بخشی از مقاله
بمب شیمیایی
مقدمه
بمب شیمیایی ابزارها یا موادی شیمیایی هستند که به وسیله آنها مثلاً با انفجاربمبی که حاوی مواد سمی و یا شیمیایی هستند انسانها و یا سربازان دشمن را هدف قرار میدهند که به آن مواد آلوده میشوند و به انواع بیماریها و یا بیماریهای مخصوص به همان مواد دچار میشوند.
اسلحه شیمیایی به آن دسته از جنگافزارها گفته میشود که در آنها یک یا چند ماده شیمیایی برای کشتن و یا ناتوان کردن انسانها به کار میرود. ماده شیمیایی را در مخزنهایی کوچک یا بزرگ انبار میکنند که بهوسیله انسان یا وسیلهای موتوری حمل میشود و پس از شلیک و انفجار ماده شیمیایی را میپراکند. با راکت یا هواپیما هم آن مخزنها را پرتاب
میکنند. نخستین بار در جنگ جهانی اول این جنگافزار به کار برده شده است. در جنگ جهانی دوم کاربرد چندانی نیافته است اما در جنگ ویتنام نیروهای آمریکایی آن را بسیار گسترده به کار میبردهاند که بمبهای ناپالم معروفترین آنها بوده است. جنگافزارهای شیمیایی را میتوان به جنگافزارهای دارای سمهای چشمی، بینی و دهانی، ریهای و یا پوستی تقسیم کرد، بسته به آن که به کدامیک از اندامها تأثیر میگذارد. برخی از گونههای عصبی آن کشنده است و بسیار زود انسانها را از پا در میآورد، برخی دیگر تنها برای مدتی کوتاه یا بلند ناتوان میسازد. برخی از گونههای آن اگرچه کشنده نیست اما ناتوانیهای جسمی ماندگار پدید میآورد و زندگانی را بسیار سخت میکند. گونههایی از آن در
افزارهای پلیس ضد شورش هم به کار برده شده است و اعتراضهای گستردهای به دنبال آورده است. جنگافزارهای شیمیایی مانند بمبهای اتمی و میکروبی در رده سلاح کشتار
جمعی ردهبندی میشود و کوشش نیروهای ضد جنگ و صلحخواه و سازمانهای مدنی و شهروندی همواره برای ممنوع ساختن آنها بوده است. ۱۳۷ دولت در سال ۱۹۹۳ پیمانی را امضا کردند که تکامل، تولید و انبار کردن جنگافزارهای شیمیایی را ممنوع میکرد و از دولتها میخواست در یک دوره ده ساله، یعنی تا سال ۲۰۰۳، همه جنگافزارهای شیمیایی انبار شده را نابود سازند. گفتنی است که حکومت صدام در جنگ عراق و ایران اینگونه جنگافزار برای کشتار جمعی را نه تنها در آوردگاهها برای کشتن سربازان بلکه در روستاها و شهرها نیز به کار میگرفت و هنوز هم هستند زنان و مردان هممیهن ما که از ناتوانی برآمده از آن رنجها میبرند. امروزه انتشار دستورهای ساخت و انبار کردن جنگافزارهای شیمیایی کاری جنایتکارانه است و انساندوستان نگران دستیابی تروریستها و آدمکشان به چنان جنگافزارها هستند.
عوارض و خطراط پسماند شیمیایی و . . . .
احتمالا شما هم درباره زباله های شیمیایی یا پسماندهای ناشی از یک واکنش شیمیایی چیزهایی شنیده اید.
خود فلز اورانیوم مقداری پرتوزایی طبیعی دارد. این مقدار بسیار اندک بوده و تشعشعات و پرتوهایی که از آن خارج می شوند ، در حد خطرناکی نیست. تنها در صورت تماس مداوم است که ممکن است اثرات ناخوشایند و بیماری ببار آورد.
اما همین فلز اورانیوم پس از آنکه مورد شکافت اتمی قرار گرفت تبدیل به مواد دیگری میشود که برخی از آنها به شدت پرتوزا هستند. خواه این شکافت در رآکتور اتمی انجام شود ، خواه در بمب اتم و خواه در آزمایشگاه. این مواد که عناصری چون رادیوم و کریپتون در آن به مقدار فراوان وجود دارند بسیار بسیار فعال و پرتو زا هستند. حتی لمس آنها برای چند ثانیه میتواند عوارض مرگباری به بار آورد.
دانشمندان و تکنسین های نیروگاه اتمی برای خارج کردن میله های سوختی از درون رآکتور و قراردادن آنها در محفظه های بسیار محکم و غیر قابل نفوذ ار ربات و دوربین مدار بسته استفاده می کنند. این میله های سوختی پس از مرحله سرد شدن (که ممکن است تا چند روز طول بکشد) به دقت در بسته های محکم و نفوذ ناپذیر قرار گرفته و سپس وارد یک کانتینر فولادی بسیار ضخیم و ضد زنگ و ضد ضربه میشوند.
دفن این زباله ها که تا هزاران سال به شدت پرتو زا و کشنده هستند تابع مقررات بسیار سخت و بسیار پیچیده ای است. آنها عموما به صورت ذرات ریز در آمده و با شیشه مذاب مخلوط میشوند. سپس در یک بشکه قطور فولادی بسته بندی شده و آنها نیز به نوبه خود در لایه های ضد پوسیدگی و ضد نفوذ قرار می گیرند. حمل این مواد با اسکورت های ویژه امنیتی پلیس و حتی ارتش همراه است. زیرا چنانچه این مواد بدست تروریسها بیفتد میتواند فاجعه به بار آورد و حتی زندگی روی کره زمین را مختل کند. کافی است یکی از این بسته ها پوسیده شده و وارد طبیعت گردد. ممکن است آبزیان را آلوده نماید. نه ببخشید ممکن نیست ؛ بلکه حتما چنین می کند. در نتیجه پرندگان و در مرحله بعد گوشتخواران را نیز آلوده می کند. مرحله بعد آب های کره زمین است و در نتیجه نابودی.
بسته های ضایعات اتمی ، سپس در لایه های عمیق زمین همچون گنبدهای نمکی که تا قرنها تغییر نمیکنند انباشه میشوند. در بسیاری از کشورها به واسطه همین پسماندهای اتمی گروههای طرفدار محیط زیست با تاسیس نیروگاههای اتمی مخالفت می کنند.
اگر یک دولت افراطی و یا یک گروه تروریستی بخشی از این مواد آلوده کننده و پرتوزا را به صورت بمب منفجر نماید می تواند باعث مرگ و میر گسترده و اختلال در زندگی همه مردم جهان شود.
عراق و ایران امروز وش.م.ر
اشاره: با شروع جنگ تحميلي (31 شهريور 1359) و حملات گسترده صدام به مناطق مرزي و جنوب و غرب ايران، مقاومت مردم و نيروهاي رزمنده مانع پيش روي نيروهاي عراقي شد. رژيم بعث عراق براي در هم شكستن مقاومت مردم و نيروهاي رزمنده از سلاحهاي نوين و ممنوعه استفاده كرد. با شدت گرفتن كاربرد سلاحهاي شيميايي از سوي رژيم بعث عراق، مسئولين نظاميايران براي مقابله با آن، دست به آموزش نيروهاي رزمنده و تشكيل واحدهاي تخصصي در هر گردان زدند. پس از كودتاي 1958 و با روي كار آمدن حزب بعث عراق، ارتش
اين كشور به لحاظ اينكه وابسته به اروپاي شرقي بود از همان ابتدا به واحدي به نام «جنگهاي شيميايي» مجهز بود. اما ارتش ايران با وجود اينكه مجهز به سيستم نظاميغربي و آمريكايي بود به لحاظ اينكه تجربهاي در مورد اين نوع سلاحها نداشت تنها داراي يك تشكيلات محدود شيميايي بود. اصطلاح «ش.م.ه» مخفف سه واژه شيميايي، ميكروبي و هستهاي است كه پيش از جنگ اين واحد در ارتش به صورت بسيار محدود حضور داشت اما با شدت گرفتن حملات شيميايي عراق در طول جنگ تحميلي، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، سازماني را در سال 61 به نام «ش. م.ر» كه مخفف كلمات شيميايي، ميكروبي و راديو اكتيو ميباشد، راهاندازي كرد.
رژيم بعث عراق تا پيش از عمليات والفجر 2 از اين سلاحها به صورت محدود و آزمايشي استفاده ميكرد اما بعد از اينكه عراق در تاريخ 29 تير 61 در عمليات والفجر 2 از اين سلاحها در منطقه پيرانشهر(پادگان حاج عمران عراق و در برخي ارتفاعات جبهههاي غربي)، عليه مرزنشينان كرد استفاده نمود، سازمان رزم سپاه براي مقابله با اين نوع سلاحها به پدافند
«ش.م.ر» مجهز شد. سپاه شروع به تهيه تجهيزات براي نيروهايش كرد و در هر لشكري يك واحد، و در هر قرارگاهي يك گردان پدافند شيميايي تشكيل شد و به مرور با گسترش حجم بكارگيري سلاحهاي شيميايي عراق، اين واحدها به تيپ گسترش يافت. نخستين گزارش غير رسمياستفاده عراق از اين سلاحها در 14/7/59 در مرز شلمچه با عامل خردل عنوان شده است و اولين گزارش رسميكه بتوان به آن استناد نمود بمباران هوايي جبهه مهران در تاريخ 20/10/59 با عامل اعصاب است كه 40 مصدوم و 10 شهيد بر جاي گذاشت.
سردار محمد باقر نيكخواه از جمله افرادي است كه از ابتداي تشكيل سپاه پاسداران و از روزهاي نخست جنگ تحميلي در بخشهاي مختلف به خصوص ستاد تبليغات جنگ فعاليت داشته و پس از آن از اولين افرادي است كه با تشكيل واحد« ش.م.ر» در سپاه وارد اين بخش ميشود و بسياري از اطلاعات مربوط به كاربرد عراق از سلاحهاي شيميايي در 8 سال جنگ تحميلي را در سينه دارد.
وي در گفتوگو با مهر در خصوص چگونگي حضور خود در جبهههاي جنگ خاطر نشان كرد: «قبل از جنگ دانشجوي علوم سياسي بودم كه با شروع انقلاب فرهنگي دانشگاه تعطيل شد و با آغاز جنگ به همراه ديگر دوستان خود در قسمت تبليغات جنگ وارد شدم و چون در آن شرايط سخت و خاص به جوانان اعتماد كردند بنده را مسئول تبليغات جبهه و جنگ جنوب قرار دادند كه پس از آن نيز به ترتيب مسئوليت تبليغات جنگ خوزستان، قرارگاه كربلا و قرارگاه خاتم الانبيا (ص) را تا عمليات فاو بر عهده داشتم. از عمليات فاو به بعد به دليل گستردگي حجم استفاده عراق از سلاحهاي شيميايي بنده مسئول جنگهاي نوين شدم.»
وي جنگهاي شيميايي را داراي بخشهاي مختلف از جمله عمليات شيميايي (آفند)، مقابله با سلاحهاي شيميايي (پدافند)، آموزش و درمان شيميايي عنوان كرد و افزود: «مصدوميت شيميايي از دردآورترين مصدوميتهايي است كه در جنگ با آن مواجه ميشويم چراكه در سلاح انفجاري عضوي از بدن صدمه ميبيند اما بر اثر كاربرد سلاحهاي شيميايي نه تنها تورمهاي پوستي بلكه سيستم عصبي و تنفسي و كبد نيز دچار اختلال ميشود و عمدتا عوارض آن نيز دراز مدت است و شايد پس از 30-20 سال بروز كند و برخي از اين عوامل شيميايي به صورت توارثي منتقل ميشود. نمونه آن جنگ ويتنام است كه نه تنها علفزارها و خاك آلوده شد بلكه نسل كساني كه در معرض آلودگي بودند نيز به انواع سرطانها مبتلا شدند.»
سردار نيكخواه با اشاره به آموزش عموميو تخصصي در مقابله با سلاحهاي شيميايي، تصريح كرد: «اين آموزش تخصصي براي كساني كه مجريان پدافند هستند انجام ميشد و اين افراد بايد در شرايط انبوه گازهاي كشنده قرار گرفته و مراحل شناسايي، هشدار، رفع آلودگي، خنثي كردن و بعد معدوم كردن بقاياي بمبهاي شيميايي را انجام ميدادند.»
وي با بيان اينكه در بخش توليدات پدافندي مثل البسه و لوازم و تجهيزات دفاعي ما در محدوديت شديدي قرار داشتيم، گفت: «اوايل جنگ عمده اين تجهيزات را به سختي از كشورها ميگرفتيم و حتي برخي كشورها ماسكهاي آموزشي به ما ميفروختند كه در جنگ نميتوانستيم استفاده كنيم. در اواسط جنگ معاونت صنعتي و توليد در وزارت سپاه شروع به توليد تجهيزات انفرادي و عمومي (نظيرماشينآلات خنثيكننده عوامل، لباس ضد شيميايي و ماسك) نمود.»
وي عمليات خيبر را اولين عمليات گستردهاي خواند كه عراق در آن از سلاحهاي شيميايي استفاده كرد و افزود: «در طول جنگ گستردهترين كاربرد عراق از سلاحهاي شيميايي در عمليات والفجر 8 (فتح فاو) بود و همچنين كربلاي 5 در شرق دجله منطقه شلمچه صورت گرفت.»
مسئول سابق «ش.م.ر» سپاه با بر شمردن برخي از تيپهاي پدافند شيميايي در زمان جنگ افزود: «اين نيروها در زمان جنگ و در عملياتها حد قرارگاه ماموريت خود را پوشش عموميميدادند مثلا اگر قرار بود قرار گاه نوح عملياتي انجام دهد تيپ حجربن عدي كه مخصوص قرارگاه بود محدوده آن را پوشش ميداد. بعلاوه اينكه هر لشكر و تيپي كه عمليات داشت گردان شيميايي اين لشكر محدوده عمليات را تحت پوشش قرار ميداد. اين نيروها علاوه بر تحركات نظاميتحت آموزش مقابله با اين نوع سلاحها قرار گرفته بودند و كارهاي امداد شيميايي را نيز انجام ميدادند.»
وي در خصوص شيوه اطلاع رساني سازمان«ش.م.ر» در زمان جنگ گفت: «ما تعدادي از دانشجويان در رشتههاي شيمي، فيزيك و آزمايشگاهي را آورده بوديم و آنها اين سلاحها را در آزمايشگاههايي كه در جنوب بود با همكاري ديگر دانشگاههاي صنعتي مورد بررسي قرار ميدادند. دانشجويان و اساتيد در مقاطع مختلف در اين آزمايشگاههاي تحقيقاتي كار ميكردند و نتايج را استخراج كرده و به صورت نشريه «پيغام ش.م.ر» به اطلاع فرماندهان ميرسيد. در مواقعي نيز دو يا سه روز كميسيوني تشكيل ميشد و با حضور نيروهاي عملياتي تجارب و نواقص و نقاط قوت عملياتهاي گذشته پس از بحث به صورت جزوه محرمانه تدوين ميشد و در آنجا بعضا ذكر ميشد كه نوع اين سلاح در اين عمليات چه بوده و ممكن است در عمليات بعدي از چه عواملي استفاده شود.»
سردار نيكخواه افزود: «در مواقع عملياتي بلافاصله اطلاعيه به كارگيري عراق از سلاح شيميايي را تنظيم كرده و به ستاد تبليغات جنگ كه در آن زمان آقاي خرازي مسئول بودند به وزارت خارجه، اداره كل مجامع جهاني، نماينده دايمي ايران در سازمان ملل و يا به سفراي ايران از طريق وزارت امور خارجه اخبار و اطلاعات را ميداديم تا آنها عليه عراق در بكارگيري اين نوع سلاحهاي ممنوعه افشاگري كنند و يا در سازمان ملل به گوش نمايندگان كشورها برسد و از دبير كل سازمان ملل درخواست ميشد كه گروه تحقيق بفرستند تا آثار به جا مانده از اين بمبهاي شيميايي را طي گزارشي اعلام كنند.»
وي با اشاره به كار شكني و تعلل سازمان ملل در دوران دفاع مقدس جهت محكوميت عراق در بكارگيري سلاحهاي شيميايي، تصريح كرد: «متاسفانه آنها نماينده نميفرستادند و ما ميخواستيم شوراي امنيت تشكيل جلسه دهد و عراق را محكوم كند و اينها تعلل ميكردند و چندين روز طول ميكشيد كه نامه به شوراي امنيت برود. شوراي امنيت و خود دبير كل تعلل ميكردند و معمولا با دو هفته تاخير اقدام ميكردند. ما نمونههاي اين نوع سلاحها را نگهداري ميكرديم و تمام مشخصات كارخانه و كشور سازنده آن كاملا مشخص ميشد و
پس از مدتي گروه حقيقت ياب كه اعضاي كارشناسي سازمان ملل كه عمدتا از كشورهاي اروپايي بودند، ميآمدند. چندين بار اين گروهها آمدند و ما آنها را به منطقه برديم و آثار آن را نشان داديم و فيلم و عكس گرفته ميشد و با نمونه برداري از برخي مصدومان اين سلاحها و خاك منطقه آن را به آزمايشگاههاي تخصصي شيميايي و ميكروبي كشورهاي اروپايي ميفرستادند و با وجود تاييد اين مطلب، به طور مشخص موضع نميگرفتند. وقتي هم ما آنها را به منطقه ميبرديم بايد كلمهUN را در پلاكاردهاي بزرگ مينوشتيم تا هواپيماهاي عراقي آنها را نزنند; جالب اينكه عراقيها آنقدر اطمينان به حمايت غرب داشتند كه با وجود اين، بمباران ميكردند.»
وي با بيان اينكه ما با دعوت از خبرنگاران، اعضاي فعال حقوق بشر و افراد صلح طلب سعي در تنوير افكار عموميو جهاني نسبت به جنايات صدام داشتيم، افزود: «طي نامههاي متعددي درخواست صدور قطعنامه از شوراي امنيت داشتيم كه اولا عراق را محكوم كنند و ثانيا از ادامه تجاوزات عراق جلوگيري كنند و ممانعت از همكاري ساير كشورها با عراق صورت گيرد. معمولا دبير كل طفره ميرفت و تنها اطلاعيه ميداد و يا فوقش بيانيه ميداد و گزارش همين گروه حقيقت ياب كه از طرف خود آنها در يك مرحله تلطيف شده بود باز از طرف دبير
كل تلطيف ميشد و بعد با پيگيريهاي مستمر نماينده ايران شوراي امنيت جلسه تشكيل ميداد و در نهايت يك اشاره كلي به مسئله عراق و ايران و سلاحهاي شيميايي ميكرد; مثلا عنوان ميكردند كه... با حضور اين گروه در ايران مشاهده شده كه سلاحهاي شيميايي به كار گرفته شده اما نميگفت كه چه كسي و يا كشوري به كار گرفته و حتي آن اوايل نميگفتند بر عليه چه كسي و در پايان با توصيه به خويشتنداري دو كشور، عدم استفاده از اين نوع سلاحها را در خواست ميكرد. چند مرحله به همين منوال بود تا در يك مرحله از عراق اسم بردند و آن هم در عمليات فاو بود كه آنجا عنوان شد كه عراق استفاده كرده بدون اينكه اين كشور را محكوم كند. عراق هم چون اطمينان به حمايت كشورهاي غربي داشت بلافاصله پس از صدور اين بيانيه شهر آبادان را بمباران كرد و بيش از 50 تن مردم بي دفاع به شهادت رسيدند.»
وي افزود: «شخصيتهاي جهاني، علاقمندان انقلاب اسلاميو ميهمانان دهه فجر را به منطقه ميبرديم يا با دعوت از صليب سرخ جهاني آنها چند بار طي اطلاعيهاي مشاهدات خود را اعلام كردند. از طريق كميسيون خلع سلاح سازمان ملل و كميسيون منع كاربرد سلاحهاي شيميايي در وين و يا هر سازمان بين المللي موضوع را پيگري ميكرديم و پس از جمع آوري اطلاعات به وزارت امور خارجه ارسال ميشد تا كار تبليغاتي انجام شود. از طريق ستاد تبليغات جنگ خبرنگاراران خارجي، بيبيسي و چندين خبرگزاري معتبر جهاني را دعوت
ميكرديم و مناطق شيميايي و بمبها و يا فيلم، مصدومين شيميايي و نقاهتگاهها را نشان ميداديم. حتي يكي از فيلمبرداران بي بيسي كه مسئله به كارگيري عراق از اين نوع سلاحها را انكار ميكرد، خود او نيز در اين حين مصدوم شيميايي شد و نماينده ايران به ملاقات وي رفت. فيلمهاي تهيه شده در خصوص به كارگيري عراق از سلاحهاي شيميايي به اتحاديه دانشجويان آمريكا، اروپا، كانادا، هند و... ارسال ميشد و يا با ارسال عكسهاي مختلف از اين حملات نمايشگاه عكسي از جنايات صدام در كشورهاي مختلف برگزار ميكردند.
در هر كنفرانس بينالمللي فيلم ويديويي را ميفرستاديم و نماينده ايران با سختي ممكن بود بتواند موفق به پخش اين فيلمها شود. در كنفرانسها و يا سمينارهاي بين المللي نمايندگان ايراني سعي ميكردند اين مبحث را مطرح كنند. ما به دليل ارتباطاتي كه داشتيم حتي خارج از سازمان خود در اين خصوص فعاليت ميكرديم چراكه سپاه سازمان بازتري نسبت به ارتش داشت و مثل ارتش سيستماتيك نبود كه بايد برا هر چيزي سلسله مراتب طي شود.»
سردار نيكخواه بخش عمده امداد مصدومين شيميايي را بر عهده بهداري رزميدانست و افزود: «امدادگران ويژه دوره امدادگري «ش.م.ر» گذرانده بودند و علاوه بر آن خود مصدوم شيميايي امداد انفرادي داشت يعني اگر عامل اعصاب ميزدند بلافاصله دو آميول آتروپين را به خود تزريق ميكرد و اگر عامل خوني بود آمپولي بود كه گوشه ماسك ميانداخت و با استنشاق آن تنفسش باز ميشد. امدادگران به كمك افرادي كه نميتوانستند از تجهيزات انفرادي خود استفاده كنند ميشتافتند و سريع مصدومين را از منطقه خارج ميكردند و در
اورژانس شيميايي يك درمان اوليه انجام ميشد كه در آنجا حمامهاي رفع آلودگي وجود داشت و لباسهاي آنها سوزانده و تجهيزات نظامينيز پس از رفع آلودگي استفاده ميشد.»
وي با بيان اينكه بخشي از مصدومين نيز به دليل شدت مصدوميت از طريق سازمان امداد و درمان كشور به خارج اعزام ميشدند، افزود: «ضمن اينكه آنجا آزمايشگاههاي مجهزتري داشتند، مصدومان شيميايي ما اسناد گوياي جنايات صدام و كشورهاي غربي بودند و به اتريش، فرانسه، آلمان، انگليس، اسپانيا و حتي ژاپن اعزام شدند و جالب اين بود كه خبرنگاران از مصاحبه با اين افراد منع ميشدند و حتي در پاريس پزشكان قرنطينه شده بودند كه مصاحبه نكننند و نگويند اين افراد از ايران آمدهاند. مظلوميت ايران تا اين حد بود و حمايت غرب از
عراق در همه جوانب نمود داشت; با اين حال وقتي عدهاي از خبرنگاران در فرودگاه و يا مراكز ديگري آنها را ميديدند كنجكاوي حرفهاي آنها كمك ميكرد كه از اين موضوع اطلاع پيدا كنند.»
سردار نيكخواه در خصوص چگونگي شناسايي عوامل شيميايي و اطلاع رساني به نيروها، خاطر نشان كرد: «راهنمايان «ش.م.ر» عامل شيميايي را با سيستم دستي شناسايي ميكردند، بدين صورت كه با قراردادن كاغذ كاشف در معرض آلودگي و تغيير رنگ آن، نوع عامل شيميايي مشخص ميشد و بلافاصله با بيسيم به فرماندهان اطلاع داده ميشد كهاين عامل در فلان منطقه وجود دارد، يا يك دستگاهي بود كه در عرض يك دقيقه در شيشه آزمايشگاه با تركيبات محلولي عامل را دقيقتر نشان ميداد.»
وي در خصوص چگونگي يافتههاي درماني عوارض شيميايي گفت: «در ابتدا ما شروع به مطالعه كتب تاريخي با موضوع جنگ كرديم و مشخصا جنگ جهاني اول و دوم و سابقه تاريخي استفاده از كاربرد سلاحهاي شيميايي را دنبال كرديم. در حالي كه پزشكان غربي تجربيات درماني خود را در اختيار ما نميگذاشتند، پزشكان ايراني به تجربه و با تخصصهاي مختلف بسياري از يافتههاي درماني را ارايه كردند. دكتر سهراب پور و دكتر يوسف فروتن از اساتيد برجسته درمان شيميايي هستند كه در اين خصوص خدمات قابل توجهي به جانبازان شيميايي ارايه دادند. در طول جنگ بيش از 90 درصد مصدومان شيميايي در داخل ايران تحت معالجه قرار گرفتند و شيوههاي درماني مصدومان شيميايي تقريبا منحصر و ابتكار خود پزشكان ايراني بود.»