بخشی از مقاله

چکیده:

این مقاله، رویکردی بین رشته ای دارد و از رهیافت روانشناسی و روانشناختی در کنار رهیافت اجتماعی و جامعه شناختی بهره برده است؛ و از این دیدگاه به مسئله شکاف یا تفاوت نسلی در بین پسران 9 تا 12 ساله و والدین آنها پرداخته است. ما در این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی - پرسشنامه - و کیفی - مصاحبه عمیق - به گردآوری داده ها پرداختیم. طبق نتایج تحقیق می شود اذعان کرد که تفاوت نسلی در بین والدین و فرزندان مشاهد شد - اما نمی توان از شکاف نسلی اسم برد - و به تبع آن ارزشهای این دو گروه نیز تفاوتهایی به خود دیده است.

اما این تفاوت ها چندان عمیق و بنیادین نبوده و فرزندان هنوز سنت ها و اعتقادهای اصلی و عمده جامعه و خانواده خود را موجه و قابل قبول می دانند. در هرصورت از نتایج تحقیق اینگونه میتوان نتیجهگیری کرد که اگرچه ارزشها و فرضهای بنیادین و ارزش های هدف و غایی تفاوت عمده ای در بین فرزندان و والدین آنها مشاهد نمیشود، اما راه های رسیدن به آن و جهتگیریهای ابزاری گروه ها متنوع شده و از یکدیگر فاصله گرفته است. اگر خانواده و جامعه در مرحله بعد، بتوانند ازخود انعطاف نشان دهند و روند تغییر و تحولات ارزشی را سرکوب ننمایند، چه بسا نسل جدید نیز احترام و پای بندی بیشتری نسبت به سنت و ارزشهای گذشتگان از خود نشان دهد.

مقدمه

اصولا متمایز کردن امر جامعه شناختی و روانشناختی، به طور مطلق امکان پذیر نیست. این دو رهیافت مستقل، مرتبط باهم بوده و مکمل هم می باشند.درواقع محقق برآنست که یک رویکرد رفت و برگشتی بهترین حالتی است که می توان در ارتباط با این دو حوزه مطرح کرد.

واحدهای نسلی به رغم تجربیات متفاوت و حتی متضاد باهم، در یک کلیت فرهنگی - اجتماعی خاص و با پیوستگی های کلان به یک ساختار مشخص به تعامل - توافق یا تعارض - با یکدیگر می پردازند. خانواده ها به عنوان گرانیگاه این تضادها و تفاوت ها بارزترین صحنه جدال بین فهم نسل گذشته - پدر و مادر - و فهم نسل جدید - فرزندان - از زندگی هستند.

عرصه جدال فوق، حوزه تعامل دو نسل را شامل می شود، به این معنا که تعامل درونی خانواده ها در شکل جدید، تعامل همراه با تضاد و کشمکش می باشد. درواقع اگر آرمان انتقال فرهنگ این باشد که فرزندان باید همانند و شبیه والدین خود باشند، بدون تردید، دست نیافتنی خواهد بود ؛ چون تغییر فرهنگی حتی در جوامعی که تحت حاکمیت سنت قرار دارند، تداوم دارد. پس به این معنا، هیچ گونه انتقالی بدون بحران انتقال صورت نخواهد گرفت. این موضوع در جوامعی که با سرعتی فوق العاده از یک نوع جامعه به جامعه دیگر تغییر مییابند، نمایان است.

به گفته بشیریه - - 1378 مسئله اصلی جامعه ما و فعال ترین شکاف آن، درحال حاظر، تعارض نسل ها هم به مفهوم افقی و هم به مفهومی عمودی و تاریخی است. مفهوم افقی یا عرضی که در اینجا مد نظر ماست، همین تعارضی است که امروزه میان اکثریت جوانان و روند جاری امور در جامعه می بینیم ؛ که به نظر می رسد اکنون افکار و ارزش های جوانان فاصله زیادی از روند فکری جامعه پیدا کرده است که چه بسا برای بزرگسالان و متولیان امور اجتماعی-فرهنگی خیلی قابل قبول نباشد.این مقوله شکاف و به طور کلی اختلاف های نسلی، یکی از مصادیق و توابع گذار جوامع از صورت سنتی به شکل مدرن است.

از جمله جوامع شرقی که شاهد تحولات عظیم و شگرفی بوده، جامعه ایران می باشد. ایران در صد سال اخیر شاهد رشد و تغییرات اجتماعی و تاریخی بسیاری بوده است. از جمله شاهد رشد شاخص های صنعتی، شهرنشینی، باسوادی، جوانی جمعیت، گسترش وسایل ارتباط جمعی و رشد طبقات متوسط.

فرآیند مدرنیزاسیون باعث انتقال عمیق نگرش ها، عقاید و رفتار که انتقال اجزای فرهنگی است، از نقطه ای به نقطه دیگر می شود. به عقیده اینگلهارت مدرنیزاسیون تحول فرهنگی بسیار وسیعی در فرهنگ معاصر غرب به وجود آورده است. همچنین وی معتقد است که خیزش سطوح توسعه اقتصادی، سطوح بالاتر آموزش، اشاعه رسانه های جمعی و برخاستن دولت رفاه منجر به تغییر در مهمترین ارزشها میشود

بیان مسئله همانطور که قبلا نیز بر آن تاکیید شده، تفاوت، به خودی خود نه تنها مضر نیست بلکه فایده نیز دارد و حتی می تواند مطلوب واقع شود ؛ لیکن، اگر این تفاوت و اختلاف به تعارض و کشمکش بینجامد، باعث نابسامانی هایی در کنش متقابل اعضای خانواده در وهله نخست و مابین اعضای جامعه در مرحله بعدی خواهد شد.

یک نظام اجتماعی نمی تواند بدون نظام فرهنگی وجود داشته باشد.نظام فرهنگی عناصر نمادین اساسی برای نظام اجتماعی را فراهم می کند - گی روشه،. - 166:1375و درواقع کشمکش و ناهنجاری ای که در اینجا مدنظر است نیز از همین نظام فرهنگی نشآت میگیرد. اگر این نابسامانی ها و کشمکش ها ادامه یابد، کودک و نوجوان امروز و جوان فردا، از مامن امنی همچون خانواده محروم خواهد شد و او را به منزل گاه هایی در جامعه می کشاند که چه بسا موجب کج رفتاری ها و بزهکاری های این نسل جدید شود و نظام اجتماعی را دچار خلل نماید. در این پژوهش ما به دنبال آن هستیم که ببینیم ما بین کودکان 9 الی 12 سال و والدین آنها به چه میزان شاهد تفاوت ارزشی خواهیم بود و در صورت وجود تفاوت ارزشی، آیا میشود از شکاف نسلی نام برد ؟

روش شناسی تحقیق پژوهش حاظر به روش پیمایشی انجام گرفته است. در کنار پرسشنامه، محقق با 13 تن از دانش آموزان و والدین آنها مصاحبه عمیق نیز انجام داده است که درواقع مکمل نتایج پرسشنامه بوده است.

جامعه آماری ما در این تحقیق اقدام به سرشماری کردیم؛ به طوری که در این روش محقق به جمع آوری اطلاعات از همه اعضای گروه مبادرت می ورزد - دواس، - 67:1388 ؛ البته به دلایلی امکان برقراری ارتباط با 3 تن از دانش آموزان مقدرو نبود و به همین دلیل تعداد دانش آموزان نسبت به والدین آنها کمتر می باشد. جامعه آماری این دانش آموزان کلاس چهارم تا ششم مدرسه تلاش شهرستان جم واقع در استان بوشهر و والدین آنها - یا پدر و یا مادر - می باشد.

فرضیه های تحقیق

-    بین اختلاف سنی مادر با فرزند و نزدیک بودن رابطه بین آنها ارتباط معناداری وجود دارد.

-    بین اختلاف سنی پدر و نزدیک بودن رابطه بین آنها ارتباط معناداری وجود دارد.

-    بین تحصیلات مادر و نزدیک بودن رابطه او و فرزند، ارتباط معناداری وجود دارد.

یافته ها و تجزیه و تحلیل یافته ها

جدول شماره:1 رابطه و تعامل والدین و فرزندان

تفسیر: بر اساس پاسخ های استخراج شده از جدول، نزدیکی رابطه بین والدین و فرزندان درحد کم 10 درصد، در حد متوسط 31/7 درصد و در حد زیاد 58/3 درصد می باشد.

فرضیه: بین متغیر اختلاف سنی مادر با فرزند و متغیر نزدیکی رابطه، رابطه معناداری وجود دارد.

جدول شماره : 2 اختلاف سنی و نزدیکی رابطه

تفسیر : برای سنجش رابطه بین دو متغیر از آزمون r استفاده شده است.. با توجه به اینکه سطح معنی داری حاصله بیشتر از 0/05 می باشد فرضیه صفر قبول و فرضیه تحقیق رد می شود. یعنی بین اختلاف سنی مادران با نزدیکی رابطه فرزندان رابطه معناداری وجود ندارد.

فرضیه: بین متغیر اختلاف سنی پدر با فرزند و متغیر نزدیکی رابطه، رابطه معناداری وجود دارد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید