بخشی از مقاله
ريان بن شبيب از امام رضا (ع) روايت كرده كه فرمود: «اى پسر شبيب ، اگر بر حسين (ع) گريه كنى تا آنكه اشك چشمت بر صورتت جارى شود، خداوند گناهان كوچك و بزرگ، و كم يا زياد تو را مى آمرزد» 87
و نيز فرمود: «گريه كنندگان بايد بر كسى همچون حسين (ع) گريه كنند ، زيرا گريستن براى او گناهان بزرگ را فرو مىريزد» 89.
۵- سكونت در بهشت
امام باقر (ع) فرمود: «هر مؤمنى كه در سوگ حسين (ع) اشك ديده ريزد، به حدى كه بر گونهاش جارى گردد، خداوند او را ساليان سال در غرفههاى بهشت مسكن مىدهد» . 90
و نيز امام صادق (ع) فرمود: «هر كس درباره حسين (ع) شعرى بخواند و گريه نمايد و يك نفر را بگرياند، بهشت براى هر دوى آنها نوشته مىشود . كسى كه حسين (ع) نزد او ذكر شود و از چشمش به مقدار بال مگسى اشك آيد، اجر او نزد خداست و براى او جز به بهشت راضى نخواهد شد» .91
و نيز فرمود: «هر كس كه در عزاى حسين (ع) بگريد يا ديگرى را بگرياند و يا آنكه خود را به حالت گريه و عزا درآورد ، بهشت بر او واجب مىشود» 92.
۶- شفا يافتن
يكى ديگر از آثار و بركات مجالس عزادارى حضرت سيد الشهدا (ع) شفا گرفتن است . به طورى كه بارها ديدهايم و شنيدهايم كه بعضى از عزاداران و گريه كنندگان بر حسين (ع) شفا گرفتهاند.
نقل است كه مرجع بزرگ شيعه مرحوم آية الله العظمى بروجردى در سن نود سالگى داراى چشمانى سالم بودند كه بدون عينك خطوط ريز را هم مىخواندند و مىفرمودند: اين نعمت را مرهون وجود مبارك حضرت ابى عبدالله الحسين (ع) هستم : و قضيه را چنين نقل مىفرمودند:
در يكى از سالها در بروجرد بودم، به چشم درد عجيبى مبتلا شدم كه بسيار مرا نگران ساخته بود . معالجه پزشكان فايدهاى نكرد و درد چشم هر روز بيشتر و ناراحتى من افزونتر مىگرديد، تااينكه ايام محرم شد. در ايام محرم آية الله فقيد ، دهه اول را روضه داشتند و دستههاى مختلف هم در اين عزادارى شركت مىكردند . يكى از دستههايى كه روز عاشورا به خانه آقا وارد شده بود، «هيئت گِلگيرها» است كه نوعاً سادات و اهل علم و محترمين هستند، در حالى كه هر يك حوله سفيدى به كمر بستهاند، سر و سينه خود را گل آلود كرده و بطور بسيار رقت بار و مهيج و در عين حال با سوز و گداز فراوان و ذكرى جانسوز آن روز را تا ظهر
عزادارى مى كنند . آقا فرمودند:
«هنگامى كه اين دسته به خانه من آمدند و وضع مجلس با ورود اين هيئت هيجان عجيبى به خود گرفته بود من هم در گوشهاى نشسته و آهسته آهسته اشك مىريختم و در اين بين هم مقدارى گل از روى پاى يكى از همين افراد گلگير برداشته و بر روى چشمهاى ملتهب و ناراحتم كشيدم، و به بركت همين توسل، چشمانم خوب شد و امروز علاوه بر اينكه متبلا به درد چشم نشدم، از نعمت بينايى كامل برخوردارم، و به بركت حضرت امام حسين (ع) احتياج به عينك هم ندارم». با اينكه همه قواى جسمانى ايشان تحليل رفته بود با اين وجود تا آخرين ساعات زندگانى از بينايى كامل برخوردار بودند
آثار و بركات عزادارى و گريه بر سيدالشهداء (ع)۲
۱- حفظ رمز نهضت حسينى
از ارزندهترين آثار و بركات مجالس عزادارى و گريه بر ابى عبدالله حسين (ع) حفظ رمز نهضت حسينى است .
براستى ؛ چرا در دوران منحوص سلاطين و پادشاهان جور از برپايى مجالس عزاى اهل بيت (ع) به خصوص سالار شهيدان جلوگيرى مى شد؟ آيا نه اين است كه عزاى حسينى و امامان شيعه، سبب مى شود كه سخنوران و دانشمندان متعهد و انقلابى، مردم را از ظلمهاى حكومتها آگاهى دهند و انگيزه قيام آن حضرت كه امر به معروف و نهى از منكر است به اطلاع مردم برسد؟
آرى، اينگونه مجالس، آموزشگاهها و دانشگاههايى است كه به بهترين روش و زيباترين اسلوب مردم را به سوى دين خوانده و عواطف را آماده مىكند و جاهلان و بىخبران را از خواب سنگين غفلت بيدار مىسازد و نيز در اين مجالس است كه مردم ، ديانت را همراه با سياست، از مكتب حسين بن على (ع) مىآموزند.
گريه بر سيد الشهدا (ع) و تشكيل مجالس عزاى حسينى نه تنها اساس مكتب را حفظ مىكند، بلكه باعث مىگردد شيعيان با حضور در اين مجالس از والاترين تربيت اسلامى برخوردار شده و در جهت حسينى شدن رشد و پرورش يابند.
كدام اجتماعى است كه در عالم چنين اثرى را از خود بروز داده باشد؟ كدام حادثهاى است مانند حادثه جانسوز كربلا كه از دوره وقوع تاكنون و بعدها بدينسان اثر خود را در جامعه بشريت گذارده ، و روز به روز دامنه آن وسيعتر و پيروى و تبعيت از آن بيشتر گردد؟ از اين رو بايد گفت كه در حقيقت مراسم عزادارى حافظ و زنده نگهدارنده نهضت مقدس امام حسين (ع) و در نتيجه حافظ اسلام وضامن بقاى آن است .
تشكيل مجالس عزادارى حسين، نه تنها اساس مكتب را حفظ كرده و مىكند بلكه به علاوه سبب آن گرديد كه شيعيان با حضور در اين مجالس از والاترين تربيت اسلامى برخوردار شده و در جهت حسينى شدن رشد و پرورش يابند.
«موريس دوكبرى» مىنويسد: «اگر مورخين ما، حقيقت اين روز را مىدانستند و درك مىكردند كه عاشورا چه روزى است ، اين عزادارى را مجنونانه نمى پنداشتند . زيرا پيروان حسين به واسطه عزادارى حسين مىدانند كه پستى و زير دستى و استعمار را نبايد قبول كنند . زيرا شعار پيشرو و آقاى آنان تن به زير بار ظلم و ستم ندادن است.
قدرى تعمق و بررسى در مجالس عزادارى حسين نشان مىدهد كه چه نكات دقيق و حيات بخشى مطرح مى شود ،در مجالس عزادارى حسين گفته مى شود كه حسين (ع) براى حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگى مقام و مرتبه اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زير بار استعمار و ماجراجويى يزيد نرفت؛ پس بياييد ،ما هم شيوه او را سرمشق قرار داده از زير دستى استعمار گرايان خلاصى يابيم و مرگ با عزت را بر زندگى با ذلت ترجيح دهيم...» 86.
۲- ازدياد محبت به امام، و تنفر از دشمنان آن حضرت
سوزى كه از دل سوخته عاشقان سيدالشهدا (ع) به چشم سرايت كرده و از مجارى دو چشم آنها به صفحه رخسار وارد مى شود، مراتب علاقه و اخلاص و دلبستگى به خاندان وحى و رسالت را مىرساند و اين عمل اثرى مخصوص در ابقاى مودت و ازدياد محبت دارد.
گريه بر حضرت سيدالشهدا (ع) از مواردى است كه هيچ انسانى از فرط دلسوزى و انقلاب، طاقت بردبارى و تحمل در برابر استماع مصائب او را ندارد، و اين گريه و بيقرارى ، علاوه بر ازدياد محبت و مهر و مودت، موجب كثرت تنفر و بىزارى از دشمنان و قاتلان آن حضرت شده و موجب برائت دوستداران اين خانواده از دشمنان ايشان مىگردد.
بارى، گريه با آگاهى و معرفت بر امام حسين (ع) ، در واقع، اعلام انزجار از قاتلان اوست و اين تبرى از آثار برجسته گريه بر امام حسين (ع) است زيرا مردم به ويژه افرادى كه داراى شخصيت هستند از گريه كردن در برابر حوادث تا سر حد امكان امتناع مىورزند ، و تا شعله درونى آنان به مرتبه انفجار نرسد حاضر به گريه كردن مخصوصاً در برابر چشم ديگران نيستند، اين گريه و عزادارى ابراز كمال تنفر در برابر تعدى و تجاوز و ستمگرى و پايمال نمودن حقوق جامعه و به ناحق تكيه زدن بر مسند حكومت آنان مىباشد.
۳- آشنايى با حقيقت دين و نشر آن
يكى ديگر از آثار و بركات مجالس عزادارى سيدالشهدا (ع) اين است كه مردم در سايه مراسم عزادارى به حقيقت اسلام آشنا شده و بر اثر تبليغات وسيع و گستردهاى كه همراه با اين مراسم انجام مىگيرد، آگاهى توده مردم بيشتر شده و ارتباطشان با دين حنيف محكمتر و قويتر مىگردد . چه اينكه قرآن و عترت دو وزنه نفيسى هستند كه هرگز از يكديگر جدا نمىشوند و اين آگاهى در اقامه ماتم و مراسم سوگوارى عترت رسول اكرم (ص) به خصوص امام حسين (ع) به آحاد مردم داده خواهد شد.
آثار و بركات عزادارى و گريه بر سيدالشهداء (ع)
سخنى پيرامون عزادارى و گريه بر سيدالشهدا (ع)
«گريه» مظهر شديدترين حالات احساسى انسان است، و علتها و انگيزههاى مختلفى دارد كه هر يك از آنها نشان دهنده حالتى خاص است . در روايات ، بعضى از انواع گريه تحسين شده و از صفات پسنديده بندگان پاكدل خداوند به حساب آمده است ، و بعضى از انواع گريه مذموم شمرده شده است .
گريه ، از حالات و انفعالات انسانى است كه با مقدمهاى از اندوه و ناراحتى روانى به طور طبيعى به ظهور مىرسد، و گاه ممكن است انگيزهاش هيجانات تند روانى باشد . مثل شوق و ذوقى كه از ديدار محبوب پس از زمانى طولانى ناشى مى شود. همچنين گاهى هم گريه كردن حاكى از عقايد مذهبى انسان است با اين توصيف، از آنجايى كه گريه عملى طبيعى و اى بسا غير ارادى است؛ لذا نمى شود مورد امر و نهى و حسن و قبح قرار گيرد، بلكه آنچه كه مورد حسن و قبح است، مقدمات و انگيزههاى گريه مىباشد . چنانكه گفتهاند: «تو آنى كه در بند آنى».
در اينجا براى اينكه بدانيم گريه بر سيدالشهدا (ع) چگونه گريهاى است و چه تأثيرات و بركاتى مىتواند داشته باشد، بهتر آن است كه اشارهاى به انواع گريه كنيم تا بعد از آن، نوع گريه بر آن حضرت برايمان معلوم گردد.
1- گريه طفوليت : زندگانى انسان با گريه شروع مى شود كه همان گريه، نشانه سلامت و تندرستى نوزاد است، و در واقع گريه در آن زمان ، زبان طفل است .
2- گريه شوق: مانند گريه مادرى كه از ديدن فرزند گمشده خويش پس از چندين سال سرداده مىشود . و اين گريهاى است كه از روى هيجان و احياناً جهت سرور و شادى به انسان دست مىدهد.
3- گريه عاطفى و محبت : محبت از عواطف اصيل انسانى است كه با گريه انس ديرينه دارد . مثلاً محبت حقيقى به خداوند حسن آفرين است و براى قرب به او بايد اشك محبت ريخت.
صنما با غم عشق تو چه تدبير كنم
تا به كى در غم تو ناله شبگير كنم
4- گريه معرفت و خشيت: انجام عبادات خالصانه و تفكر در عظمت آفرينش و كبريايى خداوند ، و همچنين اهميت تكاليف و مسئوليتهاى انسانى باعث مىگردد كه نوع خاصى از خوف، در درون انسان ايجاد شود و اين خوف، خوفى است كه از روى معرفت به خداوند و تهذيب نفس به دست مىآيد كه «خشيت » ناميده مى شود.
5- گريه ندامت: از عوامل اندوه زدايى كه منجر به گريه مىگردد، محاسبه نفس و حسابرسى شخصى است ، و همين حسابرسى باعث مىشود كه انسان به گذشته خود فكر كند و با حسابرسى ، جبران كوتاهى و خطاها را بكند و اشك حسرت و ندامت از چشمانش جارى نمايد، اين گريه، نتيجه توبه و بازگشت به خداست.
اشك ميغلتد به مژگانم به جرم رو سياهى
اى پناه بى پناهان، مو سپيد روسياهم
روز و شب از ديدگان اشك پشيمانى فشانم
تا بشويم شايد از اشك پشيمانى گناهم
6- گريه پيوند با هدف : گاهى قطرههاى اشك انسان، پيام آور هدفهاست . گريه بر شهيد از اين نوع گريه است . گريه بر شهيد خوى حماسه را در انسان زنده مىكند و گريستن بر سيدالشهدا (ع) خوى حسينى را در انسان احيا مىكند ، و خوى حسينى چنان است كه نه ستم مىكند و نه ستم مىپذيرد. آن كسى كه با شنيدن حادثه كربلا قطره اشكى از درون دل بيرون مىفرستد، صادقانه اين پيوند با هدف والاى سيدالشهدا (ع) را بيان مىكند.
7- گريه ذلت و شكست : گريه افراد ضعيف و ناتوانى كه از رسيدن به اهداف خود ماندهاند و روح و شهامتى براى پيشرفت در خود نمىبينند.
با ذكر اين مطلب، حال بايد بررسى كرد كه گريه بر حسين (ع) از چه نوع گريه است . هر كس با اندك توجهى خواهد دانست كه گريه بر حسين (ع) گريه محبت است ، آن محبتى كه در دلهاى عاشقانش به ثبت رسيده است . گريه بر او ، گريه شوق است ، زيرا قسمت زيادى از حماسههاى كربلا، شوق آفرين و شورانگيز است و به دنبال آن سيلاب اشك شوق به خاطر آن همه رشادت،
فداكارى ، شجاعت و سخنرانيهاى آتشين مردان و زنان به ظاهر اسير ، از ديدگان شنونده سرازير مىگردد و نيز گريه معرفت و پيوند با هدف متعالى و انسان ساز او است؛ و به تعبير امام خمينى (ره) گريه سياسى است كه فرمود: «ما ملت گريه سياسى هستيم ، ما ملتى هستيم كه با همين اشكها سيل جريان مىدهيم و سدهايى را كه در مقابل اسلام ايستاده است خرد مىكنيم ».
هزار سال فزون شد ز وقعه عاشورا
ولى ز تعزيه هر روز، روز عاشور است
هيهات كه گريه بر حسين (ع) گريه ذلت و شكست باشد، بلكه گريه پيوند با سرچشمه عزت است، گريه امت نيست، كه گويا است ، گريه سرد كننده نيست ، كه حرارت بخش است، گريه بزدلان نيست، كه گريه شجاعان است ، گريه يأس و نااميدى نيست كه گريه اميد است، و بالاخره گريه معرفت است و گريه معرفت در عزاى حسين (ع) از انحراف و تحريف در قيام آن حضرت
جلوگيرى مى كند و شايد به همين جهت باشد كه در فضيلت گريه بر سيدالشهدا (ع) روايات متعددى وارد شده است . از آن جمله، روايتى است كه امام صادق (ع) فرمود: «گريه و بى تابى در هر مصيبت براى بنده مكروه است، مگر گريه بر حسين بن على (ع) كه اجر و ثواب نيز دارد» . 85
گريه و عزادارى براى سيدالشهدا(ع) داراى آثار و بركات مهمى است كه به برخى از آنها اشاره مىشود:
ما را از دعای خیرتان فراموش نکنید................یا علی مدد
طريق يازدهم: يكي از ختمهاي مجربه راجع به حضرات چهارده معصوم (ع) و جناب حضرت اباالفضل (ع) رابدين منوال گفتهاند: به نيّت قربت مطلقه دو ركعت نماز حاجت بخواند و هزار و چهارصد مرتبهذكر صلوات هدية چهارده معصوم (ع) بخواندو صد مرتبه نيز هديه به پيشگاه حضرت اباالفضلالعبّاس (ع)، كه بوّاب در گاه آل محمّد (ع) و باب ولايت است، بفرستند و حاجت خود را بطلبند،ان شاءالله تعالي روا ميشود.
طريق دوازدهم: بين نماز مغرب وعشاء، دو ركعت نماز حاجت بخواند تاچهل ويك شب، و توسّل كثيرالبركاتحضرت ابوالفضل العباس (ع) جويد، بدين طريق: بعد از نماز، اوّل ذكر شريف صلوات، وسپسكلمات زير باتوجه كامل خوانده شود (ضمناًچهل شب كه تمام شد، بايد يك شب آخر از چهلشب را گرو نگاهداشت، تا وقتي كه حاجت برآورده شد، آنگاه بجاآورد). كلمات مزبور اين است:«يامَن يجيب المضطرَّ اذا دعاه و َ يكشف السوء يا رب يارب يارب ياعباس بن علي بن ابي طالبالامان الامان ادركني ادركني ادركني»
جملات آخر را تكرار نمايد تا نفس قطع شود؛ انشاءالله حاجت روا ميشود
طريق سيزدهم: مؤلف «مكين الاساس» آورده است: ثقهاي خبر داد مرا كه حاجت مهمي داشتم. از پيره زال جدّه خود شنيده بودم كه هر گاه كسي برايقضاي حاجتش، هفت شب چهارشنبه متوسّل به حضرت عبّاس شده و در هر يك از شبهايمزبور صد مرتبه ورد زير را بخواند، حاجت او به شكل غير عادي برآورده خواهد شد. و آن ايناست:
اي ماه بني هاشم، خورشيد لقا عبّاساي نور دل حيدر، شمع شهدا عبّاس
از درد و غم ايام ما رو به تو آورديمدست من مسكين گير از بهر خدا عباس
نظير اين توسّل را مرحوم حاجي ميرزا حسين تهراني نجل حاجي ميرزا خليل (از علماي زاهدعصر مشروطه) عمل كرده بودند، درد پاي ايشان فوراً ساكت شده و ديگر عود نكرده بود.
طريق چهاردهم: يكي از مؤثقين محترم كه سالهاي متمادي مجاور كربلا بود، در شب يكشنبهربيع الثاني 1414 ِ در حرم مطهّر كريمةاهل بيت حضرت فاطمه معصومه (ع) نقل كردند:
صاحب كتاب معالي السبطين، مرحوم شيخ مهدي مازندراني سال 1358 هجري قمري در كربلاايام ماه مبارك رمضان در چند منبر ميرفت و آخرين منبرش در رواِ حضرت ابوالفضل العبّاسبود. مرحوم مازندراني يك شب فرمودند: هر كسي فرداشب به اينجا يعني به رواِ حضرتابوالفضل العبّاس (ع) بيايد، تحفهاي به او خواهم داد. فرداشب ما نيز در آن مجلس حاضر شديم.
ايشان، توسل و ختمي براي حضرت ابوالفضل العبّاس (ع) نقل كرد كه انجام آن وقت معيّن وساعت و روز مشخصي ندارد. طريقه ختم را اين طور بيان فرمودند: ابتدا 133 مرتبه صلواتبفرستيد«اللّهم صلّعلي محمد و آل محمد» نيز 133 مرتبه بگويد: «يا عباس، يا عباس» و بعد ازآن مجدداً133 مرتبه بگويد: «اللّهم صل علي محمد و آل محمد». و اين عمل را هر روز انجام دهدتاحاجتش برآورده شود.
ناقل مطلب افزودند: من براي برآمدن حاجتي، بعد ازاتمام ماه رمضان مزبور، از همان روز اولشوال اين ختم را شروع كردم ؛ روز هشتم شوال حاجتم برآورده شد. خواسته من اين بود: من دركربلا
بودم و مادرم در ايران به سر ميبرد و ميخواستم وي نيز به كربلا بيايد. حضرت عباس (ع)عنايت فرمودندو حاجتم ـ آمدن مادر به كربلا ـ رواشد.
طريق پانزدهم: از بياض خطّي موجود در كتابخانه مرحوم آيتالله العظمي آقاي حاج سيّد محمدرضاگلپايگاني «ره» طريقه ختم و توسّل به حضرت عباس (ع) را اين چنين نوشته است:
از شب جمعه يا شب دوشنبه، قبل از نماز صبح شروع تا وقت نماز صبح تمام شود، دوازده روز، وهر روز يكصد و سي وسه مرتبه بخواند:
اي ماه بني هاشم خورشيد لقا عبّاساي نور دل حيدر شمع شهدا عبّاس
از دست غم دوران من رو به تو آوردمدست من بيكس گير از بهر خدا عبّاس
طريق شانزدهم: آيت الله سيّد نورالدين ميلاني فرمودند: مرحوم آيتالله آقاي سيّد محمد رضا بروجردي«قدسسره» از علماي بزرگ حوزة علميه كربلا بودند كه اخيراً در مشهد مقّدس در جوار حرممطهر حضرت ثامنالائمّه علي بن موسي الرضا ـ عليه آلاف التحيةو الثناء ـ سكنا گزيده بودند. ازايشان در عداد مراجع ياد ميشد ولي عمرش وفا نكرد.
مرحوم بروجردي، آن زمان كه در كربلا ساكن بودند، براي آشتي و حسن رفتار بين عيال ومادرشان به حضرت اباالفضلالعبّاس (ع) متوسّل ميشوند و نتيجه خوبي ميگيرند، به طوري كهصفا و صميميت كامل
بين همسر و مادر ايشان برقرار ميگردد
. توسّل ايشان به اين نحو بوده است: طبق مشهور 133 بار به عدد نام حضرت اباالفضلالعبّاس(ع)، ذكر «يا كاشف الكرب عن وجه الحسين اكشف كربي بحق اخيك الحسين (ع).
طريق هفدهم: و نقل كردهاند كه مرحوم آيت الله شيخ محمّد حسين اصفهاني (معروف به كمپاني) «قدسسره» ميفرمودند: اين ذكر، صحيحش اين است: «ياكاشف الكرب عن وجه اخيك الحسين (ع)اكشف كربي بوجه اخيك الحسين (ع)». مرحوم اصفهاني، استاد مرحوم پدرم، آيتالله العظميآقاي سيّد محمّد هادي ميلاني «قدس سره» بودند و منزل مازياد تشريف ميآوردند.