بخشی از مقاله

چکيده
ايران به واسطه دارا بودن پيشينه قوي و غني تمدني فرهنگي، يکي از مناسب ترين مقاصد جهت گردشگري فرهنگي در سطح جهاني است که باوجود دارابودن زمينه هاي فراوان فرهنگي اجتماعي، تاکنون کمتر از داشته هاي خود جهت معرفي اين جلوه ها به مردم دنيا استفاده نموده است . از سويي ديگر در مبحث جهاني گفتگوي اديان ، ايران يکي از کشورهاي مهم به شمار ميرود چرا که با وجود رسميبودن آيين تشيع اسلامي در اين دين ؛ پيروان اديان آسماني ديگر نيز با آسودگي و آرامش در کنار مسلمانان ، زندگي کرده و از حقوق اجتماعي برابر برخوردارند. پيروان ادياني همچون مسيحيت ، يهوديت ، صابئين يا زردشتي در ايران با در اختيار داشتن مراکز مذهبي تأييدشده خود به سهولت مراسم مذهبي خود را به انجام ميرسانند. آئين زردشتي از کهن ترين آيين هاي رسمي ايرانيان بوده است که تاريخچه اي طولاني را پشت سر گذارده است . يگانه پرستي و عدم تمثال سازي در اين دين ، نشانگر تمايل ذاتي ايرانيان به توحيد است . با پذيرش آيين اسلام بسياري از آتشکده ها به مساجد تبديل شد اما پيروان اين دين به عنوان يکي از اهل کتاب پذيرفته شده و در انجام مراسم خود آزادي عمل داشته اند. امروزه ايران يکي از دو کشوري است که بيشترين تعداد پيروان آيين زرتشت را در خود جاي داده است . اين پژوهش که بر اساس شيوه توصيفي تحليلي و با استفاده از منابع کتابخانه اي و ميداني، فراهم شده است ، برآن است تا با معرفي کوتاه آثار و مراسم آيين زرتشتي در استان اصفهان ، به پتانسيل موجود در آثار فرهنگي و آييني اين مذهب در راستاي جذب گردشگري داخلي و بين المللي، اشاره نمايد. نتايج حاصل از اين پژوهش که با مدل SWOT نيز ارائه شده است ، قابليت تعميم در مورد ساير اديان در ايران را دارا است .
واژه هاي کليدي: گردشگري مذهبي، اديان اهل کتاب ، اصفهان ، آيين زرتشتي. آتشکده ، چهارطاقي.
مقدمه
در مبحث گردشگري، جاذبه هاي مذهبي خصوصا در کشور ايران از اهميت بسياري برخوردار بوده و يکي از مهمترين بخش هاي گردشگري محسوب ميشوند. از آنجاييکه دين رسمي ايران ، تشيع است ، لذا حضور مساجد، بقاء و زيارتگاه ها به عنوان پررونق ترين و مهمترين جلوه هاي جاذبه هاي گردشگري مذهبي در ايران به شمار مي آيند. اين در حالي است که پراکنش اديان در ايران تنها منحصر به آيين مقدس اسلام نيست و علاوه بر مسلمانان ، مسيحيان ، يهوديان ، صابئين و زردشتيان نيز به عنوان پيروان اهل کتاب در ايران ساکن بوده و از حقوق مدني برابر با ساير مردم برخوردارند.
در ميان اين اديان ، دين زرتشت به واسطه ريشه داشتن در فرهنگ ايران پيش از اسلام ، شاخص است . گرچه امروزه زردشتيان ، در جهان پراکنده اند اما ايران ، يکي از دو کشوري است که بيشترين تعداد زردشتي را در سطح جهاني دارا است . کشور ديگر هند، ميزبان اقوام مهاجر از ايران در سده هاي پيشين بوده است . هر ساله به منظور اجراي مراسم آييني و عبادي، زردشتيان بسياري از اقصي نقاط جهان به مقصد ايران ، مسافرت نموده و مايل به بازديد از آثار مختلف از جمله آثار فرهنگي آيين خود هستند. از سويي ديگر بازديد از اين آثار و آشنايي با مراسم ، جشنها و فرهنگ اديان ديگر براي گردشگران داخلي و خارجي با هر مذهبي، جالب توجه است . لذا در اين پژوهش سعي شده تا با اشاره به بخش کوچکي از فرهنگ زردشتيان ايران و آثار تاريخي وابسته به اين آيين در استان اصفهان به عنوان يکي از کهنترين مراکز سکونت پيروان اين آيين ، زمينه مناسب و قابل سرمايه گذاريهاي کلان در بخش آثار مرتبط با اديان معرفي شده و لزوم برنامه ريزي هدفمند به منظور جذب و هدايت هرچه بيشتر گردشگران فرهنگي در اين مسير، انجام پذيرد. در همين راستا سوالاتي چند قابل طرح است . اينکه چهارطاقيها، آتشکده ها يا آثار مرتبط با آيين زردشت داراي چه قابليت هايي براي توسعه در بخش گردشگري هستند و يا اينکه محدويت هاي پيش روي توسعه گردشگري در اين زمينه چه مواردي بوده و چه راهبردهايي براي رفع اين محدوديت ها ميتوان پيشنهاد نمود.
پاسخگويي به اين سوالات در راستاي رسيدن به هدف کلان تر يعني بهره برداري از قابليت هاي موجود در زمينه گردشگري مبتني بر آثار فرهنگي اديان رايج در ايران است . لذا در اين مقاله با معرفي کلي اين آيين ، مراسم ، جشن ها و آثار مرتبط با آن ، قابليت هاي گردشگري اين آيين مورد بررسي قرار خواهد گرفت . نتايج حاصل از اين پژوهش که به شيوه کتابخانه اي و ميداني و با استفاده از ابزارهاي تجزيه و تحليل کيفي تهيه شده ، در معرفي استان اصفهان به عنوان استان مهم گردشگرپذير اديان ، همچنين به عنوان استان پيش فرض براي گفتگوي اديان و در سطوح ساده تر براي گردشگران ، دفاتر گردشگري، سازمان ميراث فرهنگي،صنايع دستي وگردشگري قابل بهره گيري است .
خصوصيات آئين زرتشت
از نخستين ادوار بشر درپي يافتن منشاء و مبدا هستي بوده است اما گاه در اين مسير، راه را به خطا رفته و دو يا چندگانه پرستي را پيشه خود نموده است . بي شک ايران را ميبايست يکي از کهن ترين سرزمين هايي دانست که در پرستش خدا يگانه و توحيد گام برداشته است و جالب آنکه گاه به همين دليل از سوي مردم ديگر سرزمين ها که داراي خدايان متعدد بوده اند به تمسخر گرفته شده است .
در قرآن مي خوانيم دين و صراط مستقيم ، همان بندگي خداوند و عبوديت اوست و حقيقت بندگي با قرار گرفتن در صراط مستقيم محقق مي شود، مرتبۀ هر کس در بندگي نيز به ميزان راهيابي وي به صراط مستقيم و پيروي از دين خداست .
قاضي صاعد اندلسي، فيلسوف و مورخ سده پنجم هجري در کتاب «التعريف بطبقات الامم » از دانش ملت فارس تجليل کرده و از برخي کتاب هاي آنها مانند «احکام نجوم »، «صور درجات فلک » که منسوب به زرتشت است و به ويژه از کتاب ارزشمند «جاماسب » ياد ميکند، چنان که گويا به آنها دسترسي داشته و آنها را مطالعه کرده است . سپس ميگويد: «ايرانيان ، به اعتقاد برخي از مورخان ، در ابتدا يکتا پرست و بر ديانت حضرت نوح (ع ) بودند. تا اين که يوذاسف مشرقي به نزد تهمورث ، سومين پادشاه ايرانيان آمد و ديانت حنفا را، که همان ديانت صابئي ١ است ، بياورد(عميد، ١٣٧٩: ١٣٤٨). پس تهمورث از او پذيرفت و مردم را مجبور به پذيرش آن نمود. حدود ١٨٠٠ سال به آن معتقد بودند تا اين که با ظهور زردشت فارسي در زمان گشتاسب ، همگي مجوسي شدند». (صاعد اندلسي، ١٣٨٤: ١٦٠)
تحقيقات تاريخي و دين پژوهي، بر وجود پيامبران الهي و حکيمان يکتا پرست در ايران باستان صحه مي گذارد. اين موضوع از چند لحاظ حايز اهميت است : نخست اين که ريشه و حيات بعضي از تعاليم ديني ايران باستان ،(مانند اعتقاد به خالق متعال و بهشت و دوزخ ) را مشخص ميسازد؛ ثانيا اين عقيده که همه مردم ايران ، آتش پرست ، خورشيد پرست و مانند آن بودند را رد ميکند و در مقابل ، اين احتمال را قوت ميبخشد که هنگام ورود اسلام به ايران ، آثاري از تعاليم انبياء الهي و حکيمان يکتا پرست باقي بوده است ؛ چنان که ايرانيان «اهل کتاب » قلمداد شدند و در نتيجه خدمات متقابل اسلام و ايران ، (تمدن اسلامي) به شکوفايي رسيد؛ ثالثا سخنان حکيماني مانند شيخ اشراق ، مبني بر وجود حکمت ويژه اي، منسوب به حکيمان يکتا پرست ايران باستان اثبات مي شود. آيين زردشت حدود يک قرن قبل از ميلاد تحول يافت و آن صورت تحول يافته را آيين مزديسنا مي نامند. مزديسنا در لغت به معناي ستايش مزداست .
همانطور که پيش از اين نيز ياد شد، امروزه بيشتر معتقدان به دين زرتشتي در ايران و هند زندگي مي کنند، زرتشتيگري از آئين هاي دوره ساساني است که با به قدرت رسيدن اردشير بابکان براي نخستين بار به عنوان دين رسمي ايران انتخاب شد. به نظر نميرسد دين زردشتي در هيچ دوره ديگري پيش از زمان ساسانيان ، به عنوان دين رسمي مطرح شده باشد.
زرتشت به خداي يکتا اعتقاد داشته و رسالت خود را در آگاهي بخشي، سادگي و مبارزه با خرافات و موهومات ميداند، او را بايد نخستين حامي طبيعت به شمار آورد زيرا حتي قرباني کردن حيوانات را نپذيرفته و استعمال مسکرات را ممنوع کرده است . او انسان را صاحب اختيار و اراده ميدانست که بايد با دروغ بجنگد و راستي را برقرار سازد. (محمدي، ١٣٨٨: ٥٤) در سرودهاي زرتشتي همواره کار ارزش محسوب مي شود و در اين دين با هرگونه رنج پذيري مخالفت شده و انسان ها ميبايست سالم ، نيرومند و توانا تربيت شوند.
خود زرتشت موظف است تا دامنۀ رستاخيز پندار و گفتار و کردار مردمان را در گنجينۀ اعمال نگهداري کند، زرتشت خود، داور محکمۀ اهوراست . پس از آن هنگام گذشتن از پل چينوت ٢ که در روي رودي از فلز گداخته برافراشته است ، نيکوکاران خرم و خوش از روي آن گذشته به سراي ستايش به کشور جاوداني به کاخ پاکمنشي به خانه راستي به بارگاه اهورامزدا درآيند و به پاداش موعود رسند. (پورداوود، ١٩٣٨: ٧٥). يکي ديگر از ويژگيهاي مهم دين زرتشت را بايد ضد شمايل انگاري دانست ، زيرا هيچ شمايل يا تنديسي در اين دين ساخته نميشد. (فراي، ١٣٦٣: ٥٨؛ رضي، ١٣٧٩: ٢٢)
پيام مشترک اسلام و زرتشت
در دين اسلام و زرتشت ، خداوند، احسن الخالقين است و غير از خير و خوبي و زيبايي، نيافريده و هستي در بهترين صورت و برترين حالت ، خلق شده که نشان از خالقي يکتا، کامل ، قادر و خيرخواه دارد. در اوستا ميخوانيم که : "اينک اهورامزدا را مي ستاييم . شهرياري و بزرگواري و آفرينش زيباي او را مي ستاييم که گيتي و اشه (نظم و قانون ) را بيافريد؛ روشنايي و زمين و همۀ چيزهاي نيک را بيافريد. به شهرياري و بزرگواري و خوب کرداري وي، او را ايدون (اکنون ) با ستايش برگزيدة آنان که گيتي را نگاهبانند، مي ستاييم . او را ايدون به نامهاي پاک اهورايي و نامهاي پسنديدة مزدايي ميستاييم . او را با دل و جان خويش مي ستاييم ". (دوستخواه ، ١٣٨٢: ١٢٠ )
در قرآن همين مضامين ديده مي شود:"الحمد لله الذي خلق السماوات و الأرض و جعل الظلمات و النور"( ستايش خداي راست که آسمان ها و زمين را آفريد و روشني و تاريکي را مقرر داشت )(سوره انعام ،آيه ١) ويا " فتبارک الله أحسن الخالقين "(آفرين بر قدرت کامل بهترين آفرينندگان )(سوره مؤمنون ،آيه ١٤)؛ "و لله الأسماء الحسني فادعوه بها"( براي خداوند نامهاي زيباست ، خدا را با آن نامها بخوانيد)( سوره اعراف ، آيه ١٨٠)؛ يا "خلق السماوات و الأرض بالحق و صورکم فأحسن صورکم و إليه المصير"( خدا زمين وآسمان را به حق آفريد و شما آدميان را به زيباترين صورت برنگاشت و بازگشت همۀ خلايق به سوي اوست )( سوره تغابن ، آيه ٣) اين اشارات قرآن که تمام کاينات تسبيح مي گويند و او جملۀ ذرات عالم را سميع و بصير کرده است ؛ در گاثها نيز نظير دارد.
گفت و شنود مستقيم با خدا هم که طامات صوفيه را رنگ الهام مي دهد در اوستا (ونديداد، فرگرد٢) هم هست . (زرين کوب ، ١٣٦٣، ٢٤). لذا هر دو دين اسلام و زرتشت که بر يکتاپرستي استوار بوده و هستند و صفاتي که اين دو دين براي خداوند قائل هستند، در کتب مقدس آنان ، يکسان ذکر شده است .
شباهت هايي در عقايد و اخلاق و آداب
در آيه ١٧ سوره حج ، زردشتيان ( که در اين آيه با نام مجوس ياد شده اند) از جمله اديان اهل کتاب ياد شده است :" ان الذين امنوا و الذين هادوا و الصائبين و النصاري و المجوس و الذين اشرکوا ان الله يفصل بينهم يوم القيامه ان الله علي کل شيء شهيد"(کساني که ايمان آورده اند و کساني که يهود شده اند و صابئان و ترسايان و مجوس و کساني که براي خدا شريک قرار داده اند، خداوند روز قيامت ميان آنان داوري ميکند).
زرتشت و پيامبر اسلام (ص ) از نظر رسالت ، پيام ها و رفتار و اعمالي که داشته اند، بسيار به هم نزديک بوده و مشابه عمل کرده اند. اصلي ترين پيام و اقدام هر دو دعوت همگان به يکتاپرستي بوده است . به همين دليل مي توان ادعا نمود که خط و مشي واحدي را دنبال مي کرده اند، هر دو با بت پرستي و پرستش خدايان متعدد مقابله نموده و رسوم جاهلي را از بين برده اند، اين دو پيامبر کتاب هاي آسماني داشته و در ملاقات با فرشتۀ وحي پيام هايي را دريافت نموده و خود را صاحب رسالت يافته اند، چنان که در بسياري از موارد همين پيام ها نيز يکسان بوده است ، مانند نمازهاي پنج گانۀ روزانه که بسيار شبيه به هم هستند، و مهمترين عملکرد مشترک آنها مبارزه با جهل و ناداني بوده است . (محمدي ، ١٣٨٨: ٢١٦)
شباهت هاي کلي در عقايد و اخلاق و آداب پيامبر اسلام (ص ) و زردشت را ميتوان بدين ترتيب ذکر نمود:
١. نيت هر دو، (حضرت محمد (ص ) و زرتشت پيامبر) اصلاح و نجات بشريت بوده ، لذا عملکرد ايشان مثبت است .
٢. ديدگاه ها و عملکرد هر دو مافوق زماني بود که در آن مي زيستند.
٣. هر دو در زمانۀ خويش تا قلب حکومت ها و روح مردم نفوذ کردند.
۴. هر دو براي احقاق حقوق و تعالي انسان ها و نابودي باطل و ظلم تلاش کردند.
۵. اسلام دين ميانه روي است ، دين زرتشت نيز همين پيام را داشته است . بنابر آموزش هاي زرتشتي ، بهترين راه در زندگي ، راه ميانه روي است .
۶. اعتقاد به منجي آخر الزمان .
٧. هر دو آيين داراي نمازهاي يوميه پنج گانه هستند. (محمدي ، ١٣٨٨: ٢١٩؛ رضي ، ١٣٨٥: نامۀ ١٥١)
آيين هاي زرتشتيان
براساس بسياري روايات زردشت ، احتمالا در آذربايجان ديده به جهان گشوده است . کتاب وي، اوستا در لغت به معناي بنياد و متن است و مرجع ديني اين آيين تلقي مي شود. در آيين زرتشت سه اصل عملي گفتار نيک ، پندار نيک و کردار نيک بسيار برجسته اند، اصولي که در تعاليم اديان ابراهيمي نيز به روشني ديده مي شود. در اين آيين آباداني ، کشاورزي ، دامداري و شهرنشيني مورد ستايش قرار گرفته است . احترام به حيوانات و نيز خوشرفتاري با مردم جايگاهي ويژه دارد. به طور متعارف زرتشتيان مردماني تحصيل کرده ، با فرهنگ و خوشرفتار با ديگران هستند، سابقۀ همزيستي مسالمت آميز و تعاملات گسترده ميان ايشان و مسلمانان در سرزمين ما دلالتي روشن بر اين مورد به حساب مي آيد.
مراکز پرستش آيين زردشتي
يکي از رايج ترين آثار مذهبي زردشتيان ، آتشکده است . آتشکده به معني پرستشگاه زردشتيان است که آتش در جايي خاص از آن قرار دارد و مهم ترين آيينهاي ديني در آن و در برابر آتش انجام مي گيرد. زمان آغاز برپاداشتن آتشکده معلوم نيست .
زماني که هوشنگ آتش را کشف کرد چون وسيله اي نداشتند که اگر آتش خاموش شد، دوباره آن را روشن کنند به دستور هوشنگ ، نگهباناني بر آتش گماردند تا از آن مواظبت کنند و نگذارند خاموش شود. بيرون از غار باد و باران به آتش گزند مي رساند و داخل غار هم دود ناشي از سوختن چوب غيرقابل تحمل بود از اين رو به فکر افتادند که براي آتش خانه اي بسازند و آتش را به آن خانه برند. از اينجا به قول حکيم فردوسي بشر بسوي پيشرفتن و تمدن گام برداشت .
خبر کشف آتش که به اطراف رسيد آنها هم براي بردن آتش به آتشکده اي که به دستور هوشنگ ساخته بودند، آمدند و چون نمي دانستند چگونه از آتش نگهداري کنند و با خود ببرند تا خاموش نشود. نگهبان هايي که از آتش نگهداري مي کردند و تجربه داشتند آتش را همراهي مي کردند و به خانه جديدش مي رسانند. به آن هائيکه از اين آتش ها مراقبت مي کردند مي گفتند پرستاران آتش و اينکه امروز برخي به اشتباه ، زرتشتيان را اشتباه آتش پرست مي گويند از اين کلمه ريشه گرفته اما در واقع آنان پرستار آتش بودند نه آتش پرست .
رسم آتش از آتشکده گرفتن ، در آن زمان به خاطر نبودن وسيله براي آتش زدن هيزم به اجبار اينگونه انجام شد. بعد از آنکه بشر ياد گرفت چگونه آتش روشن کند باز هم اگر آتشکده جديدي ساخته مي شد به نزديکترين آتشکده مي رفتند و آتش آن را براي آتشکده جديد مي آوردند.
فردوسي هم از اين موضوع رنج مي برده که فرمود:
١. زرتشيان نيز همچون برخي از اديان از جمله اسلام به منجي آخرالزمان اعتقاد دارند. از نظر آنان سه منجي با فواصل مختلف از نسل زرتشت ظهور خواهند کرد به نامهاي هوشيدر، هوشيدرماه و سوشيانت که پس از ظهور سومين منجي جهان پايان مي يابد.
٢. زرتشتي ها نمازهاي پنجگانه براي پرستش اهورامزدا دارند. اين نمازها عبارتند از: هاونگاه ، ايپتوينگاه ، ازيرينگاه ، اويسروتريمگاه و اشيهينگاه . هر کدام از اين اوقات نام يکي از فرشتگان است ، واژة «گاه » به معني وقت و زمان است . نماز خواندن شرايطي چند دارا است . پاک بودن تن ، لباس و جاي نماز(و
اطراف آن ) از هرگونه پليدي . در برداشتن سدره و کشتي . شستن دست و صورت که عبارت از وضو است و غصبي نبودن مکان نماز. (رضايي، ١٣٨٠: .(182
مگوييد که آتش پرستان بودند پرستنده ي پاک يزدان بودند
در اوستا، اصطلاحي براي آتشکده نيامده است . اطلاعات ما دربارة آتشکده ها خصوصا از دورة ساساني و اسلامي است . آتشکده هاي آن دوران معمولا بناي مکعب گنبدداري بوده که چهار طاق ناميده مي شده است . مقدس ترين قسمت هر آتشکده ، جايي که آتش در آن نگاهداري مي شود، اتاق کوچک مکعب مستطيل شکلي است به نام گنبد (در اصطلاح زردشتيان ايران ) ، يا آتشگاه (در اصطلاح زردشتيان هندوستان ). در سده هاي ١٣ و ١٤ش ، در کرمان و و تهران آتشکده هايي به سبک آتشکده هاي پارسيان هند (آگياري ) ساخته شده است که در آنها آتش در اتاق مکعب شکلي که در وسط قرار دارد، مي درخشد و از پنجره هاي شيشه اي قابل رؤيت است
پس از اسلام آتشکده ها هم چنان به قوت خود باقي بود . ولي با گرايش ايرانيان به اسلام به تدريج از شمار آنها کاسته شد و به ويراني گراييد، ويرانه هاي بسياري از آنها اکنون باقي است ، بعضي آتشکده ها با تغييراتي تبديل به مسجد شدند. آلات و ادوات آتشکده ها عبارتند از:
١. هاون ؛ براي فشردن هوم يا گياه مخصوص مورد استفاده است .
٢. دسته هاون ؛ که براي همين منظور بکار مي رود.
٣. چوب برسم ؛ که موبد مخصوص آتش را به وسيله آن مشتعل نگاه مي دارد:
٤. برسمدان
٥. کارد کوچک
٦. چند جام براي هوم و آب مقدس
٧. چند پياله کوچک به نام طشت براي هوم ؛ اين طشت نه سوراخ دارد.
٨. رسن ؛ ريسماني کوچک از موي گاو که شاخه هاي برسم را با آن به هم مي بندند.
٩. سنگ بزرگي به نام ارويس گاه که چهار گوشه است و آلات مزبور را روي آن مي گذارند.
مهم ترين آتشکده هاي موجود در ايران
مهم ترين آتشکده هاي موجود در ايران عبارتند از: آتشکدة تمر در قريه تمر اروميه ، آتشکدة آذرباد در تبريز، آتشکدة آناهيتا يا معبد آناهيتا در کنگاور کرمانشاه ، آتشدان سنگي در سميرم ، آتشکدة کاريان در شيراز، آتشکدة صميکان در شيراز، آتشکدة اردشير در استخر استان فارس ، آتشکدة آذرجو در داراب ، آتشکدة آذرخش يا مسجد سنگي در داراب ، «آتشکدة درمهر در ، آتشکدة ورهرام يا بهرام در » ، آتشکدة قدمگاه در جهرم ، آتشکدة آبادي صح و قوشه در دامغان ، آتشکدة بازه هور در روستاي رباط تربت حيدريه ، آتشکدة بزرگ جره در کازرون ، آتشکدة پاسارگاد در شيراز، آتشکدة چهار طاقي چهار قاپو در قصرشيرين ، آتشکدة دره شهر در دره شهر، آتشکدة ساساني نطنز در نطنز، آتشکدة فرازمراآور خذايا در کازرون ، آتشکدة فراش بند در فيروزآباد. آتشکدة بردسوره در توس خراسان ، آتشکدة سيروان ، آتشکدة نياسر در کاشان ، آتشکدة کرکويه در سيستان ، وآتشکدة خوار اصفهان .
وضعيت کنوني زرتشتيان
بيش از هزار سال است که زردشتيان ايران به بمبئي هندوستان کوچيده اند و اکنون حدود صد و پنجاه هزار نفر از آنان در آن سامان زندگي خوبي دارند و پارسي ناميده مي شوند. حدود پنجاه هزار نفر از ايشان نيز در کرمان ، يزد، اصفهان و تهران سکونت دارند. افراد برجسته اي در گذشته از اين اقليت کوچک برخاسته اند، مانند ارباب کيخسرو شاهرخ نماينده زردشتيان در مجلس شوراي ملي در عصر شهيد مدرس (ره ) ، وي که که صندوقدار مجلس بود به درستکاري و بي آلايشي شهرت داشت .
شهيد مدرس (ره ) يک بار در مجلس گفته بود: در اين مجلس فقط يک مسلمان وجود دارد و آن هم ارباب کيخسرو است (رضوي ، ١٩٣٦)
جشن هاي دين زرتشت
ايرانيان در دوان باستان ، به شادي و سرور بيش از هر چيز اهميت مي دادند و شادي را از پايه هاي استوار زندگي فردي و اجتماعي به شمار آورده و دين زرتشت را عاملي براي از بين بردن غم و ناراحتي و سوگواري در نظر مي گرفتند، در آثار باستاني و کتيبه هايي که از ايران باستان به جا مانده نيز مي توان فهميد که حتي پادشاهان هم يکي از وظايف اصلي خود را ايجاد سرور و شادماني دانسته و به بهانه هاي مختلف مردم را شاد مي کردند و جشن هاي زيادي مي گرفتند. اين جشن ها و شادي ها از طرف اهورامزدا و براي ستايش او برگزار مي شد. (محمدي ، ١٣٨٨: ١٦٨)
بزرگترين جشن زرتشتيان ، «نوروز» بود که با اعتدال ربيعي همراه است . (مهر، ١٣٨٠: ١٨٣) علاوه بر اين زماني که نام ماه و نام روز يکسان مي شد، زرتشتيان اين روزها را جشن مي گرفتند و شادي مي کردند اين دوزاده جشن به نام ماههاي سال ، به ترتيب زير نامگذاري ميشده اند: جشن فروردين گاه يا فروردينگان (روز فروردين از ماه فروردين ) ١٩ فروردين ماه ، جشن ارديبهشت گان (روز ارديبهشت از ماه ارديبهشت )٢ ارديبهشت ماه ، جشن خوردادگان (روز خورداد از ماه خورداد) ٤ خورداد ماه ، جشن تيرگان (روز تيراز ماه تير) ١٠تير ماه ، جشن امردادگان (روز امرداد از ماه امرداد) ٣ امرداد ماه ، جشن شهريورگان (روز شهريور ازماه شهريور) ٣٠ امرداد، جشن مهرگان (روز مهر از ماه مهر) ١٦ مهر ماه ، جشن آبانگان (روز آبان از ماه آبان ) ٤ آبان ماه ، جشن آذرگان (روز آذر از ماه آذر) ٣ آذر ماه ، جشن ديگان (روز دي از ماه دي) ٢٥ آذر ، ١٧ دي ماه ، جشن بهمن گان (روز وهمن از ماه بهمن ) ٢٦ دي ماه ، جشن اسفندگان (روز سپندارمذ از ماه اسفند).
از ميان جشن هاي ملي ، سه جشن نوروز، مهرگان و سده ، امروز هم با شکوه ويژه در سطح ملي برگزار مي شود. جشن سده است در دهم بهمن ماه برگزار مي شود. بيروني سبب نامش آن را اين دانسته که "فاصلۀ اين جشن تا نوروز پنجاه روز است و پنجاه شب ، و نيز گفته اند که از فرزندان پدر نخستين ، صد تمام شد" (خرداديان ، ١٣٥٧، ١١٤). همينطور جشن چهارشنبه سوري از سري جشنهاي نوروزي بود(عميد،١٣٧٩، ١٥٣٥) روان درگذشتگان در اين روزهاي پايان سال به ديدار خانواده هاي خود مي آيند و با زندگان پيوند دارند. در اين روز و به ويژه در شب براي راهنمايي فروهرها در حياط خانه ها و يا پشت بام ها آتش برپا ميکردند تا آنها راه را پيدا کنند، تعداد آتش ها بايد هفت باشد که شمارة امشاسپدان است ، برخي آن را سه آتش به دليل سه اعتقاد اصلي زرتشتيان يعني: گفتار نيک ، پندار نيک و کردار نيک مي دانند، مراسم پريدن از روي آتش را به دوران بعد از اسلام منسوب کرده اند. (محمدي، ١٣٨٨: ١٧٨). جشن ديگر جشن سيرسوردر گذشته نيز اين جشن باستاني در روز چهاردهم دي ماه برگزار مي شده که مراسمي براي دفع امراض گوناگون بوده است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید