بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
کارگاه: نقدی بر محرومیت زدایی
چرایی غفلت از ظرفیتها و استعدادها
درآمدی بر مفهوم شناسی «خدمت» تحلیل آسیبها و نگرانیها در خدمترسانی اجتماعی
اسلاید 2 :
خدمت به چه معناست؟
خادم کیست؟
مخدوم چه کسی است؟
خادم چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
گستره خدمترسانی تا کجاست؟
رابطه ایدهآل میان خادم و مخدوم چگونه است؟
خطرها، نگرانیها و آسیبهای خدمترسانی چیست؟
آیا میتوان به طراحی مدل نوین خدمترسانی دست یافت؟
پرسشها:
اسلاید 3 :
خادم: آغا، برده، بنده، پرستار، پیشکار، چاکر، خدمتکار، خدمتگزار، غلام، مددکار، مستخدم، نوکر
مخدوم: آقا، ارباب
پس میتوان گفت خادم (فعال حلقه میانی) برای مخدوم (مردم) در نقش یک پرستار دلسوز و خدمتگزار بیدریغ رفتار میکند.
نکته: افراط در فهم معنای مخدوم به معنای این است که خادم باید از خویش فراموش کند و شبانه روز در اسارت خواسته مخدوم باشد. آیا این تعبیر از رابطه خادم و مخدوم را میپذیرید؟
بررسی لغوی
اسلاید 4 :
خدمت یا به خود است یا به دیگری.
اما این که من همواره در جستوجوی بهترین اندیشه باشم و سعی کنم ذهنم را با کاملترین نگاه اجتماعی ممکن سازگار نمایم، هم خدمت به خود است و هم خدمت به دیگری که همان جامعه باشد. پس، باید در انتخاب ادبیات خدمترسانی مان، خیلی دقیق و مراقب باشیم.
خدمت یا دائم است یا موقت.
اما اکثر خدمترسانیها اعم از دائم و موقت در سطوح خرد و کلان، به گسترش روحیه دریافتکنندگی منجر میشود. اشکال کار کجاست؟
انواع خدمت
اسلاید 5 :
دو مفهوم کاربردی در خدمت رسانی اجتماعی
که عموماً از چشم خدمتگزاران دور میماند!
اسلاید 6 :
یک. تکافل
در فرهنگ اسلامی از خدمات اجتماعی و تأمین اجتماعی، بیشتر به تکافل اجتماعی تعبیر شده است. تکافل اجتماعى چنانکه از معنای لفظی آن برمیآید، آن است که افراد جامعه همدیگر را کمک، کفالت، ضمانت و پشتیبانی نموده و همۀ نیروهای انسانی جامعه در محافظت از منافع و مصالحِ اعضای جامعه و دفع ضرر از آنها متفق و هماهنگ باشند.
تکافل یک امرِ دوطرفه است، به این معنا که مسئولیتها و تکالیف میان اعضاى جامعه با خود و میان مردم با دولت، متقابل بوده و همه باید در جهت مرتفع ساختنِ مشکلات و گرفتاریهاى فردى و اجتماعی، همکاری داشته باشند. از این رو خدمت از زاویه بالا به پایین و یکسویه نیست. بلکه یک دیالکتیک متقابل و به مفهوم در کنار یکدیگر بودن است.
اسلاید 7 :
دو. تعاون
تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى: در نیکوکاری و پرهیزگاری با یکدیگر همکاری کنید. در فرهنگ قرآنی امت اسلامی به مثابه پیکری واحد معرفی شده که ارتباط بین اعضای آن، ارتباطی از جنس ولا و دستگیری همراه با خیرخواهی است و از این رو تکافل اجتماعی از خصائص امت اسلامی است که در غیاب آن هیچ سازوکاری قادر به حل موفقیت آمیز و پایدار مشکلات جامعه نخواهد بود.
تعاون بر نیکی نیز یعنی خیررسانی متقابل.
اسلاید 8 :
یک. ماهیت: خود را دارای هیچ برتری ازآنان نمیدانم و در عمل نیز به شکلی زندگی میکنم که گواهی دهد خود را پایینتر از ایشان میبینم. حق ندارم با رفتارم به ایشان یادآوری یا اثبات کنم که ذاتاً متعلق به طبقه ضعیف، محروم یا فرودست و لایق رفتارهای بالا به پایین هستند. همچنین حق ندارم آزادی انسانی را سلب و او را به فرهنگ وابستگی دچار نمایم.
دو. غایت: تلاش میکنم در رفع خواستههای آنان با تکیه بر حفظ شخصیت، عزت نفس و بزرگواری ایشان تاثیرگذار باشم. نگاه ابزاری به آنان ندارم، چه برای شهرت، چه برای جذب خیرین و چه حتی برای کسب میز و مقامی که به واسطه آن در آینده برای همین مردم کار کنم! مردم هدف اند، وسیله نیستند! حتی برای کمک به خودشان.
پس، من خادم مردم هستم، یعنی:
اسلاید 9 :
سه. علت: مردم را دوست دارم چون خود یکی از آنان ام. مخدوم محترم است چون بخشی از خانواده من است. نه اینکه چون دارای محرومیت، عیب، ناداری و. هستند. من در حالت کلی دغدغه مردم را دارم اگرچه این به معنای گذشتن از لذتهای فردی و خانوادگی من و از خود بیخود شدن و نادیده گرفتن زندگی خویش نیست.
چهار. روش: سعی میکنم با محوریت ارتباط متقابل، آنان را هم در پازل خدمترسانی به جامعه شریک و سهیم نمایم. به صحنه آوردن مردم کار کوچکی نیست. خدمترسانی میتواند انگیزه دوچندانی برای ایفای نقش همگانی باشد.
پس، من خادم مردم هستم، یعنی:
اسلاید 10 :
حضرت علی (ع) در زمان حكومت خود اينگونه خطرها را گوشزد مى فرمود و به مردم از عواقب شوم زعامت فاسقين و نااهلان به اين صورت هشدار مى داد.
وَ لَكِنَّنِي آسَى أَنْ يَلِيَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا فَيَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا وَ الصَّالِحِينَ حَرْباً وَ الْفَاسِقِينَ حِزْباً: من از آن بيمناكم كه زمام امر اين ملت را بدفکران و بدكاران بدست گيرند و در نتيجه بيت المال را بجاى صرف در جهت تامين مصالح و رشد امت به خود اختصاص دهند و دست به دست بگردانند و بندگان خدا را نوکر و برده خود دانسته و به استثمار آنها بپردازند و با مردم صالح و بيدار مبارزه كرده و آنها را سركوب نمايند و در عوض افراد ناپاك و ناشايست را حزب و ياور خود قرار دهند.
نهج البلاغه، نامه 62
خادم، مردم را برده نمیبیند!
اسلاید 11 :
امام هادی(ع) میفرماید: از شرّ کسی که نزد خودش احساس شخصیت نکند، ایمن نباش!
چرا؟ به این دلیل: کسی که برای خود ارزش قائل نباشد و کرامت و عزت خود را گرامی ندارد، بعید نیست که هنجارشکنی کند. آب از سر که گذشت.
در خدمترسانی، وقتی بر فردی که دارای ویژگیهای مثبتی چون استعداد، هنرمندی، توانایی، عزت نفس و کرامت انسانی است، برچسب منفی محروم زده میشود و یا با اورفتار بالا به پایین میشود، وی رفتهرفته سعی میکند بار روانی آن برچسب را بپذیرد، ناخودآگاه هویت تحلیلی محرومیت را در خود نهادینه سازد و در درازمدت، خود را با ویژگیهای یک سبک زندگی محرومانه و درجه دو توصیف کند.
خادم، عزت نفس مردم را از بین نمیبرد!
اسلاید 12 :
امام کاظم (ع) میفرماید: كسى كه دو روزش با هم برابر باشد، زيانكار است. كسى كه امروزش بدتر از ديروزش باشد، از رحمت خدا به دور است. كسى كه رشد و بالندگى در خود نيابد، به سوى كاستىها مىرود و آن كه در راه كاستى و نقصان گام بر مىدارد، مرگ برايش بهتر از زندگى است.
خدمت ما، مخدوم را به کدام سو میکشاند؟ رهایی از نیاز یا تثبیت نیاز؟ او را بر مشکلات سوار میکند یا وابسته به داروهای مسکّن موقت؟ کمک میکند فردای خدمت، امروزش بهتر از دیروز باشد یا بیشتر او را چشم به راه امدادرسانی مداخله گران و گروههای جهادی میکند؟
خدمت باید هدفمند، ارتقابخش و جهتدهنده تنظیم شود، نه هیجانی و ناشی از شور و اشتیاقهای لحظهای و ناپایدار.
خادم، از هیجان صرف پرهیز میکند!
اسلاید 13 :
قرآن کریم از زبان لقمان به فرزندش مىفرماید: «و لا تصعّر خدّک للنّاس و لا تمش فى الارض مرحاً انّ الله لا یحبّ کلّ مختالٍ فخور» پسرم با بى اعتنایى از مردم روى مگردان و مغرورانه بر زمین راه مرو. که خداوند هیچ متکبر مغرورى را دوست ندارد.
امام على(ع) مىفرماید: «العجب رأس الجهل» اساس نادانى انسان همان خودپسندى اوست. «عجب المرء بنفسه احد حسّاد عقله» خودپسندى یکى از حسودان عقل است و بسیارى دیگر از روایات که در مذمت عجب وارد شده است از قبیل اینکه خودپسند عقل ندارد و یا خودپسند احمق است و حضرت صادق(ع) هم فرمودهاست: «لا جهل اضرّ من العجب» جهل و نادانى با ضررتر از خودپسندى نیست.
خادم، برای خود جایگاه و منزلت ویژه قائل نیست!
اسلاید 14 :
یک) خدمترسانی متوقف بر حرکت جامعه هدف باشد.
به عبارت دیگر توقف و رکود جامعه هدف، در حکم یک عامل منفی برای دریافت خدمات در مرحله بعد باشد. یعنی خدمت در ازای خدمت.
مثلاً اگر حاشیه شهر الف اقلام غذایی دریافت کرد، هر خانواده برای تعمیر و بازسازی کلاسهای مدرسه محله، سه روز به صورت داوطلبانه به ایفای نقش بپردازد و این نیاز محله را خود برطرف نماید. این ایفای نقش میتواند در قالبهای گوناگون مثل نیروی کار، تامین خوراک کارگران، تهیه مصالح مورد نیاز و . صورت بگیرد. در صورت مشاهده اراده عمومی، این محله باز هم در لیست خدمترسانی های آتی قرار بگیرد و در غیر این صورت حذف شود. در این راهکار، ارزش خدمات ارائه شده بیشتر دانسته و قدر آن بیشتر شناخته میشود تا آن که پولی یا خدماتی بیاید و به رایگان و مفت در جیب کسی قرار داده شود. بدین ترتیب خدمترسانی در قطار سند پیشرفت منطقه جاسازی میشود.
دو راهکار برای تدوین مدل نوین خدمترسانی
اسلاید 15 :
دو) خدمترسانی رنگ و بوی مهارتمند ساختن داشته باشد.
منحصر کردن خدمت در اینکه بستههای معیشتی یا غذای گرم توزیع کنیم، ضربههای نامرئی سنگینی به باور استعداد، هنر و توانمندی یک محله وارد میکند.
بعنوان مثال بیاییم به جای این حجم از کمکهای یکطرفه رایج، نیازهای کاربردی محله را شناسایی کنیم و برای تشویق جامعه هدف، از فعالان بومی تقدیر و حمایت به عمل آوریم. یعنی جای آن که 20 میلیون تومان برای تهیه پانزده بسته ارزاق خرج کنیم که ده روز بعد تمام میشود، چهار نفر استعداد اقتصادی در محله را شکوفا سازیم. بدین ترتیب سعی کنیم هر خانوادهای دنبال مهارتی برود تا مورد توجه قرار بگیرد.
دو راهکار برای تدوین مدل نوین خدمترسانی