بخشی از پاورپوینت

اسلاید 1 :

تور2

اسلاید 2 :

جنگ آسیر و ونیر

جنگ آسیر و ونیر در اساطیر اسکاندیناوی، نبردی بود که میان دو گروه از ایزدان به نامهای آسیرها و ونیرها درگرفت که در نهایت به صلح و اتحاد این دو گروه و تشکیل تنها یک گروه از ایزدان منجر شد. این جنگ یکی از رخدادهای مهم در اساطیر نورس به شمار میرود.

اسلاید 3 :

آغاز جنگ
فریا ایزدبانوی عشق و باروری ونیرها، همیشه در سحر و جادو پیش قدم بود و استعداد فراوانی در هنر سِیدر داشت. یکی از شکلهای جادو در اواخر عصر آهن اساطیر شمال که فرد قادر به تشخیص و تغییر سرنوشت اشخاص بوسیلهٔ پیوند دادن دوباره بخشی از سرنوشت بود فریا همانند بسیاری از سِیدرهای تاریخ، از شهری به شهر دیگر سفر میکرد و هنر خود را برای استخدام به نمایش میگذاشت.

او تحت نام جدید هید به معنی درخشان، بالاخره به آسگارد، سرزمین آسیرها رسید. آسیرها کاملاً تحت تأثیر قدرت و تواناییهای او قرار گرفتند و شدیداً دنبال به خدمت گیری او بودند. اما به زودی متوجه شدند ارزشهایشان همانند احترام، وفاداری و اطاعت از قانون که تصمیم داشتند با سحر و جادو به انجام برسانند، زیر پا گذاشته میشود. از این رو آسیرها، فریا را به دلیل کاستیهای شخصیتی خودشان مورد سرزنش قرار دادند و به او لقب گولویگ طمع طلا دادند و قصد کشتنش را کردند. آنها سعی کردند سه بار او را بسوزانند، اما او هر سه بار از خاکسترش دوباره متولد شد.

در تفسیرات دیگر، جنگ زمانی آغاز شد که آسیرها، یکی از ایزدبانوان ونیر به نام گولویگ را شکنجه کردند. گولویگ عاشق طلا بود و همیشه دربارهٔ آن صحبت میکرد. آسیرها که از شنیدن حرفهای تکراری او درباره طلا خسته شده بودند، او را در تالار اُدین بستند و در بدنش نیزه فروبردند. سپس او را سه مرتبه در آتشی جادویی سوزاندند، اما هر بار که او میسوخت، از نو متولد میشد.

اسلاید 4 :

آغاز جنگ

این دلیلی بود که آسیرها و ونیرها از یکدیگر متنفر شده و خصومتهای میان آنها منجر به آغاز جنگ گشت. در ابتدا ونیرها برای شکنجه یکی از افراد نژادشان، خواستار جبران خسارت شدند. آنها درخواست قصاص به مثل کردند، اما آسیرها به جای پاسخگویی به تقاضای ونیرهای صلحجو، با آنها وارد جنگ شدند. آسیرها با قوانین مبارزه تن به تن توسط سلاحها و قدرت خشم به مبارزه میپرداختند، در حالی که ونیرها با ابزارهای زیرکانه و سحر و جادو به نزاع میپرداختند. جنگ مدتها ادامه داشت و هر طرف به طور مساوی بر یکدیگر چیره میشدند. اما بالاخره از جنگیدن خسته شده و تصمیم به آتش بس گرفتند. آنها برای اطمینان از برقراری صلح و بر طبق فرهنگهای مرسوم در اساطیر نورس و ژرمن، قبول کردند گروگانهایی در میان خود داد و ستد کنند. ونیرها بلندآوازهترین ایزدان خود شامل نیورد و فرزندانش فریا و فریر را ارسال کردند و در مقابل آسیرها هونیر، مردی بلندقامت و خوشرو را به همراه میمیر، خردمندترین مرد در میان آسیرها را فرستادند.

اسلاید 5 :

سرزمین ها
آسگارد، اولین طبقه، زیستگاه آسیرها، که با پل بیفروست به جهانهای دیگر پیوند داشت
الفهایم، زیستگاه اِلفها
ونههایم، سرزمین ایزدان و ایزدبانوان نژاد ونیر
میدگارد، به (معنی) سرزمین میانه، سرزمین و اقامتگاه انسانها
یوتونهایم، زیستگاه یوتونها یا غولهای یخی، دشمنان آسیرها
سوارتالفهایم، جایگاه زندگی دووارفها که برخی مواقع به آنها اِلفهای تاریکی نیز میگویند
موسپلهایم، جهان آتش، سرزمین موسپل آتشین شمشیر که سورت فرمانروای آن بود
نیفلهایم، یکی از جهانهای زیرین، جهان برف و یخ و تاریکی
هلهایم، دوزخ نوردیک. سرزمین مردگان و همیشه سرما، گستره فرمانروایی هل

اسلاید 6 :

اسگارد
آسگارد (به زبان نروژی باستان: Ásgarðr) در اساطیر اسکاندیناوی، یکی از نه بخش جهان در کیهانشناسی نورس و اقامتگاه اِزیرها (یا به روایتی آسها) خدایان جنگاور اسکاندیناوی است. آسگارد که در میان نه بخش جهان بالاتر از دیگران و در آسمان جای دارد، با دیواری بلند از سنگهای بزرگ محافظت میشود. دیوار آسگارد توسط یکی از یوتونها به نام بلاست (یا هریمثورز) ساخته شد. اودین و همسرش فریگ فرمانروایان آسگارد به شمار میرفتند.
هم سطح با آسگارد، دو بخش دیگر از جهان به نامهای واناهایم و الفهایم نیز قرار گرفتهاند. تالاری به نام والهالا نیز در آسگارد ساخته شدهاست که در آن جنگجویان کشته شده (اینهریار)، در انتظار نبرد نهایی (راگناروک) به سر میبرند. سرزمین آسگارد و میدگارد، اقامتگاه انسانها بوسیلهٔ پل رنگینکمانبیفروست به یکدیگر متصل هستند.
در میان آسگارد دشت بزرگ ایداوول (یا ایدا) جای دارد که خدایان در این دشت در تالاری به نام گلادزهایم و ایزدبانوان در تالاری به نام وینگولف جمع شده و مورد موضوعات مهم به تصمیمگیری میپردازند.
خدایان همچنین هر روز بر سر چاه سرنوشت (اورداربرونر) که در زیر ریشهٔ ایگدرازیل در آسگارد است به گفتگو میپردازند.

اسلاید 7 :

الف هایم
الفهایم در اساطیر اسکاندیناوی، یکی از نه بخش جهان در کیهانشناسی نورس و سرزمین اِلفهااست. این سرزمین در بالاترین طبقه جهان نورس، در کنار آسگارد و واناهایم قرار دارد. فریر ایزد نژاد ونیرها، فرمانروای الفهایم و الفهای روشنایی به شمار میرفت. الفهایم، اِلفهای روشنایی و حتی اِلفهای تاریکی سرزمین سوارتالفهایم، هرگز در منابع و افسانههای ژرمن و نورس شرکت نداشتهاند و فقط نام آنها در حال عبور از چندین مکان ذکر شدهاست.[۱]
اِلفهای روشنایی موجودات زیبایی بودند و به عنوان فرشتگان نگهبان ایزد فریر به شمار میرفتند. آنها همچنین ایزدان جزئی طبیعت و باروری بودند و میتوانستند با دانشی که از قدرتهای جادویی داشتند به انسانها کمک، و یا مانع کار آنها شوند.[۲]

اسلاید 8 :

واناهایم
واناهایم به  در اساطیر اسکاندیناوی، یکی از نه بخش جهان در کیهانشناسی نورس و همانطور که از نامش پیداست سرزمین نژاد ونیرها، ایزدان و ایزدبانوان باروری، حاصلخیزی و خرد است. ونیرها استادان سحر و جادو نیز بودند و میتوانستند آینده را پیشگویی کنند. هیچکس به طور دقیق نمیداند این سرزمین کجا واقع شده و حتی چگونه به نظر میرسد، اما در برخی منابع، واناهایم در غرب آسگارد، بالاترین سطح جهان قرار دارد. این تنها سرنخی است که از «لوکاسنا» (یکی از اشعار ذکر شده در ادای شاعرانه)[۱] در دست میباشد که در آن گفته شده: وقتینیورد ایزد دریاها، پس از جنگ آسیر و ونیر به عنوان گروگان از سمت شرق به سوی آسگارد به راه افتاد، میتوان نتیجه گرفت واناهایم جایی در سمت غرب آسگارد واقع شدهاست.

اسلاید 9 :

میدگارد
میدگارد یا سرزمین میانه در اساطیر اسکاندیناوی، یکی از نه بخش جهان در کیهانشناسی نورس و سرزمین و اقامتگاه انسانها است. میدگارد تنها سرزمین قابل مشاهده در بین نه جهان بود. بر طبق افسانهها، میدگارد از به هم پیوستن اندام یمیر، اولین مخلوق اساطیر اسکاندیناوی پس از کشته شدنش توسط اودین و برادرانش به منظور محافظت از بشریت در مقابل غولها درست شدهاست. ایزدان با حمل پیکر عظیمالجثه او به داخل گینونگاگپ، زمین را از گوشت تن و صخرهها را از استخوانش پدید آوردند. آنها تخته سنگها و قلوه سنگها را از دندانها و استخوانپارههای تن او پدید آوردند، خونش را به دریاچهها و دریا، جمجمهاش را به آسمان فراز زمین بدل کردند و از چهار سو، چهار کوتوله (شمال، جنوب، شرق و غرب) در هر سمت گماردند تا جهان را نگه دارند. آنها گیاهان و درختان را از موی یمیر برآوردند و مغز او را بر آسمان پاشیدند تا ابرها را پدید آورد و در انتها از ابروهایش میدگارد، سرزمین انسانها را خلق کردند.

میدگارد یکی از جهانهای میانی در ایگدراسیل به شمار میرفت و در زیر آسگارد، اقامتگاه ایزدان جنگاور اسکاندیناوی قرار دارد و در نیمهراه از شمال مابین نیفلهایم، سرزمین یخ و در جنوب آن موسپلهایم، منطقه آتش قرار گرفته بود. میدگارد و آسگارد بوسیلهٔ پل رنگینکمان بیفروست به یکدیگر متصل هستند. میدگارد توسط اقیانوس عظیم صعبالعبوری احاطه شده بود. در داخل آبهای این اقیانوس ماری عظیمالجثه به نام یورمونگاند زندگی میکرد. این مار آنچنان رشد کرده و بزرگ شد، که دورتادور زمین را گرفت و سرش به دمش رسید.

اسلاید 10 :

یوتونهایم
یوتونهایم که همچنین با نام اوتگارد نیز شناخته میشود، در اساطیر اسکاندیناوی، یکی از نه بخش جهان در کیهانشناسی نورس و سرزمین یوتونها، غولهای یخی و سنگی است. یوتونهایم در بخش میانی کیهانشناسی نورسها قرار داشت و توسط کوههای مرتفع و جنگلهای انبوه از میدگارد، سرزمین انسانها جدا شده بود. این سرزمین در مناطقی پوشیده از برف و خارجیترین سواحل اقیانوسها قرار داشت. یوتونهایم و آسگارد اقامتگاه ایزدان، بوسیلهٔ رود ایوینگ که هرگز یخ نمیبست از یکدیگر جدا میشدند. چاه الهام و آگاهی میمیر نیز دریوتونهایم، زیر ریشههای درخت جهان ایگدراسیل واقع شدهاست

سرزمین یوتونهایم بیشتر شامل سنگ، بیابانها و پوشیده از جنگلهای انبوه است، و غولها غذای مورد نیاز خود را از ماهیهای رودخانه و حیوانات جنگل تأمین مینمودند چون زمین حاصلخیزی در یوتونهایم وجود نداشت. تمام این جهان از جسد اولین یوتون به نام یمیر، که توسط اودین و برادرانش کشته شده بود، به وجود آمده است. یوتونهایم توسط ثریم، پادشاه ترسناک غولان یخی فرمانروایی میشد. لوکی ایزد شرارت نیز زاده این سرزمین است، اما بعدها توسط آسیرها پذیرفته شده و در آسگارد ساکن شد. قلعه اوتگارد بسیار بزرگ بود به طوری که نوک آن به سختی قابل مشاهده بود و دور تا دور اقامتگاه غولان را پوشش داده بود. این قلعه توسط لوکی فرمانروایی میشد. قلعهٔ دیگر «گاستراپنیر» خانه ماده غولی به نام منگلاد بود.

اسلاید 11 :

سوارت آلفهایم
سوارتآلفهایم یکی از نه بخش جهان در کیهانشناسی نورس، سرزمین دووارفها که برخی مواقع به آنها اِلفهای تاریکی نیز میگویند، که از کرمهای خارج شده از گوشت یمیر بوجود آمدهاست اِلفهای . تاریکی از خورشید بیزار بودند در نتیجه قلمرو آنها در زیرزمین و لابهلای سنگها بود. آنها ظاهری زشت داشتند و برای انسانها موجبات دردسر بودند و به عنوان موجوداتی بسیار آزاردهنده توصیف شدهاند. به بیان سادهتر آنها چیزی جز دردسر نبودند. بسیاری از نورسها تصور میکردند اِلفهای تاریکی مسئول کابوسهایشان هستند. از دید شمالیها به این نوع اِلفها مادیان میگفتند. مادیانها بر روی سینهٔ فرد در حال خواب مینشستند و رویاهای بد را در گوش فرد زمزمه میکردند.

اسلاید 12 :

موسپلهایم یا موسپل
موسپلهایم یا موسپل یکی از نه بخش جهان در کیهانشناسی نورس، سرزمین غولان آتشی که در بخش جنوبی جهان واقع شدهاست. موسپلهایم منطقهای گرم و سوزان، پر از گدازه، شعلههای آتش، جرقه و دوده بود. این سرزمین در جهت مخالف جهان برف و یخ نیفلهایم قرار داشت که بدین سبب یخهای واقع در نیفلهایم توسط بادهای گرم سرزمین سوزان موسپلهایمبوجود آمده بود. یخها به ذوب شدن خود ادامه میدادند و از قطرات آنها اولین مخلوق زنده، یمیر پدید آمد.

اسلاید 13 :

نیفلهایم
نیفلهایم: Niflheimr) به معنی جهانی از مه)، در اساطیر اسکاندیناوی، یکی از نه بخش جهان در کیهانشناسی نورس که در دوردستترین مناطق شمالی گینونگاگپ از یخ و مه پوشیده شدهاست. نیفلهایم دارای نه رودخانهٔ یخی است و سردترین و تاریکترین سرزمین در جهان به شمار میرود. این سرزمین در زیر سومین ریشه ایگدراسیل و بر فراز چشمهای است که به هورگلمیر مشهور است و گفته شده یازده رودخانه به نامالیواگار از آن سرچشمه میگیرند، که توسط اژدهای بزرگ نیدهاگ محافظت میشوند. آب الیواگار از طریق دامنه کوهها به دشتهای گینونگاگپ جریان پیدا میکند که در آنجا منجمد و تبدیل به یخ میشوند، و همین مسئله دلیل سرمای بیش از حد در دشتهای شمالی است. هنگامی که ایگدراسیل، درخت جهان رشد کرده و سر به آسمان کشید، یکی از سه ریشه بزرگ خود را برای جذب آب چشمههای هورگلمیر در نیفلهایم قرار داد. یمیر که پدر تمام غولهای نژاد یخ به شمار میرفت، از ذوب شدن یخهای واقع در نیفلهایم بوجود آمده بود.

اسلاید 14 :

یوتون
بدر اساطیر اسکاندیناوی، غولهایی از نژاد ارواح طبیعت و دارای نیروهای مافوق انسانی بودند که در یوتونهایم، یکی از نه بخش جهان در کیهانشناسی نورس زندگی میکردند. یوتونهایم توسط کوههای مرتفع و جنگلهای انبود از میدگارد، سرزمین انسانها جدا شده بود. این غولها به چندین نوع مختلف تقسیم میشدند، اما غولهای یخی جزو رایجترین آنها به شمار میرفتند. پایتخت یوتونهایم، شهر اوتگارد نام داشت و به عنوان دژ غولهای یخی و همچنین خانه ایزد شرارتلوکی به شمار میرفت.
با کشته شدن یمیر، کل نژاد غولان یخی بهجز دو تن در خونش غوطهور گشتند و پس از آن نژاد جدیدی از غولان به وجود آمدند.

اسلاید 15 :

یمیر، اورگلمیر، بریمیر و بلاینین
یمیر، اورگلمیر، بریمیر و بلاینین در اساطیر اسکاندیناوی، نامهای موجود نخستینی هستند که از یک سم نخستین زاده شده و جد یوتوناست. یمیر پدر تمام غولهای نژاد یخ به شمار میرفت و خود از ذوب شدن یخهای واقع در نیفلهایم توسط بادهای گرم سرزمین سوزانموسپلهایم بوجود آمده بود. یخها به ذوب شدن خود ادامه میدادند و از قطرات آنها ماده گاو اودوملا پدید آمد. از چهار رود شیر که از پستان اودوملا جاری میشد، یمیر را خوراک میبخشید و خود گاو برای تغذیه، سنگهای نمک را میلیسید.

اودین و برادرانش که دل خوشی از یمیر و غولهایی که روز بروز به تعدادشان افزوده میشد، نداشتند تصمیم گرفتند او را بکشند. وقتی یمیر مرد، کل نژاد غولان یخی بهجز دو تن در خونش غوطهور گشتند. آنگاه اودین و برادرانش از بدن بیجان یمیر بهره گرفتند تا جهان را پدید آورند. آنها با حمل پیکر عظیمالجثه او به داخل گینونگاگپ، زمین را از گوشت تن و صخرهها را از استخوانش پدید آوردند. آنها تخته سنگها و قلوه سنگها را از دندانها و استخوانپارههای تن او پدید آوردند، خونش را به دریاچهها و دریا، جمجمهاش را به آسمان فراز زمین بدل کردند و از چهار سو، چهار کوتوله (شمال، جنوب، شرق و غرب) در هر سمت گماردند تا جهان را نگه دارند. آنها گیاهان و درختان را از موی یمیر برآوردند و مغز او را بر آسمان پاشیدند تا ابرها را پدید آورد و در انتها از ابروهایش میدگارد، سرزمین انسانها را خلق کردند
از یمیر در اِدای شاعرانه که در قرن سیزدهم تالیف شد، اِدای پروز که توسط اسنوری استرلسون در قرن سیزدهم نوشته شد و در اشعاراسکالد یاد شدهاست.

اسلاید 16 :

نورن
نورنها (Norns) در اساطیر اسکاندیناوی نیمه الهگان، یا فرشتگان سرنوشت هستند. این سه خواهر به نامهای اورد به معنی سرنوشت، ورداندی بایستگی و ضرورت و اسکولد زمان حال هم سرنوشت انسانها و هم سرنوشت خدایان و هم جریانهای طبیعی و دائمی کیهان را کنترل میکنند. آنها همچنین نگهبان چاه سرنوشت، اورداربرونر، در زیر یکی از ریشههای ایگدرازیل درآسگارد هستند.

وظیفه و ماموریت مهم دیگر نورنها مراقبت و رسیدگی به ایگدرازیل است. از آنجا که این درخت همواره در معرض خطر قرار دارد و در حال فساد است، نورنها با پاشیدن گل و آب چاه سرنوشت، سعی در توقف و یا حد اقل کند کردن این روند دارند.
در بعضی روایت ها، نورنها همچنین در امر وضع حمل و تولد نوزاد به مادر و فرزند کمک میکردند، و در بعضی موارد چنین تصور میشده که هر شخص، نورن مخصوص به خود را دارد.

اسلاید 17 :

دوارف
دوارفها در اساطیر ژرمنها، موجوداتیاند که در غارها و کوههای زمین زندگی میکنند و معمولا آهنگر و معدنچی و صنعتگر هستند. دوارفها همچنین معمولا کوتوله و زشت توصیف شدهاند که برخی دانشمندان معتقدند که شاید اینگونه توصیفات بعدها توسط نقاشیها در بین مردم القا شده باشد. آنها به خاطر ساختن صنایع دستی شهرت داشتند، به ویژه در فلزکاریهای ارزشمند و طلاکاری. آنها با قدرت جادویی خود میتوانستند اشیاء ارزشمندی بسازند. اغلب گنجینههای متلق به ایزدان، از جمله میولنیر، پتک ثور و حلقه جادویی اودین به دست دوارفها ساخته میشد.
درباره منشاء دورف در ادای منثور و ادای شاعرانه اختلاف است؛ در ادای منظوم آمده که دورف از خون کهن یمیر و استخوان بلاین بوجود آمده؛ حال آنکه ادای منثور میگوید آنها شبیه حشرههایی هستند که در گوشت موجود باستانی، ایمیر میلولیدند.

اسلاید 18 :

اینهریار
اینهریار Einherjar در اساطیر نورس پهلوانانی هستند که دلیرانه در میدانهای نبرد به خاک میافتند. این رزم آوران را والکیریها از میان کشتگان نبردها برمیگزینند و به والهالا، تالار ویژه اودین در آسگارد میبرند تا در آنجا خود را برای نبرد پایانی در روز راگناروک آماده کنند. به گفتاری دیگر این جنگجویان را اودین و فریا میان خود پخش میکنند.
اینهریار هر روز با بانگ خروسی به نام گولینکامبی، که معنی نامش «زرین شانه» است، از خواب برخاسته، خود را برای نبرد میپرورانند. آنها این کار را تا آنجا پی میگیرند که همگی یکدیگر را تکه تکه میکنند. اما شب هنگام به گونهای بسیار شگفت انگیز زخمهای آنها بهبود یافته و در کنار اودین به جشن و شادمانی میپردازند. خوراک و نوشیدنی این جشنها به شیوهای شگفت انگیز فراهم میشوند. خوراک آنها بدست آشپزی به نام الدریم نیر از گوشت گرازی به نام سیریم نیر که هر شب کشته شده و روز دیگر بار زنده میشود، در دیگی به نام آندریم نیر پخته میشود. نوشیدنی ویژهای به نام مید نیز از پستانهای بزی به نام هایدرون، که بر پشت بام والهالا زندگی میکند و از برگهای ایگدراسیل میخورد جاریست که به گسارش اینهریار و اودین میرسد.

در راگناروک، دلیرترین اینهریار سپاه اودین را برای نبرد با یوتونها گردآوری میکند و به همراه خدایان به نبردی که سرانجام آن از پیش گفته شده میتازند.
وایکینگها آویزهای تندیس مانند اینهریار را به نشان دلاوری و امید پیوستن به آنها با خود به همراه داشتند.

اسلاید 19 :

والکیری
والکیری به نروژی: valkyrja در اساطیر اسکاندیناوی ایزدبانوهای زیبایی هستند نادیدنی که در جنگها به نبرد میپردازند.
آنها در خدمت اودین، والاترین خدای نوردیکها، میباشند. اودین به جنگویان شجایی برای نبرد هنگام راگناروک نیاز داشت و والکیریها میدان جنگ را برای انتخاب دلیرترین کسانی که جان خود را از دست دادهاند جستجو میکردند. آنها این رزمآوران به ناماینهریار را به تالار ویژه اودین در والهالا اسکورت مینمودند تا در آنجا خود را برای نبرد پایانی در روز راگناروک آماده کنند. واژه والکیری درزبان نروژی باستان valkyrja به معنای برگزیننده کُشتگان است.
در هنر نوین والکیریها را گاه به سانِ رزمدختران (shieldmaidens) زیبای سوار بر اسب بالدار و مجهز به کلاهخود و نیزه مینگارند.

اسلاید 20 :

ایگدراسیل
ایگدراسیل یا یگدراسیل (Yggdrasil) درخت جهان در اساطیر اسکاندیناوی (نورس)، که شاخههای آن تکیهگاه مرکزی کیهان به شمار میرفت.درخت زبان گنجشکی که نُه عالم جهان وایکینگها بر آن قرار گرفتهاند و در اساطیر آنها جایی خاص دارد.

در اساطیر اسکاندیناوی، ایگدراسیل که به معنای «اسب آن یگانه هراسانگیز» است، و درخت جهانی نیز نامیده میشود، درخت زبان گنجشک عظیمی است که همه قسمتهای جهان (جهان اسطورهای اسکاندیناوی نُه بخش دارد) را به هم پیوند داده و حفاظت میکند. ایگدراسیل ریشههای متعدد و طولانی دارد که ما تنها از محل سه ریشه آن با خبریم:

یک ریشه در آسگارد است و در زیر آن چاه سرنوشت، اورداربرونر، قرار دارد که نورنها از آن مراقبت و نگهبانی میکنند.

دومین ریشه، به یوتونهایم میرسد که در چاه خرد، میمیزبرونر، نفوذ کرده بود، جایی که اودین در بازگشت از آن به خاطر نوشیدن آب، یکی از چشمهایش را در آنجا رها کرده بود.
و اما سومین ریشه شناخته شده ایگدراسیل، در نیفلهایم و بر فراز چاهی است که به هورگلمیر مشهور است و گفته شده که رودخانههای بسیاری از آن سرچشمه میگیرند.

در متن اصلی پاورپوینت به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر پاورپوینت آن را خریداری کنید