بخشی از مقاله
نكته 160 ص 59
خوشبخت كسي است كه هم در بهداشت جسم خود و تغذيه سالم بادقت بكوشد و هم در بهداشت روح خود و تغذيه معنوي صحيح كه با تذكر و موعظه و مطالعه زندگي ميسر است تلاش و كوشش نمايد:
انسان موجودي است داراي دو بعد كه يك بعد آن نيازهاي جسمي و بعد ديگر آن نيازهاي روحي او ميباشد. براي رسيدن به تعالي نيازمند ارتقاي نيازهاي روحي و مصنوعي ميباشيم، اما در جامعهاي كه مردم منتظران واقعي حضرت وليعصر ميباشند نيازمند انسانهايي هستيم كه نه تنها به لحاظ حضوري و روحي در مراتب بالائي هستند بلكه از لحاظ جسمي توانائي مبارزه با دشمنان و مشكلات را داشته باشند.
در همين راستا مطالعه زندگي يشياوندكه و موعظه پيشنهاد شد كه يكي از بهترين رمز و رسيدن به سعادت واقعي ميباشد.
گزيده 207 ص 70
سعادتمندان ميانهرو هستند، حتي هنگامي كه نماز مي خوانند صدايشان را نه بسيار بلند ميكنند و نه بسيار اهسته بلكه راهي بين اين دو كه حد وسط است اختيار ميكنند.
«خَير الامور اوسطها»
افراط و تفريط يكي از مشكلات بزرگ انسانهائي است كه دچار شخصيت هاي دگرگون و ارزشهاي دوگانه ميباشند اين انسانها هيچگاه نميتوانند يك زندگي همهج انبه و موفق داشته باشند.
انسان يك موجود چندبعدي و همه جانبه است كه توقع بيش از حد به يكي از نيازها باعث كمبود در ديگر نيازها و بوجود آمدن نوعي تعارض در شخصيت فرد ميشود، پس براي رسيدن به سعادت راهي بايد در جهت ارضاي همه جانبه نيازها كه به همان عضو ميانهروي يا همان انتخاب حدوسط است ميباشد.
گزيده 60 ص 33
سعادتمند كسي است كه باعث نيكوكاري شود وب راي او از آن نيكويي بيهوده كامل خواهد بود و بدبخت كسي است كه به وسيله كار زشتش گردد و از آن زشتش سهمي به سزا خواهد يافت و خداوند بر همه اعمال ما مراقب است.
در علم جديد روانشناسي به ضابطهاي دست يافتهاند كه آن را به عنوان قانون «كار ما» نامگذاري نموده اند طبق قانون كار ما:
«هر پديدهاي ، پديدهاي مشابه خود را به دنبال خواهد داشت از نوع و جنس همان پديدهي اول»
مشاهده ميشود كه پيشرفت علم هميشه در مسير تاييد و تثبيت آيات قرآني در سخنان ائمه مع صومين بوده است كه اين نيز گوشهي ديگري از آن ميباشد و در حقيقت آورده شده كه براي دريافت نيكي بايد كارهاي نيكو انجام داد و نتيجه كارهاي زشت بازگشت كارها به سوي خودمان ميباشد.
بديهي است كه چنانچه در جامعهاي ملت براي كارهاي نيك تلاش كنند يقيناً آن جامعه به سعادت واقعي خواهد رسيد.
گزيده 45 ص 28
مهرباني و خوشرويي همانا خوشبختي و مايه سعادت است و تندخويي و سختدلي مايه بدبختي و شقاوت ميباشد، با ديگران خوش اخلاق باشيد و به آن احترام گذاريد و با مشورت ديگران را بزرگ بشماريد تا به سعادت و خوشبختي برسيد.
در آيات و روايات مختلف مومنان به مهرباني و خوشرويي دعوت شدهاند همان طور كه آمده است:
«نيمي از دين اخلاق نيكوست»
يقين است كه چنانچه در جامعهاي انسان ها با مهرباني و خوشرويي با هم برخورد داشته باشند و از تندخوئي و سخت دلي پرهيز كنند و به يكديگر احترام بگذارند به جامعهاي متمدن و با فرهنگ عالي خواهيم رسيد كه هيچ عاملي نميتواند خوشبختي و يا سعادت جامعه را خدشهدار بنمايد.
آمده است با ديگران احترام بگذاريد و با آنها مشورت كنيد كه اين باعث بوجود آمدن يك نوع اتحاد در بين مردم جامعه و همچنين عملكردهاي عاقلانه و باتدبيرند از آنها خواهد شد و اين پايه و اساس جامعهاي سعادتمند خواهد بود.
گزيده 40 ص 27
به دنبال صبر و پرهيزگاري امدادهاي الهي ميرسد و آنكه به دنبال سعادت است بايستي تلاش و كوشش در راه هدف مقدس خويش نمايد.
تفكر و تعمق در زندگي انسانهاي موفق نشان داده است كه اين افراد هميشه اهدافي بزرگ داشتهاند كه رسيدن به هدف را نوعي رسالت الهي در خود احساس ميكردند كه در جهت كمك به مردم يا نزديك شدن به ذات مقدس الهي ميباشد و همين باعث وجود نوعي تقدس در اهداف آنها ميشده است.
انسان با داشتن هدفي بزرگ و مقدس تلاش مضاعف در راه رسيدن به هدف خود دارد و براي پيروزي بايد با مشكلات زيادي مبارزه كند همان طور كه گفتهاند: شكست مقدمه پيروزي ميباشد.
در اينجا ابتدا توصيه به صبر شده كه اين امر به وضوح لازمه مقابله با مشكلات و شكستهاي احتمالي ميباشد و بعد مژده امدادهاي الهي آمده كه اين تفكر باعث ايجاد نوعي توكل و اعتماد به نفس ميشود و در حقيقت اين همان مطلوبترين مسيريست كه ميشود در راه رسيدن به سعادت پيمود.
گزيده 23 ص 22
انفاق به نيازمندان واقعي با توجه به موازين صحيح اقتصادي يكي از اركان خوشبختي جامعه است و در اين جامعه ميتوان به خوشبختي واقعي رسيد.
همان طور كه مسلم است به تاكيد دستورات اسلام و موازين و مقررات كه در قرآن دستور داده شده است تنها ترين و بهترين راه رسيدن به موفقيت و خوشبختي جامعه است در اينجا توصيه به انفاق باتوجه به موازين صحيح اقتصادي آمده است كه چنانچه اين امر انجام پذيرد اختلاف طبقاتي در جامعه كم شده و طبعاً بسياري از مشكلات مانند دزدي، تجاوز به حقوق ديگران، حسادتها،.. گرفته ميشود.
در حديثي نقل شده است كه از دري كه فقر ميآيد از در ديگري ايمان ميرود بنابراين براي داشتن جامعهاي در پرتوي ايمان كه لزوم داشتن جامعهاي خوشبخت است نيازمند از بين بردن فقر هستيم كه در اينجا به بهترين شكل، بهترين راه حل براي مبارزه با اين مسئله پيشنهاد شده است.
گزيده 30 ص 25
فكر و عمل خوش است كه آدم را خوشبخت ميكند به خصوص آنكه بداند آنچه كشت كند همان را درو نمايد «آيه 30 سوره آل عمران»
اي برادر تو همه انديشهاي ورنه باقي استخوان و ريشهاي
امروزه در علم جديد كنوني به روشني مشخص گرديد كه هر مشكلي كه در دنياي مادي تصويري در خود اختصاص داده شكلي از منور انرژي بوده كه قابل تبديل به انرژي ميباشد و همچنين در قانون بزرگ به اثبات رسيده انيشتن:
E=mc2
ثابت شده كه تحت شرايط خاص انرژي نيز قابل تبديل به ماده ميباشد «سرعت صفر» پس ميتوانيم انسان را به عنوان يك منبع انرژي كه در مباحث پيچيدهتر اين انرژي به چهار نوع الفا، بتا، گاما، لاندا تقسيم بندي خواهد شد و در نظر بگيريم و در حقيقت فكر انسان نوعي از انرژي است كه طبق قانون انرژي قابليت جذب انرژي هم نوع خود با درجه بالاتر از خود را داراست.
بديهي است كه آوردن كلمه «عمل» در پس از كلمه «فكر» نشانگر اهميت فكر و نوعي پايه و اساس گذاري نحوه تفكر در هر عمل را يادآورد شده است، بنابراين فكر و عمل خوش نشات گرفته از همان فكر خوش و در يك نوع رابطه طولي و فرد در عرض يكديگر ميباشد.
انسان با تفكر خوش در حقيقت به بروز و توليد نوعي از انرژي پرداخته كه طبق مباحث گفته شده اين انرژي در تماس سطح كائنات جستجو كرده و به جذب خوشبختي و توانمندي موثر واقع خواهد شد.
در روانشناسي يكي از اصول مردم به عنوان «اصل كارما» تثبيت شده است كه طب تعريف اين اصل: هر نوع تفكر يا فعاليتي بازگشتن دارد از همان نوع و جنس كه به نظر ميرسد اين اصل برگرفته شده از همين آيه ميباشد و خداوند در اين آيه از قرآن كريم با تعبيري لطيف تر و ملموستر آورده است كه آنچه كشت كند همان را درو نمايد.
در مجموع بايد گفت كه مثبت نگري و زيباانديشي كه در اينجا با تعبير فكر و عمل خوش آمده است در تمامي اديان الهي و تئوري هاي بشري تاكيد داشته كه به نظر ميرسد يكي از شروط لازم و اساسي براي دستيابي به خوشبختي دنيوي و اخروي ميباشد.
گزيده 35 ص 26
به عهد و پيمان خويش پاينده باشيد تا سعادتمند و خوشبخت شويد اگرچه با كافران و دشمنان خود پيمان بستيد «آيه 75 تا 81 سوره ال عمران»
به طور كلي الزام بوجود آمدن هر نظم و انضباطي در هر تشكل و جامعهاي پاينده و متعهد بودن افراد آن تشكل يا جامعه به يك سري قوانين و انجام تعهدات پيمانهاي منعقد شده بين فرد با فرد يا فرد با جامعه ميباشد ، خوشبختي يك جامعه در گروي حضور نظم و نبود حرج و مرج و در راستاي يكپارچگي و اتحاد به وقوع خواهد پيوست.
القاي اعتماد به نفس كه در علم روانشناسي به عنوان عامل اصلي تمامي مشكلات روانشناسي شناخته شده در مضمون اين آيه نهفته شده است چرا كه با به انجام تعهدات يكي از بزرگترين عوامل تاثيرگذار در اعتماد به نفس ميباشد كه البته لازم به ذكر ميدانم كه قبل از اين عهد و پيمان را به سه بخش عمده تقسيم بندي كنم:
الف) تعهد با خدا
ب) تعهد با خويش
ج) تعهد با مخاطب «شخص يا جامعه»
الف) تعهد با خدا
هر انساني در برابر وجود لايتناهي آفريدگار هستي و در برابر تعهدات و هر آنچه كه خداوند در اختيار او قرار داده است وظيفهاي بر دوش دارد كه از مهمترين آنها تقوا پيشگي و طاعت و بندگي خداوند ميباشد كه به طور قطع خوشبختي جز در بندگي حضرت حق حاصل نخواهد شد.
ب) تعهد با خويش
انسان در پيمودن مسير كمال كه ملزم است كه از جانب خدا و ائمه معصومين به عهده او نهاده شده است وفاي به عهد در اين سنجش مربوط به انجام يك سري از واجبات الهي و دوري از حرامات در جهت پيمودن قلههاي كمال و رسيدن به تعالي مي باشد.
ج) تعهد با مخاطب «شخص يا جامعه»
اين نوع تعهد شامل قراردادهايي با توافقي طرفين يا تعهدهايي جهت انجام در يك جامعه نبايد توافق اكثر آراي مردم و شكل پذيرفته است بنابراين شخص با پذيرفتن و انجام به عهد خويش باعث ايجاد اطمينان و آرامش در مجموعه خواهد شد كه طبعاً اين برخورد باعث افزايش اعتبار و افزايش ارتباطات مردمي نوعي عملكردهاي دوست خواهانه و همكاريهاي بيشتر در تمامي امور خواهد شد و اين بنيانگذاري براي زندگي در سايه سعادت ميباشد.
از آنجا كه هر انساني نشانگر نوعي شخصيت و مكتب خود ميباشد در ادامه آيه تذكري هوشمندانه به چشم ميخورد كه تكيه بر وقاي به عهد با كافران و حتي دشمنان خود را دارد، مسلماً در ادامه اين نوع برخورد باعث ساختن باورهاي درستي از اسلام و مسلمانان در ديگر فرقهها و گروهها خواهيم شد كه خود بهترين تبليغ براي شريعتمان مي باشد.
گزيده 97 «آيه 108 سوره انعام»
خوشبخت هيچگاه دهان به دشنام دادن به ديگران حتي به دشمنان خدا باز نميكند زيرا ممكن است كه ديگران دهان به دشنام بازنمايند و اين چنين تيره بختي گشوده خواهد شد.
براي رسيدن به يك نوع خوشبختي منسجم در يك جامعه نيازمند وجود امنيت و آرامش در تك تك افراد خواهيم بود براي اين منظور بر همه مرد و زن مسلمان اين وظيفه نهاده ميشود تا با ايجاد تفاهم و دوستي به تعالي بزرگ انبيا و پيغمبران الهي پرداخته و مسيرهاي زيباي اسلام را در جهت رسيدن به كمال واقعي دنيوي و اخروي بر تمامي دنيا آشكارا سازد.
روايت شده است كه در زمان پيغمبر ايشان نيزبر مسلمان ميفرمودند كه «عباده بر بتهاي جاهلان فراموش كنيد تا آنها بر خداي شما نسبت ناسزا ندهند.»
بديهي است كه اين نگرش روشنكفرانه و متمدن است كه مي تواند قلب و جان مخاطب را مجذوب خويش كرده و در بوجود آوردن فضامين صميمانه و همچنين پرورش اسلام و طبعاً سعادت و خوشبختي دنيوي و اخروي كه پيامد اسلام و مسلماني است موفق باشيد.
نشان داده شده است كه در به كارگيري نوعي كلمان و دشنام دادن ها باعث وجود تفكري انتزاعي در مخاطب گشته كه در اين حالت حتي تك تك اعضا و جوارح داخلي «غددها و ترشحات و سلولهاو…» در جهت مخالفت با توهيت يا اطلاحاً عامل برانگيخته فعلا خواهد شد. واضح است كه در بروز چنين شرايطي توقعي جز درگيري پرخاشگري عدم امنيت بر فهش و توهين در مقدسات … نميتوان راست و سعادت و خوشبختي در اين صورت امري غيرممكن به نظر ميرسد.
گزيده 149 ص 56 آيه 94 سوره يونس
سعادتمند كسي است كه هرگاه شك و ترديدي داشت از آنها كه دانا و دانشمندند بپرسد تا به حق و حقيقت دست يابد.
انسان سعادتمند هميشه در راستاي توكل الهي داراي اعتماد به نفس بالا بودهو از آنجا كه «ان الا يدافع ان الذين امنو» هميشه داراي عزت نفس و استواري در نگاه خود خواهد بود.
يكي از اصول مهم سه گانه اعتماد به نفس قاطع بودن و جدا شدن از شك و ترديد ميباشد كه مسلماً مفهوم ابتدائي در اين آيه نظر به ايجاد اقتدار و اعتماد در وجود مومنان و مسلمانان داشته است.
در بخش ديگري از آيه آمده است كه از آنها كه دانا و دانشمندند بپرسيد اولاً اشاره به تلاش كوشش براي رسيدن به معنا و مفهوم را دارد و در كنار اين به بهره ور ياز منابع جامع و كامل دانا و دانشمند متذكر شد و ثانياً بر انسانهاي دانا و هوشمند پاسخ رهبر و راهنمايي ديگران را يادآور شده است .
در بخش آخر آيه آمده است تا به حق و حقيقت برسند از معني آيه برميآيد كه براي رسيدن به خوشبختي دستيابي به حقيقت و تلاش در اين امر ضروري ميباشد بنابراين از نگاهي ديگر ميتوانيم بگوئيم انسان براي رسيدن به خوشبختي بايد در راه رسيدن به حق و حقيقت تلاش كند و در غيراين صورت سعادت امري دست نيافتني ميباشد.
گزيده 91 ص 41
نيكبختان اهل مسير و مسافرت در زمين هستند و به آثار گذشتگان و عاقبت پيشينيان به ديده عبرت و پندي نگرند.
يكي از تعارضات روحي و رواني انسان كه در زمان ماسيشن و در زندگي كار خانهاي نسل امروز بيشتر قابل لمس ميباشد دچار يكنواختگي شدن و به دنبال آن برانگيزه شدن. كپل شدن و….. خواهد بود به طوري كه يكي از بهترين فنون براي مقابله با آن تغيير محيط براي مدت كوتاه و به جهت ايجاد تنوع است مسافرت علاوه بر اين باعث ايجاد يك گستردهنگري يا وسعت ديد خواهد شد و فرد خود را محدود و محصور به محيط كوچك اطراف خود نميبيند و بار فتن به نقاط ديگر با گويشهاي متنوع طبيعتها، اديان، فرقهها، افكار، سنتها، سياستها و اقتصادهاي مختلف آشنا خواهد شد، در هر مسافرتي انسان با پذيرفتن محدوديتها و همچنين با مقابله با تعلقات كاذب «مثلاً كسي كه در محل سكونت خود علاقه عجيبي به گچبري يا نوع جوبكاري مبلمان خويش را دارد» به نوعي تذيب نفس را به ارمغان ميآورد و با تعمق بيشتر آمادگي انسان را براي سفر تنهايي كه همان مرگ ميباشد بيشتر نموده و باعث بروز يك نوع تصحيح راه در ادامه مسير زندگي ميشود.
همان طور كه ميدانيم يكي از مسيرهاي موفق در راه رسيدن به هر نوعي از الگوها ميباشد كه ما با دقت در روشها و عملكردهاي ديگران ميتوانيم روش صحيح تري را انتخاب كنيم مثلاً كسي كه در را ه رسيدن به خوشبختي سعيد در انباشته كردن مال حرام و از طرق ناشايست ميباشد را در نظر ميگيريم، در قسمت دوم ايه آمده است كه از آثار گذشتگان به ديده عبرت مينگرند، حال اين شخص با سفر به كاخها و خانههاي سست بنيادي كه در هزاران سال گذشته به ثبت رسيدن و به سعادت و خوشبختي نباشد و تعمق در فرجام ها و عاقبتها قطعاً در مسير خود شخيصهاي ايجاد كردهو با پند گرفتن كه در اين آيه فعل شده ميتواند رويهي جديدي جهت آيندهي بهتري براي خويش ترسيم نمايد.
گزيده 44 ص 28 آيه 153 سوره آل عمران
خوشبختي آن است كه بر آنچه از دست رفته است اندوهناك شويم و بر آنچه به دست آوردهاي مبسيار شاد نگرديم بلكه لحظات عمر را غنيمت شمرده با افكار نيك كردار شايسته و گفتاري نيكو زندگي منيم.
در قسمت اول آيه به زيبايي تعبيري از توكل گوشزد شده است، اندوهناك نشدن از آنچه از دست رفته و شادنشدن از آنچه به دست آمده گويي نوعي شفاعت و رضايت يادآوري شده و به نظر ميرسد خدا تضمين روزي رساندن خود را بدين وصف آورده است و از طرفي ديگر نوعي دنيازدگي و در بند ماديات نشدن آمده است بدين گونه كه براي تحولات دنياي مادي چندان تحت تأثير قرار نگيريم كه البته اين به معناي بيتفاوت بودن و نيز قيدن بود نيست بلكه نگرش خداگونه د رتمامي مواضع زندگي و قبول كردن وحدانيت خدا به معني واقعي «الله اكبر» ميباشد.
مادي گرائي و دنيا دوستي بزرگترين عامل جنايات و خيانات بشري در طول تاريخ بوده است كه سرنوشت انسانهايي كه به غلط براي رسيدن به خوشبختي اين را برگزيدند گواه روشني بر اين ادعاست.
در قسمت دوم اين گزيده همان جمله معروف زردتشت آمده است:
«گفتار نيك، پندار نيك، كردار نيك »
يقين در بعد از اجتناب از مادي گرائي و دنيامحوري جهت رسيدن به يك سعادت واقعي نياز به يك نوع عملكرد صحيح داشتهايم كه ستونهاي اصلي آن به گفتار والا و كردار نيك پايه گذاري شده باشد و البته بديهي است كه اين عملكرد حاصل نميشود مگر در راستاي پذيرفتن اسلام و قبول اين مكتب الهي و موازين و مقرراتي كه از طريق ائمه معصومين و اهل بيت به ما رسيده است و در حقيقت خوشبختي چيزي نيست جز قدم نهادن در مسيري كه از جانب خدا به ما رسيده است.
موفقيت توفيق بندگي خداست»
گزيده 435 ص 121
خوشبختي يعني شادبودن از نيمه پر زندگي و بدبختي يعني غمگيني از نيمه خالي زندگي. جمله ذكر شده بر نشانگر تأثير عظيمي از يك مثبت نگري هوشمندانه در پرديدن قسمت پر ليوان و متعاقباً عواقب زيانبار يك نوع منفينگري در خالي ديدن قسمت خالي ليوان ميباشد.
در واقع شناخت منابع و تفكر در استفاده و بكارگيري آنها و نه به معناي تعيين اهداف و رسيدن به كمال مطلوب و رسالت انسانيت همين طور افراد بيشتر به چيزهاي ميرسند كه انتظار رسيدن به آن را داشتهاند مسلماً افرادي كه دائماً به فكر توانمنديها و استعدادها و نيمه پر ليوان هستند دز زندگي دائماً موفق خواهند شد و سكوهاي موفقيت را يكي پس از ديگري به پشت سرخواهند گذاشت اين افراد هستند كه ميتوانند احساس خوشبختي و سعادتمندي داشته باشد و با غرور و افتخار بر توكل به ذات مقدس الهي چنگ زده تا بيانگر آيه شريفه «وسخرنا لكم السماوات و العرض» باشند.