بخشی از مقاله
خلاصه
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر گشتالتدرمانی گروهی بر بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک کمتوانذهنی و روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و جامعه، کلیهی مادران دارای کودک کمتوانذهنی شهر اردبیل در سال تحصیلی1393-94 بود که به صورت در دسترس30 مادر انتخاب و به شکل تصادفی در گروه آزمایش 15 - نفر - و گروه کنترل 15 - نفر - جایگزین شدند. روی گروه آزمایش، 10 جلسه گشتالت-درمانی اجرا شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف استفاده شد. با آزمون آماری کواریانس فرضیهی پژوهش مبنی بر تأثیر گشتالتدرمانی گروهی بر بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک کمتوانذهنی مورد تأیید قرار گرفت.
کلمات کلیدی: گشتالتدرمانی، کیفیت زندگی، کمتوانذهنی
1. مقدمه
تولد و حضور کودکی با کمتوانیذهنی1 در هر خانوادهای میتواند رویدادی نامطلوب و چالشزا تلقی شود کهحتمالاً تنیدگی، سرخوردگی، احساس غم و نومیدی را به دنبال خواهد داشت. شواهد متعددی وجود دارد که نشان میدهند والدین کودکان دارای مشکلات هوشی به احتمال بیشتری با مشکلات اجتماعی، اقتصادی و هیجانی که غالبا ماهیت محدود کننده، مخرب و فراگیر دارند مواجه میشوندمادران به دلیل نقش سنتی خود، اولین کسی هستند که با کودک ارتباط مستقیم داردند. رویارویی مادر با فرزند کمتوانذهنی، نیاز کودک به مراقبت دائمی،همیّات فراهم ساختن شرایط ویژه رشد، تجربه تنش والدین ناشی از وجود رفتارهای آیینی، مشکلات زبانی، قشقرق و فقدان مهارت مراقبت از خود در این گروه ازکودکان، همگی زمینه را برای تضعیف کارکرد طبیعی مادر فراهم مینمایند در نتیجه وجود چنین مشکلاتی، میانگین اختلالهای روانی نظیر افسردگی1 افزایش مییابد و در پی آن کیفیت زندگی پایینتر ، احساس شرم و خجالت بیشتر و سطح بهزیستی روانشناختی3 پایینتری در مادران دارای کودک کمتوانذهنی در مقایسه با مادران کودکان عادی دیده میشود.
بهزیستی روانشناختی را میتوان واکنشهای عاطفی و شناختی به ادراک ویژگیها و توانمندیهای شخصی، پیشرفت بسنده، تعامل کارآمد و موثر با جهان، پیوند و رابطهی مطلوب با جمع و اجتماع و پیشرفت مثبت در طول زمان تعریف کرد. این حالت میتواند مؤلفههایی مانند رضایت از زندگی، انرژی و خلق مثبت را نیز در برگیرد
مداخلههای گوناگونی در زمینهی بهبود بهزیستی روانشناختی وجود دارد. از میان رویکردهای مختلف روانشناسی، گشتالتدرمانی6 به عنوان رویکردی که بر آگاهی مبتنی بر حال و یکپارچگی ذهن و بدن و احساسات تأکید مینماید - جویس7، - 2012، به انسان کمک میکند اکنون را عمیقاً تجربه کند و از افکار و احساسات و اعمالش آگاهی یابد در گشتالت درمانی، کامل کردن و پایان دادن به اموری که غم و اندوه همیشگی برای انسان به بار میآورد، رمز خشنودی و شادکامی انسان است. کامل کردن یعنی پایان بخشیدن و پشت سر گذاشتن که متضمن رها کردن گذشته است؛ یعنی یافتن و شناختن همهی اجزا و کنار هم قرار دادن آنها برای ساختن درک کلی واحد و بدون نقص مطالعات محدودی روی اثربخشی مداخلات و تکنیکهای برگرفته از گشتالت درمانی صورت گرفته است و در ایران تاکنون این مداخله روی بهزیستی روانشناختی انجام نشده است. در تحقیقات چندی اثربخش بودن این رویکرد بر متغیرهای مختلف روانشناسی بررسی شده است: بهرامی، در پژوهشی تحت عنوان "بررسی "اثربخشی گشتالتدرمانی بر عزت نفس، افسردگی و احساس تنهایی زنان مطلقهی افسرده"، به این نتیجه رسیدند که گشتالتدرمانی به شیوهی گروهی باعث کاهش افسردگی، احساس تنهایی و نیز افزایش عزت نفس زنان مطلقهی گروه آزمایشی، در مقایسه با گروه کنترل شده است. در پژوهشی تحت عنوان "اثربخشی گشتالتدرمانی بر شادکامی سالمندان"، به این نتیجه رسیدند که گشتالتدرمانی در ارتقای عواطف مثبت و شادکامی سالمندان مفید است. کوک - 2000 - 9 در پژوهشی تحت عنوان "درمان گشتالتی دختران نوجوان با علائم افسردگی"، به این نتیجه رسیدند که گروه آزمایش که تحت درمان گشتالت قرار گرفته بودند نسبت به گروه کنترل که هیچ گونه درمانی را دریافت نکرده بودند، کاهش معناداری در علائم افسردگی داشتند. 1 در پژوهشی تحت عنوان "روانشناسی انرژی: تئوری، موارد مصرف، و شواهد"، که گروه آزمایشی را به شیوهی شناختی - گشتالتدرمانی - وگروه کنترل را با روش مراقبه مورد درمان قرار درند به این نتیجه رسیدند که نشانههای افسردگی و احساس تنهایی در گروه آزمایش 90 درصد و در گروه کنترل 63 درصد کاش یافته است. 2 نیز در پژوهشی تحت عنوان "درمانهای متناوب و مکمل"، به این نتیجه دست یافت که درمانگریهای کامل و متناوب همانند گشتالتدرمانی افسردگی و اضطراب را کاهش میدهد. 3 در پژوهشی تحت عنوان " رواندرمانی تجربی در گروه سالمندان"، به مطالعه گروه درمانی به عنوان مناسبترین روش درمانی برای سالمندان دارای اختلالات اضطرابی و افسردگی نشان میدهد که سالمندانی که در گروه گشتالتدرمانی شرکت داشتند نشانگان افسردگی و اضطراب آنان کاهش یافته و این روش را مناسب برای درمان نشانگان افسردگی و اضطرابی بیماران سالمند بستری در بخشهای روانپزشکی میداند.
بنابراین با توجه به مطالب پیش گفته و شواهد پژوهشی ارائه شده، از آنجایی که کاهش مشکلات مادران دارای کودک کمتوانذهنی میتواند به بهبود تعامل آنها با این کودکان و دیگران شود و از آنجا که افزایش بهزیستی روانشناختی گامی در جهت تحقق این امر است، ضرورت انجام پژوهش دربارهی تأثیر روشهای مختلف بر روی بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک کمتوانذهنی بیش از پیش واضح است. هدف از پژوهش حاضر، تأثیر گشتالتدرمانی گروهی بر بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودکان کمتوانذهنی میباشد.
2. روش پژوهش
روش پژوهش حاضر، از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل میباشد. جامعهی آماری پژوهش، شامل کلیهی مادران دارای کودک کمتوانذهنی شهر اردبیل در سال تحصیلی 1393-94 بود که از بین آنها 30 مادر به صورت در دسترس انتخاب شده و به شکل تصادفی در گروه آزمایش 15 - نفر - و کنترل 15 - نفر - جایگزین شدند.
3. ابزار سنجش
پرسشنامهی بهزیستی روانشناختی برای ارزیابی شش جنبه بهزیستی روانشناختی، ابزاری را طراحی کرد فرم اصلی دارای 120 سؤال میباشد ولی در بررسیهای بعدی فرم 84، 54 و 18 سؤالی نیز پیشنهاد گردید. ریف و همکارانش مؤلفههای بهزیستی را به شاخصهای سلامت جسمانی و هیجانی مرتبط ساختند. ابعاد نظری سلامت روانشناختی مثبت در دیدگاه ریف شامل: روابط مثبت با دیگران، تسلط محیطی، رشد فردی، ، هدف زندگی، استقلال و پذیرش خود است. در فرم کوتاه پرسشنامهی بهزیستی روانشناختی ریف پاسخ به هریک از 18 سؤال بر روی یک طیف 6 درجهای - از کاملاً مخالف تا کاملاً موافق - مشخص میشود این پرسشنامه 18 سؤال دارد و شامل شش بعد است - هر بعد 3 سؤال - . همبستگی فرم کوتاه پرسشنامهی بهزیستی روانشناختی ریف 18 - سؤالی - با مقیاس اصلی از 0/7 تا 0/89 در نوسان است - ریف و سینگر، 2006، ریف، . برای محاسبه پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب پایایی کل مقیاس برابر با 0/73 و برای عاملها به ترتیب 0/67، 0/72، 0/65، و 0/75 به دست آمد ضریب پایایی این مقیاس در پژوهش حاضر، با استفاده از آلفای کرونباخ معادل 0/72 به دست آمده است.