بخشی از پاورپوینت
--- پاورپوینت شامل تصاویر میباشد ----
اسلاید 1 :
تاریخچه
روانشناسی گشتالت، در دهه دوم قرن بیستم به منزله اعتراضی نسبت به عنصرگرایی روانشناسی "وونت" در آلمان آغاز شد. کار ویلیام جیمز(William James)، یعنی مخالفت با عنصرنگری روانشناسی نیز صورت ابتدایی روانشناسی گشتالتی است.
در نهضت گشتالت و در میان کسانی که سخت تحت تاثیر مفاهیم گشتالت قرار گرفتهاند به گروههایی بر میخوریم.
کهلر، کافکا و ورتایمر که بنیانگذار رسمی مکتب گشتالت شناخته میشوند. و لوین(Lewin) از جمله اندیشمندانی بودهاست که با طرح "نظریه میدانی" به توسعه مکتب گشتالت کمک زیادی نموده است.
در سال 1921، ورتایمر، کافکا، و کهلر با همکاری گلدشتاین(Goldstein) و گروهل(Gruhle ) مجله پژهش روانشناختی را پایهگذاری کردند، که ارگان رسمی مکتب فکری گشتالت شدند.
اسلاید 2 :
گشتالت (به آلمانی: Gestalt) نام یک مکتب درروانشناسی و نام گروهی کوچک از روانشناسان آلمانی پیرو این مکتب در قرن بیستم است که نظریات مکس ورتایمر را مبنای کار خود درزمینه بررسی یادگیری قرار دادند.
بنیانگذاران این نهضت مکس ورتایمر (۱۹۴۳-۱۸۸۰) و دو همکار دیگرش به نامهای ولفگانگ کهلر (۱۹۶۷-۱۸۸۷) و کورت کافکا (۱۹۴۱-۱۸۸۶) بودند و احتمالا این نهضت پس از انتشار مقاله مکس ورتایمر درباره حرکت آشکار در ۱۹۱۲ شکل گرفت.
نظریه گشتالت
گشتالت در آلمانی به معنای «انگاره» (configuration) یا «سازمان» (organization) است. روانشناسان گشتالت معتقد بودند که گرچه تجربههای روانشناختی از عناصر حسی ناشی میشوند، اما باخود این عناصر تفاوت دارند
اسلاید 3 :
روانشناسان گشتالت معتقد بودند که یک ارگانیزم چیزی به تجربه میافزاید که در دادههای حسی وجود نداردو آنها آن چیز را سازمان (organization) نامیدند و همانطورکه بیان شد گشتالت در آلمانی به معنی سازمان است. طبق نظریه گشتالت ما دنیا را در کلهای معنیدار تجربه میکنیم و محرکهای جداگانه را نمیبینیم و کلا هرآنچه میبینیم محرکهای ترکیب یافته در سازمانها(گشتالتها)یی است که برای ما معنی دارند.
طبق این نظریه کل چیزی فراتر از مجموع اجزای آن است. برای مثال مابا گوش فرا دادن به نتهای مجزای یک ارکستر سمفونی قادر به درک تجربه گوش دادن به خود آن نیستیم ودر حقیقت موسیقی حاصل از ارکستر چیزی فراتر از مجموع نتهای مختلفی است که توسط نوازندگان مختلف اجرا میشود. آهنگ دارای یک کیفیت منحصر به فرد ترکیبی است که بامجموع قسمتهای آن متفاوت است.
اسلاید 4 :
چگونگی شکلگیری نظریه گشتالت
مکس ورتایمر در راه تعطیلات هنگام مسافرت با قطار به شهر رایلند به یک اندیشه تازه دست یافت. او دریافت که اگر دو نور متفاوت با نرخ معینی خاموش و روشن شوند، در بیننده این تصور را ایجاد مینمایند که این تنها یک نور است که به عقب و جلو میرود(درست همانند آنچه که در کارتونهای انیمیشن اتفاق میافتد و ما بادیدن پشت سرهم چند نقاشی تصور میکنیم که یک موجودیت واحد در حال تحرک را میبینیم) . وی پس از این تجربه قطار را ترک نمود و یک حرکتنما (stroboscope) خریداری نمود و در اتاقی که برای اقامت کرایه کرده بود با آن تعداد زیادی آزمایش انجام داد. او دریافت که در صورتی که چشم محرک را به طریق معینی ببیند در شخص تصور حرکت ایجاد میشود و این را پدیده فای نامید. این کشف تاثیری عمیق برتاریخ روانشناسی به جای نهاد.
اسلاید 5 :
}اهمیت پدیده فای در این است که این پدیده با عناصری که آن را به وجود میآورند فرق دارد. احساس حرکت توسط بررسی هر یک از دو نوری که خاموش یا روشن میشوند قابل تبیین نخواهد بود. تجربه حرکت به نحوی ازترکیب عناصر به دست میآید. .
اسلاید 6 :
تئوری گشتالت Gestalt
گشتالت را علم روانشناسی شناخت فرم و شکل معنا می کنند که از سال 1920 در بین روانشناسان آلمانی مطرح شد. نظریه گشتالت بیان می کند که مغز انسان برای درک موضوعات پیچیده ای که از اجزای گوناگون تشکیل شده اند، این روش را در پیش می گیرد که تمام اجزاء را در قالب یک موضوع واحد جمع بندی کند و در ابتدا یک درک کلی از آن موضوع حاصل کند. هرچقدر که اجزای این مجموعه وابستگی و ارتباط منطقی تری با یکدیگر داشته باشند، گشتالت آن مجموعه مستحکم تر است و درک پیچیدگی آن نیز با تلاش کمتر و راحت تر صورت می پذیرد.
با این وجود هنوز در بسیاری از فرهنگ ها برای این کلمه آلمانی معنای دقیقی لحاظ نشده است. از آنجا که مقوله گشتالت و فن شناخت فرم دارای منبع جامعی نیست و پیش از این نیز مطالبی در باب اصول اولیه آن به وسیله ی اساتید در غالب جزوه منتشر شده است .
اسلاید 7 :
این مقاله سعی دارد به بررسی گشتالت از زاویه ای دیگر بپردازد چنانکه برخی از مباحث، بر حسب عدم تکرار آنها حذف گردیده اند.
گشتالت Gestalt و روانشناسی گشتالت مکتب برلن هم نامیده می شود. به وجود آوردن گشتالت، یعنی ماده بی فرمی را بر اساس منطقی اصولی و به وسیله ساختاری با قاعده به صورت یکپارچه درآوردن. این روند یک عمل خلاقانه است که در آن با ترکیب مختلف عناصر گشتالت مانند فرم، رنگ، رویه و جنس، واحدهای نو به وجود می آید.
تأثیرات گشتالت یک تو لید صنعتی به وسیله "نوع سبک گشتالت" آن به وجود می آید که بر اساس ترکیبی که دارا می باشد بر روی استفاده گر تأثیر می گذارد. تأثیر فوق سبب بروز حالاتی در مشاهده کننده یا استفاده گر تولید می شود به طوری که با توجه به تأثیر می تواند تولیدی را رد یا قبول نموده و یا نسبت به آن بی تفاوت باشد.
اسلاید 8 :
بنابراین یکی از وظایف طراحان صنعتی دانستن روش یا سبکی است که تولید بتواند بر روی استفاده کنندگان گوناگون تأثیر دلخواه (مورد نظر) را بگذارد. به همین جهت طراح باید برای به دست آوردن تأثیرات ایده آل عناصر گشتالت را بر پایه سبکی مناسب به نظم در آورد.
با توجه به مطالب بالا می توان گفت شناخت طراح صنعتی از ارزش استتیکی و استتیک تجربی و داشتن مهارتی که بتواند آنرا در پروسه طراحی به کار گیرد بسیار مهم می باشد. تولیدات صنعتی دارای گشتالتی که عناصر گشتالت آن به نظمی غیر عادتی و آوانگارد به وجود آمده باشد از نظر اقتصادی برای صاحبان تولید در برابر تولیدات با گشتالت کمتر ارجحیت دارد و به تو لیدات مشابه ترجیح داده می شوند.
گشتالت خود یک ارزش است. تولیدات صنعتی که دارای گشتالت آگاهانه باشند به صورت با دوام تری مورد استفاده قرار می گیرند.
اسلاید 9 :
عناصر گشتالت:
خصوصیات استتیکی گشتالت در یک تولید صنعتی توسط عناصر گشتالت آن مشخص می شود.
عناصر گشتالت می توانند به عنوان حامل پیام های استتیکی یک تولید محسوب شوند. انتخاب و متناسب بودن عناصر گشتالت توسط طراح صنعتی بر اساس چگونگی رفتاریست که استفاده گر در مقابل آن ابراز خواهد نمود.
عناصر گشتالت به عناصر ماکرو Macro و میکرو Micro تفکیک می شوند.
عناصر ماکرو: غالبا در جریان درکی (اکثرا آگاهانه) دریافت می شوند. مانند فرم، جنس، رویه، رنگ
عناصر میکرو: عبارت از آن عناصریست که در جریان درک بلافاصله ظاهر نگشته ولی در مجموع درک می گردند. به عنوان مثال در یک تولید صنعتی پیچ های ریز فواصل بین قسمت های ساخت یا سرپیچ ها جزء عناصر میکرو می باشند.
اسلاید 10 :
ساختمان گشتالت:
در بررسی گشتالت ساختمان یک تولید دو پدیده نظم و پیچیدگی از موضوعات مهم می باشند. نظم و پیچیدگی فاکتورهای وابسته به یکدیگر در گشتالت محصول بوده و وجود هرکدام به مقدار زیاد می تواند دال بر کمتر بودن دیگری باشد.بدین ترتیب محصول صنعتی می تواند دارای پیچیدگی زیاد و نظم کم ویا دارای نظم زیاد و پیچیدگی کم باشد.
این دو پدیده در تولیدات صنعتی باید به دقت مورد توجه قرار گیرند. زیرا موضوع ارتباط آنها با یکدیگر مسئله مهم در مطالعه استتیک اشیا ودرک استتیکی می باشد.