بخشی از مقاله
چکیده
در پژوهش حاضر، ارتباط میان کیفیت حاکمیت شرکتی و نقد شوندگی سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران مورد آزمون تجربی قرار گرفت. بدین منظور برای سنجش کیفیت حاکمیت شرکتی، از چک لیستی متشکل از 18 مؤلفه مرتبط با حاکمیت شرکتی که با محیط گزارشگری ایران سازگار میباشد و برای اندازه گیری نقدشوندگی سهام از نسبت عدم نقدشوندگی آمیهود استفاده گردید. نمونه آماری مورداستفاده در این پژوهش شامل 104 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی سالهای 1389 تا 1393میباشد. با بهرهگیری از الگوی رگرسیون چندمتغیره یافته پژوهش حاکی از آن است کیفیت حاکمیت شرکتی بانقدشوندگی سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه مثبت معناداری دارد.
مقدمه
یکی از مباحثی که در ادبیات مالی، موردتحقیق و بحث و بررسی قرارگرفته است، بررسی رابطه بین اختلاف قیمت پیشنهادی خریدوفروش سهام، بهعنوان معیار نقد شوندگی سهام هست. عوامل مختلفی در تحقیقات پیشین، موردبررسی قرارگرفتهاند و وجود رابطه آنها با نظام راهبری شرکت مورد تائید قرارگرفته است. در این پژوهش قصد بر این است که به بررسی روابط بین نظام راهبری شرکت و نقد شوندگی سهام پرداخته شود. پژوهشهای صورت گرفته توسط - پرومین وهمکاران، - 2014 نشان میدهد که بین حاکمیت شرکتی و نقد شوندگی سهام100 شرکت موردبررسی طی سالهای2006تا2009 رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
در پژوهش دیگری که توسط - چانگ و همکاران، - 2010 صورت گرفت این نتیجه به دست آمد که با افزایش کیفیت حاکمیت شرکتی، نقد شوندگی سهام شرکتها نیز بیشترمی شود. درواقع شرکتهایی با ساختار هیئتمدیره مستقلتر و رویکرد هیئتمدیره اثربخشتر، دارای نقد شوندگی بازار بیشتری نسبت به سایر شرکتها هستند. هرچقدر قابلیت نقد شوندگی یک سهم کمتر باشد، آن سهم برای سرمایهگذاری جذابیت کمتری خواهد داشت مگر اینکه بازده بیشتری عاید دارنده آن شود.
نقد شوندگی تابعی از توانایی انجام معامله سریع حجم بالایی از اوراق بهادار و هزینه پایین است. به این معنی که قیمت دارایی در فاصله زمانی میان سفارش تا خرید تغییر چندانی نداشته باشد. درجه نقد شوندگی یک سرمایهگذاری وقتی پایین است که قیمت منصفانه آن بهسرعت به دست نیاید. میزان نقد شوندگی سهام نیز در تصمیمات سرمایهگذاران در تشکیل پرتفوی سرمایهگذاری مؤثر است به عبارت دیگر سرمایهگذاران منطقی برای سهامی که نقد شوندگی کمتری دارد صرف ریسک بیشتر را مطالبه میکند و بازده مورد انتظار آنها بیشتر خواهد بود.
حسابداری یکی از منابع اطلاعاتی است که میتواند با ارائه اطلاعات مربوط و قابلاتکا، ناکارایی اطلاعاتی بازار را کمتر کرده از این طریق بر بهبود نقد شوندگی سهام شرکتها اثرگذار باشد. لذا نقد شوندگی سهام میتواند بهعنوان معیاری برای کارایی بازار بهخصوص به لحاظ اطلاعاتی مطرح شود و به شکل گسترده در بررسی عوامل مؤثر بر ارائه اطلاعات مفید بکار گرفته شود
پرسش اصلی تحقیق آن است که آیا بین کیفیت حاکمیت شرکتی ونقدشوندگی سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد؟ودرصورت مثبت بودن پاسخ، نوع رابطه چگونه میباشد؟ یافتههای تحقیق ضمن پر کردن خلاء تحقیقاتی صورت گرفته در این حوزه، میتواند مورداستفاده سرمایهگذاران، تحلیل گران مالی، قانونگذاران بازار سرمایه و سایر استفادهکنندگان اطلاعات حسابداری قرارگرفته و در امر تصمیمگیری آنان راهگشا باشد.
-2 مبانی نظری و تدوین فرضیه پژوهش
یکی از موضوعهای اساسی در سرمایهگذاری میزان نقد شوندگی1 داراییها است. نقش عامل نقد شوندگی در ارزشگذاری داراییها بسیار مهم است. زیرا سرمایهگذاران به این موضوع توجه دارند که اگر بخواهند دارایی خود را به فروش برسانند، آیا بازار مناسبی برای آنها وجود دارد یا خیر؟ قابلیت نقد شوندگی یک ورقه سهام به معنای امکان فروش سریع آن است. هرچقدر سهامی را بتوان سریعتر و با هزینه کمتری بتوان به فروش رساند میتوان گفت که آن سهام از نقد شوندگی بیشتری برخورداراست
اوراق بهاداری که بهطور روزانه و بهدفعات مکرر معامله میشوند نسبت به اوراق بهاداری که بهدفعات محدود یا کم معامله میشوند قابلیت نقد شوندگی بیشتر درنهایت ریسک کمتری دارند
هرچقدر قابلیت نقد شوندگی یک سهم کمتر باشد، آن سهم برای سرمایهگذاری جذابیت کمتری خواهد داشت مگر اینکه بازده بیشتری عاید دارنده آن شود. نقد شوندگی تابعی از توانایی انجام معامله سریع حجم بالایی از اوراق بهادار و هزینه پایین است. به این معنی که قیمت دارایی در فاصله زمانی میان سفارش تا خرید تغییر چندانی نداشته باشد.
امروزه حفظ منافع عمومی، رعایت حقوق سهامداران، ارتقای شفافیت اطلاعات و الزام شرکتها به ایفای مسئولیتهای اجتماعی از مهمترین آرمانهایی است که بیش از یک دهه گذشته توسط مراجع مختلف نظارتی و اجرایی موردتوجه قرارگرفته است. تحقق این آرمانها مستلزم وجود ضوابط استوار و سازوکارهای اجرایی مناسب است که مهمترین آنها نظام حاکمیت شرکتی است
حاکمیت شرکتی پیش از هر چیز حیات سالم بنگاه اقتصادی را در درازمدت هدف قرار میدهد، و به این خاطر درصدد است تا از منافع سهامداران در مقابل مدیریت سازمانها حفاظت به عمل آورد. واقعیت ورشکستگی شرکتهای عظیم و معتبر در مدتزمان کوتاه از دو پدیده متوالی ناشی شده است: انعکاس اخبار غلط و گزارشهای مالی نادرست درباره وضعیت بنگاه و افشای قریبالوقوع آن، وضعیت حاضر هماکنون در بازارهای سهام کشورهای صنعتی به بحران بیسابقه بدل گشته و درجه اعتماد سرمایهگذاران به شرکتها را بهشدت کاهش داده است.
در سالیان اخیر مطالعات متعددی پیرامون حاکمیت شرکتی بهعملآمده است و جملگی سعی داشتهاند که روشی بهینه را برای حکم راندن بر شرکتها بیابند. بررسیهای صورت پذیرفته توسط پرووز2 - 1994 - و آئوکی3 و کیم - 1995 - 4 در این میان بیش از دیگران مورد استناد قرارگرفتهاند. در یک نگاه کلی حاکمیت شرکتی، شامل ترتیبات حقوقی، فرهنگی و نهادی میشود که سمتوسوی حرکت و عملکرد شرکتها را تعیین میکنند.
عناصری که در این صحنه حضور دارند، عبارتاند از سهامداران و ساختار مالکیت ایشان، اعضاء هیئتمدیره ترکیباتشان، مدیریت شرکت که توسط مدیرعامل یا مدیر ارشد اجرایی هدایت میشود و سایر ذینفعها که امکان اثرگذاری بر حرکت شرکت رادارند. در این میان آنچه بیشتر جلبتوجه میکند حضور روزافزون سرمایهگذاران نهادی و حقوقی در دایره مالکین شرکتهای سهامی عام و تأثیری است که حضور فعال این گروه بر نحوه حکمرانی و تولیت بر سازمانها و همچنین عملکرد آنها میتواند داشته باشد.
پرومین وهمکاران - - 2014 نیز شواهدی مبنی بر وجود رابطه مثبت بین کیفیت حاکمیت شرکتی ونقدشوندگی سهام شرکت ها ارائه نمودند. بر پایه مطالب مطروحه فوق، فرضیه پژوهش بهصورت زیر تدوین میگردد:
فرضیه پژوهش: بین کیفیت حاکمیت شرکتی و نقد شوندگی سهام شرکتها رابطه معناداری وجود دارد.
-3پیشینه پژوهش
کینی و میان - 1995 - 5 با انتخاب نمونهای شامل 1063 شرکت از بورس اوراق بهادار آمریکا به بررسی رابطهی تمرکز - پراکندگی - مالکیت و اختلاف قیمت پیشنهادی خریدوفروش سهام پرداختند و رابطه معناداری بین این دو متغیر نیافتند. هفلین و شاو6 - 2000 - با انتخاب نمونهای شامل 260 شرکت 259 - شرکت از NYSE و 1 شرکت از - AMEX به رابطه مثبتی بین درصد سهام بلوکی در دست سهامداران و اختلاف قیمت پیشنهادی خریدوفروش سهام دست یافتند.
هفلین و شاو بیان می دارند، در شرکتهایی که ساختار مالکیت متمرکزی دارند سهامداران بزرگ به اطلاعات خصوصی دسترسی دارند درنتیجه معاملاتی که آنها در آن دخیل هستند طرفهای معامله را با خطر انتخاب نادرست مواجه میسازد. این امر موجب میشود تا طرفهای معامله سهام، اختلاف قیمت پیشنهادی خریدوفروش سهام را بهمنظور کاهش خطر انتخاب نادرست، افزایش دهند، درنتیجه با افزایش اختلاف قیمت پیشنهادی خریدوفروش سهام ، معاملات سهام در بازار کاهش و نقد شوندگی بازار سهام نیز کاهش مییابد.