بخشی از مقاله
پيشينه آفات، دفع آفات
و تاريخچه آفت کش ها
مقدمه :
انسان در عصر حاضر با مسائل زيادي در ارتباط با تلفات محصولات کشاورزي رو به رو است. خشکسالي، تنش حرارتي و شرايط نامناسب انبارداري ميتوانند از جمله عوامل مهم ، به از بين رفتن اين محصولات منجر شوند، اما شايد بتوان گفت؛ نقش آفات و بيماريهاي گياهي در اين ميان برجستهتر است و هر ساله مقادير زيادي از انرژي کشاورزان را ميگيرد و در عوض خسارت هنگفتي نصيبشان ميشود.
به گزارش گياهپزشکان ايران و به نقل از ايسنا، کشورهاي توسعه يافته با بهره گرفتن از خرد، دانش و فناوري نوين توانستهاند تا حد زيادي از خسارات آفات و بيماريها در امان باشند تا جايي كه بسياري از اين کشورها اکنون با مساله مازاد توليد مواجهاند. اين در حالي است كه کشورهاي در حال توسعه متاسفانه هم چنان تاوان سنگين ناتواني خود در بهرهگيري از فناوري مدرن را ميي پردازند. نا آگاهي و عدم دسترسي به روشهاي جديد کنترل آفات و بيماريهاي گياهي و تکيه بر روشهاي سنتي و پرخطري چون استفاده مکرر و بي رويه از سموم آفت كشها، باعث شده اين کشورها نه تنها موفقيتي در اين زمنيه نداشته باشند كه انسان و محيط زيست را نيز قرباني فعاليتهاي نادرست خود كند.
در سال هاي اخير با توجه بيشتر بشر به محيط زيست، نگاه جستجوگر انسان توانسته راههايي براي کنترل آفات و بيماري هاي گياهي بيابد كه مفيد و در عين حال بيشتر از ديگر راهکارها به طبيعت نزديک باشد. يكي از اين روشها ، کنترل بيولوژيك نام دارد كه آموزه اي در برنامه مديريت آفات لحاظ شده است.
همچنين آلودگي شيميايي محيط زيست به آفت کشها و خطرات ناشي از آن براي انسان به حدي مورد بحث و بررسي قرار گرفته كه نيازي به توضيح اضافي ندارد اما مشکلات ناشي از مصرف بي رويه آفتكشها زماني ملموس تر مي شود كه بدانيم ادامه اين روند نامطمئن موجب طغيان آفات و حتي بدتر از آن ظهور آفات جديد مي شوند.
کنترل بيولوژيك را مي توان استفاده هدفمند انسان از موجودات زنده قبيل شكارچيها، پارازيتوئيدها، عوامل بيماريزا و غيره به عنوان دشمنان طبيعي دانست به نحوي كه با بكارگيري آنها، جمعيت آفات کاهش يافته و خساراتي به مراتب کمتر از آنچه ممکن ميبود وارد سازند.
در چهارمين همانديشي توسعه کنترل بيولوژيك آفات گياهي با يادآوري اينکه براساس اصل پنجاهم قانون اساسي ايران، حفاظت محيط زيست كه نسل امروز و نسلهاي بعد بايد درآن حيات اجتماعي رو به رشدي داشته باشند وظيفه عمومي تلقي شده و فعاليتهاي اقتصادي و غير آن كه با آلودگي محيط زيست يا تخريب غير قابل جبران ملازم پيدا كند ممنوع است و در ادامه استفاده ناآگاهانه، بي مورد، بيجرويه و بيش از حد معمول از سموم شيميايي ، ناهنجاريها و نابسامانيهاي متعددي را به دنبال دارد.
با توجه به روند مصرف محصولات ارگانيك متوجه خواهيم شد كه افرادي كه به هيچ وجه خريدار محصولات ارگانيك نبودهاند کاهش يافته و در مقابل آمار خريداران محصولات ارگانيك رو به افزايش است.
حدود دو دهه براي کنترل بيولوژيك آفات گياهي تلاشهايي شد ولي متاسفانه به نظر ميرسد اين روش مقهور توسعه کنترل شيمايي شد.
براساس آمار اعلام شده در سال 1995، دو ميليارد كيلوگرم آفت کش در سراسر جهان مصرف ميشود كه تنها سه درصد آفت كشي كه استفاده ميشود به آفت ميرسد.
با يكسري اقدامات ساده مي توان به سمت توليد محصولات ارگانيك حرکت كرد در اين قضايا قطعا نيازمند برنامهريزي و عزم ملي هستيم و يك برنامه جاري بلند مدت با متولي مشخص ضرورت دارد.
نياز هاي انسان و منشاء آفات :
جمعيت انسان در کره زمين بسيار زياد است. بشر براي تأمين نياز هاي خود خواهانه اش و به خاطر ايجاد مزارع گسترده تر و بهره برداري بيشتر، اکوسيستم هاي طبيعي را به سرعت بر هم زده و موجب تخريب جنگل ها، نابودي خاک و گياهان خود و حيات وحش ميگردد. روش هاي بهره برداري و متکي بر تکنولوژي ماشيني و مواد شيميايي مصنوعي، ممکن است در کوتاه مدت پر بازده باشند اما مسلماًِ پايدار نبوده و آلاينده محيط خواهند بود. امروزه ثابت شده است که بايد براي جانوران وحشي و گياهان خودرو نيز حق حيات قائل شد و در فضاي موجود سهمي نيز براي آنها منظور نمود. بنابر اين توليد بيشتر و در عين حال حفظ محيط زيست دو موضوعي است که هماهنگي آن ها در قرن ٢١ مورد توجه انسان خواهد بود.کنترل بيولوژيک آفات، پاسخي است طبيعي به بخشي از اين برنامه که کنترل پايدار به ارمغان آورده است.
آفات از کجا ناشي ميشوند؟ وجود بعضي آفات معلول روش هاي کشت و کار است، دفاع طبيعي گياهان از قبيل خشن يا نامطبوع بودن آن ها براي آفات، طي برنامه هاي اصلاح نباتات کاهش يافته است. گياهان در سطوح بسيار وسيع در زمان هاي مشخص کاشته و برداشت ميشوند. اين تغييرات به صورت بالقوه شرايط را براي افزايش جمعيت گياهخوار مساعد مي سازند. در مواردي نيز آفات جديد همراه با گياهان زراعي تازه معرفي شده به منطقه به صورت ناخواسته به منطقه جديدي وارد ميشوند و چون دشمنان طبيعي آن ها در منطقه جديد حضور ندارند، فارغ از کنترل طبيعي، به سرعت تکثير يافته و به صورت طغياني خودنمايي مي کنند.
بررسي منشأ آفات نشان مي دهد که چاره مشکلات مربوط به آفات در تغيير و اصلاح روشهاي زراعي نهفته است. به طوري که موجب کاهش محصول نگردد و در عين حال مشکلات طبيعي آفات حفظ شوند و هر جا که ارتباط دشمنان طبيعي با آفات گسسته شده است، مجدداً به طريق مقتضي بر قرار ميگردد.
مرگ ومير فوک هاي خزري دراثر سم کشاورزي د .د .ت
مشکلات ناشي از آفت کش ها :
مصرف آفت کش هاي شيميايي براي کنترل بسياري از آفات سهل تر از به کار گيري روشهاي کنترل بيولوژيک است، زيرا استفاده از آفت کش هاي شيميايي نيازي به اطلاع از خاستگاه اکولوژيک آفات ندارند.
مشکلات کاربرد آفت کش ها زماني ملموس ميشود که آفتي کنترل نشود و يا سبب طغيان آفت جديدي شود. مقاومت آفات در برابر آفت کش ها يکي از عوامل مؤثر در عدم تأثير سموم است. مقاومت در آفات در اثر تفاوت واکنش حياتي افرادي از يک جمعيت آفت در برابر يک سم بروز مي کند، از جمله ممکن است سم را به سرعت خنثي ساخته و مانع از ورود آن به بدن شود. چنين افرادي، طي چندين نسل زياد شده و جمعيت مقاومي را به وجود مي آورند که تحت تأثير همان آفت کش و حتي سموم ديگر از بين نميجروند.
يکي ديگر از دلايل طغيان آفات، نابودي دشمنان طبيعي آنها در اثر مصرف آفت کش ها است. بسياري از آفات يا آفات بالقوه، توسط دشمنان طبيعي خود از طريق شکارگري، پارازيتيسم، بيماريزايي و يا واکنش هاي آنتاگونيستي کنترل مي شوند. اين عوامل مفيد غالباً در برابر سموم حساس تر از آفات بوده و در اثر سمپاشي از بين ميروند آفت کشجها موجب پديد آمدن آفات جديد نيز مي شوند. بدين ترتيب که دشمنان طبيعي آفات کم اهميت در اثر کاربرد سموم از بين رفته و اين آفات فرصت مي يابند تا با جمعيتي زيادتر فعاليت کنند. آنگاه اين آفات خود اهداف جديد سمپاشي هاي تازه اي قرار مي گيرند و در نتيجه مصرف سموم افزايش مي يابد. مينوز برگ سيب نيز از آفاتي است که در اثر مصرف سموم روي سيب و نابودي دشمنان طبيعي آن به وجود آمده است.
در مناطقي که مصرف آفت کش ها متداول است، ممکن است مقاديري از سموم به خارج از منطقه هدف سمپاشي انتقال يابد. اين سموم موجب آلودگي خاک، آب، پرندگان و ساير جانوران شده و نيز در خود محصول باقي مي ماند.همچنين به کار بردن علف کش ها و سمومي که براي ضد عفوني خاک به کار مي روند، منابع آب هاي زيرزميني را آلوده ساخته اند. سموم کلره مانند ددت موجب نابودي منطقه زيستي بعضي از پرندگان کمياب شده و حتي سموم خطرناک
تر، مثل بعضي از سموم فسفره موجب مسموميت مستقيم انسان ها شده اند. مسموميت هاي اتفاقي و آلودگي ها غالباً زماني پيش مي آيد که زارعين متوجه زيان موادي که به کار مي برند نباشند و يا نتوانند برچسب سم را بخوانند و يا لوازم محافظت کننده کافي در اختيار نداشته باشد. آنگاه که زارعين و عموم مردم آگاهي بيشتري به اين مشکلات پيدا کنند، تقاضا براي ساير روش هاي کنترل آفات به خصوص کنترل بيولوژيک افزايش خواهد يافت.
اثر خطرات آفت کش ها بر سلامت انسان :
هرچند استفاده از آفت کش ها مي تواند در بخش کشاورزي سودمند باشد ولي آفت کشججها باعث ايجاد بيماري و مرگ در انسان مي گردند، اين مشکلات ناشي از شرايط مختلف تماس مستقيم و غير مستقيم انسان با آفت کش ها مي باشد.
مستعد ترين افراد آن هايي هستند که در تماس مستقيم با اين چنين مواد شيميايي اند که همان کار گراني هستند که در بخش کشاورزي در معرض سموم آفت کش مي باشند و يا اينکه در کارخانه توليد سم کار مي کنند، کار گراني که سموم آفت کش را مخلوط، حمل يا در مزرعه به کار مي گيرند در معرض و تماس شديد آفت کش ها قرار دارند و اولين محل تماس سم در انسان پوست مي باشد، اگر همين کارگران به لباس محافظ سم در زمان استفاده از مواد شيميايي مجهز نباشد جذب آفت کش ها از طريق پوست مي تواند چشمگير و قابل ملاحظه باشد. به محض اينکه پوست در معرض سم قرار مي گيرد، ممکن است سم را در بدن جذب يا تنها در سطح پوست باقي بماند. اثر موضعي عمومي که از تأثير سم بر روي پوست ديده مي شود، مشکلاتي از قبيل درماتيت ها (حساسيت هاي پوستي) مي باشد.جذب آفت کش در بدن مي تواند باعث بروز مشکلاتي براي سلامتي انسان بشود: از قبيل سوزش چشم، در حالت جذب بيشتر مشکلات دستگاه تنفسي با مسموميت سيستميک که در آخر ممکن است به مرگ بيانجامد. تماس غير مستقيم با آفت کش ها ناشي از خوردن غذاهايي است که سموم آفت کش در آن نفوذ کرده اند و مي تواند باعث افزايش مواد سمي در بدن انسان گردد، که معمولاً وابسته به بودن دراز مدت در معرض اين آفت کش ها مي باشد که ممکن است منجر به بيماري شود.
چگونگي تاثير آفت کش ها بر انسان:
آفت کش ها با تغيير سرعت فعاليت هاي مختلف بدن، افزايش آن ها (بعنوان مثال: افزايش تپش قلب و تعريق) يا کاهش آن ها (توقف کامل تنفس) عمل ميکنند.
بعنوان مثال، جمعيت قرارگرفته در معرض سمپاشي با آفت کش مالاتيون بر اساس تجربه مي تواند سبب تعريق گردد، اين نتيجه در اثر يک سري از رخداد هاي فيزيولوژيکي در بدن مي باشد که به عنوان پاسخي
به مواد شيميايي وارد شده در بدن است و در ابتدا سبب عدم فعاليت بيوشيميايي آنزيم مي گردد در نتيجه:
١) اين تغيير بيوشيميايي به تغيير سلولي مي انجامد (در اين حالت افزايش فعاليت عصبي)
٢) تغيير سلولي سپس موجب تغييرات فيزيولوژيکي مي شود که علاﺋم مسموميت مشاهده يا در سيستم هاي فيزيولوژيکي خاص بدن (اندام ها يا دستگاه هاي بدن) احساس مي شوند (در اين حالت فعاليت غدد تعرقي) در ادامه نيز توسعه بنيادين اثرات مذکور از بيوشيميايي به سلولي و آنهم در اغلب مسموميت ها بدين شکل بروز مي نمايد.
سميت آفت کش ها براي انسان:
سميتي که توسط آفت کش ايجاد مي شود اثرات زيان آوري را دارا است، شامل گروهي از علائم ساده همچون سردرد، تهوع و در حالت شديد مثل کما، تشنج و حتي مرگ باشد. مسموميت بطور نرمال به چهار نوع تقسيم مي شود، که به ميزان قرارگيري در معرض يک آفت کش و مدت زمان تماس با سم بستگي دارد تا علائم مسموميت توسعه و بروز نمايد.
اغلب مسموميت ها بهبود پذير هستند و باعث صدمه دائمي نمي شوند اما ممکن است بهبود کامل در دراز مدت حاصل آيد، اگرچه بيشتر آفت کش ها ممکن است باعث بروز صدمات دائمي و غير قابل برگشت و بهبود پذير باشند، آفت کش ها مي توانند بر روي يک سيستم و عضو خاصي در بدن تأثير بگذارند يا آن ها ممکن است مسموميت ويژه اي را با تاثيرگذاري روي تعدادي از سيستم را ايجاد نمايند
برآمد مسموميت ايجاد شده توسط سم، مسير ورود سم به بدن است، مسموميت از طريق آفت کش از طريق خوردن، استنشاق يا از جذب از راه پوست مي باشد. تماس و نفوذ پوستي عمومي ترين راه نفوذ سم به بدن مي باشد و اگر مقدار معيني از آفت کش به بدن وارد شده باشد اثرات سمي بطور عادي ديده خواهند شد. اثرات مشاهده شده در اکثر حالات معمولاً محدود به پوست با علائمي همچون خارش و حساسيت مي باشند
تاثير آفت کش ها روي محيط زيست :
هر ماده شيميايي که وارد محيط زيست مي شود، تأثيرات مخربي روي آن دارد.سموم دفع آفات و علف کش ها نيز به علت آنکه از مواد شيميايي ساخته شده اند، از اين امر مستثني نيستند، اين مواد در خاک تأثير زيانباري دارند و همچنين موجب تغيير رفتار پرندگان و گياهخواران مي شوند. بيشتر علف کشها به صورت اسپري و به وسيله دستگاه مخصوص در زمين هاي کوچک و به وسيله هواپيما در مزارع بزرگ استفاده مي شوند. علف کشها هرچند سريع علف هاي هرز را از بين مي برند اما اگر درست و اصولي استفاده نشود سبب صدمه ديدن گياهان و ديگر موجودات مي شود.
سالانه ميليون ها ليتر علف کش و آفت کش در مزارع و باغ ها استفاده مي شود، که به سبب داشتن مواد شيميايي بر روي موجودات خاکي نيز تأثير مي گذارند. اين موجودات در لايه هاي کم عمق زميـن قـرار دارند بيشتـرين تأثيـر را از اين مـواد مي گيرند. وجود اين موجـودات در خـاک سبب
مي شود که خاک حاصلخيزي خود را از دست ندهد و خاک تبديل به ‹‹خاک مرده›› نشود.
متأسفانه تأثيرات زيانبار آفت کشها مدت ها روي محيط زيست باقي مي ماند. پرندگان به طور مستقيم به اين آفت کشها آلوده مي شوند و اين آلودگي بر نحوه زندگي، غذاي مصرفي و توليد مثل آن ها تأثير بسزايي دارد. پرندگان و گياهان جزيي از اکوسيستم و چرخه طبيعي هستند. مسلم است که با آسيب ديدن يکي از آنها، کل سيستم دچار اختلال مي شود و ادامه بقاء براي ديگر موجودات به خطر مي افتد. پرندگان و گياهخواران ٢ دسته عمده هستند که تأثيرات سموم روي آنها بيشتر از ديگر جانوران است اما پرندگان به دليل آن که بيشتر در لاي شاخ و برگ گياهان لانه دارند در سمپاشي هوايي بيشترين آسيب را مي بينند.
(1) (2)
نحوه ي سم پاشي : 1)در مزارع بزرگ 2) در مزارع کوچک
آفت کش ها، مسکن هاي اکولوژيکي :
در مراحل اوليه استفاده ، اثرات آنها سلامت بخش و مطلوب به نظر مي رسد و نتايج مورد انتظار در عمل عايد مي شود. ولي دير يا زود به دليل ايجاد تحمل يا مقاومت نسبت به سموم شيميايي، غلظت سم مصرفي و بتدريج تعداد دفعات سمپاشي افزايش مي يابد. به منظور حصول نتايج اوليه مواد مختلف به کار گرفته مي شوند. در نهايت مصرف به شکل عادت در مي آيد، در اين ضمن مشکلات شديد فيزيولوژيکي و رواني در انسان و مشکلات اکولوژيکي در گياهان رشد مي يابد و ممکن است کل سيستم را دچار اختلال سازد.
خروج از اين شرايط، آهسته و مشکل و دردآور است و به دست آوردن وضعيت طبيعي، يک فرايند طولاني در اکوسيستم کشاورزي است.
اگر از استعمال آفت کش ها به کلي صرف نظر شود، در کوتاه مدت حشرات آفت خسارت هاي سنگيني به محصولات زراعي و ضرر هاي مالي زيادي به کشاورزان وارد خواهد کرد. اما ما قوياً اصرار داريم که هدف نهايي بايد حذف کامل آفت کش ها باشد و بيشترين کوشش هاي تحقيقاتي بايد در راستاي اين هدف، يعني تمرکز بر روي کنترل بيولوژيک و ساير روش هاي کنترل غير آلوده کننده بيولوژيکي طراحي و اجرا گردد.
آفت کش ها، اثرات و وضعيت مصرف در کشور ايران :
شروع مصرف از ابتداي دهه ١۹٤٠ بوده است
طبق اطلاعات پروفايل ايمني شيميايي نزديک به ٢٧٠٠٠ تن آفت کش در کشور ايران مصرف مي شود که شامل ١٠١ نوع حشره کش، علف کش، قارچ کش، کنه کش، حلزون کش و نماتودکش
مهمترين سهم مصرف آفت کشهاي کشور مربوط به گروه حشره کشها مي باشد که خطرناکترين گروه مي باشند
مصرف آفت کشها:
- امروزه ده کمپاني بزرگ ٧٣٪ سهم تجارتي جهان آفت کش ها در دست دارند
اثر آفت کشها بر سلامت:
- در سال ١٩٨٥، WHO (سازمان جهاني بهداشت) ٣ ميليون مسموميت شديد و حاد ناشي از آفت کشها را گزارش نمود
- ساليانه حدود ۰۰٠/۲۰ مورد آن منجر به مرگ مي شود
- در سال ١٩٩٠ WHO(سازمان جهاني بهداشت) در بازبيني ارزيابي خود رقم تخميني ٢٥ ميليون مسمويت ناشي از آفت کشها را اعلام نمود
- در سـال ١٩٩٦ I LO (سـازمان جهـاني کار) اعـلام نمود ١٤٪ از کل صـدمات و آسيـب هاي
شناخته شده و ١٠٪ از کل آسيب هاي کشنده مربوط به آفت کشها هستند
- ٥٠٪ از کل عوارض مربوط به آفتکشها و ٧٢/٥ ٪ از مسموميت هاي کشنده حاصل از آنها در
کشورهاي در حال توسعه رخ مي دهد
- به ازاء هر مورد گزارش مسموميت ناشي از آفت کشها ٥٠ مورد مسموميت وجود دارد
- عمده مشکلات و زيانهاي بهداشتي و زيست محيطي ناشي از کاربرد آفت کشها مربوط به کشورهاي در حال توسعه مي باشد که ناشي از آفت کشهاي ارزان ولي خطرناک همراه با تجهيزات زير استاندارد است.
مشکل کشورهاي در حال توسعه در مصرف آفت کشها:
- عدم وجود اطلاعات مناسب در خصوص روشهاي کاربرد صحيح آفت کشها
- کافي نبودن منابع ميان دولتي جهت کنترل و نظارت بر نحوه استفاده از آفت کشها
- عدم وجود برچسب هاي مناسب به روي محصولات و در صورت وجود عدم رعايت مفاد
- ورود بي رويه آفت کشهاي خطرناک يا بسيار خطرناک
وضعيت کشور ايران:
- طبق آمار سال ١٣٧٥ بيش از ٣/٣ ميليون نفر يعني (٢٣٪) جامعه شاغلين در بخش کشاورزي، شکار و جنگداري مشغول بکار بوده اند
- کشاورزي (٢٦٪) حجم فعاليتهاي اقتصادي کشور را بخود اختصاص داده است
- در سال ١٣٧٥ حجم فروش سموم کشاورزي ١٥/٨ هزار تن و در سال ١٣٨٠ اين مقدار به ٢٧/٢ هزار تن رسيده
ميزان مصرف آفت کشها در کشور ايران:
- ٥٧٪ حشره کش (بيشترين)
- ٨٤ ٪ حلزون کش (کمترين)
تنوع مصرف آفت کش ها در استان هاي مختلف کشور ايران:
- اصفهان با ٨٤ نوع آفت کش بيشترين تنوع مصرف
- زنجان با ٧ نوع آفت کش کمترين تنوع مصرف
- استانهاي قزوين، همدان، آذربايجان غربي، با وجود گستردگي فعاليت در بخش کشاورزي سهم مصرف آفت کشها در مقايسه با ساير مناطق تحت بررسي اندک مي باشد
نتيجه آنکه:
- مديريت کلان مبارزه با آفات در سطح کشور از يک الگوي واحد پيروي نمي کند
- مصرف متوسط ساليانه آفت کشها در کشور ٢٧٠٠٠ تن
- کل اراضي مزرعي ٠٠٠/٥٠٠/ ١٨ هکتار ( km/m١٨٠٠٠٢)
- سرانه مصرف آفت کشها به ازاء هر کيلو متر مربع اراضي برابر ١٤٦ کيلو گرم
- در شهرستان بابل به ازاء هر کيلومتر مربع اراضي کشاورزي ١٢٥٤ کيلوگرم آفت کش مصرف مي کنند که نسبت به ميانگين کشوري (١٤٦ کيلوگرم) بسيار بالاتر است
- سرانه مصرف کشور (١٤٦ کيلوگرم) نسبت به سرانه اروپا (٧٠ کيلوگرم) و سرانه امريکا (٨٠ کيلوگرم) همواره بسيار بالا است
- سرانه مصرف آفت کشها برحسب جمعيت روستايي بازهم استانهاي مازندران، مرکزي، گلستان و شهرستان بابل در صدر جدول قرار دارند
- شرايط خاص اقليمي استانهاي ياد شده از نظر ميزان رطوبت و بالا بودن سطح آبهاي زيرزميني مخاطره آفرين بودن اوضاع را بيش از پيش تبيين مي کند
- برآوردها همچنين حاکي از آن است که شانس وقوع سرطان در بين مردمي که در کمربند بين شهرستان رامسر تا بهشهر مازندران زندگي ميکنند تا ٣٠٪ بيش از ساير مناطق کشور از بيماري سرطان رنج مي برند که در کنار مصرف بي رويه آفت کشها يا عدم استفاده از وسايل حفاظت فردي است
فصل دوم
انواع اهداف ، عوامل و روش هاي
کنترل بيولوژيک
کنترل بيولوژيک :
- طبيعي
- کاربردي.
تعريف کنترل بيولوژيک :
کنترل بيولوژيک پديدهاي طبيعي است که هدف آن تنظيم جمعيت موجودات ميباشد کنترل بيولوژيک يعني استفاده از پارازيتوئيدها، پاتوژن ها، آنتاگونيست ها و يا ميکروارگانيزم هاي رقيب. براي کاهش جمعيت يک آفت، به طوري که آفت فراواني کمتري داشته باشد و خساراتي کمتر از آنچه ممکن مي بود وارد سازد. کنترل بيولوژيک ممکن است با دخالت انسان صورت پذيرد و يا نتيجه عملي يک نيروي خود جوش باشد که به اين نوع کنترل، کنترل بيولوژيک کاربردي اطلاق ميشود.. کنترل بيولوژيک ممکن است براي پايين آوردن جمعيت آفت مزارع يا جنگل ها و يا براي تعديل ناهماهنگي هاي به وجود آمده در اثر ورود يک عامل جديد به محيط طبيعي صورت پذيرد.
کنترل بيولوژيک يعني پديد آوردن مجموعه اي که در آن جمعيت يک گونه توسط افراد گونه اي ديگر يا مکانيزمججهايي نظير شکارگري، پارازيتيسم، بيماريزايي يا رقابت محدود شود.
کنترل بيولوژيک يا (Biological Control) شامل سه موضوع اصلي است :
۱– انواع موجودات آفت هدف؛
٢– انواع دشمنان طبيعي؛
٣– روشهاي بکارگيري دشمنان طبيعي
۱- انواع موجودات آفت هدف
الف) بطور كلي حشرات مهمترين گروه از موجوداتي هستند که در برنامههاي کنترل بيولوژيک به عنوان هدف مطرح بودهاند. آفات (حشرات) به دليل ازدياد، تنوع گونه و مهاجرت به نقاط جديد موجبات ورود حشرات شکارگر از مناطق ديگر را براي کنترل شان ايجاد كردهاند.
اما مهمترين راستهاي که تعدادي از گونههاي آن تحت کنترل بيولوژيك قرار گرفتهاند راسته (Hemiptera) مي باشد
در جلسات قبل گفته شده که راسته (Homoptera) در بر گيرنده شتهها، شپشکها، سفيدبالکها و پسيلها ميباشند. همين حشرات هستند که در روي گياهان زينتي جزء مهمترين آفات محسوب ميشوند لذا امکان کنترل بيولوژيک آفات گياهان زينتي بسيار زياد است.
چرا بيشترين برنامه کنترل بيولوژيک بر عليه حشرات راسته (Homoptera) صورت مي گيرد؟
بدليل اينکه تعداد زيادي از گونههاي راسته (Homoptera) به همراه گياهان زينتي و محصولات کشاورزي از منطقه پراکنش بومي خود وارد منطقه جديدي شدند كه فاقد دشمنان طبيعي بودند. لذا براي مبارزه با اين آفات، دشمنان طبيعي اين حشرات نيز از منطقه پراکنش آنها به منطقه جديد وارد شدند تا تحت کنترل در آيند. در ضمن بسپاري از حشرات اين راسته مانند شپشکها غير متمرکز بوده بنابراين امکان کنترل بيولوژيک آنها فراهم است.