بخشی از مقاله

چکیده

ردیف، خاص شعر فارسی است و واضع آن را نیز پارسیگویان دانستهاند. این عنصر از شعر، به لحاظ بلاغی، شعر را به کمال نزدیک میکند و از نظر موسیقایی نیز دارای اهمیت قابل توجّهی است. فاضل نظری از جمله شاعران معاصر نام آشنای ایران است که در سالهای اخیر، اشعارش مخاطبان زیادی پیدا کرده است. این مقاله، به بررسی ساختار ردیف در غزلیات فاضل نظری با توجّه به سه مجموعه شعر - گریهای امپراتور، اقلیّت و آنها - پرداخته استبا. توجّه به دادههای این مقاله، آشکار میشود که فاضل، در سطح زبانی بیشتر از ردیفهای فعلی ربطی با مفهوم ایستا استفاده کرده است. همچنین میتوان گفت که اشعار او بهگونهای از منطق نثر پیروی میکنندنکته. قابل توجّه، استفاده شاعر از زبان محاوره است. بدین معنی که در کاربرد ردیف، از واژگانی استفاده کرده که در زبان محاوره رایج است. نتایج مقاله نیز برای تبیین هرچه بهتر موضوع در هر بخش بهصورت نمودار نشان داده شده است. 

-1مقدّمه

ردیف از دیرباز تاکنون، بهعنوان یکی از عوامل موسیقیساز، همواره مدّنظر شاعران، ادیبان و ادبپژوهان بوده است. ردیف در لغت »به معنی سواری است که پس از سوار دیگر، بر یک اسب مینشیند« - پادشاه، - 2074 /4 :1363 و در اصطلاح »همگونی کاملی است که از تکرار یک عنصر دستوری یگانه - واژه، گروه، بند یا جمله - با توالی یکسان و با نقشهای صوتی، صرفی، نحوی و معنایی یکسان در پایان مصاریع یا ابیات شعر و بعد از واژه قافیه پدید میآید« - حقشناس، . - 62 :1370 به نظر شفیعیکدکنی، »هرچه غزل کاملتر میشود، بسامد ردیف هم در آن بالاتر میرود« - شفیعیکدکنی، .
شاید بتوان گفت، مهمترین نقش ردیف، قبل از هر چیزی، نقش موسیقایی آن است.

این نقش موسیقایی، زمانی به نهایت زیبایی خود میرسد که در پیوند با دیگر کلمات، در محور همنشینی بهکار رود و در واقع، یکی از هنرهای شعری شاعر، در اینجا خود را نشان میدهد. چرا که »وقوف طبع شاعر و بسطت او در سخن، به بربستن ردیف خوب ظاهر میشود« - وطواط، . - 80 :1362 ردیف، همانند بندی نازک، تمام ابیات را بههم پیوند میدهد. این پیوند، هم میتواند از لحاظ صوری و ظاهری باشد و هم از لحاظ اندیشه و محتوای حاکم بر شعر. بدین معنی، ردیف، همانطور که از لحاظ ظاهری، همانند نخ و رشتهای ابیات را بههم پیوند میدهد، میتواند با در قید و بند گذاشتن افکار شاعر، از پراکندگی و تشویش خاطر او جلوگیری کند.

ردیف را میتوان بهعنوان عاملی در جذب مخاطب نیز بررسی کرد. امروزه، یکی از کوششهای محقّقان ادبیات بر آن است که علّت رسوخ و تأثیر شعر را در لایهها و طبقات مختلف اجتماع بررسی کنند. به دیگر سخن، دلیل اینکه، چرا فلان شعر، بیشتر از اشعار دیگر، در ذهن و روان اقشار مختلف مردم، تأثیر گذارده است؟ و یا چرا فلان شعر، مخاطبهای بیشتری را در ادوار مختلف ادبی داشته است؟ چرا فلان شاعر، بیشتر از دیگر شاعران در دورههای گونهگون ادبی، مورد توجّه واقع شده است؟ در پاسخ به این تیره از سؤالات، میتوان یکی از دلایل را گزینش و بهکار بستن ردیف مناسب در شعر دانست.

ردیف علاوه بر آنکه، جنبه موسیقی شعر را تقویت میکند، به نوبه خود، باعث هماهنگی و همسویی خواننده با شعر نیز میشود. بدین معنی، که خواننده، همواره در پایان ابیات، کلماتی را تکرار میکند و گویی خودِ او نیز در آفرینش شعر، با شاعر شریک میشود. برای مثال در بیت زیر: تصوّر کن بهاری را هک از دستِ تو خواهد رفت خمِ گیسوی یاری را هک از دستِ تو خواهد رفت - گریههای امپراتور: - 29 خواننده، با خواندن بیت اوّل و پیبردن به تکرار موجود در بیت که ناشی از وجود ردیف است، گویی در تمامی ابیات دیگر، در سرودن شعر به شاعر کمک میکند؛ چرا که در پایان هر بیت، با شاعر همسو میشود و کلماتی را تکرار میکند.

ردیف - چه بهصورت واژه، گروه و...بهعنوان عضوی از یک بافت کلّی - شعر،همواره - باید، با توجّه به بافت کلّی شعر معنی شود. اهمیّت این موضوع، زمانی بیشتر روشن میشود که بدانیم در ادبیات، هر واژه، جدا از معنای اصلی خود، معانی دیگری نیز میگیرد. یعنی؛ ابعاد معنایی گوناگونی پیدا میکند. به دیگر سخن، ردیف، علاوه بر پیوند دادن صورت ظاهری ابیات، استخوانبندی اندیشه را نیز شکل میدهد و در واقع، از پراکندگی و مشوّش بودن افکار شاعر جلوگیری میکندالبتّه. این مهم، زمانی محقّق خواهد شد که ردیف، با توجّه به بافت و ساخت کلّی اثر معنی شود.

زیرا ردیف، جزئی از یک پیکره نظاممند است که در ساختار و نظاممندی آن پیکره، تأثیر دارد و بدیهی و واضح است که برای دستیابی به نظاممندی و همسویی ردیف در ساختار یک اثر، باید آن را با توجّه به همان ساختار در نظر گرفت و معنی کرد. پس، ردیف، جدای از بافت و ساخت اصلی، نمیتواند دارای وحدت معنایی باشد. با توجّه به تعاریفی که در کتابها در مورد ردیف آمده است، میتوان نکات زیر را استخراج کرد:

1.    ردیف، کلمهای است که پس از قافیه میآید.

2.    ردیف، باید در پایان بیتهای قالب شعری تکرار شود.

3.    کلمه تکرار شده، باید در تمام ابیات، دارای معنای واحدی باشد.

با توجّه به نکات بالا، هرگونه انحراف از هنجار معمول در ساختار ردفِی زبان فارسی، نوعی هنجارگریزی محسوب میشودبا. تأمّل در شعر شاعران دورههای ابتدایی ادب فارسی، میبینیم ردیف بهکار رفته در شعر این شاعران، متناسب با قواعد حاکم در تعاریف مربوط به سبک است. شاید بتوان گفت تعاریف ارائه شده زنی بر اساس غور و تعمّق در شعر این شاعران مطرح شده است.v در دورههای بعدی شعر فارسی، ساختار ردیف در شعر برخی از شاعران همراه با انحرافاتی از تعریف غالب در زمینه ردیف بوده است.  این هنجارگریزیها در شعر شاعری همچون مولانا، دارای بسامد بالایی است که برای هر مخاطب آشنا با ادب فارسیجلب توجّه میکند. فاضل نظری - ابوالفضل نظری،متولّد .1358 اراک - شاعر جوان و خوش قریحهای است که تجدید چاپ سهگانه غزلهایش با نامهای »گریههای امپراتور«، » اقلیت« و »آنها،«از توجّه مخاطبان شعر، به اشعار حکایت میکند.

او را بهگونهای میتوان خویشاوند نزدیک شعر سنتی و همصدا با شاعرانی چون رهی معیری و شهریار دانست. خود او هم با ظرافت به این معنی اشاره کرده است: مرا به لفظ کهن عیب میکنند و رواست که سینه سوخته از میحذر نخواهد کرد - آنها: - 100 با این همه، میتواناو را از کسانی دانست که به قولِ بزرگواری، "باده کهن را در جام نو ریخته است" و میشود شعرهای او را نمونهای از شعر امروز دانست، با الفاظی روشن و تراشخورده که بیانگر احساسات درونی انسان معاصر است. در این مجال به بررسی ساختار ردیف، از جنبههای بلاغی و زبانی در سه مجموعه شعری »گریههای امپراتور، اقلیت و آنها« پرداخته شده، و نتایج بهدست آمده در نمودارهایی نشان داده شده است.

-2ردیف، کارکرد و تنوّع آن

-1-2ساختار زبانی

در گریههای امپراتور «38»، در اقلیت «37» و در مجموعه ی»آنها«، 51 غزل مندرج است که در مجموع 126 غزل هستند. غزل-های فاضل، معمولاً، کوتاهند. حدود %68 از این تعداد را غزلهای 5 بیتی، %19 را غزلهای 6 بیتی و درصد اندک باقیمانده را غزل-های بلندتر تشکیل میدهند. طولانیترین غزلی که در این مجموعهها دیده میشود، غزل »به نام پرواز« است که در مجموعه اقلیت آمده و 12 بیت دارد. ردیف در بیشتر غزلهای فاضل، شعر را تحت تأثیر خود قرار داده و در کل، این مجموعههای شعری مورد بررسی، فقط 26 غزل بدون ردیف وجود دارد که شامل حدود %21 میشود و این نشان از تعلّق خاطر شاعر به ردیف است. در نمودار دایرهای زیر، این درصدها نشان داده شده است.

ردیف های هفت ردیف های چهارکلمه ردیف های سه کلمه ردیف های دو کلمه ردیف های یک کلمه کلمه ای 1 - مورد - ای 4 - مورد - ای 11 - مورد - ای 28 - مورد - ای 56 - ورد - با تحلیل نمودار، این نتیجه بهدست میآید که فاضل، علاقه بسیاری به ردیفهای کوتاه دارد و در 53 مورد، از ردیفهای یک کلمهای بهره برده است. اما با اندکی دقّت، توجّه او به ردیفهای بلند وبعضاً بلندنیز مشخّص میشود 47 - مورد - . ردیفهایی همچون »حوصله شرح قصه نیست«، »از تماشای تو میگیرد«، »از این شدن چگونه«، »گمان کردم تویی«، »تو چه کردی«، »رفته من است«، »شد، شد! مبارک باد«، »به هم میریزد«، »را که از دست تو خواهد رفت«، »عاشقت شده است«، »پر شده است« و »عوض شده است«، از جمله ردیفهای بلند این مجموعهها هستندنشان. دادن چیرگی و تسلّط، شاید دلیل این تکلّف باشد، اما نمیتوان منکر بود که شاعر در بیشتر مواقع هم بهخوبی توانسته است، بار سنگین زبان شعری را بر عهده این ردیفهای بلند بگذارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید