بخشی از مقاله

چکیده

پس از گذشت یک دهه از ظهور روانشناسی گشتالت ، اصول آن در زمینه ادراك بصري مورد توجه طراحان و هنرمندان قرار گرفت .رویکرد به جهان نه به عنوان واقعیتی بیرونی و عینی ، بلکه به مثابه چیزي ساخته و پرداخته فرایند هاي ادراکی انسان ، نگرشی کانتی بود که زمینه ساز تحلیل و تفسیر بیشتر این نظریه را در معماري فراهم ساخت .آنچه در نظریه گشتالت توجه هنرمندان را به خود جلب کرده ، یافته ها و تجربیاتی است که در زمینه ادراك بصري موجب خود آگاهی بیشتر طراح و هنرمند در خلق اثر گردیده .

این تاثیر، ابزاري به دست هنرمند می دهد تا، مخاطبان خود را با به کار گیري ترفند هاي بصري ، شگفت زده کنند. هدف اصلی این مقاله آن است که با تبیین و تحلیل قوانین و اصول گشتالت ، دامنه وسیع کاربرد هایی که این نظریه می تواند در حیطه معماري ، تحت پوشش خود قرار دهد را آشکارتر سازد.سوال اصلی این مقاله ، چگونگی دست یابی به فضا هاي بهینه و عملکردي در طراحی معماري از دیدگاه این نظریه می باشد .مقاله حاضر می کوشد ، آثار طراحی شده در معماري بناهاي کشور ترکیه و یونان را از منظر این نظریه مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد . نتیجه پژوهش ، استناد به نمونه هاي اولیه اي ، از میان آثار معماري این کشورهاست که به تفصیل با رویکرد تحلیلی ( بنیادي نظري _ کاربردي ) مورد مطالعه قرار گرفته اند ، براي گرد آوري اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه اي و میدانی استفاده گردیده . بر مبناي پژوهش هاي صورت گرفته این آثار ، بر اساس پنج پارامتر کلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند . فناوري ساخت ، شکل و فرم ، مصالح ، کانسپت و رابطه با محیط پیرامون .

واژه هاي کلیدي : نظریه گشتالت ، ادراك بصري ، هنر مدرن ، خود آگاهی


٢

دومین همایش ملی پژوهش هاي کاربردي در »مهندسی عمران، معماري و مدیریت شهري«

nd National Conference on Applied Researches in Civil engineering, Architecture and Urban planning٢

مقدمه :

نظریه ها در حوزه هاي متعددي در معماري مورد استفاده قرار می گیرند .
معماري جدا از وجهه کارکردي آن ، معنایی برخااسته از نظریه ها در درون خود نهفته دارد که به ناظر و یا کاربر اثر معماري منتقل می کند .

هر پدیده اي داراي دو جنبه است . جنبه ادراکی و جنبه ساختاري . جنبه ساختاري ، ساده ، هویدا و فارغ از تعلقات فرهنگی و اجتماعی قابل شناسایی است ، در حالی که جنبه ادراکی نه تنها پیچیده و غیر آشکار ، بلکه تنیده شده در مناسبات فرهنگ هر قوم و ملت و متاثر از عوامل متعدد اجتماعی و فردي است . نظریه گشتالت بیانگر روشی است که طبق آن اشیاء ، گشتالت، یعنی جاگذاري و کنار هم چیده می شوند . گشتالت کلیتی است مادي ، روانی یا نهادي ، داراي مختصاتی که اجزاي آن به طور منفرد ، فاقد چنان مختصاتی هستند. معماري در این میان با گام نهادن به بعد دوم ، یعنی ادراك است که معنا می یابد . حال مسئله اصلی آن است که ، یکی از کاستی ها و انتقاداتی که محققان به نظریه گشتالت وارد می نمایند ، یادگیري بدون حصول بینش و سلسله مراتب می باشد . چنانچه اغلب شاگردان ، بی آنکه بینشی داشته باشند ، حروف الفبا را می آموزند . این امر در معماري ، مصداقی بارز دارد و همانطور که می دانید بدون ادراك مفهوم نقطه ، خط ادراك نمی شود و به دنبال آن بدون ادراك خط ، سطحی درك نمی گردد و این امر شامل احجام و طراحی معماري نیز می گردد. آنچه این مقاله را متمایز می دارد این است که نگارنده کوشش دارد تا با تلفیق نظریه ها ، روشی متفاوت با عصر امروز را در جهت طراحی معماري ارائه دهد و پایه هاي نگرشی کل گرایانه به هستی را از دیدگاه نظریه گشتالت تعریف نماید . از آنجا که هستی هر سامانه در گرو تعریف جایگاه او در کل مجموعه می باشد ، نگارنده بر آن است تا این الگو را با تاکید بر عناصر گشتالت و روش هاي تحلیل گرافیکی در جهت هرچه بیشترهدفمند کردن طراحی معماري بازگو نماید. در یادگیري به شیوه گشتالت ، ادراك ، بینش و حل مسئله اساس کار است و کوشش می شود که با توجه به کل مسئله و پی بردن به اجزاء و کسب

بینش مسئله مورد نظر حل گردد .

( 1 روش تحقیق

روش تحقیق صورت گرفته در این مقاله رویکردي تحلیلی ( بنیادي نظري – کاربردي ) می باشد . جهت جمع آوري داده ها از روش کتابخانه اي و میدانی استفاده گردیده .همچنین در راستاي درك و بینش صحیح مطالب ارائه گردیده از نمودارها ،جداول و ذکر نمونه هاي موردي از کشور هاي یونان و ترکیه استفاده گردیده . در نمودار 1 به تفصیل ، فرآیند پژوهش پیش رو را به شکلی گرافیکی بیان گردیده است .

:

نمودار : 1 فرآیند پژوهش ( ماخذ : نگارندگان )

٣

دومین همایش ملی پژوهش هاي کاربردي در »مهندسی عمران، معماري و مدیریت شهري«

nd National Conference on Applied Researches in Civil engineering, Architecture and Urban planning٢

( 2 یادگیري :

یادگیري براي روانشناسان پیرو نظریه گشتالت به صورت مسئله اي در زمینه ادراك (Perception)1 می باشد . یادگیري در روانشناسی گشتالت عبارتند از بینش (Insight)2 حاصل از درك موقعیت یادگیري به عنوان یک کل یکپارچه و آن هم از طریق کشف روابط میان اجزاي تشکیل دهنده موقعیت یادگیري حاصل می شود .(سیف روانشناسی تربیتی ) . یادگیري در روانشناسی گشتالت به صورت هیئت کل مطرح می گردد ، نه از ترکیب یا تحلیل اجزا و عبارتند از وقوع تغییراتی که در پاسخ به الگو ها یا هیئت هاي کل داده می شود . با توجه به این تعریف نمی توان تعلیم و تربیت را منحصر به سه عنصر معلم ، دانش آموز و محتوا نمود . (پارسا, (1374

در اواسط دهه 1950 بنجامین بلوم براي یادگیري ، سه حوزه ، اندیشیدن (Head) ، نگرش عاطفی (Heart) و فعالیت هاي بدنی (Hand) را در نظر گرفت و در کتاب خود منتشر نمود ( نمودار . ( 2 وي مراحل ادراك در فرآیند یادگیري و آموزش را بر اساس این سه عنصر بیان نمود . طبقه بندي بلوم (BloomTaxonomy)3 در واقع سیستمی می باشد که فرآیندي نوین از ادراك را ارائه می نماید . این طبقه بندي در سال 1990 توسط یکی از شاگردان بلوم بازنگري گردید و به شکل زیر ارائه شد . ( نمودار . ( 3

نمودار : 2 انواع حوزه اندیشیدن به ترتیب بیشترین میزان ، از دیدگاه بلوم ( ماخذ : بنجامین بلوم )

1ادراك حسی ، مشاهده قوي ادراك ، آگاهی ، احساس
2بینش ، بصیرت ، فراست ، درون بینی بنجامین بلوم در سال 1913 م، در لنسفورد واقع در پنسیلوانیا متولد شد و در سال 1999م وفات یافت. او دوره لیسانس و فوق لیسانس را در سال 1935م در دانشگاه پنسیلوانیا 3

.گذراند و دوره دکتراي تعلیم و تربیت را در سال 1942م در دانشگاه شیکاگو به پایان رساند. سپس به عضویت ستاد آزمون هاي دانشگاه شیکاگو درآمد تا مدت ها مسوولان تعلیم و تربیت کشورهاي مختلف از وي براي مشاوره هاي تربیتی دعوت به عمل می آوردند. وي به عنوان معلم، محقق و استاد، خدمات فراوانی ارائه کرد. از

.وي هیجده عنوان کتاب به چاپ رسیده که تعدادي از آن ها به زبان فارسی نیز ترجمه شده است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید