بخشی از مقاله
چکیده:
شعررا آمیزه ای از اندیشه، خیال وعاطفه در زبانی فشرده و آهنگینمی دانندکه جایگاه مهم و ارزشمندی در حفظ فرهنگ و هویت ملت ها دارد؛با این حال، درک معنا و مفاهیم شعر بستگی زیادی به صحیح خوانی آن دارد، لذا زبان شناسان، خواندن درست واحدهای زنجیری گفتار، بر پایه واحدهای زبر زنجیری را، از اهداف کلیدی آموزش زبان پارسی می دانند.
درست خواندن اشعار نه تنها راه دست یابی به معنی را سریع تر می کند، بلکه التذاذ ادبیو حسّ زیبایی شناسی را در شنوندگان و بخصوص دانش آموزان، تقویت می نماید.
بر این اساس، سعی ما در این مقاله آن است که با بیان و بررسی دقیق پاره مهارتهای خواندن همچون واحدهای زبر زنجیری گفتار: - تکیه، آهنگ،درنگ، وزن طبیعی گفتار - و عناصر پیرا زبانی: - کیفیت صدا،ایما، اشاره، حالات چهره، اشاره چشمی... - نحوه درست خواندن و لحن مناسب اشعار،بخصوص کتاب فارسی جدید التألیف پایه نهم را بیان کنیم و بدین منظور تمام مثال هارا، از همین کتاب انتخاب کرده ایم.
مقدمه:
دبیات،تجلّی اهتزاز روح سخنوران در قالب نظم و نثر است؛این اهتزاز در شعر، با عناصر خیال و موسیقیکلام همراه است؛ از این رو زودتر به غایت خود - برانگیختن احساس، عاطفه و تخیّل - می رسد و بر دل وجان می نشیند،به عبارت دیگرشعر، آمیزه ی اندیشه، خیال وعاطفه است در زبانی فشرده و آهنگین.
شعر خاستگاه و جایگاه مهم و ارزشمندی در حفظ فرهنگ و هویت ما دارد و یکی از قدیمیترین هنرها است که ذهن بشر را همواره به خود مشغول کرده استبا. این همه ارزش و اهمیّتی که شعر دارد، درک معنا و مفاهیم آن بستگی زیادی به صحیح خوانی و کشف ایستگاهها و فراز و فرودهای آهنگ کلام دارد؛ به ویژه اگر شعر درقالب نیمایی و سپید باشد، نزدیک به هفتاد تا هشتاد درصد از درک مفاهیم آن به کشف آهنگ و قرار دادن در آن فضای موسیقیایی وابسته است.
بر این اساس زبان شناسان،خواندن درست واحدهای زنجیری بر پایه واحدهای زبر زنجیریگفتار را از اهداف کلیدی آموزش زبان پارسی می دانند. بدنیست بدانید که کلام %7،لحن وطنین %38 و حرکات %55 اطلاعات را منتقل می کنند.
در پیش گفتار کتاب فارسی پایه نهم - دوره اول متوسطه - ص 7 نیز آمده: »در بخش مهارتهای خوانداری، بایسته است ویژگی های گفتاری و آوایی زبان فارسی همچون لحن، تکیه، آهنگ و دیگر خرده مهارتها به طور مناسب، مورد توجه قرار گیرد.«
هدف ما در این مقاله آن است که به بررسی دقیقتر این مهارتها بپردازیم تا با آموزش درست خواندن اشعار، نه تنها راه دست یابی سریع تر به معنی آنها را آموزش دهیم،بلکه التذاذ ادبی و حس زیبایی شناسی را در شنوندگان و بخصوص دانش آموزان، تقویت کنیم.کلیه نمونه هایی که می آوریم از کتاب جدید التالیف پایه نهم - دوره اول متوسطه - می باشد.
متن اصلی:
هنگام بررسی گفتار درهرزبانی، به واحدهایی چون واحدهای زنجیری و زبر زنجیریگفتار و عناصر پیرا زبانی می رسیم که هرکدام نقش جداگانه ای دارند که به شرح آن می پردازیم:
-1 واحدهای زنجیری گفتار
همگی در گفتگوهای روزانه اصطلاح زنجیر سخن یا رشته کلام را بکار می بریم بخصوص هنگامی که کسی سخنان ما را قطع کند، می گوییم رشته سخن از دستم رفت. یا می پرسیم : کجا بودیم؟ این ویژگی زبان بخاطر آن است که واجها، تکواژها، واژهها و گروهها به طور منظّم و طبق قواعد خاصّی همچون حلقه های زنجیر، پشت سر هم قرار میگیرند تا جمله و عبارتی ساخته شود. به این واحدها که زنجیروار به دنبال هم میآیند، واحدهای زنجیری گفتار میگویند.
-3 واحدهای زبر زنجیریگفتار
پس ازشناسایی واحدهای زنجیری به یک رشته مختصه های آوایی دیگربرمیخوریم که به یک واحد زنجیری خاص گفتار تعلق ندارندو در نوشتار منعکس نمیشوند،این ویژگیها را واحدهای زبرزنجیری گفتارمینامند؛بین زبانشناساندرمورد این که چه عناصری زیرمجموعه واحدهای زبرزنجیری قرارمی گیرند،اختلاف نظروجود دارد. اما مهمترین این واحدها عبارتند از: تکیه، آهنگ - زیروبمی - ،درنگ - مکث - ، وزن طبیعی گفتار...
این مشخصه هاهمیشه درگفتارحضوردارند،یعنی هر گفتاری در هر زبان،هموارهدارایدرجات گوناگونی از این ویژگی هاست. اگرچه بیشترواحدهای زبرزنجیری درهجا ظهورمییابد، اما دامنه کاربردآنها واژه و جمله است. برای مثال: تکیه درهجا ظاهرمی شود، اما نقش خود را درسطح جمله ایفامی کند. همچنین زیر و بمی به هجا تعلق میگیرد اما دامنه کاربرد آنهادر واژه و جمله است.
اکنون به بررسی دقیق تر واحدهای زبر زنجیری می پردازیم:
تکیه:
تکیه،فشارآوایی است که رویه جاهای کلمه ایجادمیشود و موجب برجسته شدن آنها میگردد.بطور دقیق تر، تکیه به لحاظ تولیدی، ازترکیب چند مختصه آوایی، تغییردرفشارهوا، تغییر درزیرو بمی و تفاوت در تداوم یاکشش واکها به وجود می آید. دامنه گستردگی تکیه، هجاست. بنابراین هجای تکیه رساترشنیده می شود
با توجه به نوع کلمات، جایگاه تکیه متغیر خواهد بود:
- تکیه کلمه:هر کلمهای که بیش از یک هجا دارد، یکی از هجاهای آن با اندکی تغییر صدا بیان میشود که به آن »تکیه کلمه« گویند
همچنین، در کتاب فنون و صنایع ادبی - عروض - آمده است: »تکیه برجستگیای است که فقط به یک هجای کلمه داده میشود. به عبارت دیگر، در واژههای چندهجایی یکی از هجاها برجستهتر تلفظ میگردد و تکیه روی آن است.«
- تکیه اسم؛ اسم چه ساده باشد چه مشتق، تکیه آن روی هجای پایانی است. برای مثال، در زبان فارسی امروزی ما - زبان معیار - تکیه اسمها- در بیان عادی - روی هجای آخر قرار میگیرد، مانند:مجید - م / جید - ، زمستان - ز / مس/ تان - و...
چنانچه اسمی به صورت خطاب و ندا گذشته شود، تکیه آن به هجای اول منتقل میشود.
نمونه از کتاب:
حافظا در کنج فقر و خلوت شب های تار // تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
تکیه کلمات جمع نیز در هجای آخر قرار دارد. مانند:مردان - مر/ دان - ، شبها - شب/ ها - و...
نکته: با توجه به اینکه هر واژه بیش از یک تکیه نمیگیرد بنابراین در واژههای مشتق ممکن است جای تکیه تغیر کند مثلاً: واژه »کودک« یک تکیه دارد و اگر وند صرفی »ان« بگیرد، باز هم یک تکیه دارد اما جای تکیه به هجای پایانی، یعنی »کان«، منتقل میشود: کودکان. اگر به کودک وند اشتقاقی »انه« بیفزاییم، تکیه روی هجای »نه« قرار میگیرد: