بخشی از مقاله
چکیده
برخورداری از شرایط آب و هوایی مناسب و خاک حاصلخیز موجب گردیده تا دشت فریدونکنار از جمله مراکز عمده کشت شالی و تولید برنج در کشور گردد. با توجه به حجم بالای زهآبهای برگشتی از اراضی محصولات غرقاب مانند برنج استحصال استفاده مجدد از این زهآبها اهمیت بالایی دارد. آبهای وارد شده در زهکش های دشت فریدونکنار شامل آبهای حاصل از بارندگی، زهآبهای حاصله از سفره های سطحی بویژه در مواقع کم آبی در رودخانه، آبهای برگشتی مزارع در فصول زراعی، زهآبهای برگشتی شهر و روستاهای مسیر می باشد. در این مناطق از یک طرف آب های سطحی در فصول غیرزراعی به وسیله زهکشهای طبیعی به دریا میریزند و از حیز انتفاع خارج میشوند و از طرف دیگر در فصول زراعی برداشت بیرویه آب از این زهکشها و آب زیرزمینی باعث هجوم آب شور دریا به این مناطق خواهد شد.با توجه به شرایط توپوگرافی اراضی ساحلیتکنولوژی نسبتاً جدیدی که برای مهار آبهای سطحی و زهکش های این مناطق به کار گرفته شده است، تکنولوژی ساخت سدهای لاستیکی می باشد. در این تحقیق پس از برآورد آبدهی زهکشهای دشت مورد مطالعه در محل احداث سد لاستیکی میزان آب تنظیمی کشاورزی با استفاده از نرم افزار WEAP برآورد گردیده است. نتایج نشان داد با احداث سد لاستیکی ضمن جلوگیری از تداخل آب شور و شیرین می توان حدود 670 هکتار از اراضی شالیزاری را بهبود بخشید.
واژه های کلیدی: زه آبهای کشاورزی، سد لاستیکی، نرم افزار WEAP
-1 مقدمه
ایران سرزمینی است نسبتاً خشک، به طوری که اگر میانگین بارندگی سالانه در سطح کره زمین که حدود 860 میلی متر تخمین زده میشود را با متوسط بارندگی سالانه ایران، که تقریبا رقمی معادل 240 میلیمتر است، مقایسه کنیم ملاحظه خواهد شد که مقدار بارندگی در ایران حتی کمتر از یک سوم متوسط بارندگی سطح دنیا است. علاوه بر این زمان ریزش نزولات جوی و محل ریزش آن با نیازهای کشاورزی، که مصرف کننده اصلی آب است، مطابقت ندارد. در هر صورت باید قبول کنیم که خشکی در ایران یک واقعیت اقلیمی است و این ما هستیم که باید خود را با آن سازگاری دهیم. یکی از راههای سازگاری با خشکی استفاده بهینه از منابع آب است. در این راستا باید سعی کرد تا حد امکان از ریزشهای جوی، جریانهای سطحی و منابع زیرزمینی به نحو مطلوب استفاده شود.
علی رغم اینکه در منطقه شمالی ایران میزان بارش نسبت به دیگر نقاط کشور از وضع مناسبتری برخوردار است، اما به دلیل پراکنش بارش در فصول مختلف، مشکل تامین آب زراعی در زمان نیاز آبی از مسائل عمده استانهای شمالی کشور به حساب میآید. از طرفی به دلیل پایین افتادن سطح آب رودخانهها در فصول کمآبی - زراعی - نسبت به رقوم آب دریای خزر، باعث برگشت آب دریا به داخل رودخانهها و تداخل آن با آب شیرین میگردد. بنابراین کشاورزان حتی قادر به استفاده از دبی پایه رودخانه در فصل نیاز آبی گیاهان نبوده و این خود مزید بر مشکلات کمآبی در منطقه میباشد.برخورداری از شرایط آب و هوایی مناسب و خاک حاصلخیز موجب گردیده تا دشت فریدونکنار از جمله مراکز عمده کشت شالی و تولید برنج در کشور گردد.
با توجه به حجم بالای زهآبهای برگشتی از اراضی محصولات غرقاب مانند برنج، استحصال استفاده مجدد از این زهآبها اهمیت بالایی دارد.بنابراین طرحهای ایجاد مخازن ذخیره آب در مقاطعی از زهکشها که دارای شیب کم بوده ضروری به نظر میرسد.شیب بسیار کم اراضی ساحلی و پایین افتادن سطح آب رودخانه فریدونکنار در فصول زراعی باعث تغییرات دورهای و فصلی سطح آب و همچنین جزر و مد آب دریا و خطر ورود آب شور به این اراضی گردد. با بررسیهای انجام شده سیستمی که بتواند ضمن جمع آوری آب در بستر باریک رودخانهها و تقویت سفره سطحی آب زیرزمینی از ورود آب شور دریا جلوگیری نموده و هیچگونه رسوبی نیز در آن جمع نگردد، احداث سدهای لاستیکی خواهد بود.
در این تحقیق جمع آوری زهآبهای کشاورزی دشت فریدونکنار با احداث سد لاستیکی جهت مدیریت منابع آب اراضی شالیزاری ساحلی از نظر کمی با استفاده از مدل شبیهسازی برنامهریزی منابع آب WEAP مورد بررسی قرار میگیرد. ابوالفضل شمسایی و همکاران - 1383 - به بررسی تعیین ضریب جریان در سدهای لاستیکی پرداختهاند. مدل فیزیکی سد لاستیکی از نوع پر شده با هوا ساخته شده و تاثیر پارامترهای موثر بر این ضریب مورد آزمایش قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان میدهد که ضریب جریان در سدهای لاستیکی متاثر از ارتفاع تیغه آب روی تاج سرریز به ارتفاع سد میباشد. حسینپور کاشانی و همکاران - 1384 - مدل ریاضی سد لاستیکی را در محیط نرم افزار تحلیل سازه SAP2000 به صورت سه بعدی و به روش المان محدود ارائه کردهاند.
مدلل دوست و همکاران - 1386 - ، به بررسی نقش سدهای لاستیکی در تامین آب مورد نیاز کشاورزی در رودخانه بابلرود مازندران پرداختهاند.فاطمی و جلالی - 1387 - ، در این تحقیق به منظور بررسی تامین نیازهای شرب، حقابه ها و افزایش حداکثر سطوح اراضی تحت کشت منطقه رامهرمز - جنوب غربی کشور و در استان خوزستان - از رویکردی سیستمی شامل سدهای ابوالعباس و جره استفاده کرده اند. رودخانه مورد مطالعه، رودخانه زرد میباشد. سیستم شبیه سازی شده شامل دو سد و چهار نوع نیاز شرب، کشاورزی، حقابه و زیستمحیطی است که با استفاده از مدل مورد بررسی قرار گرفته است. با بررسی سناریوهای مختلف حاصل از تنظیم یا عدم تنظیم سد ابوالعباس برای نیازهای سد جره، نتایج حاصل از برخورد سیستمی بیا نگر آن بود که در شرایط تنظیم سد ابوالعباس میزان تغییرات در تخصیص نیازها و درصد تامین آنها نسبت به حالتی که سد ابوالعباس برای نیازهای جره تنظیمی نداشته باشد،کاملاً معنیدار بوده و لزوم برخورد سیستمی را خاطر نشان میکند.