بخشی از مقاله
بیماری تب برفکی
ماهيت بيماري تب برفكي، تعريف بيماري تب برفكي
پراكنش جهاني تب برفكي ( World Distribution )
تكامل سريع فراگير آسيايي تيپ O ويروس تب برفكي
خصوصيات اپيدميولوژيكي تب برفكي
دامهاي حساس
بقاء ويروس ( In the Environed )
انتقال بيماري
به طور كلي بيماري تب برفكي ميتوان از طرق مختلفي انتشار پيدا كند كه عبارتند از
تماس مستقيم
انتقال غير مستقيم
انتشار از طريق باد
تلقيح مصنوعي
الگوهاي بيماري
علائم درمانگاهي
علائم درمانگاهي بيماري تب برفكي در گاو
علائم درمانگاهي در گوسفند و بز
تعيين سن ضايعات بافتي در بيماري تب برفكي
ضايعات سن احتمالي، ظاهر ضايعات
آسيب شناختي ظاهري
سيتووپاتولوژي
تشخيص
1ـ تشخيص ميداني
2ـ تشخيص تفريقي
3ـ تشخيص آزمايشگاهي
جمع آوري و ارسال نمونه هاي مرضي
جداسازي ويروس
تشخيص آنتي ژن
شناسائي ژنوم ويروس تب برفكي روش آزمايش
روشهاي آزمايشگاهي در حال ابداع
خسارات اقتصادي بيماري
ماهيت بيماري تب برفكي، تعريف بيماري تب برفكي :
تب برفكي يك بيماري ويروسي بشدت مسري دامهاي زوج سم است. اگرچه تلفات آن در دامهاي بالغ كم است و بندرت اتفاق مي افتد ولي در دامهاي جوان بخصوص بره و بزغاله تلفات قابل توجهي دارد و از همه مهمتر خسارات بسيار شديد اقتصادي و اجتماعي ناشي از كاهش توليدات دام و كاهش بهره وري دام را بهمراه دارد و صادرات دام و فراورده هاي آن را متوقف ميسازد.
پراكنش جهاني تب برفكي ( World Distribution ) :
تب برفكي و با ميزان شيوع متفاوت در بسياري از كشورهاي آفريقا، خاورميانه، آسيا و بخشهائي از كشورهاي آمريكاي جنوبي بشكل بومي ميباشد.
اروپا، آمريكاي شمالي و مركزي، كشورهاي اقيانوسيه و كارايئب از بيماري پاك شده اند. طي دهه گذشته پراكنش سروتايپ هاي مختلف كه گزارش شده است بشرح زير است :
ـ تايپ O : آسيا، بخشهائي از آفريقا و آمريكاي لاتين ( جنوبي ) و اخيراً كشور انگلستان و بخشهائي از اروپاي غربي ( اپيدمي سال 2001 ـ 2000 ).
ـ تايپ A : آسيا، قسمتهائي از آمريكاي جنوبي و آفريقا.
ـ تايپ Asia : آسيا و كشورهاي جنوب شرقي اروپا ( گرجستان، ارمنستان و ..... ).
ـ تايپ SAT 1 : آفريقا و كشورهاي غربي حوزه خليج فارس.
ـ تايپ SAT 2: آفريقا و كشورهاي حوزه خليج فارس.
ـ تايپ 3 SAT : كشورهاي جنوب آفريقا.
ـ تايپ C : كشورهاي جنوب آسيا و شرق آفريقا.
تكامل سريع فراگير آسيايي تيپ O ويروس تب برفكي :
در سالهاي اخير مثال خوبي است كه بيانگر قدرت بيماريزائي و انتشار غير منتظره و ناگهاني ويروس تب برفكي در سطح جهاني است. اين تيپ ويروس تب برفكي ابتدا در سال 1990 در شمال هند شناسائي گرديد و سپس در سال 1993 در پنال و در سال 1994 از عربستان سعودي جدا شد و در خلال همين مدت در اكثر كشورهاي خاورميانه پخش و منتشر گرديد. سپس در سال 1996 در قسمتهاي غربي تركيه، بلغارستان و يونان و در سال 2000 پس از ده سال از روسيه، مغولستان، جمهوري كره و ژاپن جدا شد و نهايتاً در سال 2001 به كشورهاي انگستان، فرانسه، ايرلند، هلند و ( قاره اروپا ) رسيد و اپيدمي شديدي همراه با خسارات اقتصادي هنگفتي را ايجاد نمود. ( فقط در انگلستان 11 ميليون پوند خسارت اقتصادي مستقيم همراه با توقف صادرات بصورت موقت را برجا گذاشت ).
اتيولوژي :
ويروس تب برفكي از جنس Aphtovirusو از خانواده پيكور ناوريده( Picornaviride ) است. يا بعبارتي از گروه ويروسهاي كوچكي هستند كه غير پوشش دار بوده و حدود 25 ضخامت و تقارن هشت ضلعي دارد. همچنين حاوي يك مولكول ( RNA )تك رشته اي و 60 نسخه از چهار پلي پپتيد ساختماني (VP1 , VP2 , VP3 , VP4 ) تشكيل شده است.
از ميان آنها پلي پپتيد VP1 شامل شاخصهاي آنتي ژنتيكي مهمي است كه در تحريك سيستم ايمني و توليد آنتي بادي خنثي كننده در دامهاي حساس نقش بسزائي دارد و پلي پيتيد ايمونوژن ناميده ميشود.
در حال حاضر 7 سروتايپ مختلف ويروس تب برفكي وجود دارد كه عبارتند از :
( A , O , ASIAI , C , SAT1 , SAT2 , SAT3 ) تمام اين سروتايپ هاي تب برفكي ميتوانند بيماري را بشكلي ايجاد نمايند كه از نظر درمانگاهي غير قابل تفكيك ولي از نظر ايمني شناختي با يكديگر متفاوت هستند. هيچگونه ايمني متقاطع بين سروتايپها وجود ندارد. در آزمايشات سرولوژيكي و تشخيصي سروتايپها توسط آزمايشات ELISA اليزا و CFT تثبيت كمپان و VNTخنثي سازي ويروس قابل تفكيك هستند. در هر سروتيپ، طيفي از اختلافات آنتي ژنتيكي و در ميان سويدهاي با ارتباط نزديك و دور با يكديگر وجود دارد. آناليز سويه هاي ويروس تب برفكي با توجه به ويژگيهاي ژنتيكي و آنتي ژنتيكي در مطالات اپيدميولوژيكي براي انتخاب بهترين و مؤثرترين سويه هاي واكسن براي كشورهائيكه سياست كنترل بيماري با انجام واكسيناسيون پايه ريزي مينمايند.
همانطور كه گفته شد بيشترين تغييرات آنتي ژنتيكي در تيپA ويروس تب برفكي ديده ميشود.
ويروس تب برفكي نسبت به محيطهاي اسيدي و بازي حساس است و در PHهاي كمتر از 4 و بيشتر از 11 غير فعال و كشته ميشوند و در PH 4/7 تا 6/7 از بيشتري پايداري برخوردار است. اختلالات ميان سويه اي در خصوص مقادير متوسط و ميانگين وجود دارد ولي مهمترين عامل تعيين كننده دما است. ويروسهاي تب برفكي ميتوانند عفونت زائي خود را در PH بين 5/9 ـ 7/6 و در 4 درجه سانتيگراد يا پائينتر حفظ مينمايند ولي با بالا رفتن درجه حرارت ميزان عفونت زائي اين طيف با افزايش وبا كاهش مي يابد.
تأثير درجه حرارت محيط بر عفونت زائي ويروس تب برفكي بستگي به تركيب مواد موجود در محيط دارد بطوريكه ويروس تب برفكي ميتواند در محيطهاي حاوي مواد آلي به مدت زيادي دوام آورده و غير فعال نشود. ويروس تب برفكي در درجه حرارت زير صفر و شرايط انجماد بطور نامحدودي زنده باقي ميماند. حتي در شرايط 4 درجه و در محيطهاي ساده ويروس تب برفكي تا بيشتر از يك سال عفونت زائي خود را حفظ مينمايد. سوسپانسيون تهيه شده ويروس در درجه حرارت معمولي محيط ( درجه 22 ) بين 8 تا 10 هفته و در درجه حرارت 37 درجه تا 10 روز خاصيت عفونت زائي خود را حفظ ميكند و در درجه حرارتهاي بالاتر بسرعت غيرفعال ميشود. بطور مثال درجه حرارت 56 درجه به مدت 30 دقيقه جهت غير فعال نمودن اكثر سويه هاي ويروس تب برفكي كافي ميباشد.
نور خورشيد تأثير كمي در غير فعال شدن ويروس دارد و بطور كلي غير فعال شدن ويروس در شرايط محيطي بستگي به ميزان رطوبت ( رطوبت نسبي كمتر از 60 % ) و درجه حرارت دارد. تركيبات اسيدي و قليايي مؤثرترين مواد براي ضدعفوني سازي هستند.
خصوصيات اپيدميولوژيكي تب برفكي :
دامهاي حساس :
حيوانات اهلي شامل گاو، گاوميش، گوسفند، بز، خوك و گوزن به بيماري تب برفكي حساس هستند. بيماري معمولاً با شدت وحدت بيشتري در گاو و خوك بروز ميكند. خانواده شترسانان شامل شتر و لاما حساسيت كمي به اين ويروس دارند زوج سمان وحشي به بيماري حساس هستند و موارد بيماري بطور نادر در فيل، خارپشت و برخي جوندگان ثبت گرديده است. گاوميشهاي آفريقائي ( Sunce rus Caffer )معمولاً به سروتيپهاي ( SAT ) مبتلا ميشوند اگرچه بروز ضايعات كلينيكي در آنها نادر است.
بعضي از سويه هاي تب برفكي تمايل محسوسي براي برخي از گونه هاي دامي دارند و بطور مثال ميتوان از سروتايپ O خوكي ( Porcinophilic ) نام برد كه در سالهاي اخير در قسمتهاي شرقي آسيا در حال چرخش است .
ابتلاء انسان به بيماري تب برفكي اگرچه گزارش شده است ولي بسيار نادر و خفيف ميباشد. با اين وجود فرد ميتواند ويروس را براي بيش از 24 ساعت بدون آنكه هيچگاه علايم باليني را ظاهر سازند در دستگاه تنفس حفظ نمايد.
بقاء ويروس ( In the Environed ) :
در محيط ويروس تب برفكي در محيط بشرطي كه دور از خشكي، حرارت و شرايط نامساعد PH باشد عفونت زائي خود را حفظ نمايد.
به طور مثال :
ـ ويروس ميتواند بمدت 14 روز در فضولات خشك شده دام ( پهن و كود ) بمدت 6 ماه در لجن زمستان نه بمدت 28 روز در خاكهاي سطحي در پائيز و بمدت 3 روز در خاكهاي سطحي در تابستان و 39 روز در ادرار عفونت زائي خود را حفظ نمايد.
اين مشاهدات در كشورهائي انجام شده اند كه در دماي معتدلي دارند و طبيعي است كه زمانهاي فوق الاشاره در كشورهاي گرم كوتاهتر خواهد بود.
در بدن ميزبان دستگاه تنفس مهمترين راه ابتلاء نشخواركنندگان است و تعداد اندك ويروس ميتواند سبب آغاز عفونت گردد. ويروس تب برفكي هم چنين ميتواند از راه خراشيدگي هاي جلدي يا مخاصات در نتيجه جراحات ناشي از مصرف دانه ها، علوفه خشبي، گنديدگي سم، تروما ناشي از ماشين شيردوشي يا ناخنها هنگام مهار گاو به شيوه دماغ گيري انتقال يابد.
بعد از استنشاق ذرات بسيار كوچك حاوي ويروس تب برفكي بواسطه حركات حشره ها به ناحيه حلقي وارد ميشوند و متعاقب تكثير و تزايد اوليه در اين ناحيه وارد سيستم لنفاوي ميگردند. در مرحله بعد ويروس از طريق جريان خون به بافتهاي ثانويه شامل غدد لنفاوي غده ها، بافتهاي اپي تليوم اطراف دهان، پاها و پستانها در دام ماده وارد ميشود. واژن و حشفه نيز ممكن است مورد حملة ويروس قرار گيرد. در دامهاي جوان نيز عضلات قلب بعنوان هدف ثانويه مورد هجوم ويروس قرار ميگيرند.
ويروس تب برفكي به مقدار زياد همراه هواي بازدمي در محيط اطراف دام پخش و منتشر ميشود. همچنين در تمام ترشحات و دفعيات از جمله شير و اسپرم و همچنين از طريق وزيكولهاي تركيده ويروس تب برفكي وجود دارد. خوك مقادير بسيار زيادي ويروس تب برفكي را (3000 بار ) بيشتر از گاو در هوا منتشر ميكند.
دفع ويروس تب برفكي از ترشحات دام تا 4 روز قبل از مشاهده شدن علائم درمانگاهي آغاز ميشود كه از نظر اپيدميولوژيكي بسيار حائز اهميت است.
پخش و انتشار ويروس تب برفكي 4 تا 6 روز پس از پيدايش وزيكولها ادامه داشته و دامهاي مبتلا مقادير بسيار زيادي ويروس را به محيط اطراف پخش مينمايند. پخش ويروس تب برفكي در دامهاي مبتلا پس از پيدايش آنتي بادي خنثي كننده متوقف ميشود.
حضور ويروس تب برفكي در بافت اپي تليال دست و پا يك تا دو روز بيشتر از بافتهاي دهان تداوم مي يابد.بنابراين ضايعات و جراحات سم در مواردي كه نمونه برداري دير انجام ميگيرد نمونة بهتري را از جراحات دهان جهت تشخيص اين بيماري بدست ميدهد. ويروس تب برفكي از گاوهائيكه به روش تجربي آلوده شده بودند بمدت 26 روز از شير و 56 روز از اسپرم جدا گرديده است.
بعد از بهبود علائم درمانگاهي 80% دامهاي نشخواركننده ممكن است بصورت حامل ويروس در بيايند.
اين وضعيت به نام حامل يا كارير ناميده ميشود و به حمل ويروس بيش از 28 روز بعد از ابتلاء به عفونت اوليه تعريف ميگردد. چنين عفونت مزمن ويروس تب برفكي در بافت پوششي ناحيه حلق و قسمت پيشين گلو ايجاد ميشود. مدت زمان حالت حامل بودن بستگي به سويه ويروس تب برفكي و ساير فاكتورهاي احتمالي ديگر دارد. حداكثر زمان حالت حامل بودن در گاو سه سال و نيم، در گوسفند و بز 9 ماه و براي گاوميشهاي آفريقائي 5 سال يا بيشتر گزارش شده است.
ويروس تب برفكي را ميتوان بطور منقطع از نمونه هاي بافتي اخذ شده از ناحيه حلق اين حيوانات به روش اخذ نمونه با استفاده از قاشقك پروبانگ جداسازي نمود.
مقدير و توالي ويروس تب برفكي در دامهاي حامل ويروس بتدريج با گذشت زمان كاهش پيدا ميكند. گوزن، بز كوهي و شتر لاما نمي توانند حامل ويروس تب برفكي باشند يا فقط براي مدت كوتاهي اين كار را انجام ميدهند و در مورد ناقل بودن گاوميش آبي ( Water Buffaloes )اطلاعات كمي وجود دارد. خوك براي مدت زمان طولاني ناقل ويروس تب برفكي نمي شود و معمولاً انتشار ويروس تب برفكي توسط اين حيوان سه تا 4 هفته پس از آلودگي متوقف ميگردد.
در فرآورده هاي دامي اگرچه ويروس تب برفكي در گوشت متعاقب كشتار و رسيدن گوشت به حالت اسيدي بي اثر يا غير فعال ميگردد ولي بمدت طولاني در بافتهاي لنفاوي سرد يا منجمد، در مغز استخوان و لخته هاي خوني باقيميماند و در احشاء بمدت كمتري فعال باقيميماند. گوشت نمك سود و خام، پوست خام نمك سود شده، شير غير پاستوريزه و برخي از فرآورده هاي خام دامي ميتوانند ويروس تب برفكي را بمدت طولاني در خود حفظ نمايند.
انتقال بيماري :
بيماري تب برفكي را ميتوان به جرأت مسري ترين بيماريهاي دام ناميد. خوك مهمترين ميزبان تشديد كننده بيماري تب برفكي است چرا كه هم ميتواند از راه تنفسي و هم از راه خوراكي مبتلا شود و مقادير بسيار زيادي از ويروس را از طريق هواي تنفسي خوددرمحيط پخش نمايد.
گاو ميزبان نشانگر و شاخص خوب ويروس تب برفكي است زيرا بشدت در برابر ابتلاء از راه تنفسي حساس است و علائم درمانگاهي به شكل كلاسيك در اين دام مشاهده ميشود.
گوسفند را ميتوان بعنوان ميزبان نگهدارنده ويروس تب برفكي نام نهاد زيرا علائم درمانگاهي در اين دام در مورد برخي از سويه ها خفيف و يا مشهود نمي باشد. البته به اين موضوع بايد توجه داشت كه نه تنها ويروسهاي تب برفكي ممكن است شيوه يكسان اپيدميولوژيكي مشابهي نداشته باشند بلكه چه بسا از نظر انتخاب ميزبان هم رفتار مشابهي ندارند.
به طور كلي بيماري تب برفكي ميتوان از طرق مختلفي انتشار پيدا كند كه عبارتند از :
تماس مستقيم :
بيماري تب برفكي از طريق تماس مستقيم بين حيوانات آلوده و دامهاي حساس منتشر ميشود و اين مهمترين روش انتقال بيماري بحساب مي آيد. تراكم و ازدياد دام در يك محل رابطه مستقيم با سرعت انتقال بيماري دارد. بيماري در مناطق و دامداريهاي با سيستم بسته و متراكم دام بسرعت و براي مدت بيشتري انتقال پيدا ميكند و برعكس در مناطق غير متراكم و بخصوص در شرايط محيطي و هواي گرم بيماري معمولاً كمتر مشاهده ميشود.
سطح ايمني دام چه ايمني ناشي از عفونت طبيعي ( متعاقب بهبودي ) و يا ايمني ناشي از واكسيناسيون ميتواند بر انتشار و نقل و انتقال ويروس تب برفكي در يك گله يا روستا مؤثر باشد.
تجمع حيوانات بطور مثال در كنار آبشخوار عمومي، تجمع در محل واكسيناسيون، محل حمام دادن دام و جمع آوري گله ها جهت پشم چيني و كوچ دامهاي عشاير، مناسبترين روش پخش و انتشار ويروس تب برفكي بحساب ميآيند.
ويروس تب برفكي همچنين براحتي ميتواند از طريق ميادين دام و محلهاي برگزاري نمايشگاههاي دام منتقل گردد زيرا در اين حالات دامهايي كه در مرحله اوليه بيماري هستند و علائم مشهود درمانگاهي ندارند از طريق ترشحات خود ويروس را پخش مي نمايند.
نقش دامهاي آلوده بطور مزمن در انتقال و انتشار بيماري ناشناخته مانده است. انتقال بيماري توسط دامهاي ناقل به دامهاي حساس بصورت تجربي نشان داده نشده است. اگرچه شواهدي دردست است كه درآفريقا گاوميشهاي حامل بيماري ميتوانند ويروس را به گاوها در شرايط ميداني منتقل نمايندكه البته اين پديده نيازمندتماس نزديك دام آلوده ودام سالم است كه ندرتاً اتفاق ميافتد.
انتقال غير مستقيم :
ويروس تب برفكي بصورت مكانيكي با انواع وسائل و ابزار دامداري از قبيل وسائط نقليه كاربردي در توزيع غذاي دام، ماشين و وسائل حمل و شير، بستر دام، وسائل نگهداري و مقيد سازي دام، لباس و ساير ابزار آلات دامپروري آلوده به ويروس تب برفكي و همچنين توسط ترشحات دام از قبيل بزاق، شير و مدفوع منتقل ميشوند. دامپزشكان و ساير پرسنل دامداري كه تماس نزديك با دام دارند ميتوانند در انتقال بيماري از يك مزرعه به مزرعه ديگر مؤثر باشند.
انتشار از طريق باد :
اعقتاد بر اين است كه انتقال بيماري توسط باد و پس از طي مسافتهاي قابل توجه در شرايط آب و هوائي معتدل در بسياري از نقاط اروپا اتفاق افتاده است. اگرچه بيشترين موارد رخداد بيماري ناشي از انتقال توسط باد در مسافتي حدود 10 كيلومتر گزارش شده است ولي در سال 1981 در اروپا ويروس تب برفكي توانست يك مسافت 250 كيلومتري را با باد طي نمايد. پديده انتقال ويروس تب برفكي توسط باد معمولاً از طريق خوك به گاو اتفاق مي افتد جائيكه تعداد زيادي خوك به شكل متراكم نگهداري ميشود و حجم زيادي از ويروس در هواي اطراف پراكنده شود. از طرفي جهت انتقال ويروس بوسيله باد وجود ساير عوامل از جمله وزش باد ملايم با سرعت ثابت، جهت باد، بالا بودن رطوبت نسبي ( حداقل 60% ) تابش ضعيف نور آفتاب و عدم بارشهاي تند لازم است. انتقال بيماري توسط باد در مسافتهاي طولاني در آفريقا خاورميانه، آسيا و آمريكاي لاتين گزارش نشده است.
تلقيح مصنوعي :
انتقال بيماري تب برفكي ميتواند از طريق تلقيح مصنوعي و با استفاده از اسپرمهاي آلوده به ويروس صورت گيرد. اگرچه انتقال جنين كه بنحو مطلوب و مطابق با دستورالعمل انجمن بين الملل انتقال جنين تهيه شده باشد خطري در بر ندارد.
الگوهاي بيماري :
ورود ويروس تب برفكي يا سرو تايپهاي جديد ويروس تب برفكي بداخل گله، مناطق و يا كشورهائيكه قبلاً از بيماري پاك بوده اند بسرعت به يك اپيدمي با نسبت بالاي واگيري تبديل ميشود.
الگوهاي اپيدميولوژيكي بيماري در مناطق معتدل، حاره اي و نيمه حاره اي در جهان متفاوت است. در مناطق معتدل بقاء بيشتر ويروس در محيط به اين معني است كه انتقال غير مستقيم از طريق ذرات آلوده از اهميت برابر با انتقال بيماري به روش تماس مستقيم بين دام آلوده و دام حساس برخوردار است. انتقال بيماري توسط باد تحت تأثير برخي از شرايط محيطي و آب و هوائي امكانپذير است. از طرف ديگر در شرايط آب و هوايي گرمتر شيوه انتقال بيماري به روش غير مستقيم اهميت كمتري نسبت به تماس مستقيم دارد.