بخشی از مقاله
بيماريهاي ويروسي که در دام موجب سقط ميشود
بيماريهاي ويروسي که در گاو موجب سقط ميشود:
1-تورم تاولي وعفوني مهبل و فرج(IBR)
اين بيماري با بيماري تورم دانه دار مهبل وفرج و يا بيماري آميزشي دانه دار متفاوت بوده و بايد ازآنها تفريق شود
بيماري هميشه از طريق مقاربت جنسي منتقل نمي شودتماس نزديک از طريق ليسيدن ناحيه مبان دو راه ونيز استفاده از مني آلوده در تلقيح مصنوعي ميتواند موجب عفونت دستگاه تناسلي شود . انتقال ويروس عامل بيماري در بدن به وسيله گلوبولهاي سفيد صورت ميگيرد .
نشانيها:
بعضي از بيماران هيچگونه ناراحتي آشکاري را نشان نمي دهندو برخي اشکارا داراي درد هستند در برخي از حيوانات که پوست فرج داراي رنگ روشن است فرجداراي قرمزي کمي مي باشد متورم بوده و مقدار کمي ترشحات د روي آن مشاهده ميشود .تاولهاي چرکين به قطر حدود 2 ميليمتر مشاهده ميشودکه داراي مرکز زرد رنگ ميباشد.و اطراف ان به رنگ زرد ميباشدوحلقه قرمزي اطراف ان را احاطه کرده است.
اشتها و توليد شير در اين حيوانات تغييري نميکند .
دوره کمون بيماري در دامهاي آزمايشگاهي 12 ساعت مي باشد و ترشحات مهبل پس از 24 ساعت قابل مشاهده ميباشد که در دام اين دوره پس از 48 ساعت ميباشد.که ترشحات به رنگ سفيد متمايل به زرد ميباشد
که چسبنده ومخاطي ميباشد .دو روز بعد از عفونت درجه حرارت بدن بالا ميرود و براي 3-7 روز اين روند ادامه دارد .که ترشحات سرمي بيني به مقدار کم تورم پلک وسقط مشاهده گردد.
وقوع سقط به سن جنين بستگي دارد گاوهايي که تا5.5ماه آبستن هستند سقط نمي کنند.گاوهايي که تا 5.5ماه ا بستن هستند پس از بيمار شدن سقط نميکنند در حالي که حدود نيمي از گاوهايي که از ماه ششم آبستني به بعد بيمار مي گرددند23-52 روز پساز ابتلا جنين را سقط ميکند . نوع سقطي که به طور طبيعي در نتيجه بيماري ايجاد ميشود با سقط جنين هايي که به طور آزمايشي ويا در نتيجه واکسناسيون با ويروس شده اند در خلال ابستني ايجاد مي شود مشابه است.
تشخيص :
اولين وسيله براي تشخيص بيماري :علائم ونشانيهاي آن است عوارض ويژه اي راکه بيماري در مهبل ايجاد ميکند ودر مورد اخير درجه حرارت بدن نيز ميتواند مورد بررسي قرارگيرد .
در گسترش سلولهاي پوششي مهبل پساز آنکه نمونه با مايع بويين تثبيت شدهو با هماتوکسيلسن و ائوزين رنگ آميزي شد گنجيده گيهاي داخل هسته اي مخصوص عفونتهاي ويروس هرپس را مي توان مشاهده کرد .
تغييرات بافت شناسي :
شامل کانونهاي نکروزه به قطر حد اکثر نيم ميليمتر است که غالبا در سطح وسيعي ازکبد ديده ميشود اين گونه از کانونها مي توانند در ششها طحال تيموس غدد لمفاوي و کليه ديده شود در مواردي تورم نکروزان جفت نيز وجود دارد که مي توان ا نرا در تشخيص بيماري به کار گرفت . برخلاف سلولهاي مهبل در سلولهاي جنين سقط شده نمي توان گنجيدگي را مشاهده نمود فقدان انها ممکن است به دليل شدت تجزيه شدن بافت بدن جنين باشد
تشخيص سرو لوزيکي بيماري مشکل است زيرا فاصله بين عفونت و سقط غالبا طولا ني است ودر نتيجه نمونه خوني را که پس از بروز سقط تهيه ميکنند تا ميزان افزايش پاد تن سرم را اندازه گيري کنند ممکن است جواب درستي را ارائه ندهد.تنها راه شناسايي بيماري جدا کردن ويروس ان از بافت بدن جنين سقط شده است .اين کا ر نيز تنها در تعداد محدود يا از جنينها عملي است زيرا بدن انها در موقع سقط فاقد ويروس است .
در مواردي که شکل حاد بيماري شيوع دارد با تهيه دو نمونه سرم خون با اصله 15 روزبيماري را مي توان تشخيص دادافزايش پاد زهر خنثي کننده عفونت در نمونه هاي تهيه شده بيانگر وجود عفونت فعال مي باشد در اينگونه ازمايشها اگر غلظت ويروي ثابت وغلظت سرم متغير باشدخنثي شدنويروس برابرلگاريتم دو را ملاک تشخيص بيماري قرار ميدهند .همچنينجدا کردن ويروس از محيط کشتي که از بافت بدن حيوانات مبتلا تهيه شده باشد ميتواند موئد نتايج فوق باشد .
انترو ويروس:
اين بيماري ميتواند موجب نا منظم شدن سيکل تناسلي و کاهش نسبت باروري و مشکلات نازايي شود .
مسئله سقط جنين نيز ممکن است در سطح گله مشاهده شود در دامهايي که سقط کرده اند سروتيپ اف.266آ را توانسته اند جدا نمايند ولي ويوسدر دامهايي که به طور تجربي مبتلا گرديده اند قادر به ايجاد سقط جنين نيست .
انتقال بيماري به دام سالم از راه آميزش گاو نر آلوده که داراي علائم باليني بيماري است يا از راه آلوده شدن مهبل به مدفوع در خلال جفت گيري صورت ميگيرد .در حيوانات تجربي انتقال بيماري از طريق تماس مستقيم نيز اتفاق افتاده است .
نشانيها:
متعاقب جفتگيري ترشحات از مهبل خارج شده ومخاط مهبل وعنق پر خون ميشود همراه با اين علائم در داخل مهبل در داخل مهبل ترشحات زرد رنگ ژله مانند تشکيل مي شود که مقدار ان بين چند ميلي ليترتا چند صد ميلي ليتر متغير است .خروج متناوب اين ترشحات موجب آلوده شدن دم وکفل دام مبتلا مي شود .
در اين بيماري تب وجود ندارد . از علائم ديگر اين بيماري تولد نوزاد زود رس و سقط در 5ماهگي ميباشد .
البته سقط جنين ميتوانددر اواخر آبستني نيز روي دهد .
عامل بيماري ظاهرا در بدن دامي که سقط مي کند باقي نمانده ودر ابستني بعدي تاثيري روي جنين ندارد .
تشخيص:
بيماري را تنها به روش هاي آزمايشگاهي ميتوان شناسايي کرد تعيين ميزان افزايش پادتن خنثي کننده در دو نمونه سرمي که با فاصله 15روز تهيه شده است دقيق ترين روش در تشخيص بيماري خواهد بود . در صورت امکان اندازه گيري مقدار پاد تندر آزمايش مانع انعقاد خون نيز ميتواند در تشخيص بيمايري کمک بکار رود اولين نمونه سرم را بايد بلا فاصله پس از مشاهده بيماري تهييه نمود .
جدا کردنويروس از ترشحات مخاطي مهبل پس از کشت دادن نمونه در محيط بافت زنده ويا در تخم مرغ جنين دار مي تواند مکمل تشخيص سرولوژيکي بيماري باشد البته اگر تنها يک سرو تيپ ويروسدر بيماري غالب باشد جدا کردن آن مشکل خواهد بود .
در گله اي که داراي ترشحات مخاطي ازمهبل بوده است وبه نازايي باليني مبتلا بوده اند ويروس را توانسته اند از دو درصد نمونه ترشحات مهبلي جدا نمايند و در گاوهايي که وجود عفونت در انها قبلا تاييد شده بود ويروس از5 درصدنونه هاي مهبل جدا گرديد . در اينگونه موارد شناسايي نوع ويروس الزامي است .
2-(BVD-MD) اسهال ويروسي گاوان :
اين ويروس را از گاوي که چند شکم زاييده است از ترشحات مخاطي عنق جدا نموده اند.
ويروس ميتواند از جفت عبور کند و جنين را مبتلا سازد عوارض حاصله در جنين ميتواند مواردي نظيرسقط جنين –زايمان زود رس موميايي شدن جنين –نارسايي ژنتيکي در جنين يا مرگ آن را باعث شود.
ويروس BVD _MD در اکثر گاوداريها شيوع دارد ولي نسبت سقط جنين گاو به دليل ابتلا لين ويروس خيلي کم است اگر بدن جنين سقط شده داراي پادتن ضد ويروس باشد دراين صورت مني توان بين ويروس وسقط رابطه اي قائل شد.
ويروس در صورت مبتلا نمودن گاوهاي آبستن ايجاد عفونت ويروسي کرده وظاهرا در تمام مراحل ابستني ميتوامد از جفت عبور کند .سقط ممکن است چندين ماه پس از وقوع عفونت مشاهده شود بيماري در گاو ممکناست به شکل خفيف يا بدون علائم بالينمي نيز ظاهر کردد .
علائم ويژه عفونت در جنين شامل تورم غير چرکين و نکروز شدن عمومي بدن همراه با بزرگ شدن دستگاه رتيکلو اندوتليال در جنينهاي مسن تر است .
تشخيص:
بيماري بر اساس تاريخچه ان عيار پادتن وجود پادتن ضد ويروس در بدن جنين و علائم ويژه بيماري در جنين تشخيص داده ميشود علائم بيماري اگر چه چندان خاص نيستند ولي براي تشخيص بيماري بيشتر از شيوه جدا کردن ويروس کاربرد دارد
سقط جنين ويروسي در گوسفند
بيماري بردر :
عامل بيماري نوعي ويروس است که شباهت بسيار زيادي با ويروس BVD_MDدارد .ولي از نظر آنتي ژنيسيته و خصوصيات فيزکي- شيميايي از ان قابل تفکيک است ميشهايي که به طور طبيعي يا تجربي به اين بيماري مبتلا ميشوند پاد تن ضد ويروس BVD –MD را ميتوان از انها جدا نمود عامل بيماري در جنين هاي گاو بز و خوک نيز بيماري زا است .
از علائم عصبي بيماري لرز ميباشد که ممکن است در کار شير خوردن بره اختلال ايجاد کند نسبت مرگ ومير در هفته اول بالاست و رشد برها خيلي کند است ودر صورت زنده ماندن بره ها لرز به تدريج از بين مي رود ولي قدرت باروري آنها پايين خواهد بود بره هايي را که در آنها علائم عصبي و رشد ووضعيت ناقص پشم دوام ميابد اصطلا حا مو لرزان مي نامند.
در مراحلاوليه آبستني ويروس ممکن است به جفت حمله ور شود ودر نتيجه نقاط نکروز در جفت ايجاد شود در جنين عارضه خاصي ککه قابل روئت باشد ايجاد نمي شود بجز اين که بدن ان فاقد چربي است .
بيماري معمولا ميشها را در شکم اول آبستني مبنلا مي سازد ودر سن بالا به ندرت اتفاق ميافتد .
مگر اينکه در گله سابقه قبلي بيماري وجود نداشته باشد . ميشها بعد از بيماري تا پايان عمر مصونيت ميابد مهمترين راه سرايت عفونت به دامهاي ديگر از طريق مجاورت آنها با يکديگر ميباشد که البته اين عمل به طور تجربي امکان پذير نبوده است انتشار بيماري به طريق آميزشي تا کنون مشاهده نشده است .
تشخيص بيماري بر اساس علائم باليني و آزمايشات آسيب شناسي دستگاه عصبي صورت ميگيرد روش درماني يا پيشگيري خاصي براي بيماري وجود نداارد و بره هاي مبتلا بايد کشتار گردند.
سقط جنين ويروسي در اسب
ويروس تورم بيني و شش اسب:
ويروس تورم بيني و شش اسب به عنوان سقط جنين ابتدا در ايلات متحده معرفي و پس از ان در اکثر دنيا گزارش گرديد اين ويروس هم چنين ميتواند موجب اگزانتم آميزشي گردد .
تورم عفوني سرخرگ اسب نيز ابتدا در ايلات متحده شناسايي شد اين .ويروس در مقايسه با ويروس تورم بيني وشش اسب شيوع کمتري در دنيا دارد ودر بعضي از کشورها به صورت سقط جنين پراکنده مشاهدنه ميشو.د عفونت مزيور تا کنون در انگلستان و ايرلند مشاهده نشده است عامل بيماري احتمالا توگا ويروس است هر دو بليناري فوق احتمالا از طريق تنفسي انتقال ميابد .
ضايعات جنيني:
ويروس تورم سرخرگ اسب :در عفونتهاي تورم سرخرگ ويروسي اسب بسياري از جنين ها تلف شده وقبل از سقط شدن ممکن است جنين وارد مرحله اتوليز گردد عارضه اصلي بيماري تحليل و نکروز شدن ماهيچه هاي سرخرگهاي کوچک است ومتعاقب آن گلوبولهاي سفيد از مجاري عروقي تراوش نموده وبدن دچار خيز ميشود اين عوارض در سراسر بدن مشاهده ميشود در ابتداي امر سلولهاي ماهيچه صاف نکروز ميشود
تشخيص:
در تورم ويروس سرخرگ علائم تنفسي و سقط باهم اتفاق مي افتد در حالي که در تنفس بيني و شش بين ايين دو عارضه فاصله وجود دارد بيماري ميتوان با معاينات بافت شناسي اعضاي بدن جنين تشخيص داد.
ويروس بيماري را ميتوان از دستگاه تنفس دام وجنين سقط شده جدا نمود نمودار افزايش پاد تن نيز ميتواند در جهت تاييد بيماري به کاتر رود آزمايش دو نونه سرم براي تشخيص تورم بيني وشش داراي ارزش چنداني نيست چون ميزان افزايش پادتن سرم را در خلال 2 تا3 هفته از عفونت مي توان مشخص کرد در حالي که سقط مي تواند تا 4 ماه پس از شروع عفونت اتفاق افتد ودر اين موقع مقدار پائ تن سرم پايين خواهد بود اين آزمايش را ميتوان در تورم ويروسي سرخرگ به کار گرفت .
تب دره ريف
مقدمه: طبق گزارشاتي كه در ماه سپتامبر سال 2000 ( شهريور ماه سال 1379 ) منتشر شده است بيماري ويروسي تب دره ريفت ، كه از مهمترين بيماريهاي مشترك بين انسان و دام مي باشد در ميان دامها و جمعيت انساني ساكن در ناحيه جنوب شرقي شبه جزيره عربستان ، درنواحي مرزي بين يمن و عربستان سعودي، شايع و باعث بيماري و تلفات قابل توجهي در بين افراد و دامها شده است
. بيماري تب دره ريفت ، بيشتر يك بيماري منتقله توسط پشه ها ، بخصوص پشه هاي آئدس ( Aedes Spp ) و كولكس پايپينز ( Culex Pipiens ) محسوب مي گرددو چون اين پشه ها درهمه نقاط جهان از جمله ايران يافت مي شوند و توسط باد دهها كيلومتر مي توانند جابجا شوند احتمال شيوع آن ، درساير نقاط جهان نيز وجود دارد . با وجود اين اكنون در حدوديك قرن اززمان مشاهده و شناسايي بيماري تب دره ريفت در دامها و ساكنين قارهآفريقا مي گذرد اما اين اولين بار است كه اين بيماري در خارج از قاره آفريقا ،باعث همه گيري و تلفات انساني و دامي مي گردد . تاريخچه و اپيدميولوژي بيماري :
اين بيماري نام خود را از دره ريفت آفريقا گرفته است . دره ريفت در قلب آفريقا ، در شمال از كشور سودان شروع شده و بعد از گذر از كشورهاي اوگاندا و كنيا وارد كشور تانزانيا شده و در آن كشور خاتمه مي يابد . همه گيريهاي تب دره ريفت از سال 1910 م . ، بصورت دوره اي ، در دامها و ساكنين اين دره اتفاق افتاده است . با اينهمه همه گيريهايي نيز در خارج دره ريفت از جمله نواحي مرتعي شرق و جنوب آفريقا اتفاق افتاده است كه همگي با بارندگيهاي شديد و مداوم يا تغيير در اكولوژي منطقه و در نتيجه تكثير و افزايش پشه هاي ناقل ربط داده شده اند . همه گيريهاي بيماري در دوره هاي 5 الي 20 ساله و گاهي سي ساله اتفاق مي افتد بنابراين گاهي خاموشي طولاني مدت بيماري ، باعث ظن ريشه كني بيماري در منطقه مي گردد .
د ركشور كنيا همه گيريهاي انساني ، هميشه با همه گيريهاي دامي مرتبط بوده است . همه گيري اين بيماري در دامها ، خسارات اقتصادي سنگيني به صنعت دامداري وارد مي كند . همه گيري بيماري در سال 1950 و 1951 م . باعث تلفات حدود /000/100 راس گوسفند در كشور كنيا گرديد . در سال 1977 اين بيماري حدود /000/200 نفر از مردم ساكن دلتاي رودخانه نيل در مصر را مبتلا نمود كه از اين تعداد حداقل 598 نفر فوت كردند . علت شيوع بيماري در مصر ، ايجاد سد بزرگ آسوان در سالهاي 1970 الي 1977 و تغييرات اكولوژيكي حاصل از آن و تكثير شديد ناقلين بيماري ، مشخص گرديد .
منبع دقيق آلودگي در اين كشور ،هنوز مشخص نشده است اما ورود افراد مبتلا ، حمل دامهاي آلوده از طريق رودخانه نيل ، ورود پشه هاي آلوده توسط هواپيما و انتقال پشه هاي آلوده توسط باد از كشور سودان ، مواردي است كه مورد سوء ظن قرار گرفته است . همه گيري بيماري در موريتاني در سال 1987 نيز ، به ايجاد سد روي رودخانه سنگال ارتباط داده شد .
اگر چه گزارشات مربوط به همه گيري در جنوب شرقي شبه جزيره عربستان يعني منطقه جيزان ( فرمانداري الهديده ( Al Hudaydah ) هنوز كامل نشده است اما گزارشات اوليه حاكي است كه در اين مناطق ، صدها نفر به اين بيماري مبتلا شده و دهها نفر در اثر ابتلا در گذشته اند و اگر چه تلفات دامي در منطقه مشاهده شده است اما از ميزان آن ، گزارشي موجود نيست . لازم به ذكر است منطقه اي كه بيماري در يمن از آن گزارش شده است اخيراً زير بارش شديد باران قرار داشته است .
آلودگي ممتد در افريقا در مناطق محدودي ديده ميشود كه در اين مناطق همه ساله آلودگي در نشخواركنندگان مشاهده مي گردد و اين موضوع مي تواند نحوه بقاي ويروس در محيط را مشخص نمايد . نقطه ديگري كه درباره بقاي ويروس در محيط تذكر آن لازم است بيولوژي خاص بعضي از پشه هاي آئدس است . تخم اين پشه ها مي تواند حتي براي چندين سال در محيط و خاك خشك زنده باقي بماند .
در واقع دوره اي از خشكي براي تفريخ اين تخمها ضروري است . اين پشه ها تخمهاي خود را در مناطق مرطوب مي گذارند و هنگامي كه سيلابها راه مي افتند و بارندگيهاي مداوم صورت مي گيرد اين تخمها به پشه تبديل شده و به شدت تكثير مي يابند . ويروس تب دره ريفت از طريق تخم از پشه هاي بالغ بعضي از آئدس ها به نسل بعدي منتقل مي گردد و آلودگي در اين پشه ها تا آخر عمر باقي مي ماند .
افزايش پشه هاي آئدس آلوده ، باعث افزايش انتقال ويروس بخصوص به گاوها مي گردد زيرا اين پشه ها ، گزش گاو را نسبت به ساير حيوانات ترجيح مي دهند . در مراحل بعدي ، افزايش آلودگي گاوها ، باعث آلودگي ساير ناقلين مي گردد و اين ناقلين باعث همه گيري در ساير حيوانات و انسان ميگردند . بنابراين بنظر مي رسد كه همه گيريها در اثر افزايش ناقلين در مناطقي اتفاق مي افتد كه آلودگي در آن وجود دارد . در همه گيري مصر بيشترين نقش را پشه هاي كولكس پايپينز بر عهده داشته اند
. لازم به ذكر است اين پشه در ايران نيز به وفور وجود دارد و حتي اغلب پشه هايي كه در داخل شهر تهران باعث گزش انسان مي شوند همين پشه ها مي باشند . اين پشه ها هنگام روز معمولا در چاههاي خانه ها پناه مي گيرند . ميزان مرگ و مير در دامهاي جوان بالا مي باشد وميزان سقط در نشخواركنندگان بسيار بالا مي باشد
مشخصات ويروس عامل بيماري :
ويروسي از خانواده Bunyaviridae و جنس Phlebovirus مي باشد .
مقاومت نسبي به عوامل فيزيكي و شيميائي :
دما : ويروس چندين ماه در دماي OC 4 زنده مي ماند . در سرم با حرارت OC 56 بمدت 120 دقيقه ويروس غير فعال مي شود .
PH : نسبت به PH قليائي مقاوم است ولي با PH كمتر از 6.8 غير فعال مي شود .
مواد شيميائي : توسط اتر و كلروفورم غير فعال مي شود
ضد عفوني كننده هاي محيط ( Disiuffectants ) : با محلولهاي قوي سديم يا كلسيم هيپوكلريت غير فعال مي شود و بقاياي كلرين بايستي بيشتر از ( 5000 PPM باشد ) .
بقاياي ويروس: ويروس در ترشحات خشك شده زنده مي ماند و در بدن بعضي از ناقلين بند پا تكثير پيدا مي كند . ويروس ميتواند درتماس با فنل 0.5 % در دماي OC 4 بمدت 6 ماه زنده مي ماند .
ميزبانهاي ويروس :
•گاو ، گوسفند .بز ، شتر ، بعضي از جوندگان
•نشخواركنندگان وحشي ، گاوميش ، Wildebeest , Antelopes
•انسان به اين بيماري خيلي حساس است از جمله هاي بيماري مشترك فوق العاده مهم مي باشد .
انتقال عامل بيماري :
•حشرات خون خوار خيلي از گونه ها ( Mansonia , Eretmapo dite , culex , Anopheles , Aedes و … ) بعنوان ناقلين فيزيولوژيك عامل را انتقال ميدهند . حشرات Aedes بعنوان reservoir مي باشند .
پشه كولكس در حالت مكيدن خون انسان
•انتقال مستقيم ( آلودگي مستقيم ): در هنگام كار با دامهاي آلوده و گوشت و شير آلوده به عامل بيماري در انسان اتفاق مي افتد .
منابع ويروس :
•براي دامها : جمعيت دامي وحشي و ناقلين
•براي انسان : ترشحات بيني ، خون ، ترشحات واژن بعد از سقط در دامها ، حشرات، گوشت آلوده ، احتمالاً از طريق aerosols و مصرف شير خام .
وقوع بيماري :
تب دره ريفت بطور گسترده اي در كشورهاي افريقايي متعاقب با بارندگي شديد و تراكم بالاي حشرات ناقل گزارش شده است . اولين بروز اپيدمي بيماري خارج از افريقاي تحت صحرائي در سالهاي( Sub – Saharan Africa ) در سالهاي 78-1977 در دامها و انسان در كشور مصر ثبت گرديد در سال 1987 در موريتاني و مجدداً در سال 1993 در مصر بيماري گزارش گرديد . آلودگيهاي ( Infections ) آزمايشگاهي در ساير نقاط دنيا گزارش گرديده است .
تشخيص بيماري :
دور كمون بيماري 6 – 1 روزمي باشد .
تشخيص باليني :
•گوساله : تب (40-41) درجه سانتيگراد خمودگي ، ( depression ) ميزان مرگ و مير 10 تا 70 درصد
•بالعين ( گاو) : تب (40-41) درجه سانتيگراد ، ترشح بزاق بيش از حد معمول ، anorexia ، ضعف، اسهال بدبو ، كاهش راندمان توليد شير ، سقط جنين ممكن است تا 85% جمعيت گله اتفاق بيفتد .
گوسفند - بز و خوك
• بره ها : تب (40-41) درجه سانتيگراد Anorexi، ضعف ، مرگ در طي 36 ساعت بعد از تلقيح ويروس . ميزان مرگ و مير دامهاي با سن زير يك هفته تا 90% مي باشد براي دامهاي با سن بيشتر از يك هفته تا 20% مي باشد.
•بالغين : تب (40-41) درجه سانتيگراد ترشحات موكوپرولنت از بيني ، استفراغ ، در ميشهاي حامله سقط ممكن است به 100 % برسد و ميزان مرگ و مير به 20-30 % برسد .
انسان
سندرم شبيه آنفلوانزا با تب (8/37-41) درجه سانتيگراد ، سر درد ، درد عضلاني ، ضعف epigastric dis comforty nausea ، ترس از نور و بهبود از بيماري 4-7 روز طول مي كشد
اختلالات حاصل از ابتلاء عبارتند : اختلال در شبكيه چشم retinopathy ، كوري Meningo – encephalitis ، سندرم خونريزي دهنده با زردي ، خون ريزي Petechige و مرگ مي باشد .
ضايعات :
•نكروز كبدي بصورت گسترده و نقطه اي نقاط نكروتيك با قطري حدود 1mm
•پر خوني ، بزرگي و تغيير رنگ كبد با خونريزي هاي زير كپسولي .
•هموراژيك جلدي گسترده ، خونريزيهاي Petechlap , echymotic بر روي غشاهاي سروزي viscerap , parietaf كبد
•كبدهاي Brown – yellowish در جنينهاي سقط شده .
•بزرگي ، ادم ، خونريزي و نكروز غدد لنفاوي
•پرخوني و خونريزي قسمت قشري كليه ها و كيسه صفرا
•انتريت خونريزي دهنده
•زردي ( درصد كمي )
يك زن مبتلا به تب دره ريفت
تشخيص تفريقي :
بلوتانگ ، بيماري Wesselsbron ، تب سه روزه ( Ephemeral fever ) بروسلوز ، ويبريوز ، تريكوموناسيس ، بيماري گوسفند نيروبي ( NSD ) ، بيماري قلب آبي ( Heart Water ) سقط اندميك گوسفندان ، Towic plants ، سپتيسمي باكتريايي ، طاعون و P.P.R
تشخيص آزمايشگاهي
- تشخيص عامل بيماري ( روش ارجح )
•تلقيح به موش يا هامستر
•تلقيح به بره هاي 2 – 1 روزه
•تلقيح به تخم مرغهاي جنين دار
•تلقيح به كشت سلولي ( BHK –21 , CER , VERO ) خطوط سلولي اوليه حشره به كليه بره ، بزغاله و سلولهاي بيضه ) همراه با IF
•تشخيص AG ويروسي با استفاده از IF در بخشهاي CRYOSTAL يا در گسترشهاي Impression كبد طحال و مغز ، همچنين ID , CFI از سوسپانسيونهاي بافت .
•تشخيص AG در خون : ايمينوديفوژن ، ارزيابي ايمني آنزيم
تستهاي سرولوژيكي :
•اليزا ، IGM , IGg
•خنثي سازي ويروس VN
•تست فلورسنت آنتي بادي
•خنثي سازي كاهش پلاك
•تست مكمل ثبوت
•ايمنوديفيوژن
نمونه هاي مورد نياز :
•خون هپارينه يا خون منعقد شده
•پلاسما يا سرم
•نمونه هاي بافتي كبد ، طحال ، كليه ، عدد لنفاوي ، خون قلب ، مغز حاصل از جنينهاي سقط شده. نمونه ها بايستي در فرمالين بافر 10% و در داخل glycerol / saline و در دماي OC 4 نگهداري و ارسال گردند .
پيشگيري و كنترل
درمان ويژه ايي وجود ندارد ، درمان علامتي در موارد انساني با علائم شديد .
پيشگيري بهداشتي :
رعايت بهداشت و كنترل ناقلين اثر محدودي دارد .
پيشگيري طبي :
•واكسن تخفيف حدت بافته ويروس ( سويه Smithburn )، يك تلقيح تا سه سال ايمنيت مي دهد .
•قابليت آسيب رساني براي ميشهاي آبستن ( سقط )
•آسيب رساني براي انسان
•واكسن ويروس تخفيف حدت يافته:
به دو تلقيح نياز دارد و بايستي واكسيناسيون مجدد هر ساله تكرار گردد .
تب دره ريفت و كد بهداشتي بين المللي دفتر بين المللي بيماريهاي واگير دامي
ماده 2.1.8.1
بمنظور استفاده از اين كد دوره كمون تب دره ريفت 30 روز خواهد بود تستهاي تشخيصي استاندارد و واكسنها در راهنماي O.I.E توصيف شده اند .
ماده 2.1.8.2
كشورهاي عاري از تب دره ريفت
يك كشور در صورتي عاري از بيماري تب دره ريفت اطلاق مي شود كه داراي شرايط زير باشد :
-تب دره ريفت در آن كشور يك بيماري قابل گزارش باشد ( Notifiable )
-در طي 3 سال گذشته هيچ موردي از بيماري چه بصورت باليني و چه بصورت سرولوژيكي در آن كشور گزارش نشده باشد .
-هيچ نوع دام حساسي را از كشورهايي كه در طي سه سال گذشته آلوده بودند وارد نكرده باشد .
و ياچنانچه يك كشور عاري از تب دره ريفت دامهاي حساس از يك كشور آلوده وارد بكند ، كشور وارد كننده در صورتي كه معيارهاي ماده 2.1.8.3 را اعمال كرده باشد آن كشور آلوده محسوب نمي شود .
ماده 2.1.8.3
كشورهاي آلوده به تب دره ريفت
چنانچه كشوري در طي سه سال گذشته بيماري تب دره ريفت در آن گزارش شده باشد و يا چنانچه واكسيناسيون در طي سه سال گذشته با استفاده از واكسن زنده را انجام داده باشد كشور آلوده به تب دره ريفت تلقي مي گردد .
ماده 2.1.8.4
دامپزشكي اجرائي كشورهاي عاري از بيماري تب دره ريفت ، واردات و يا ترانزيت نشخواركنندگان اهلي و وحشي را از مسير سرزمين خود از مبداء كشورهاي آلوده به تب دره ريفت مي تواند ممنوع كند .
ماده 2.1.8.5
در صورت واردات از مبداء كشورهاي عاري از بيماري تب دره ريفت دامپزشكي اجرائي بايستي موارد زير را مطالبه نمايد .
براي نشخواركنندگان اهلي
ارائه يك گواهي بهداشت دامپزشكي كه تأئيد كننده موارد زير باشد :
1-در روز حمل علائم باليني بيماري RVF را نشان نداده باشند .
2-از زمان مدت تولد و يا حداقل در طي 30 روز گذشته در كشور عاري از بيماري تب دره ريفت نگهداري شده باشند .
ماده 2.1.8.6
در صورت واردات از كشورهاي عاري از تب دره ريفت ، دامپزشكي اجرائي بايستي موارد زير را مطالبه نمايد :
براي نشخواركنندگان وحشي
ارائه گواهي بهداشت دامپزشكي بين المللي كه موارد زير را تأئيد بكند :
-در زمان حمل علائم باليني بيماري RVF را نشان نداده باشند .
-از يك كشور عاري از بيماري منشاء مي گيرند .
چنانچه كشور مبداء مرز مشترك با كشوري كه آلوده به تب دره ريفت باشد داشته باشد بايستي :
3-قبل از حمل بمدت 30 روز در يك ايستگاه قرنطينه اي نگهداري شده باشد .
4-نتايج تستهاي تشخيصي براي RVF منفي بوده باشد .
5-از مبداء تا محل حمل و در مدت زمان قرنطينه و در زمان حمل از گزند حشرات محافظت شده باشند
ماده 2.1.8.7
.در صورت واردات از مبداء كشورهاي آلوده به تب دره ريفت ، دامپزشكي اجرائي بايستي مواد زير را مطالبه نمايد
براي نشخوار كنندگان اهلي و وحشي
ارائه گواهي بهداشت دامپزشكي بين المللي كه موارد زير را تائيد بكند :
1-براي دامهايي كه واكسينه شده اند بايستي :
در روز حمل علائم باليني بيماري تب دره ريفت نشان نداده باشند .
دامها با واكسني واكسينه شده باشند كه آن واكسن مطابق با استانداردهاي راهنماي O.I.E بوده باشند و قبل از حمل حداكثر 90 روز و حداقل 21 روز از آخرين تاريخ واكسيناسيون گذشته باشد .
2-دامهايي كه واكسينه نشده اند بايستي :
در روز حمل علائم باليني بيماري نشان نداده باشند .1
2دامهايي باشند كه نتايج حاصل از تستهاي تشخيصي آنها در مدت زمان 30 روز قبل از ورود به قرنطينه منفي بوده باشد .
3 ) مدت 30 روز قبل از حمل در كشور مبداء در يك ايستگاه قرنطينه اي نگهداري شده و در اين مدت علائم باليني بيماري را نشان نداده باشند .
) حداقل 14 روز بعد از ورود به قرنطينه نتايج تستهاي تشخيصي براي RVF4) منفي بوده باشد ( بعد از 14 روز نتايج منفي باشد )
5 ) در مدت زمان قرنطينه و جابجائي تا استقرار در محل قرنطينه از حشرات محافظت شده باشد .
Iranian veterinary organization (IVO)
General Direction of Quarantine and the affairs international
Dr Ali.Safar –Maken.Ali (March 2001)
بيماريهاي ميكروبي مولد سقط در دام
بيماري بروسلوز
گردآوري و تاليف: دكتر مهدي شمس
مقدمه :
بروسلوز يا تب مالت يا سقط جنين واگير از جمله بيمارهاي مشترك انسان و دام است كه توسط باكتريهاي خانواده بروسلا ايجاد ميشود. اين باكتري براي اولينبار توسط يك دامپزشك دانماركي به نام برنارد بانگ كشف گرديد.
ميكروبهاي خانواده بروسلا قادرند كه اكثر موجودات زنده مثل انسان، گاو، گوسفند، بز، اسب، سگ و… را مبتلا كنند. از جمله سويههاي مهم اين با كمتري ميتوان به بروسلا آبورتوس كه گاو را بيمار ميكند،بروسلا ميلتنسيس كه باعث بيماري در گوسفند و بز ماده ميشود، بروسلا اوويس كه قوچها را بيمار ميكند و بروسلاكنيس كه باعث بيماري در سگ ميشود اشاره كرد.
اين بيماري انتشار جهاني دارد و بدون شك بعلت انتشار تقريباً جهاني گاو بروسلا ابورتوس منتشرترين عضو از خانواده بروسلاها و باعث خسارات اقتصادي زياد به دامداران و تهديد سلامتي جوامع انساني ميباشد (1).
راههاي دچار شدن گاو به بيماري :
ميكروب بروسلا ابورتوس اكثراً از طريق دماي يعني در اثر تغذيه مواد غذايي و آب آلوده به ميكروب (1) و يا ليسيدن جنين سقط شده و يا جفت آلوده و تشريحات تناسلي آلوده گاوهاي بيماري كه در عمل وجود دارند به گاوهاي سالم منتقل ميشود (2).
البته بدليل اينكه اين ميكروب قدرت تهاجمي بالايي دارد قادر است از طريق نفوذ به پردههاي مخاطي بيني و گلو، چشم، دستگاه تناسلي و ادراري، مجراي سر پستان، بافت پستاني، پوست خراشيده و يا زخم شده و حتي پوست سالم باعث بيماري دام شود (1).
علائم بيماري در گاو :
مهمترين علامت بيماري بروسلوز در گاو ماده سقط جنين در ماههاي پنجم آبستني به بعد است كه اكثراً سقطجنين همراه جفت ماندگي خواهد بود جنين سقط شده و ترشحات رحمي حاوي تعداد زيادي ميكروب ميباشد كه از اين طريق ساير دامهاي دامداري را آلوده ميكند (2). ممكن است چند گوساله نيز زنده متولد شوند ولي اين گوسالهها خيلي ضعيف هستند و ممكن است بعداً به اسهال سفيد مبتلا شوند (2).
به هر حال دام ماده بيمار بندرت بيش از يكبار سقط ميكند و در آبستني بعدي معمولاً گوسالة ظاهراً سالمي را متولد خواهد كرد؛ ولي بايد توجه داشت كه دامهاي مبتلا به بروسلوز حتماً به بيماري «ورمپستان» ناشي از بروسلا مبتلا خواهند شد و در سرتاسر دوره شيردهي بطور متناوب يا دائم تعداد زيادي ميكروب را از راه شير دفع مينمايند و شير آنها نيز سالم به نظر ميرسد و اگر اين شير بهصورت خام توسط انسان مصرف شود يا براي تغذيه گوسالهها استفاده شود باعث بيماري خواهد شد/(7)
.
پردههاي جنيني (جفت) دام مادهاي كه سقط كرده داراي علائمي ميباشد كه ميتواند ما را در شناخت سريع بيماري ياري كند؛ جفت دام سقط كرده معمولاً براحتي دفع نميشود و نياز به استفاده از دارو (اكسيتوسين به ميزان 50 واحد و يا كلوپروستنول سديم به ميزان 2 ميليليتر هر 8 ساعت يك تزريق به مدت 24 ساعت) دارد/(//). جفت معمولاً متورم بوده و از حالت طبيعي كمي تيرهتر به نظر ميرسد و ظاهري شبيه چرم پيدا ميكند/(11).
بيماري بروسلوز در گاو نر باعث تورم قسمتهايي از دستگاه تناسلي مانند اپيديديم (مخزن جمعآوري مني در بيضه) ميشود كه ميتواند بهوسيله جفتگيري دام ماده را نيز آلوده كند/(9).
بيماري بروسلوز در اسب :
اكثراً بيماري بروسلوز در اسب به وسيلة همان ميكروبي كه عامل بيماري گاو ميباشد (بروسلا آبورتوس) ايجاد ميشود وليكن ساير بروسلاها نيز قادرند در اسب بيماري ايجاد كنند، اكثراً اسبها بدليل تماس با گاوهاي آلوده به بيماري مبتلا ميشوند و علائم بيماري را از خود بروز ميدهند. علائم بيماري بروسلوز در اسب شامل تورم كيسههاي مفصلي مثل تورم و بزرگي مفاصل زانو و بخلق، عضلات است، در اسب مفاصل بيشتر از سيستم تناسلي- ادراري يا بافتهاي بدن جنين از بيماري آسيب ميبيند وليكن سقطجنين نيز به علت بروسلوز در اسب ايجاد ميشود. باكتري بروسلوز قادر است به تنهايي يا همراه ساير باكتريها باعث زخم در قسمت بالاي شانهها (جدوگاه) شود.
بيماري بروسلوز در سگ :
باكتري بروسلا آبورتوس كه در گاو بيماري ايجاد ميكند ميتواند باعث بيماري در سگها نيز بشود. بيماري در سگ از طريق مصرف شير، پردههاي جفت يا جنين دامهاي آلوده به ميكروب بروسلوز ايجاد ميشود و سگ مبتلا به بروسلوز ميتواند بيماري را به ساير دامها منتقل كند خيلي بندرت علائم بيماري بروسلوز در سگ تظاهر ميابد وليكن در برخي از سگها ممكن است سقطجنين اتفاق بيفتد معمولاً سگهاي مادة آبستن حساستر از سگهاي نر ميباشند و ميتوانند ميكروب را از طريق ادرار، مدفوع و ترشحات رحمي منتشر كنند و باعث آلودگي ساير دامها بشود/(9).
بيماري بروسلوز در گوسفند و بز :
باكتري بروسلا مليتنسيس باعث بيماري در گوسفند و بز ماده ميشود و بروسلا اوويس قوچها را بيمار ميكند كه اگر اين ميكروبها به انسانها منتقل شود باعث بيماري شديد (شديدترين حالت تب مالت) شد كه ميتواند ماهها و سالها ادامه داشته باشد، اين باكتري براي اولينبار در طحال سه باز جواني كه در اثر عفونت در جزيره مالت انگلستان تلف شده بود در سال 1887 كشف شد/(6).
در هر منطقهاي از جهان كه پرورش گوسفند و بز رايج است بيماري ناشي از بروسلا مليتنسيس در انسان و حيوان متداول است و بويژه در كشورهاي در حال توسعه اين بيماري شيوع بيشتري دارد و بيماري حاصل از بروسلا مليتنسيس بسيار خطرناكتر و كشندهتر از بروسلا آبورتوس است اكثر عفونتها از طريق مصرف شيرخام يا پنير تهيه شده از شير غيرپاستوريزه گوسفند و بز ايجاد ميگردد ولي در بسياري از نواحي كه گوسفند و بز در كنار گاو پرورش داده ميشوند يا از مراتع و چراگاههاي مشترك استفاده ميكنند انتقال اين ميكروب توسط گاو نيز ممكن است صورت بگيرد (5).
بروسلا مليتنسيس (و ديگر گونههاي بروسلا) نسبت به نور مستقيم خورشيد بسيار حساسند وليكن در بافتهاي بدن حيوان و در شرايط طبيعي بخوبي زنده ميمانند در بافتهاي جفت و جنين براي مدت 6 ماه زنده ميماند و در خاك خشك و دور از نور خورشيد 2-3 ماه زنده ميماند اين ميكروب در آب، شير، ادرار و ديگر ترشحاتي كه بطور يخ زده نگهداري شوند قادر است تا دو سال و يا بيشتر زنده بماند.
اساساً بروسلوز بيماري حيوانات بوده وليكن اغلب به انسان انتقال ميابد هركدام از گونههاي بروسلا ميزبانهاي مخصوص خود را دارند مثلاً بروسلا آبورتوس مخصوص گاو است و بروسلاكنيس مخصوص سگ و بروسلا مليتنسيس مخصوص گوسفند و بز است ولي اين گونهها قادرند در ديگر حيوانات نيز بيماري را ايجاد كنند.
معمولاً بروسلا از طريق دهاني بز و گوسفند را آلوده ميسازد و حيوانات بيمار نيز ميكروب را از طريق شير، ادرار و ترشحات رحمي خود دفع ميكنند. قطرات معلق ميكروب در هوا متغير به ايجاد بيماري از طريق تنفسي يا چشمي ميشود. انتقال بيماري از گوسفند به بز از طريق دستهاي آلوده شخص شيردوش ممكن است اتفاق بيفتد. بزهاي ماده قادرند ميكروب را از طريق داخل رحم يا مصرف شير پس از تولد به بزغاله منتقل نمايند (7).
معمولاً عفونت در دستگاه تناسلي حيوانات نر جاي گرفته و ميتواند از طريق جفتگيري به ساير دامها منتقل شود.
معمولاً تعيين لحظه دقيق شروع بيماري پس از ورود ميكروب به بدن مشكل بوده و طول دوره كمون (زماني كه ميكروب وارد بدن شد تا زماني كه علائم بيماري ظاهر ميشود) در مورد گوسفند و بز كاملاً مشخص نيست و بين 30 روز تا چند ماه متغير است. اين بيماري قادر است در موارد نادري حيوان را از پاي درآورد ولي اگر حيوان از بيماري جان سالم به در ببرد ميكروب در طحال، كبد، رحم و غدد لنفاوي براي مدت چندين سال جاي گرفته و به بروسلوز مزمن تبديل خواهد شد، در طي عفونت مزمن ممكن است ميكروب به مدت چندين سال از طريق ادرار، شير و ترشحات رحمي دفع گردد و باعث گسترش آلودگي شود.
بعد از شيوع و گسترش عفونت بروسلا در گلة بز يا گوسفند، سقطجنينهاي متعدد و كاهش ميزان باروري ايجاد ميشود. سقطجنين شايد فقط يكبار براي گوسفند يا بز اتفاق بيفتد وليكن ممكن است بيماري مزمن شده و به مدت چندين سال با يا بدون علامت دوام داشته باشد و از اين طريق ساير دامهاي گله را نيز آلوده كند (8).
سقطجنينها و تورم پستان با علائمي ديگر كه در همة حيوانات متفاوت است همراهي ميشود التهاب مفاصل، كاهش وزن، ضعف و سستي، التهاب زير همراه سرفههاي خشك و كوتاه متداولترين نشانيهاي بيماري به حساب ميآيند.
اكثر سقطجنينها در چهارمين ماه آبستني اتفاق ميافتد ولي اين موضوع عموميت نداشته و ممكن است سقطجنين در هر زماني در طول دوره آبستني اتفاق بيفتد، برخي از حيوانات آلوده چندينبار سقط ميكنند درحاليكه برخي ديگر هرگز سقط نميكنند. معمولاً بزغالهها يا برههايي كه در رحم مادر يا بعد از تولد به ميكروب آلوده شدهاند قبل از بلوغ بطور خودبخودي بهبود ميابند/(1) ولي گاهي اوقات نيز براي مدتي طولاني مبتلا به بيماري باقي ميمانند عموماً اينگونه به نظر ميرسد كه برهها و بزغالهها نسبت به ميكروب از گوسفندها و بزها نسبت به بيماري مقاومترند/(11).
بروسلوز گوسفند و بز كاملاً شبيه به هم است هر چند كه بهبودي در گوسفند سريعتر از بز اتفاق ميافتد و ميزان سقطجنين نيز در گوسفند كمتر از بز است. گوسفندان آلوده از طريق شير، ادرار و ترشحات رحمي ميكروب را دفع نموده و در تمامي سنين به ميكروب حساس ميباشند/(9).
انتقال ميكروب بروسلا مليتنسيس به انسان اكثراً از طريق مصرف شيرخام، پنير يا گوشت حيوانات آلوده صورت ميگيرد ولي گاهي اوقات ممكن است انتقال بيماري از طريق سبزيجات يا آب آلوده به ترشحات حيوانات، ايجاد گردد. تماس مستقيم با حيوانات آلوده يا مواد دفعي آنها منجر به انتقال بيماري از طريق چشمي و يا تنفسي (بويژه زماني كه تماس با مواد بشدت آلودهاي مثل ترشحات رحمي، جنين، جفت و لاشة حيوانات آلوده وجود داشته باشد) خواهد شد/(10).
براي كنترل بروسلوز در بز و گوسفند نياز به آزمايشات مرتب و دورهاي ميباشد كه توسط مسئولين دامپزشكي صورت ميگيرد، در اكثر نواحي ايران گوسفند بعنوان حيوان اصلي براي توليد گوشت پرورش ميابد و به دليل انتقال گوسفندان در فصول مختلف سال از منطقهاي به منطقة ديگر در كشور كار كنترل بروسلوز با مشكل مواجه ميشود. عموماً سيستمهاي مديريتي پرورش گوسفند و بز در كشور قديمي بوده و نقايص زيادي در شرايط بهداشتي نگهداري گوسفند و بز وجود دارد. استفاده از چراگاههاي مشترك و ورود حيوانات آلوده به گله، گسترش بيماري را بيشتر ميكند و در چنين شرايطي كاربرد اقدامات كافي پيشگيري مثل جداسازي حيوانات سقط كرده و جنينهاي سقط شده و تميز و ضدعفوني كردن محل لازم ميباشد. مشخص است كه واكسيناسيون مهمترين وسيله كنترل بروسلوز در بز و گوسفند در چنين نواحي خواهد بود.
پيشگيري و كنترل بيماري :
با توجه به اينكه بيماري بروسلوز يك بيماري خطرناك مشترك بين انسان و دام است اكثر كشورهاي جهان سعي در ريشهكني كامل اين بيماري دارند و براي رسيدن به اين هدف از روش «تست و كشتار» براي دامهاي آلوده به بيماري و استفاده از واكسن براي پيشگيري از بيماري استفاده ميكنند. ولي برنامههاي فوق به تنهايي براي مبارزه با بيماري كافي نيستند و براي پيشگيري و كنترل بهتر اين بيماري بايد روشهاي مديريتي قويتري از سوي دامدار اتخاذ شود و ما در اين نشريه سعي داريم تا شما را با اين روشها آشنا كنيم.
1- از تلقيح مصنوعي استفاده كنيد :
بدليل اينكه ميكروب بروسلوز بيشتر در اعضاي تناسلي (مثل بيضه در گاو نر و رحم و تخمدانها در گاو ماده) جاي ميگيرد اگر در برنامههاي باروري گله خود از گاو نر استفاده كنيد گاو نر قادر است به دو طريق گاوهاي ماده را به بيماري مبتلا كند؛ اوّل اينكه اگر خود گاو نر مبتلا به بروسلوز باشد با توجه به اينكه گاو نر ميتواند ميكروب را از طريق مني دفع نمايد، تمام گاوهاي مادهاي را كه با آنها جفتگيري ميكند را آلوده خواهد كرد. دوّم اينكه اگر در بين گاوهاي ماده گاوي حضور داشته باشد كه به بيماري مبتلا باشد و گاو نر با آن جفتگيري كند، گاو نر در اثر اين جفتگيري به بيماري مبتلا خواهد شد و به اين ترتيب ساير گاوهاي ماده را نيز مبتلا خواهد كرد.
ولي اگر در برنامهاي باروري گله خود از تلقيح مصنوعي استفاده كنيد با توجه به اينكه در مراكز تهيه اسپرم (مني) از گاو نر، گاو نر هميشه از لحاظ آلودگي به بروسلوز و ديگر بيماريها آزمايش ميشود امكان آلودگي دامهاي ماده از طريق مني آلوده به ميكروب بروسلوز از بين خواهد رفت.