بخشی از مقاله
خانوادة خوشبخت و اختلاف زوجين
عنوان ص
پيشگفتار 4
رساله اول: خانواده خوشبخت 6
اهميت تشکيل خانواده و الفت در زندگي زوجين 7
پايههاي تشکيل يک خانوادة مسلمان 9
1- ايمان به خدا و پرهيزگاري 9
2- معاشرت نيک و پسنديده 11
نقش شوهر در محاظت از زندگي خانوادگي و معاشرت پسنديده 11
نقش همسر در محافظت از زندگي خانوادگي و معاشرت پسنديده 15
خاتمه 18
رساله دوم: اختلافات زوجين 20
اسباب اختلاف بين زوجين 21
راههاي حل اختلاف بين زوجين 24
آخرين راهحل اختلافات زوجين 29
فهرست موضوعات 3
پيشگفتار
الحمدلله وصلى الله وسلم على نبينا محمد وآله وصحبه ومن والاه أما بعد:
الحمد للَّه رب العالمين وصلى اللَّه على محمد وآله وصحبه وأزواجه الأطهر أمهات المؤمنين وبعد.
برادر و خواهر با ايمان، خدايى را سپاس مىگذاريم كه به ما وشما توفيق داد تا آموزشهاى اين دين حنيف و فقه احكام درخشان شريعت را بكاويم، بويژه در نزديكترين مسائل زندگى شخصى خود يعنى ازدواج. آيا هدف از ازدواج ساختن خانه صلح، آرامش وتقوى نيست؟ خانه نور كه همان خانه ايدهآل اسلام است با آنچه كه در آن نهفته است از احكام الهى كه ما را از كارهاى پليد و زشت حفظ مىكند و از لغزشگاههاى هوس و شهوت باز مىدارد و ما را تا آنجا بالا مىبرد كه پاكى است، و با رحمت ما را در انجام مسؤليتهايمان در زندگى يارى مىرساند.
برادر و خواهر با ايمان، از عوامل نيك بختى در دنيا، و رستگارى در روز رستاخيز، ژرف انديشى در دين ماست پيش از آنكه به هر كارى بپردازيم بويژه تأمل و دقت در احكام ازدواج و شالودهريزى خانه والاى اسلامى است، بر اين جهت و از خداوند سبحان خواستيم كه ما را در پژوهش اين بخش از فقه سرشار اسلامى كامياب گرداند.
اين كتاب (خانواده خوشبخت و اختلاف زوجين) بازگوكننده اين روش والاى اسلامي است كه اميد است با مطالعه آن سرمشق زندگي و كانون حقيقت خانواده باشد. ما را از دعاي خير خود فراموش نكنيد.
وصلي الله وسلم على نبينا محمد وآله وصحبه أجمعين.
رسالة اول: خانواده خوشبخت
مقدمه
حمد و سپاس مر خداي را که به اسلام هدايتمان کرد و از پيروان آن آئينمان قرار داد که جز به هدايت او راه نمييافتيم، به جهت منزه بودنش او را حمد، و به خاطر نعماتش او را سپاس ميگذاريم و فزوني فضل و کرم از او مسألت داريم.
و شهادت ميدهم به وحدانيتش بدون داشتن هيچ شريکي، و شهادت ميدهم به اينکه محمد ص بنده و رسول او ميباشد که وي را به همراه هدايت [اسلام] و دين حق براي انذار و تبشير مبعوث کرد تا به سوي حق فراخواند و به سوي نيکي راهنمايي کند. درود و سلام خدا بر ايشان و آل ايشان و يارانشان باد و نيز بر کساني که رهروان راه اويند، تا روز قيامت، اما بعد:
اي مسلمانان! تقواي خدا پيشه کنيد و فرمان او را بزرگ بداريد و در حفظ دين و اماناتتان بکوشيد و به اداي مسئوليتهايتان بپردازيد، در مورد خود و خانوادهتان پرهيزگاري پيشه کنيد و به اصلاح روابط بپردازيد.
تعداد زيادي از مردم سعادت را ميخواهند و خواستار راحتي و طالب آرامش و آسايش روح و روان ميباشند همچنانکه از اسباب شقاوت، اضطراب و عوامل ناآرامي، خصوصاً در خانه و در بين خانواده گريزانند.
و بايد دانست که هيچ کدام از اين موارد تحقق نمييابد جز با ايمان به خداي يگانه و توکل بر او و تفويض کارها به او، به همراه استفاده درست از وسائل معيشت و پي بردن به قوانين حاکم بر اين اسباب.
اهميت تشکيل خانواده و الفت در زندگي زوجين
و از مهمترين اسباب تحقيق اين سعادت براي فرد و جامعه، تشکيل خانواده و برپايي آن براساس حق ميباشد. چراکه خداي متعال با حکمت خود خانواده را جايگاه ارزشمندي قرار داده که در اختيار زن و مرد است تا در آن استقرار يابند و به آرامش برسند. خداوند ـ جل جلاله ـ به عنوان منتي بر بندگانش ميفرمايد: «وَمِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِن اَنْفُسِکِمْ اَزْوَاجاً لِتَسْکُنُواْ إِلَيهَا وَ جَعَلَ بَينَکُمْ مَوَدَّهً وَرَحْمَهً إِنَّ فِي ذَلِکَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يتَفَکَّرُونَ» .
و يکي از نشانههاي خدا اين است که از جنس خودتان همسراني را براي شما آفريد تا در کنار آنان آرامش يابيد، و در ميان شما مودت و رحمت قرار داد، در اين نشانههايي است براي گروهي که ميانديشند.
آري، همسر براي آرامش يافتن خلق شده، و آيه نفرموده «ليسکن معها» بلکه فرموده «ليسکن إليها» تا معني آرامش و آسايش را بيشتر و بهتر القاء کند، و راحتي و آرامش را در بالاترين معني ممکن بيان کرده باشد. بنابراين هر يک از زوجين به هنگام اضطراب از وجود زوجش آرامش مييابد و به هنگام سختي شاد ميگردد.
اساس رابطه خانوادگي: همنشيني و مصاحبت است که بر دوستي، انس و الفت استوار ميباشد. رابطهاي که ريشههاي طولاني و استوار دارد. و شبيهترين چيز ممکن به رابطه انسان با خودش، همسر وي ميباشد. و خداوند اين مفهوم را چنين بيان ميفرمايد: «هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ» . زنان لباس شما هستند، و شما لباس آنها.
علاوه بر اينکه خانواده و اين رابطه خانوادگي زمينه مناسبي براي تربيت فرزندان و ضامن پرورش يک سلاله است ... . سلالهاي که جز در سايه مادري دلسوز و پدري زحمتکش معني پيدا نميکند. چه جامعهاي پاکتر از اين فضاي خانوادگي ارزشمند؟
پايههاي تشکيل يک خانوادة مسلمان
خوانندة گرامي! مسايل فراواني وجود دارد که نظام خانواده بر آن استوار بوده و رابطه خانوادگي از آن استحکام ميگيرد و به وسيله آن از باد جدايي و طوفان ويرانگرِ از هم دور شدن و از هم بريدن مصون ميماند:
1- ايمان به خدا و پرهيزگاري:
اولين و مهمترين اين مسائل ـ که پايههاي خانوادهاند ـ چنگ زدن به ريسمان محکم ايمان است. ايمان به خدا و روز آخرت و ترس از خداي آگاهي که به هر آنچه سينهها در داخل خود ميپوشانند آگاه است. و استقامت بر پرهيزگاري و محافظت بر آن و دوري از ظلم و بيپروايي در راه طلب حق و حقيقت.
«ذَلِکُمْ يوعَظُ بِهِ مَنکَانَ يؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيوْمِ الْآخِرِ وَمَن يتَّقِ اللَّهَ يجْعَل لَّهُ مَخْرَجاً * وَيرْزُقْهُ مِن حَيثُ لَا يحْتَسِبُ وَمَن يتَوَکَّلْ عَلَي اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» .
اين (احکام) چيزي است که مؤمنان به خدا و روز قيامت به آن اندرز داده ميشوند، و هركس از خدا بپرهيزد و ترك گناه كند خداوند براي او راه نجاتي قرار ميدهد * و او را از جايي كه گمان ندارد روزي ميدهد. و هركس به خداوند توكل كند (و كار خود را به او واگذارد خدا) كفايت امرش را ميكند.
تلاش براي اطلاعت از خدا و عبادت او و حرص بر اين کار و سفارش دوطرفه زوجين به اين کار باعث تقويت ايمان ميگردد، جا دارد در اين فرمودة پيغمبر ص تأمل کنيم: خدا رحمت کند بندهاي را که شبانگاه از خواب برخيزد و نماز بخواند و همسرش را بيدار کند تا نماز بخواند و چنانچه خودداري کند [و يا کسالت بورزد] آب به صورتش بپاشد، و رحمت خدا بر زني که شبانگاه برخيزد و نماز بخواند و شوهرش را بيدار کند تا نماز بخواند و چنانچه خودداري کند [و يا کسالت بورزد] آب به صورتش بپاشد» .
رابطه بين زوجين، رابطه دنيايي مادي و يا حيواني شهواني نيست، بلکه رابطه روحي ارزشمندي است که چنانچه رابطه درستي باشد بعد از فوت به آن دنيا نيز سرايت پيدا ميکند: «جَنَّاتُ عَدْنٍ يدْخُلُونَهَا وَمَن صَلَحَ مِنْ أَبَآئِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وُذُرِّيتِهِمْ» .
(اين عاقبت نيکو) باغهاي جاويدان بهشت است که هم خودشان وارد آن ميشوند و هم پدران و همسران و فرزندان صالح آنها.
2- معاشرت نيک و پسنديده:
آنچه باعث حفظ اين رابطه و محافظت از آن ميشود معاشرت پسنديده ميباشد و اين امر محقق نميشود مگر اينکه هر يک از زوجين به حقوق و وظايف خود آشنا باشند. و بايد توجه کرد که کمال خواهي در خانواده و اهل بيت امر دشواري است و آرزوي اينکه همه صفات پسنديده در آنها و يا غير آنها نيز، بايد باشد يک بلندپروازي است که در سرشت بشري وجود دارد.
نقش شوهر در محافظت از زندگي خانوادگي و معاشرت پسنديده:
عقل سالم و انديشه پخته حکم ميکند که آدمي بايد بعضي از سختيها و فشارها را به صورت يک امر طبيعي بپذيرد. و از بعضي از امور ناخوشايند چشمپوشي کند و مرد – که آقاي خانه است – بايد صبورتر از همسرش باشد زيرا ميداند که همسرش در خَلق و در خُلق ضعيف ميباشد و چنانچه به خاطر هر مسألهاي مورد محاسبه قرار گيرد
از انجام همه چيز باز ميماند و عاجز ميگردد، و زيادهروي در راست گردانيدن وي باعث شکستن وي ميشود و همانا شکستن وي، طلاق دادنش ميباشد. پيغمبر برگزيدهاي که از روي هوي و هوس سخن نميگويد ص ميفرمايد: «زنان را به نيکي سفارش کنيد زيرا آنها از استخوان پهلو خلق شدهاند و خميدهترين قسمت استخوان پهلو، قسمت بالايي آن است، اگر بخواهي آن را راست گرداني ميشکند و اگر آن را به حال خود واگذاريد هميشه کج و خميده باقي ميماند بنابراين آنان را به نيکي سفارش کنيد».
پس كجي اصل خلقت زن است و بايد با او صبر پيشه كرد.
بنابراين مرد خانه نبايد با هر احساس ناخوشايندي که نسبت به اهل و عيالش به او دست داد، برافروخته شود، بلکه بايد از بعضي از جوانب نقص در آنان چشمپوشي کند و حتماً بايد جوانب خوب آنها را به خاطر بياورد که قطعاً اين جوانب بسيارند.
و پيغمبر ص در اين مورد فرموده است: هيچ مرد مؤمني نبايد به خاطر اينکه يک خُلق و خوي ناپسند از همسرش ميبيند او را برنجاند و ناراحت کند زيرا اخلاق ديگري نيز دارد که مورد پسند او باشند» .
آري، مرد بايد در اين موارد آرام و خونسرد باشد و چنانچه کاري را ببيند که نميپسندد بايد بداند که هيچ کس اسباب خير و نيکي و موارد صلاح خويش را نميداند. خداوند در اين باره ميفرمايد: «وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَي أَنْ تَکْرَهُواُ شَيئَاً وَيجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيراً کَثِيراً» .
و با آنها بطور شايسته معاشرت كنيد، اگر به جهاتي از همسران خود رضايت كامل نداشته باشيد و بر اثر اموري آنها در نظر شما ناخوشايند باشند (فوراً تصميم به جدايي نگيريد و تا آنجا كه قدرت داريد مدارا كنيد، زيرا ممكن است شما در تشخيص خود گرفتار اشتباه شده باشيد) و اي بسا آنچه را نميپسنديد خداوند در آن خير و بركت و سود فراواني قرار داده باشد.
چنانچه آقاي خانه درشتخو، بد معاشرت، تنگنظر و احمق باشد و عجله او را کور نموده، رضايتش به سختي فراهم شود و به سرعت خشمگين گردد، وقتي در خانه است منت بگذارد و وقتي بيرون است بدگمان باشد ديگر راحتي چه جايگاهي و آرامش و محبت چه معني خواهند داشت.
پس گفته شد که حسن معاشرت و اسباب خوشبختي جز در پرتو نرمخوئي و بدور از اوهام و بدگمانيهاي بياساس ايجاد نميشود و غيرتي که براي بعضي باعث بدگماني است شخص را به تأويل سخنان و شک در رفتار [همسرش] گرفتار ميسازد و باعث تيره شدن زندگي و نگراني بيمورد ميشود.
خداوند ميفرمايد: «وَلَاتُضَآرُّوهُنَّ لِتُضَيقُواْ عَلَيهِنَّ» .
و بديشان زيان نرسانيد تا در تنگنايشان قرار دهيد.
ما بايد چگونه باشيم در حالي که پيغمبر ص ميفرمايد: «بهترين شما، بهترينتان براي خانوادهاش ميباشد، و من نسبت به خانوادهام از همه بهترم».
نقش همسر در محافظت از زندگي خانوادگي و معاشرت پسنديده
زن مسلمان نيز بايد در مقابل بداند که خوشبختي، محبت و مهرباني کامل نميشود مگر با عفت و دينداري، بايد حقوق خود را بشناسد و از آن تجاوز و تعدّي ننمايد، آنچه را شوهر ميخواهد انجام دهد زيرا او قوّام [و مدبّر امور] خانواده است، از همسر صيانت و محافظت نموده و نفقهاش را ميپردازد، بنابراين اطاعت او و حفظ مال و ناموسش واجب است.
در اين صورت است که شوهر کارش را به درستي انجام ميدهد وانگيزهاي براي آن مييابد و به همسر و خانهاش اعتنا ميکند. در اين صورت زن، كار خانه را بطور كامل انجام داده و به خود و خانواده رسيده، و همسري نيکوکار و مادري مهربان است، نگهبان خانه شوهرش بوده و در قبال آن مسئول است، به کار خوب شوهرش اعتراف ميکند و بزرگواري و معاشرت پسنديده او را ناديده نميگيرد. پيامبر ص از اين بيتوجهي همسر نسبت به شوهر برحذر داشته و فرمودهاند: «آتش جهنم به من نشان داده شد [و ديدم] که اکثر جهنميان زنانند که کفر ورزيده و حقيقت را پوشانده بودند». گفته شد: آيا به خدا کفر ورزيده بودند؟ فرمودند: «نه، بلکه به خانواده خود کفر ورزيده بودند، زيرا اگر با يکي از آنان [همسرت] روزگار طولاني نيکي کني سپس کار [ناپسندي] از تو سر بزند، گويد: هرگز خيري از تو نديدهام».
بنابراين بايد نسبت به اشتباهات گذشت نشان داد، و از لغزشها چشم پوشيد، ... [همسر] هنگاميکه در کنار شوهرش است بدي در حق او روا ندارد و چون از او دور شد به او خيانت نکند.
به اين شيوه رضايت دوطرفه حاصل و زندگي توأم با الفت و محبت و مهرباني سيادت خواهد يافت. «و چه بسا زني که ميميرد درحالي که شوهرش از او راضي است [و به همين خاطر] وارد بهشت ميشود».
پس اي امت اسلام! تقواي خدا پيشه کنيد و بدانيد سعادت در پرتو سازگاري فراهم ميشود و به علاوه فضاي مناسب براي تربيت و رشد فرزندان در خانوادهاي شايسته و مملو از مودت و آباد به خاطر تفاهم، در دامان مهرباني مادر و تلاشگري پدر فراهم ميآيد، فضايي که از فرياد اختلافات و کشمکشها بدور و از تجاوز هر يک از طرفين بر ديگري در امان است بنابراين نه جدايي به آن راه دارد، نه کشمکش و نه بدي نسبت به هيچ کسي.
«رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيتِنَا قُرَّهَ أَعْينٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَاماً» . پروردگارا! همسران و فرزنداني به ما عطا فرما که باعث روشني چشمانمان گردند، و ما را پيشواي پرهيزگاران گردان.
خاتمه
برادر مسلمان! خواهر مسلمان!: صلاح خانواده راه امنيت کل جامعه است و بعيد است جامعهاي اصلاح شود در حالي که ريسمانهاي [روابط] خانوادگياش سست باشند.
آري، چگونه اين امر ممکن است در حالي که خداوند به خاطر نعمت کانون خانواده و الفت و يکپارچگي آن منّت گذارده و ميفرمايد: «وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجاً وَجَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ بَنينَ وَحَفَدَهً وَرَزَقَکُمْ مِنَ الطَّيبَاتِ، أَفَبِالْبَطِلِ يؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اَللَّهِ هُمْ يکْفُرُونَ» .
خداوند براي شما از جنس خودتان همسراني قرار داد، و از همسرانتان براي شما فرزندان و نوهها قرار داد، و (خداوند) از پاكيزهها به شما روزي داد، آيا به باطل ايمان ميآورند و نعمت خدا را انكار ميكنند.
زوجين و ريسمان علاقه و پيمان مابين آن دو، و والدين و پسران و دختران در حال پرورش در دامان آن دو، حال و آينده امت اسلامي را تشکيل ميدهند، به همين خاطر شيطان، چنانچه موفق شود يک خانواده را از هم بپاشد، تنها يک خانه را ويران نکرده و باعث شر و فتنه کوچکي نشده، بلکه جميع امت را در اذيتي شعلهور و فتنهاي دامنهدار گرفتار ساخته، و واقعيت امروزي بهترين شاهد اين مسأله است.
بنابراين رحمت خدا بر مردي که سيره پسنديده و سرشتي پاک دارد، ساده گير، نرمخو، با نرمش و مهربان است، نسبت به اهل و عيالش رئوف و در کارش با اراده است، دچار افراط و مرتکب بدخويي نميشود و در مسئوليتش کوتاهي نميکند.
و رحمت خدا بر زني باد که عمداً اشتباه نميکند، زياد خشمگين نميشود، نيکوکار، پرهيزگار و در غيبت شوهرش از ناموس او نگهداري ميکند.
اي زوجها! پرهيزگار باشيد، و اي مسلمانان! تقواي خدا پيشه سازيد زيرا هر کسي تقوي پيشه کند خداوند کارهايش را ساده ميگرداند.
و درود و سلام خدا بر بهترين مخلوقاتش، پيغمبر ما، محمد ص و بر آل آن حضرت و همسران پاک و پاکيزهاش و نيز بر اصحاب پربرکت و نيکبختش و همچنين درود و سلام خدا ـ تا روز قيامت ـ بر کساني باد که به نيکي از آنان تبعيت ميکنند.
سبحانك اللهم وبحمدك، وأشهد أن لا إله إلاَّ انت استغفرك وأتوب إليك.
رساله دوم: اختلافات زوجين
حمد و سپاس براي خداوندي که آفريد و برابر گردانيد، و اندازه گرفت و هدايت کرد و به راه آورد. او را سپاس و ستايش ميکنم و همو در ابتدا و در انتها شايسته تمجيد است. و شهادت ميدهم که هيچ خدايي بحق جز خداي يگانه وجود ندارد و او بيشريک ميباشد. و شهادت ميدهم به اينکه مولا و پيغمبر ما، محمد، بنده و فرستاده او، پيغمبري برگزيده و بندهاي منتخب است. درود و سلام و برکات خدا بر او و آل و اصحاب او و بر کساني که دعوت او را اجابت کنند و پيروان راه او باشند، اما بعد:
يکي از بزرگترين نعمتها و آيات خدا اينکه خانواده را محل آرامش و آسايش قرار داده است، در سايه آن جانها به محبت، مهرباني، مصونيت و پاکي و زندگي ارزشمند و پوشيدگي [در برابر گناهان] ميرسند. و در دامان آن نوزاد پرورش مييابد، وقايع ترقي ميکنند، نسبتهاي خويشاوندي استوار ميگردند و عهد و پيمان کفالت محکم ميشوند.
روانها با همديگر مرتبط و قلبها در هم ميآميزند: «هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ» .
آنان لباس شمايند و شما لباس آنانيد.
و در اين روابط ناگسستني و خانوادههاي آباد خصال ارزشمند رشد ميکنند و مرداني پرورش مييابند که براي سپردن بزرگترين امانتها به آنان شايستهاند و زناني تربيت ميشوند که بر استوارترين اصول پا ميگيرند.
اسباب اختلاف بين زوجين
البته همچنانکه واقعيت زندگي بشر و طبيعت او ـ چنانکه خدا خلق کرده و خود بر مخلوقاتش عالمتر است ـ نشان داده، حالتهايي بر او عارض ميشود که سفارشات بيتأثير ميشوند و محبت و آرامش نميتواند در آن رسوخ کند، به گونهاي که چنگ زدن به ريسمان زوجيت باعث اذيت و مشقت شده، مقصود ازدواج تحقق نمييابد و خير و صلاح فرزندان شکل نميگيرد. اين حالات اضطراب و ناسازگاري ميتواند علتها و اسباب داخلي و يا خارجي داشته باشد.
اين اختلافات گاهي از دخالت غيرحکيمانه اوليا و نزديکان زوجين، و يا از دخالت در همه امور کوچک و بزرگشان ناشي ميشود و گاهي کار به جايي کشيده ميشود که اوليا و بزرگان زوجين ميخواهند مهرباني آن دو با يکديگر را با سيطره يافتن بر آنان از بين ببرند، که کار به دادگاهها کشيده ميشود و در نتيجه اسرارشان فاش و پردههاي [پوشانندهشان] کنار زده ميشوند و اين همه به خاطر مسأله کوچک و يا چيز بيارزشي بوده که دخالت نامناسب و دوري از حکمت، عجله و شتاب، تصديق شايعهها و شايعهپردازان آن را به اينجا کشانده است.
و گاهي اختلاف از کمي بصيرت در دين و جهل به احکام باگذشت شريعت، فزوني رسمهاي نادرست و پيروي از افکار و ايدههاي رايج نشأت ميگيرد.
مثلاً بعضي از شوهران گمان ميکنند که تهديد به طلاق و يا تلفظ آن راهحل صحيحي براي رفع اختلافات خانوادگي و مشکلات زن و شوهر است و براي گفتگو با همسرش جز الفاظ طلاق چيز ديگري نميدانند، درآمد و شد، در امر و نهي و بلکه در همه امورش جز اين الفاظ چيز ديگري نميدانند. غافل از اينکه با اين کار آيات خدا را به سخره گرفته، کارشان گناه، خانهاشان نابود و اهلشان را از دست ميدهند.
اي مسلمانان! آيا اين فهم دين است؟
طلاق سنّت [به شيوهاي که شارع اجازه داده] و شريعت آن را جايز شمرده، براي بريدن ريسمان زوجيت نيست و بلکه تشريع آن براي به تأخير انداختن جدايي است و دورهاي براي آرامش يافتن، تدبّر در مسأله و معالجه و حل مشکل موجود.