگی دارد
دانش در سازمانها به دو صورت ضمنی و صریح وجود دارد.معمولاً دانش ضمنی در درون اذهان انسانها، رویههای سازمان و نیز در اندوختههای فرهنگی جوامع گوناگون مستتر است. اما دانش صریح به سادگی بیان شده و به شکل اسناد نوشتاری از قبیل گزارشات یا دستورالعمل ها منتقل میگردد
امروزه یکی از چالشهای اساسی مدیریت، واداشتن افراد برای به اشتراک گذاشتن آنچه که میدانندمیباشد. چرا افراد باید دانشی را که به سختی به دست آوردهاند در اختیار دیگران قرار دهند در حالی که این دانش یکی از عوامل کلیدی مزیت فردیآنها در سازمان تلقیمیشود. در برخی از سازمانها، اشتراک دانش امری طبیعی است اما در برخی دیگر هنوز این نگرش قدیمی که دانش قدرت است، حکم فرمایی میکند. در این سازمانها، دانش ضمنی از دانش صریح سخت تربین کارکنان به اشتراک گذاشته میشود
بسیاریاز سازمانهای روشن فکر، استراتژیهایی را با هدف تغییر ایننگرشهای منسوخ شده آغاز کردهاند. آنها عوامل انگیزشی متنوعی را از جمله انگیزش کارکنان به کار گرفتهاند تا نشان دهند در زمینه اشتراک دانش در سازمان خود مصمم و جدی هستند.
از دیگر متغیرهای تأثیر گذار در تمایل به اشتراک دانش، اعتماد و روابط اجتماعی کارکنان با یکدیگر است که تحت عنوان سرمایه اجتماعی شناخته میشود. سرمایه اجتماعیدر کنار سایر منابع، مکملی است که تحت کنترل افراد و سازمانهامیباشند و منبع مهمی برای افراد و سازمانهابه شمار میرود. بسیاری از مطالعات به اثرات سرمایه اجتماعی در سطح یک شرکت یا صنعت بر عملکرد پرداختهاند. اما مطالعات کمتری سرمایه اجتماعی را به انگیزش کارکنان و اشتراک دانش مرتبط کردهاند
مطالعات پیشین نشان میدهد که اشتراک دانش در سطح کلان و خرد بین افراد و سازمانها بستگی به افرادی دارد که این اشتراک و انتقال را تسهیل و تسریع میکنند. در نتیجه تمام عواملی که مشوق ارتباط بین فردی و یا مانع آن باشد بر مبادلات اطلاعاتی افراد نیز تاثیرگذار خواهد بود. به همین دلیل اهمیت ارتباطات و تعاملات مبتنی بر اعتماد میان افراد در گسترش و کاربرد دانش مورد تاکید قرار گرفته است. چنانچه سازمانی بتواند هر چه بیشتر تعاملات اثربخش را میان کارکنان خود در داخل گروهها و واحدهای سازمانی افزایش دهد، بیشتر میتواند نسبت به اثربخشی مبادلات اطلاعاتی میان افراد خویش و در نتیجه اشتراک دانش سازمانی اطمینان حاصل کند
-2 ادبیات تحقیق
فروغی - 1393 - به بررسی پژوهشی باعنوان "بررسی تأثیرسرمایه اجتماعی برانگیزش شغلی درکارکنان پیراپزشکی بیمارستانهای تأمین اجتماعی تهران" پرداخته است. دراین تحقیق تلاش شدهاستتابه بررسی تأثیرسرمایه اجتماعی برانگیزش شغلی درکارکنان پیراپزشکی بیمارستانهای تأمین اجتماعی تهرانپرداخت هشود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی-پیمایشی است.
برای جمع آوری دادههای تحقیق نیزاز ابزار پرسشنامه استفاده شده است. پایایی پرسشنامه با استفاده ازضریب آلفای کرونباخ موردتأیید قرارگرفت. جهت آزمون فرضیههای تحقیق و بدست آوردن نتایج از نرم افزارspss،لیزرل و مدل معادلات ساختاری و مدل رگرسیون استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق 600 نفرمیباشدوتعدادنمونه آماری نیز با استفاده از جدول مورگان 234 نفردر نظرگرفته شد.
نتایج بدست آمده ازآزمون فرضیات این پژوهش نشان دادکه سرمایه اجتماعی و ابعادآن - سرمایه ساختاری،سرمایه شناختی و سرمایه رابطه ای - به طورمثبتی برانگیزش شغلی کارکنان پیراپزشکی بیمارستانهای تأمین اجتماعی تهران تأثیردارد. مدیران سازمان تأمین اجتماعی، باید با استفاده از بهبود سرمایه اجتماعی سعی درافزایش انگیزش شغلی کارکنان بیمارستانهای خود نمایند. تلاش برای بهبود جوسازمانی میتواند یک استراتژی ارزشمندبرای بهبود سرمایه اجتماعی کارکنان باشد