بخشی از مقاله

ضرورت ظهور در حقيقت داشتن آخرالزمان :
پيامبر گرامي وائمه معصومين برحتمي بودن ظهور حضرت مهدي )ع( در آخرالزمان تأكيد كرده و آن را بيان نموده اند.


احاديث كتابهاي معبتر بسياري نقل شده كه خلاصه همه مطالب آن، اين است كه در آخرالزمان ستمگران و ياغياني بي رحم به وجود مي آيند و برجهان حكومت مي كنند. پيامبر گرامي فرمودند: دنيا به پايان نمي رسد و اين چنين نمي گذرد تا اين كه مردي از تبار من كه نامش همنام من است ظهور كند و دنيا را پر از عدل وداد مي كند. بنابراين ضرورت ظهور منجي عالم بشريت، واجب و ضروري است و هركس به اين فكر، اعتقاد ندارد در واقع ناآگاه است و يا آنكه آنقدر بي فك

ر و بي بند وبار است كه به هيچ چيزي اهميت نمي دهد و حاضر نيست كه دراين باره فكر كند.
انكار ظهور حضرت مهدي )ع( كفر است :
مهدي )ع( حقيقتي است انكار ناپذير و برهرفرد مسلماني واجب است كه به ظهور امام زمان )ع( معتقد باشد و همواره بايد در انتظار ظهورش باشيم، و همين انتظار خود نشانه اعتقاد استوار ماست. پيامبر گرامي فرمودند: هركه حضرت مهدي )ع( را تكذيب كند،به يقين بدانيد كه او كافر شده است. پس اكنون جايز نيست كه ما نسبت به ظهور آن حضرت، سست اعتقاد باشيم و آن را انكار كنيم، چون تمام نشانه هايي كه ائمه معصومين درباره آخرالزمان پيش بيني نموده اند، يكي پس از ديگري به وقوع مي پيوندد و هرچه زمان بگذرد، واقعيت امر بيشتر ثابت و نمايان مي شود.
اعتقاد به ظهور منجي بشريت از جانب خداوند، درتمام اديان و اقوام به عنوان يك ضرورت حس مي شود و هرچند كه اين اعتقادات گوناگون است ولي دراصل يك مطلب و يك موضوع و يك هدف را تداعي مي كند.


درانتظار رؤيت امام زمان :
امام صادق )ع( در باره آن هايي كه همواره منتظر ظهور امام زمان بودند ولي اجل به آن ها مهلت نداد مي فرمايد: هركس كه از شما بميرد و درانتظار ديدن امام زمان بود، همانند كسي است كه درسپاه حضرت قائم )ع( آماده براي انجام وظيفه است آن هايي كه در آرزوي ديدن امام زمان هستند و مشتاق ظهورش مي باشند حتماً خود را از هرلحاظ مهيا كرده اند و در تمام خوبي ها

پيش قدم هستندتا اين سعادت و لياقت، نصيب آن ها شود. خداوند از دل هاي ما به خوبي آگاه است و مي داند كه اين نيت هاي خير با واقعيت، چقدر مطابقت دارد. انتظار ظهور و عشق ديدن مهدي )ع( هميشه براي خود و ديگران مايه دلگرمي است. و درانتظار امام زمان بودن، نشانه علاقه و عشق به آن حضرت است و درمقابل آن حضرت نيز به اين گونه افراد، عنايت خاصي دارد.
درانتظار ظهورش باشيم :
اما صادق (ع) به شيعيان سفارش مي كند كه هر روز و هرشب، منتظر فرج امام زمان باشيم. انتظار فرج يعني اميد به گشايش كارها و راه نجات مردم است. انتظار فرج، يعني آرزو داشتن براي نجات و رهائي همه مردم، واگر نيت خير و دلسوزي براي مردم در دل ها باشد، اين نشانه مهر و محبت افراد منتظر است. چون تنها كسي كه مي تواند جهان را از بحران روز افزون نجات دهد، اوست كه ظهور مي كند و دنيا را پر از عدل و داد مي كند.


و دركل انتظار يعني همراهي و همسوئي داشتن با امام زمان )ع( .
و شيعه واقعي، همواره منتظر فرج امام زمان است و درناملايمات دنيا و تمناي نفس، امتحان مي شود تا از گرداب وسيع هوي و هوسها صحيح و سالم بيرون آيد. و آنگاه معلوم مي شود كه او دراين امتحان بزرگ چه كرده است. ادعاي شيعه بودن، آسان است ولي حقيقت داشتن اين ادعا شرط است. شعيه حقيقي دراين دنياي بزرگ معلوم و ثابت مي شود كه چند درصد، درايمان خود استوار و ثابت قدم بوده است.


نشانه هاي منتظران ظهور :
امام صادق )ع( مي فرمايد : كسي كه مشتقاق است و دوست دارد كه از ياران امام زمان باشد، بايد با تقوي و پرهيزگار باشد و تمام خوبي ها را در خود جمع كرده و دراين صورت او از منتظران واقعي به حساب مي آيد.
درحالي كه مي بينيم حال و روز مردم و اوضاع دنيا هر روز بدتر مي شود و زمام امور مردم در دست مشتي بي خرد و فاسد قرار دارد و اين حاكمان هر روز برسختي و رنج هاي مردم و زورگويي و فساد مي افزايند.


بنابراين، انديشه انتظار برخواسته از عشق و علاقه و پايبندي انسان به فرامين الهي است.
انديشه اصلاح جهان و نجات بشريت، انديشه و فكر بزرگي است به وسعت نجات انسانيت و طبيعت است، پس منتظر و عاشق مهدي )ع( بايدتمام خوبي ها در او جمع باشد.
زوال سنت خوب در آخرالزمان :
در آخرالزمان وضع مردم از هر لحاظ، با وضع مردم گذشته فرق مي كند و سنتها و آداب و رسوم خوب مردم از بين مي رود به جاي آن تجملات و شيوه هاي ناپسند و خلق الساعه، جايگزين مي شود.


ظهور حضرت مهدي )ع( انجام نمي شود تا اين كه در آن زمان، مردم نسبت مساجد بي اعتنا شوند و يك مرد وقتي به مرد ديگر سلام كند كه حتماً بايد او را بشناسد و يا با او كاري داشته باشد.
زماني مي رسد كه زن با شوهرش به امر كارو تجارت مي پردازد كه اين نشان دهنده افزوني حرص آن ها به مسائل دنيوي است.
يكي از موارد ضعف ايمان مردم، افزايش حرص و طمع و دلبستگي شديد به هوي و هوس ما است و براي رسيدن به زندگي اشرافي نياز به تلاش بيشتر براي پيداكردن پول بيشتر است و زنان، عامل اصلي براي تحريك مردان مي شوند، لذا آن ها به هرنحوي و به هرراهي كه ممكن است هردو براي كسب پول و تجارب اقدام به كار مي كنند تا به خواسته هاي خود برسند. سستي اعتقادات مردم و بي اعتنايي به آداب و رسوم اسلامي، فاجعه اي است كه درتمام ابعاد زندگي مردم، آثار بدي را برجاي مي گذارد.


افزايش نفرت عمومي در ميان مردم آخرالزمان :
وضع مردم آخرالزمان به جائي مي رسد كه همه از همديگر نفرت دارند چون مشكلات و برخوردهاي ناجور، باعث مي شوند تا مردم وضع خوبي نخواهند داشت. ودرهمه جا، اطمينان و آرامش از ميان مردم سلب مي شود و برخوردهاي مردم خالي از مهر و محبت است و رابطه آن جامعه براساس وجدان نيست.
حضرت علي )ع( فرمودند: وضعيت آخرالزمان كه مردم با ايمان به انتظار ظهور مهدي هستند به گونه اي مي شود كه مردم از يكديگر دوري مي جويند و ازهمديگر نفرت دارند. مردم در آخرالزمان بقدري نسبت به همديگر بدبين و بي اعتماد مي شوند، كه گويي از همديگر متنفر و بيزارند.


رواج بي ديني در آخرالزمان :
وقتي كه ايمان نباشد و مردم به اصول اعتقادي و اخلاقي معتقد نباشند، تمام فرامين الهي در بين آن ها بي رونق و كم جلوه نمايان مي شود و مردم درمسائل دنيايي هوي و هوسها سرگرم خواهند شد و ديگر كسي به دين و دينداري اعتنائي نمي‌كند و سستي اعتقادات ديني از رفتار و كردار مردم به خوبي جلوه گر مي شود. در آخرالزمان بيشتر مردم بي اعتقاد مي شوند و افراد با ايمان به قدري كم مي شوند كه درلابه لاي مردم، نامشخض و ناپيداند.


بي ديني درهمه جا به خوبي آشكار و درحال رواج است و هرروز بيشتر از روزگذشته، كم و فساد درحال گسترش است و اكنون وظيفه فرد فرد مردم، اينست كه هركس به نحوي درامر احياي دين بكوشند تا به سرنوشت مردم كشورهاي ديگر گرفتار شوند.
سستي اعتقاد مردم در آخرالزمان :
سستي اعتقاد هم حد و حدودي دارد ولي امان از آن وقت كه انسان به جائي برسد كه هيچ اعتقادي نداشته باشد جز هوي و هوس.


در آخرالزمان مردم آنقدر بي اعتقاد و بي ايمان مي شوند كه ديگر كسي نام خدا را به زبان نمي آورد و تنها چيزي كه رواج مي يابد بي ديني است.
اگر امروز شل بجنبيم فردا و آينده دير است چون با مشكلات وگسترش فساد بيشتري مواجه خواهيم شد آن وقت گناهش به گردن من و شما خواهد بود.
درآخر الزمان ظالمان برمردم حكومت مي كنند:
در حالي كه رسم است كه حاكمان و زمامداران براي اداره كردن مردم، وظيفه خدمت و رسيدگي دارند ولي در آخر الزمان كاربرعكس مي شود و آن ها تا آنجا كه مي‌توانند عرصه را برمردم، تلخ و ناگوار مي كنند.
يكي از فرامين اصلي صهيونيزم اين است كه تمامي آداب و رسوم و فضائل اخلاقي مردم تمام اديان و به خصوص اسلام و مسيحيت را لوث كنند تا از اين راه به اهداف پليد خود برسند و متأسفانه تا كنون توانسته اند كه بيشتر نقشه هاي خود را عملي كنند.


زياد شدن سه پديده شوم درميان مردم آخرالزمان
يكي از نتايج حاصل از اوضاع دوره آخرالزمان به وجود آمدن اوضاع ناخواسته اي است كه زن و مرد و كوچك و بزرگ را گرفتار مشكلات روحي و جسمي و درد و رنجهاي گوناگوني مي كند و درسخني از امام صادق نقل شده كه پيامبرگرامي فرمودند: از نشانه و علائم آخرالزمان زياد شدن مرگهاي سكته و مرضهاي ميكروبي است و فساد و فحشا دامنگير مردم خواهد شد و مردم سست اعتقاد از روي هوي و هوس و بي بند و باري، معصيت و گناه آنها افزايش مي يابد.


اسلام آئين الهي است كه با فطرت انسان سازگار است و سلامت جسمي و روحي اورا درتمام زمنيه ها تضمين مي كند و خوشبختي يك جامعه، درگرو پاي بند بودن مردم به تمام موازين و فضايل اخلاقي است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید