بخشی از مقاله

خلاصه

این نوشتار به بررسی اوضاع فرهنگی وهنری تیموریان در ایران می پردازد. بی شک عصر تیموریان در تاریخ ایران و جهان دوره ای پر التهاب با ویژگی های خاص خود،هرات پایتخت تیموریان مرکز تجمع اهل ادب و هنر گردید وبدین ترتیب مکتب ادبی هنری هرات شکل گرفت و در کنا ر آن مکتب علمی سمر قند و مکتب ادبی شیراز نیز ظهور یافت .تیموری جنبه های گونا گون فرهنگ و ادب و هنر به شکو فایی رسید و شعرا و نویسندگان و هنر مندان بزرگی ظهور کردند و آثار بدیع و ارزنده ای از خود به یادگار گذاشتند.

1.    مقدمه

تاریخ نگاران و مورخان همگی بر یکی از ویژگیهای اصلی عهد فرمانروایی تیمور بر یورش ها و لشکرکشی های همیشگی تاکید داشته اند که این هجوم ها ، آثار بسیار سوئی بر تمدن و فرهنگ ایران بر جای گذاشت. این لشکرکشی ها از یک سو سپاهیان او را همواره در تکاپو داشت و از سوی دیگر ویرانیهای فراوان به ویژه در مناطق یکجانشین ایجاد کرد. پس از مرگ تیمور نیز جنگ های جانشینی دراز مدتی در خاندان او آغاز شد، که پیامدهایی بس ویرانگر در پی داشت.

اما این دوره وحشت با به تخت نشستن جانشین وی یعنی فرزندش شاهرخ و با نفوذ دیوان سالاران ایرانی با نظم اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی قابل اتکایی همراه گردید و در جامعه نظام گسیخته ایران بارقه های امید را هویدا ساخت. فرهنگ و هنر جان تازه ای یافت و اقتصاد و روابط اجتماعی شکل تازه ای گرفت. که در این نوشتار سعی بر این است که گوشه هایی از تحولات فرهنگی و هنری این دوره مورد واکاوی قرار گیرد.این پژوهش به روش تاریخی و به شکل توصیفی تحلیلی وبا استفاده از منابع کتابخانه ای انجام گرفته است .

2.    نگاهی به اوضاع ایران در دو دوره حمله مغولان و تیموریان

مقارن حمله مغولان به ایران دوران عجیبی حکمفرما بود. حکومتهایی وجوداشتند که در روزگار زمان خود قدرتمند ترین بودند که دائما با هم درگیر بودند و هر کدام برای از بین بردن دیگری تلاش میکردند، در حالیکه خود از درون فاسد شده بودند مهمترین ویژگی های این دوره متمرکز بودن حکومتهاوقت ،وجود خلیفه برای جهان اسلام که مردم از دستورات او پیروی می کردند. واو را به عنوان رهبر دینی خود جانشین رسول خدا می دانستند،اختلافات مذهبی،نفوذ روحانی خلافت عباسی که از لحاظ سیاسی جایگاه خاصی در بین مردم نداشت.و در گیرها و نزاعهای داخلی بر شمرد.

[2] به طور مثال سلطان محمد پس از به دست گرفتن قدرت در اولین فرصت آغاز جنگ با غوریان شد آنها را از خراسان بیرون راند و برای شکست قطعی آنها از قراختایان کمک گرفت و در سال 612 غزنه پایتخت غوریان را فتح کرد. بعد از این پیروزی از آن پس سلطان را اسکندر ثانی لقب دادند.[3] در سمرقند حکومت ترک ایلخانیان حکومت می کردند که مسلمان بودندو قراختاییان از وقایع بسیار مهم و قابل توجه این دوره است.[4] سلطان محمد پس از سرکوب دشمنان خود از خلیفه خواست همان طوریکه به سلاطین سلجوقی خطبه خوانده شد به نام او هم خطبه خوانده شود.

که خلیفه جواب مثبت نداد و بنابراین سلطان محمد به بغداد حمله کرد که دچار شکست قصد داشت که سال دیگر حمله کند که درگیر حملات مغولان شد ژاک دو وتیری نیز حمله کوچکخان به سرزمینان محمد را علت بازگشت سلطان از عراق دانست. [5] همان طور که گفتیم از سقوط ایلخانیان تا روی کار آمدند تیمور در گوشه و کنار ایران حکومتهای روی کارآمدند که ادعای سلطنت می کرند.که مهمترین آنها به قرار زیر است. حکومتهای وقت آن زمان شکل گرفت و هر کدام ادعای حکومت داشتند. در واقع این حکومتها که حکومتهای متقارن نامیده می شود یعنی هم زمان که یک حکومت در شرق است دیگری در غرب یا جای دیگر حکومت می کردند.

می توان گفت که این دوره همانند دوره اوایل اسلام تا قرن 1 هجری می باشد اما یک تفاوت کلی با آنها داشت و این است که در اوایل اسلام حکومتها مشروعیت خود را از خلیفه عباسی می گرفتند اما در این دوره خلیفه ای وجود نداشت تا مشروعیت خود را از او بگیرند.در واقع خلیفه ظاهری در مصر بود آنها مشروعیت خود را از ایلخانیان می گرفتند همانند آل جلایر که ادعا می کردند ازباز ماندگان مغولان هستند و بعضی مشروعیت ایلخانیان را قبول نداشتند همانند سر بداران که یک حکومت شیعی مذهب در خراسان بودند.همان طور که گفتیم از سقوط ایلخانیان تا روی کار آمدند تیمور در گوشه و کنار ایران حکومتهای روی کار آمدند که ادعای سلطنت می کرند. 9]،8،7،.[6

3.    مقایسه اوضاع ایران در آغاز دو یورش

در هر دو دوره حکومتهایی و جود داشتند که بر علیه هم دیگر در حال نزاع و در گیری بودند،در حالی که خود از درون ضعیف و فاسد شده بودند.،عدم اتحاد و همبستگی در هر دو دوره،در دوره اول حکومتهای متمرکز و بزرگ سر کار بودند اما در دوره دوم حکومتهای متقارن روی کار بودند،وجود نیروی مذهبی به نام خلافت عباسی که مردم از او اطاعت می کردند .[10]اما در دوره دوم نیروی مذهب ی به نام خلافت عباسی وجود نداشت،اختلافات مذهبی در هر دو دوره بین حکومتهای شیعی مذهب و سنی مذهب همچنان پا بر جا بود،در دوره اول حکومتها مشروعیت خود را از خلافت عباسی می گرفتند اما در دوره دوم به نام ایلخانیان خطبه می خواندند،در دوره اول حکومتها برای از بین بردن خلافت عباسی تلاش می کردند در حالی که در دوره دوم حکومتها برای از بین بردن هم دیگر در حال تلاش و نبرد بودند،باپیدایش حکومتها و امارتهای مستقل در گوشه و کنار سرزمین خلافت مقام خلافت به منصبی ظاهری تبدیل شد با این حال منصب خلافت به عنوان نماد ظاهری به حیات خود ادامه داد.

1-3    مقایسه اوضاع مذهبی ایران در آغاز دو یورش

مذهب نقش مهمی در شکل گیری هویتی یک حکومت است.در طول تاریخ حکومتهایی شکل گرفتند که اختلافات مذهبی در آن جای داشت پس از ورود اسلام واولین حکومت نیمه مستقل ایران در سال 250 تارو ی کار آمدن صفویه اکثر حکومتها سنی مذهب بودند به غیر دوره کوتاه مدت - آل بویه، - 323-423 علویان طبرستان، - 316-250 سربداران - 788-733 - دوره که حکومتها مشروعیت خود را از خلافت عباسی که به عنوان نیروی دینی و مذهبی جهان اسلام بود می گرفتند.

اختلافات شیعه و سنی به عبارتی روشنتر خصومت و کینه جاهلانه و توجیه نا پذیر اهل سنت که اکثریت مسلمین را تشکیل می داند نسبت به اقلیت شیعه و علویان مورد آزار و اذیت بیداد اهل سنت بودند. این اختلافات شیعه و سنی در هر دو دوران ادامه داشت وجنگها بین حکومتها بر سر مسائل مذهبی شکل می گرفت این اختلافات از حالت مبارزات مخفی خارج شد ودر شهرها بر سر مسائل جزئی نزاع در می گرفت. .[14]

در دیگر دوران یعنی ؛ دوران فترت عدم اتحاد بین حکومتهای وقت همچنان پابر جاماند. ودائما در حال نزاع و درگیری بودند مانند ال کرت وسربداران در دوره اول فقط یک حکومت شیعی مذهب به نام اسماعیلیه داریم که آن هم شیعه 6 امامی بودند اما بعد از سقوط ایلخانیان نهضتهای استقلال طلبی در زیر نقاب تشیع رخ می نمود چنانکه رهبر چوپانیان خود را مهدی خواند،جلایریان خود راشیخ می نامیدند و گرایش به سوی تشیع داشتند.،سلسله سر بداران اولین حکومت شیعی 12 امامی را در ایران به وجودآوردند،در گیلان جنبش سادات شیعی مذهب به رهبری سید امیر کیا بر پاشد .

[15] پس از سقوط عثمانی آل صعود ادعای خلافت بر جهان مسلمین دارند واین عقیده همچنان در میان آنها باقی است که جهان اسلام را به دوران خلافت برگردانند .به طوری که در دوران فترت بعضی از حکومتها خطبه به نام خلافت مصر می خواندند مانند امیر مبارز الدین محمد در حین محاصره اصفهان در سال 755 با فرستاده ابوبکر المعتضد باالله معتصمی که در مصر جانشین خلفای عباسی می دانست درخطبه و سکه نام خلیفه مذکور را ذکر کرد.[16] اما سرانجام اختلافات داخلی بین خود سر بداران و سیاستهای دو گانه ای که در پیش گرفتند نتوانستند به اهداف خود برسند در دوره قبل ما هم اسماعیلیان شیعه مذهب راداریم که دروازه های خود را به روی دیگران باز کردند و با روحانیان سنی مذهب قزوین اجازه دادند که وارد قلعه های اسماعیلی شوند وبا آنها رابطه برقرار کردند.

2-3   مقایسه وضعیت تجارت ایران در آغاز دو یورش

روند وگسترش هرحکومتی بر اساس تجارت واقتصادآن حکومت است در صورتی که حکومتی امنیت را در کشور،راها ایجادکند تجارت و داد و ستد با دیگر مناطق انجام می شود و بازرگانان که در این دوره مورد حمایت حکومت بودند با خیالی آسوده به تجارت خود می پرداختند و سود زیادی به دست می آوردند که یکی از این دوره ها قبل از مغولان می باشد دردوران عباسیان تجارت در قلمرو ایشان رواج بیشتری یافت به طوری که بغدادمرکز اقتصاد بود که راهای کاروان را به سراسر امپراطوری به هم مرتبط می کرد مردم در شهرهای بزرگ به تجارت می پرداختند وکاروانهای مختلفی وارد ایران می شدند.ودادو ستد ایرانیان در مناطق مختلف و همسایه های خود انجام می شد.

امابا حمله مغول نه تنها تجارت بلکه تمدن ایران دچار شکست بزرگی شد.اما در دوره دوم وضعیت فرق می کرد به طوری که اقتصاد بر کشاورزی اتکا داشت البته ناامنی و بی ثباتی سیاسی و هرج ومرج به این امر لطمه فراوانی وارد ساخت و ناامنی راها باعث رکود تجارت شد.قیمتها ثابت نبودتجارت خارجی این دوره - فترت - به دلیل دشمنی ترکها و قتل و غارت شیخ حسن چوپانی و به دنبال آن تسلط ارتنه بر آسیای صغیر و جلایریان بر عراق به هیچ وجه روابط حسنه ای بین این دولتها وجود نداشت.تجارت خارجی نیز متروک گردیدتنها تجارت داخلی بین شهرها انجام می گرفت 17]و.[18

4.    نتیجه گیری

قرار گرفتن ایران بر سر چهارراه - جغرافی و سیاسی - و موقعیت استراتژیکی این سرزمین باعث شد که سرزمین ما مورد توجه دشمنان قرار گرفت و حملاتی به سرزمین ما انجام گیرد یکی از این دوره هاقرن 7و 8حمله مغولان وتیموریان به سرزمین مابود . در این دوره اوضاع سیاسی سرزمین ما عجیب و غریب بود به دلیل اختلافات سیاسی مذهبی که بین حکومتهای وقت و سیاستهای ناآگهانه هرکدام از اینها که داشتند باعث شد که نتوانند در مقابل دشمن مقاومت کند.در حالی که خود از درون ضعیف شده بود و سیاستمداران آن زمان پیامدهای این حملات ویرانگر را درک نکرده بودند وبسیاری از سر زمینهای ما زیر سم سواران مغول و تیموری از بین رفتند وتعداد زیادی از مردم بی گناه از بین رفتند.

سیاستهای اولیه این حکومتها در اپتدا قتل کشتار مردم بی گناه بود اما سیاستهای بعدی این حکومتها بعد از جانشینانش تیمور وچنگیز تغییر کرد. و خود را با فرهنگ بومی مردم میختند و سیاستهای آنها نسبت به موسسان حکومت خود عوض شد به طوری که بعد از مرگ چنگیز و جانشینان او تبریز سلطانیه از مراکز مهم مغولان بود به طوری که تا زمان صفویه سلطانیه جایگاه علمی فرهنگی خود را همچنان حفظ کرد.همین حس را می توان نسبت به سمرقند و هرات در زمان جانشینان تیمور لحاظ کرد که شاعران و مورخان بزرگی از این سرزمینها سر برآوردند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید