بخشی از پاورپوینت

اسلاید 1 :

بسم الله الرحمن الرحیم
روش شناسی ترجمه قرآن
(بخش دوم)
معادل یابی واژگان و متشابهات لفظی(در حوزه ترجمه)
و
بررسی نمونه هایی ازلغزش ها در ترجمه های معاصر

اسلاید 2 :

واژگان متشابه لفظی
(ادوات مشترک= إن،مَن،لولا،ما و.)
در
ترجمه های قرآن

اسلاید 3 :

"إن" ازادوات مشترک (شرط،نفی، مخففه) وترجمه آن
*اگرجواب بالام مفتوحه(فارقه)باشد،مخففه است
هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي‏ ضَلالٍ مُبينٍ (الجمعة/2؛ ر.ک:ال عمران آيه 164)
و إِنْ كُنّا عَنْ دِرَاسَتِهِمْ لَغافِلينَ(انعام / 156 )
..وَ إِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ.(بقره / 143 )
. وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسينَ (روم/49)
. وَ إِنْ كانُوا لَيَقُولُونَ .(صافات/167)
*اگرجواب بدون لام مفتوحه(فارقه)باشد،شرطیه است ودرساختارهایی نافیه است
. قُلْ هَاتُوْا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادَقينِ(بقره / 111 )
. إِنَّ فى ذَلِكَ لَايَةً إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ (بقره / 248 )
*درآیات قرآن، معادل هرچند واگرچه،"ولو" است ونه "إن"
وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كان ذَا قُرْبَى (انعام / 152 )
قُلْ لَا يَسْتَوىِ الْخَبِيثُ وَ الطَّيِّبُ وَلَوْ اَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ. (مائده / 100)

اسلاید 4 :

"إن" ازادوات مشترک (شرط،نفی، مخففه) وترجمه آن
«وقد مکروا مکرهم وعند الله مکرهم وإن کان مکرهم لتزول منه الجبال». ابراهيم/46
برخی از مترجمان «إن» را «وصلیه» یا «مخفّفه از مثقله» گرفته‏اند،در حالی که «إن» در اینجا نافیه است و ترجمه صحیح آن این است :«هرگز حیله آنان بدان پایه نبود که کوه‏ها از جای کنده شود»
*دلیل: جمله «لتزول» با کسر لام خوانده می‏شود أی لأن تزول، مانند: «وما کان اللهُ لِیطلعکم علی الغیب» و اگر «إن» مخفف از إن مثقله و یا وصلیه بود باید جمله «لَتزول» با فتحه تلاوت شود، و قرائت معروف، با کسر«لام» است.(ر.ک:نقد سبحانی برترجمه طاهری)
**برخی مترجمان "أن"را وصلیه(هرچند،اگرچه،با آنکه)،معنا کرده اند:
و به يقين آنان نيرنگ خود را به كار بردند، و [جزاى‏] مكرشان با خداست، هر چند از مكرشان كوه‏ها از جاى كنده مى‏شد. (مکارم)
و بى‏ترديد آنها مكرهاى خود را (عليه پيامبران ما) پياده كردند با آنكه مكرشان (.) در نزد خداوند است هر چند مكرشان به شدتى بود كه از آن كوه‏ها از جاى بركنده مى‏شد.(مشکینی)

اسلاید 5 :

*ادامه."إن" ازادوات مشترک (شرط،نفی، مخففه) وترجمه آن
****برخی مترجمان "أن"را به درستی"نفی"،معنا کرده اند:
و هر آئينه بدسگاليدند بدسگالى خويش را و نزديك خدا است علم بدسگالى ايشان و نيست بد سگالى ايشان بدان مثابه كه از جاى روند بسبب آن كوهها (دهلوی)
و بى‏گمان نيرنگ خود را به كار بردند و نيرنگشان نزد خداوند (آشكار) است و نه آنست نيرنگشان كه بدان كوه‏ها از ميان برود.(گرمارودی)
آنها دسيسه خود را به كار بردند، در حالى كه [كارآيى‏] دسيسه آنان در اختيار خداست؛ و دسيسه آنان چنان نبود كه كوه‏ها بدان از جاى كنده شود.(طاهری)

اسلاید 6 :

*ادامه."إن" ازادوات مشترک (شرط،نفی، مخففه) وترجمه آن
*قَالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِیا«مریم/18»
***مريم گفت: از تو به خداى رحمان پناه مى‏برم، كه پرهيزگارباشى.(آیتی)
*************
او (سخت ترسید و) گفت: «من از شر تو، به خدای رحمان پناه میبرم اگر پرهیزگاری!.مکارم
مريم دهشت‏زده گفت: من از تو به خداوند رحمان پناه مى‏برم اگر پرهيزگار باشى.صفوی
(مريم) گفت:» من از (شرِّ) تو، به (خداى) گسترده‏مهر پناه مى‏برم، اگر خودنگهدارى، (پس از عذاب خدا بترس!) رضایی
مريم گفت: همانا من از تو به خداى رحمان پناه مى‏برم اگرپرهيزگارى.مشکینی
مريم گفت: من از شر تو بر خداى رحمان پناه ميبرم، اگر خداترس و پرهيزكارى (از اينجا دور شو).كاويانپور
(مريم) گفت: من از تو، به (خداوند) بخشنده پناه مى‏برم؛ اگر پرهيزگارى (از من دور شو).گرمارودی

اسلاید 7 :

قَالُوا مَنْ فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِینَ«انبیاء/59»
قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى یذْكُرُهُمْ یقَالُ لَهُ إِبْرَاهِیمُ«60»
*من استفهام است ونه شرط.اگر شرط بود باید جواب با فاء رابط می آمد.وآیه بعدی قرینه ای بر پرسشی بودن آیه دارد
(هنگامی که منظره بتها را دیدند،) گفتند: «هر کس با خدایان ما چنین کرده، قطعا از ستمگران است (و باید کیفر سخت ببیند)!

(بت پرستان پس از اينكه متوجه شدند) گفتند: هر كه با خدايان ما چنين كرده، قطعا از ستمكاران بوده است. 

[چون بازآمدند] گفتند: هركه با معبودان ما چنين كرده، ستمگر [بزرگى‏] است.

***ترجمه صحیح: گفتند: چه كسى اين (توهين بزرگ) را به خدايان ما كرده؟ بى‏شك او از ستمكاران است.مشکینی
[چون بازگشتند،] گفتند: چه كسى با معبودان ما چنين كرده است؟ قطعا او از ستمكاران است.مرکز فرهنگ

اسلاید 8 :

*مفهوم شناسی واژه"سیما" درترجمه های قرآن
?سیما در قرآن 6 بار بکار رفته است،وطبق دیدگاه اصحاب لغت،به معنای. اثر،علامت ونشانه است که شخص یا شیئ بدان شناخته می شود،خواه در چهره باشد یاغیر چهره.
?امابرخی مترجمان قرآن ،آن راطبق معنای فارسی،چهره،صورت ورخسار معنا کرده اند که معنای دقیقی نیست وبرخلاف نظر اهل زبان است.
?اگر سیما،چهره معنا شود،وجه که جمع آن وجوه است نیز چهره وصورت است،پس آیه 29 سوره مبارکه فتح چگونه ترجمه خواهدشد؟
?"مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ."
محمّد (ص) پيامبر خداست؛ و كسانى كه با اويند، بر كافران، سختگير [و] با همديگر مهربانند. آنان را در ركوع و سجود مى‏بينى. فضل و خشنودى خدا را خواستارند. علامتِ [مشخّصه‏] آنان بر اثر سجود در چهره‏هايشان است‏(فولادوند)

اسلاید 9 :

*مفهوم شناسی واژه"سیما" درترجمه های قرآن
البقرة : 273 لِلْفُقَراءِ الَّذينَ أُحْصِرُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ لا يَسْتَطيعُونَ ضَرْباً فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسيماهُمْ لا يَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَليمٌ
الأعراف : 46 وَ بَيْنَهُما حِجابٌ وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسيماهُمْ وَ نادَوْا أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوها وَ هُمْ يَطْمَعُونَ
الأعراف : 48 وَ نادى‏ أَصْحابُ الْأَعْرافِ رِجالاً يَعْرِفُونَهُمْ بِسيماهُمْ قالُوا ما أَغْنى‏ عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَ ما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ
الفتح : 29 مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سيماهُمْ في‏ وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُود.
الرحمن : 41 يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسيماهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّواصي‏ وَ الْأَقْدامِ
محمد : 30 وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَيْناكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسيماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ في‏ لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمالَكُمْ
**دراعراف/48=آیتی-انصاریان-پاینده-صفوی= نشانه
الهی قمشه ای- صادقی تهرانی-خرم دل-مکارم- معزی-کاویانپور- فولادوند-طاهری= سیما یا چهره یا صورت و دهلوی: قیافه

اسلاید 10 :

* أَمانِيَّ و أُمْنِيَّة دردو آیه،به معنای قرائت وتلاوت:
البقرة : 78 وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لا يَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلاَّ أَمانِيَّ .(الا تلاوة مجردة عن المعنی،ر.ک:مفردات راغب، ص 780)
الحج/52 وَما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلاَّ إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ في أُمْنِيَّتِهِ .»(اذا قرأ الکتاب، القی فی قرائته).
*تمنّی الکتاب: قرأه(معجم مقاییس اللغة ص 277).
*امانیّ در سایر آیات به معنای آرزوو آمال
الحديد : 14 .‏ وَ لكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ..
 البقرة/111وَ قالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَنْ كانَ هُوداً أَوْ نَصارى‏ تِلْكَ أَمانِيُّهُمْ.
النساء/123 لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ وَ لا أَمانِيِّ أَهْلِ الْكِتابِ .
مشترک لفظی امانیّ و ترجمه های معاصر قرآن کریم
"امانیّ" جمه مکسر ومفرد آن أُمْنِيَّة از ریشه "منی" که اصل آن، برآورد واندازه تعیین کردن است وبا مشتقاتش 21 بار در10 سوره و 18 آیه در قالب اسم، فعل باب تفعّل ، إفعال وثلاثی مجرد به کاررفته است، واژه أَمانِيّ به دومعنای آرزوها ، تلاوت وقرائت کتاب به کار رفته است.

اسلاید 11 :


*نگاهي به برخي ترجمه هادر حج/52
«وَما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلاَّ إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ في أُمْنِيَّتِهِ .»
**ترجمه های نادرست:
انصاریان-برزی- صادقی تهرانی-رضایی-طاهری-فارسی-گرمارودی-معزی-مکارم-دهلوی
و (ما) پيش از تو هيچ رسول و فرستاده‏ى برجسته‏اى را نفرستاديم جز اينكه هر گاه آرزو (ى هدايت مكلفان را) مى‏كرد، شيطان در آرزويش القا (ى شبهه) مى‏نمود.(صادقی تهرانی)
و پيش از تو هيچ فرستاده و پيامبرى نفرستاديم، جز اينكه هر گاه آرزو مى‏كرد (و طرحى مى‏ريخت)، شيطان در آرزو (و طرح‏ها) يش (شبهه) مى‏افكند.(رضایی)
و نفرستاديم پيش از تو فرستاده‏اى و نه پيمبرى مگر هر گاه آرزو مى‏كرد مى‏افكند شيطان در آرزوى او.(معزی)
هيچ پيامبرى را پيش از تو نفرستاديم مگر اينكه هر گاه آرزو مى‏كرد (و طرحى براى پيشبرد اهداف الهى خود مى‏ريخت)، شيطان القائاتى در آن مى‏كرد.(مکارم)
**ترجمه های درست:
فولاوند-الهی- ایتی-پاینده-بروجردی-پورجوادی-کاویانپور-مشکینی-خرمدل-شعرانی
و پيش از تو [نيز] هيچ رسول و پيامبرى را نفرستاديم جز اينكه هر گاه چيزى تلاوت مى‏نمود، شيطان در تلاوتش القاى [شبهه‏] مى‏كرد.(فولادوند)

اسلاید 12 :


*نگاهي به برخي ترجمه هادر بقره/78
«البقرة : 78 وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لا يَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلاَّ أَمانِيَّ .(الا تلاوة مجردة عن المعنی،ر.ک:مفردات راغب)
**اکثر مترجمان" امانی" را در این آیه "آرزوها، خیال های باطل و مفاهیم مشابه ترجمه کرده اند.
**اما برخی مترجمان به این نکته واژگانی و ترجمه درست ، اهتمام داشته اند:
(کاویانپور-پاینده-آیتی):
بعضى از آنها (يهوديان) بى‏سوادند و از تورات اطلاعى ندارند جز در حد تلاوت لفظى و گمان مى‏برند كه بخواستهاى خود خواهند رسيد(کاویانپور)
بعضى يهودان بيسوادانند كه از تورات جز قرائت‏ها ندانند و جز پندارگران نباشند.(پاینده)
برخى از ايشان بيسوادانى هستند كه نمى‏دانند در آن كتاب چيست، جز سخنانى كه شنيده‏اند و مى‏خوانند. اينان تنها پايبند گمان خويشند.(آیتی)
*صفوی با اندکی توضیح، تلاش در رساندن معنای مطلوب، داشته است:
چگونه اميد مى‏بريد كه يهوديان ايمان بياورند؟ در حالى‏كه برخى از آنان بى‏سوادانى هستند كه از كتاب آسمانى جز دروغ‏هايى كه تحريف‏گرانشان بافته‏اند، نمى‏دانند. آنان [معارف كتاب آسمانى را نمى‏دانند و] تنها گمان‏پردازى مى‏كنند.(صفوی)

اسلاید 13 :

*عفو: چشم پوشی و نادیده انگاشتن(بخشش)
الحج : 60 .إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ
نور/22 ..وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ 

شوری/25 وَ هُوَ الَّذي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ .

الشورى : 30 وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثيرٍ 

المجادلة : 2 .. وَ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ 

التغابن : 14 ..وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ 

الأعراف : 199 خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلينَ
وسایر آیات..
*عفو: زیادت وفزونی الأعراف : 95 ثُمَّ بَدَّلْنا مَكانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَ قالُوا قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ .(حتی کثروا)

البقرة : 219 ..وَ يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ.= الزیادة من المال
مشترک لفظی عفو در ترجمه ها
عفو، 35باردر11سوره و31آیه بکاررفته، در دومورد معنای زیادت دارد

اسلاید 14 :


*نگاهي به برخي ترجمه هادر اعراف/59
« ثُمَّ بَدَّلْنا مَكانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَ قالُوا قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ»
**اکثر مترجمان " حَتَّى عَفَوْا " را زیادت، فزونی، انبوه شدن و کثرت(در مال، فرزند و نعمت)،معناکرده اند، اما برخی مترجمان،معانی دیگری به شرح زیرآورده اند:

سپس تبديل كرديم به جاى بدى نيكى را تا برآسودند و گفتند همانا رسيده است به پدران ما رنج و سختى پس گرفتيمشان ناگهان حالى كه نمى‏دانستند (معزی)

سپس آن سختى‏ها را بآسايش و خوشى مبدل كرديم تا بكلى خود را فراموش كرده و گفتند آن رنج و محنت‏ها به پدران ما رسيد، ما هم ناگهان آنان را بكيفر اعمالشان عقاب كرديم در حالى كه از توجه بآن عقاب غافل بودند(بروجردی)

سپس آن سختى‏ها را به آسايش و خوشى مبدّل كرديم تا به كلى حال خود را فراموش كرده و گفتند: آن رنج و خوشيها به پدران ما نيز رسيد .(الهی قمشه ای)

اسلاید 15 :


*نگاهي به برخي ترجمه هادر بقره/219
«..وَ يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ..» = الزیادة من المال
**اکثر مترجمان " عفو" را زیادت و فزونی(از مال)، ترجمه کرده اند، اما برخی مترجمان"عفو"را میسور؛ حد اعتدال؛ بخشش نیز معنا کرده اند:
و از تو مى‏پرسند كه چه چيز انفاق كنند؟ بگو: آنچه ميسور است.(مشکینی)
از تو ميپرسند: چه انفاق كنند؟ بگو: هرچه باشد، .(پاینده)
****
و [نيز] از تو مى‏پرسند چه چيز انفاق كنند، بگو: [در انفاق‏] ميانه‏روى [شايسته است‏]. ..(طاهری)
و از تو مى‏پرسند كه چه‏چيزى انفاق كنند؟ بگو: در انفاق ميانه‏رو باشيد، نه بخل ورزيد و نه همه اموالتان را ببخشيد. .(صفوی)
***
«و از تو مى‏پرسند:» چه چيزى [در راه خدا] مصرف كنند؟ «بگو:» بخشش (متعادل، يا از مازاد مال يا از بهترين قسمت آن.) .(رضایی)
و از تو مى‏پرسند كه چه انفاق كنند؟ بگو، عفو و بخشش. ..(کاویانپور)
و از تو مى‏پرسند: «چه چيزى انفاق كنند؟» بگو: «عفو [: بخشش‏] را.».(صادقی تهرانی)

اسلاید 16 :


*نگاهي به مفهوم " عفو" در منابع لغت
(ترك كردن وچشم پوشی،زیادت)
. و قال أهل اللغة كلُّهم: يقال من الشّعر عَفَوْته‏ و عَفيْته‏، مثل قلوته و قليته، و عفا فهو عافٍ‏، و ذلك إذا تركتَه حتى يكثُر و يَطُول. قال اللَّه تعالى: حَتَّى‏ عَفَوْا، أى نَمَوْا و كثُرُوا. . (ر.ک: معجم مقاييس اللغة    ج‏4ص ص56)    
قوله تعالى: حَتَّى‏ عَفَوْا [7/ 95] أي كثروا عددا في أنفسهم و أموالهم، يقال:" عَفَا النبات" إذا كثر وَ قالُوا قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ يريد بطرتهم النعمة فقالوا: هذه عادة الدهر تعاقب في الناس بين الضراء و السراء و قَدْ مَسَّ آباءَنَا نحو ذلك، فلم ينتقلوا عما كانوا عليه. قوله تعالى: خُذِ الْعَفْوَ [7/ 199] أي الميسور من أخلاق الناس و لا تستقص عليهم. قوله تعالى: وَ يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلِ‏ الْعَفْوَ [2/ 219]
رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ (ع):" الْعَفْوُ هُوَ الْوَسَطُ مِنْ غَيْرِ إِسْرَافٍ وَ لَا إِقْتَارٍ".وَ عَنِ الْبَاقِرِ (ع):" مَا فَضَلَ عَنْ قُوتِ السَّنَةِ" قَالَ:" وَ نُسِخَ ذَلِكَ بِآيَةِ الزَّكَاةِ".وَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ‏:" مَا فَضَلَ عَنِ الْأَهْلِ‏ وَ الْعِيَالِ".( ر.ک: مجمع البحرين    ج‏1 ص  299)

اسلاید 17 :

*واژگان متشابه لفظی
و
ترجمه های قرآن
لبس
صد
ذنب

اسلاید 18 :

لبَس-یلبِس لَبساً: شبهه ودرآمیختن

*وَ لَوْ جَعَلْناهُ مَلَكاً لَجَعَلْناهُ رَجُلاً وَ لَلَبَسْنا عَلَيْهِمْ ما يَلْبِسُونَ (الانعام/9)
*وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (بقره/42)
ونیز ر.ک: ال عمران/71؛ انعام/65 و 28و 137
لبِس یلبَس لُبساً: پوشیدن وبرتن کردن

*..وَ تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَها.(14نحل/)
*.يُحَلَّوْنَ فيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ يَلْبَسُونَ ثِياباً خُضْراً .. (کهف/31)
*..وَ تَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَها .(فاطر/12)
*يَلْبَسُونَ مِنْ سُندُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَقابِلينَ (دخان/53)
متشابه لفظی لبس(23 بار در 13سوره و20آیه)
* لبَس-یلبِس: شبهه ودرآمیختن ؛ لبِس یلبَس: پوشیدن وبرتن کردن

اسلاید 19 :

*نکات واژگانی "لبس"= 23 بار در 13 سوره و20 آیه با ساختاری فعل و اسم به کار رفته است.
* لبَس-یلبِس: شبهه ودرآمیختن ؛ لبِس یلبَس: پوشیدن وبرتن کردن)
*نگاهی به ترجمه:«وَ لَوْ جَعَلْناهُ مَلَكاً لَجَعَلْناهُ رَجُلاً وَ لَلَبَسْنا عَلَيْهِمْ ما يَلْبِسُونَ» (الانعام/9)
اکثر مترجمان" لَلَبَسْنا عَلَيْهِمْ ما يَلْبِسُونَ "را مشتبه نمودن معنا کرده اند وترجمه مطلوب است،(مکارم، فولادوند،مشکینی،دهلوی و..):
و اگر او را فرشته‏اى قرار مى‏داديم، حتماً وى را بصورت انسانى درمى‏آورديم؛ (باز به پندار آنان،) كار را بر آنها مشتبه مى‏ساختيم؛ همان طور كه آنها كار را بر ديگران مشتبه مى‏سازند(مکارم)
و اگر او را فرشته‏اى قرار مى‏داديم، حتماً وى را [به صورت‏] مردى در مى‏آورديم، و امر را هم چنان بر آنان مشتبه مى‏ساختيم‏(فولادوند)
و اگر او را فرشته‏اى قرار مى‏داديم (.) حتما او را (.) به صورت مردى درمى‏آورديم و (.) بر آنها مشتبه مى‏كرديم ..(مشکینی)
و اگر مى‏كرديم آن فرستاده را فرشته لازم مى‏شد كه كنيمش مردى يعنى شكل مردى و هر آئينه مشتبه مى‏كرديم بر ايشان آنچه الحال اشتباه مى‏كنند (دهلوی)

اسلاید 20 :

*نکات واژگانی "لبس"= 23 بار در 13 سوره و20 آیه با ساختاری فعل و اسم به کار رفته است.
* لبَس-یلبِس: شبهه ودرآمیختن ؛ لبِس یلبَس: پوشیدن وبرتن کردن)
**ادامه.*نگاهی به ترجمه:
«وَ لَوْ جَعَلْناهُ مَلَكاً لَجَعَلْناهُ رَجُلاً وَ لَلَبَسْنا عَلَيْهِمْ ما يَلْبِسُونَ» (الانعام/9)

*اما برخی مترجمان(معزی،کاویانپور، طاهری)،پوشاندن ، معنا کرده اند که ترجمه مطلوبی نیست:
و اگر مى‏گردانيديمش فرشته‏اى همانا مى‏گردانيديمش مردى و همى پوشانيديم بر او آنچه را مى‏پوشند (معزی)
و اگر او را فرشته‏اى قرار مى‏داديم (كه وظايف پيامبرى را به عهده بگيرد) باز مى‏بايستى او را بصورت انسانى در ميآورديم و از آنچه مى‏پوشند، به او مى‏پوشانديم. (کاویانپور)
اگر آن [فرستاده‏] را فرشته‏اى قرار مى‏داديم، قطعاً او را هم به صورت بشرى در مى‏آورديم و آنچه را [اكنون‏] پوشيده مى‏دارند، بر آنان پوشيده مى‏داشتيم.(طاهری)

در متن اصلی پاورپوینت به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر پاورپوینت آن را خریداری کنید