بخشی از پاورپوینت
اسلاید 2 :
بنام خداوند جان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین
ایـن مجموعه شامل نـکات ادبـی و دانش های زبانـی کتاب هفتم متوسطه است که به طور جامع و ساده گردآوری شده تا نیاز دانش آموزان عزیز را برطرف سازد
اسلاید 4 :
درس اول: دانش های زبانی و ادبی
نکته اول: جُمله
به کلمه یا مجموعه ای از کلمه ها می گویند که دارای معنی کامل باشد و پیامی را از گوینده به شنونده یا از نویسنده به خواننده برساند؛ مانند جمله ی زیر که پیامی را به طور کامل بیان می کند:
ایرانیان، خدماتِ بسیار شایانی به اسلام کرده اند.
نکته ها
1- مهمترین جزءِ جمله، فعل است؛ مانند «کرده اند» در جمله ی بالا که در آخر جمله آمده است.
2- گاهی یک کلمه به تنهایی، یک جمله به حساب می آید؛ مانند:
علی به خانه آمد و رفت.
جمله ی اول جمله ی آخر
جمله ی دوم، تنها از یک کلمه (فعل) تشکیل شده است.
اسلاید 5 :
3- در شمارش تعداد جمله با جمله هایی روبرو می شویم که بدون فعل هستند؛ یعنی فعل در آن جمله ها، حذف شده است؛ مانند:
مرد پرسید: خرگوش را کجا می بری؟ پاسخ داد: به شهر.
جمله ی اول جمله ی دوم جمله ی سوم جمله ی چهارم
فعل جمله ی چهارم، حذف شده است؛ یعنی در اصل چنین بوده: به شهر [می بَرم]
4- جمله از دو قسمت نهاد و گزاره تشکیل می شود؛ مانند:
آن ها برای دیدن شما آمده اند.
نهاد گزاره
برای این که جمله ها را بشناسیم و تشخیص دهیم که در هر بیت یا عبارتی چند جمله به کار رفته است، باید به موارد زیر توجّه داشته باشیم:
1- فعل های موجود در بیت یا عبارت، یک جمله به حساب می آیند.
2- فعل های حذف شده، جزءِ جمله ها محسوب می شوند.
3- شبه جمله ها (1- ندا و منادا 2- اصوات) یک جمله به حساب می آیند.
اسلاید 6 :
بهتر یاد بگیریم
بیت زیر از چند جمله، تشکیل شده است؟
ای کاش که جای آرمیدن بودی یا این ره دور را رسیدن بودی
پاسخ: از سه جمله تشکیل شده است:
ای کاش جمله ی اوّل (شبه جمله) / جای آرمیدن بودی جمله ی دوم (این جمله دارای فعل است) / این ره دور را رسیدن بودی / جمله ی سوم (فعل دارد)
فعل های محذوف
گاهی فعل در جمله به خاطر وزن شعر یا زیبایی آهنگ نثر حذف می شود و ما از طریق معنی کردن جمله، متوجّه حذف آن می شویم؛ مانند:
هنر، چشمه ی زاینده است و دولتِ پاینده. دو جمله
یعنی: دولت پاینده [است] که فعل در آن حذف شده است.
اسلاید 7 :
شبه جمله
1- ندا و منادا: به کلمه ای که مورد خطاب (ندا) قرار گیرد منادا می گویند مانند:
ای خدا! این وصل را هجران مکن.
نشانه ی ندا منادا
نکته ها
1- نشانه های ندا عبارت اند از: ای، یا، و «ا» در آخر منادا؛ مانند:
خدایا جهان پادشاهی تو راست ز ما خدمت آید خدایی تو راست
خدا
منادا و «ا» که بعد از مُنادا آمده است
نشانه ی ندا
2- گاهی نشانه ی ندا از جمله حذف می شود؛ مانند:
کاش روزی به کام خود برسید بچّه ها! آرزوی من این است!
بچّه ها
منادا است و نشانه ی ندا حذف شده است
[ای] بچّه ها!
توجّه: منادا یک جمله به حساب می آید.
اسلاید 8 :
3- اصوات (جمع صوت): گاهی برای حالت هایی مانند آرزو، اندوه و شادی از کلنه هایی مانند: ای کاش، افسوس، آفرین، درد، دریغ، دریغا، حیف، اَلا (= آگاه باش)، آوخ، آه و . استفاده می شود که معنای یک جمله ی کامل را بیان می کنند.
این کلمات، در ظاهر، یک جمله نیستند امّا معنای یک جمله ی کامل را بیان می کنند؛ به همین سبب، شبیه (شِبه) جمله هستند؛ مانند:
خوشا شیراز و وضعِ بی مثالش خداوندا، نگه دار از زوالش
خوشا
شبه جمله (اصوات) است.
نشسته ام در انتظار این سوارِ بی غُبار دریغ کز شبی چنین، سپیده سر نمی زند
دریغ (= افسوس)
شبه جمله (اصوات) است.
اسلاید 9 :
نکته ی دوم: تشخیص (شخصیّت بخشی)
نسبت دادن ویژگی ها و رفتار انسان به غیر انسان را، تشخیص می گوییم؛ یعنی باید در خیال، خود را به جای آن چیزی بگذاریم که می خواهیم درباره اش بنویسیم و به این ترتیب، شادی ها و غم ها، ترس ها و آرزوهایش را بیان کنیم؛ مانند:
زنگ تفریح را که زنجره زد بازهم در کلاس غوغا شد
در این بیت، زنجره مانند انسانی است که می تواند از زنگ تفریح را که عمل انسانی است، بزند.
مثال دیگر:
با زبان عقربک، می گفت عمر می روم بشنو صدای پای من
در این مثال، گفتن و صدای پا به عمر نسبت داده شد، یعنی به عمر ویژگی انسانی داده شد. پس در این بیت جان بخشی به اشیا وجود دارد.
اسلاید 10 :
نکته ی مهم
هرگاه بعد از نشانه ی ندای «ای» غیر انسان قرار گیرد، اغلب، آرایه ی تشخیص، به وجود می آید؛ مانند: «امشب ای ماه به دردِ دلِ من تسکینی» که در این مصراع، «ای ماه» آرایه ی تشخیص است، چون که «ماه» غیر انسان است و مورد خطاب قرار گرفت؛ یعنی ما با «ماه» در حال صحبت کردن هستیم.
توجّه
به آرایه ی تشخیص، آدم نمایی، جان بخشی به اشیای بی جان و شخصیّت بخشی هم می گویند.
اسلاید 11 :
درس دوم: دانش های زبانی و ادبی
نکته ی اوّل: جمله از جهت پیام و محتوا
1- جمله ی خبری: جمله ای است که از کاری، خبر می دهد؛ مانند:
او محبوب همه مسلمانان جهان و مایه ی افتخار ایران بود.
علامت نگارشی پایان جمله ی خبری «.» است.
2- جمله ی پرسشی: جمله ای که درباره ی یک عمل یا یک واقعیّت، سؤال می کند؛ مانند:
چه کسی با من حرف می زد؟
جمله ی پرسشی به دو صورت می آید:
الف) همراه با نشانه های پرسشی «آیا؟»، «چگونه؟»، «چرا؟»، «مگر؟»، «کدام؟»، «کدامین؟» و «هیچ؟»؛ مانند:
آیا غذا خورده ای؟
اسلاید 12 :
ب) بدون نشانه های پرسشی (پرسشی غیر مستقیم)؛ مانند:
غذا خورده ای؟
در این جمله ها، از طریق تغییر لحن و آهنگ، متوجّه می شویم که جمله، پرسشی است.
علامت نگارشی پایان جمله ی پرسشی «؟» است.
3- جمله ی امری: جمله ای که در آن مفهوم فرمان، دستور، خواهش، توصیه، نهی و بازداشتن وجود داشته باشد؛ مانند:
لطفاً سر جایتان بنشینید.
علامت نگارشی پایان جمله ی امری، «.» است.
اسلاید 13 :
بهتر یاد بگیریم
فعل امر دو ساخت دارد:
1- دوم شخص مفرد که بدون شناسه است؛ مانند: برو، بخوان، بنشین و .
گاهی که در شعر یا نثر، نشانه ی «ب» از اول فعل امر حذف می شود؛ مانند:
رو که در خانه ی خود بسته ایم
برو فعل امر
2- دوم شخص جمع؛ مانند، بروید، بخوانید، بنشینید و .
4- جمله ی عاطفی: جمله ای که یکی از عواطف انسان، مانند: آرزو، تأسف، تعجّب، امید، نفرین، دعا و . را بیان می کند؛ مانند:
پاینده باد ایران! (بیان دعا)
ای کاش به هدف برسیم! (بیان آرزو)
عجب روزگار دل انگیزی! (بیان تعجّب)
علامت نگارشی پایان جمله ی عاطفی، «!» است.
اسلاید 14 :
نکته ی دوم: تشبیه
مانند کردن چیزی است به چیز دیگر؛ مانند: «برگ درختانِ سبز در نظر هوشیار / آینه ی رازهاست».
در مثال بالا، برگ درختان سبز به آینه ی راز، تشبیه (مانند) شده است.
توجّه: هر تشبیه از چهار جزء تشکیل شده است:
الف) طرفِ اول (مُشبّه): کلمه ای است که آن را تشبیه می کنیم؛ مانند «برگ درختانِ سبز» در مثال بالا.
ب) طرف دوم (مُشَبَّه بِه): کلمه ای است که طرفِ اوّل را به آن تشبیه می کنیم؛ مانند: «آینه ی راز» در مثال بالا.
نکته: به طرفِ اوّل و طرف دوم، اجزای اصلی تشبیه می گویند که در جمله حذف نمی شوند.
ج) اَدات تشبیه: کلمه هایی هستند که طرف اوّل (مُشبّه) را به طرف دوم (مُشَبَّه بِه) پیوند می دهند.
اسلاید 15 :
د) وَجهِ شَبَه، ویژگی مشترک میان طرف اوّل و طرف دوم است. طرف دوم باید آن ویژگی را به حد کمال داشته باشد یا به داشتن آن معروف باشد.
به اَدات تشبیه و وَجه شبه، اجزای فرعیِ تشبیه می گویند، یعنی قابل حذف هستند.
به مثال زیر توجّه کنید:
پیراهنش مانند برف سفید است.
در مثال بالا تمام اجزای اصلی و فرعی تشبیه با هم به کار رفته اند:
پیراهنش طرف اوّل (مُشبّه)
مانند اَدات تشبیه
برف طرف دوم (مُشَبَّه بِه)
سفید وَجه شبه
اسلاید 16 :
نکته: گاهی، اَداتِ تشبیه و وَجه شبه، با هم حذف می شوند و طرف اوُل و طرف دوم با کسره (-ِ) به هم پیوند داده می شوند. اصطلاحاً به این تشبیه، اضافه ی تشبیهی می گویند؛ مانند:
همه از باران رحمت خداوند، بهره مند می شوند.
در مثال بالا، رحمت به باران مانند شده است که به «باران رحمت» اضافه ی
طرف اوّل طرف دوم
تشبیهی می گویند.
اسلاید 17 :
درس سوم: دانش های زبانی و ادبی
نکته ی اوّل: فعل
کلمه ای است که بر انجام گرفتن کاری یا وقوع حالتی یا نسبت دادن صفتی به صورت مثبت یا منفی، در یکی از سه زمان گذشته، حال یا آینده دلالت می کند؛ مانند:
جوان و نوجوان، چشمه ی جوشان نیرو و استعداد است.
در عبارت بالا، «است» فعل جمله است.
توجّه: به دو عبارت زیر توجه کنید.
الف) جوانان و نوجوانان ما اهل فکر کردن، دریافتن و تحلیل کردن
ب) جوانان و نوجوانان ما اهل فکر کردن، دریافتن و تحلیل کردن هستند.
در مثال «الف» معنی کامل نیست؛ یعنی عبارت از نظر معنی و مفهوم به جزءِ دیگری نیاز دارد که کامل شود. به آن جزء «فعل» می گویند که در مثال «ب» آمده و جمله را کامل کرده است. در مثال «ب»، «هستند»، فعل است.
اسلاید 18 :
نکته: فعل، مهمترین جزءِ جمله است و بخش اصلی معنای جمله و انتقال دهنده ی پیام می باشد.
اجزای تشکیل دهنده ی فعل
در هر ساختی از فعل، دو جزء وجود دارد:
الف) بُن: جزءِ ثابت و تغییر ناپذیری که در ساختِ فعل ها می آید و مفهوم و پیام اصلی فعل را در بر دارد.
توجّه: هر یک از فعل های فارسی دو بُن دارد: بُن ماضی و بُن مضارع که در درس های آینده به آن ها پرداخته می شود.
ب) شناسه: جزءِ تغییر پذیر فعل است که دلالت بر شخص و جمع و مفرد دارد. شناسه ها شش تا هستند که در ساخت های گوناگون فعل به کار می روند.
اسلاید 19 :
بهتر یاد بگیریم
پرسش: در فعل های زیر، بن و شناسه را پیدا کنید.
می پَرم – رفتید – خواهند دید
پاسخ: پَر بن مضارع و «-َ م» شناسه / رفت بن ماضی و «ید»
شناسه / دید بن ماضی و «-َ ند» شناسه (در فعل خواهند دید، دید فعل اصلی است و به عنوان بُن، انتخاب شده است.)
نکته ی دوم: زبان و ادبیّات
به این دو جمله توجه کنید:
الف) پیامبر (ص) دشنام نمی داد.
ب) پیامبر (ص) زبانش را به دشنام نمی آلود.
الف) دندان های ایشان سفید بود.
ب) دندان های ایشان چون دانه های مروارید می درخشید.
اسلاید 20 :
در جمله های «الف» و «ب» پیام یکسانی به کار رفته است امّا جمله ی «ب» زیباتر و دل پذیر تر است.
علّت زیبایی جمله ی دوم به کارگیری آرایه های ادبی (تشبیه، کنایه، تضاد و .) است. به جمله های «ب»، جمله های ادبی (ادبیّات) می گویند.
هرگاه بخواهیم مقصود خود را بیان کنیم، از «زبان» استفاده می کنیم (مانند جمله های «الف») اما وقتی بخواهیم همان مقصود و منظور را زیباتر و تأثیرگذارتر بگوییم، از ادبیّات بهره می گیریم.