بخشی از مقاله

چکیده

جایگاه ایران در حوزه انرژي در خاورمیانه و جهان و همچنین اهمیت استراتژیک منابع هیدروکربروي، مدیریت صحیح این منابع در فرآیند تولید تا مصرف در کشور را با توجه به شرایط خاص فعلی امري ضروري ساخته است. شناسایی تأثیر عوامل محرك و مؤثر در مصرف گاز طبیعی و به عبارتی مدیریت ساختارهاي مصرفی در این حوزه سبب میشود که عرضه با تقاضا و فضاي تولید

نیز در کشور با اقتصاد مقاومتی همگام شود. فلذا براي مدلسازي تقاضاي این حامل در بخش خانگی ایران در دوره 1390-1360، در این تحقیق روش خطی پارامتریک ARDL به کار گرفته شده است. متغیرهاي قیمت گاز و سرانه مصرف گاز خانگی، قیمت

نفت سفید (کالاي جانشین)، درآمد ملی سرانه و جمعیت ایران به عنوان متغیر توضیحی، متغیر وابسته را توضیح میدهند. نتایج نشان داده است که جمعیت کشور مؤثرترین عامل بوده و کششهاي بلندمدت قیمتی و درآمدي تقاضاي گاز در بخش خانگی به ترتیب

-0/028379 و 0/23976 و ضریب تصحیح خطاي ecm(-1) برابر با -0/51873 به دست آمده است. یافتهها نشان میدهد که قیمت یارانهدهی شده گاز خانگی، در بلندمدت تأثیر بسیار کمی داشته و میتوان با واقعی کردن و اجراي کامل هدفمندي یارانهها تأثیر این عامل و کنترل مصرف را بیشتر کرد.

واژگان کلیدي: تقاضاي گاز طبیعی، خود بازگشت با وقفه توزیعی، Ecm، اقتصاد مقاومتی


مقدمه

بررسی تقاضاي گاز طبیعی در بخش خانگی کشور از چند جهت داراي اهمیت است؛ گسترش شبکههاي

گازرسانی داخلی نیاز به سرمایهگذاريهاي اولیه وسیعی دارد که تنها در صورت وجود تقاضاي کافی براي آن

توجیهپذیر خواهد بود. گاز خانگی در کنار بخش عمومی و تجاري یکی از بخشهاي عمده مصرفکننده نهایی انرژي در کشور است و سهم بزرگی از انرژي مصرفی آن را گاز طبیعی تشکیل میدهد. این بدان

معناست که تحقق واقعی اقتصاد مقاومتی و اصولی شدن الگوهاي مصرف مطابق با آن تنها با متعادل شدن

مصرف در جهت افزایش تولید و صادرات به عنوان یک راهکار خنثیسازي فشارهاي خارجی امکانپذیر است.



همایش ملی نقش سبک زندگی در اقتصاد مقاومتی
2

اهمیت دیگر بررسی بخش خانگی آن است که تقاضاي گاز طبیعی به دلیل تغییرات فصلی دما داراي

نوسانات زیادي است. شناسایی میزان مناسب ذخیرهسازي گاز طبیعی، به جهت ضرورت تأمین گاز طبیعی مورد نیاز مخصوصاً براي مصارف گرمایشی در فصول سرد از یک سو و در سوي دیگر افزایش ریسک و

مخاطرات ذخیرهسازي با افزایش حجم ذخیرهسازي نیز دلیلی دیگر بر بررسی تقاضاي گاز طبیعی بخش

خانگی است (صادقی و همکاران،.(1391

بررسی تابع تقاضا به لحاظ پاسخگویی به نیاز و روند تغییرات آن از جانب متقاضیان از اهمیت خاصی

برخوردار است. بنابراین بررسی تقاضاي یک کالا و خصوصاً یک حامل انرژي باید دربرگیرنده همه عوامل بیرونی تأثیرگذار بر آن کالا یا حامل انرژي و نیز ویژگیهاي ذاتی آن کالا و تقاضاي آن کالا باشد. گاز طبیعی

علاوه بر دارا بودن ویژگیهاي خاص کالایی (مانند دیگر کالاهاي تجاري)، از خصوصیات خاص دیگري نیز

برخوردار است. غیرقابل تجدید بودن این کالا و انحصار طبیعی حاکم بر صنعت گاز دو ویژگی عمدهاي است

که این کالا را از سایر کالاهاي مصرفی مجزا میسازد.

هرگونه سیاستگذاري در زمینه گاز طبیعی به عنوان یک کالاي واسطهاي و نهایی، میتواند بر اقتصاد کلان جامعه نیز تأثیر قطعی داشته باشد. ضرورت مطالعه تقاضاي انرژي، محققین را بر آن داشت که با استفاده از تکنیکهاي متفاوت به بررسی و شناخت رفتار مصرفکنندگان انرژي بپردازند. استفاده از مدلهاي تقاضاي

انرژي، ابزار اصلی این کار میباشد و در این راستا متدولوژيهاي گوناگون براي ساخت مدل تقاضاي انرژي

وجود دارد.

مدلهاي تقاضاي انرژي را میتوان با در نظر گرفتن معیارهایی از قبیل اهداف، فروض، درجه توجه به تغییرات فنآوري، درجه درونزایی و دامنه توصیف اجزاء بخشهاي غیرانرژي اقتصاد، تقسیمبندي نمود. در یک تقسیمبندي بر اساس روششناسی، روشهاي آماري، روشهاي اقتصادسنجی، روشهاي تجزیه و تحلیل

فرآیند – روشهاي مهندسی و روشهاي ترکیبی سنجی – مهندسی براي تقاضاي انرژي مورد استفادهاند(امینی

هرندي و همکاران، .(1386


پیشینه

برابک1 و همکاران (2008) تقاضاي گاز مصرفی روزانه را براي مصرفکنندگان انفرادي و با استفاده از روش اثرات ترکیبی غیرخطی در جمهوري چک پیشبینی و با ARIMAX و ARX مقایسه کردند.

کرمانی (2010) در مقالهاي از روش PSO براي پیشبینی بلندمدت گاز طبیعی مصرفی در ایران استفاده

کرد. متغیرهاي مورد استفاده در این مقاله؛ جمعیت، میانگین دماي حداقل، تقاضاي سالانه گاز، شاخص قیمت

مصرفکننده (CPI)، درآمد ملی و GDP با دادههاي یک دروه 34 ساله 1973) تا (2006 بوده است. سه مدل خطی و یک مدل غیرخطی در این مقاله مورد آزمون قرار گرفتهاند که مدلهاي خطی داراي درصدهاي متوسط

خطاي 85/7، 61/2 و 4/02 و مدل غیرخطی داراي درصد متوسط خطاي 5/2 بوده است.


1. Brabec et al

3

صادقی و ذوالفقاري (1388) به طراحی روشی نوین در تخمین تابع تقاضاي گاز کوتاهمدت در بخش

خانگی پرداختند و ضمن استفاده از روش تلفیقی خطی ARIMA و غیرخطی شبکههاي عصبی، عوامل مؤثر بر تابع تقاضاي روزانه را برشمردند.

ابوالحسنی (1390) تقاضاي فصلی را در بخشهاي مختلف خانگی - تجاري، صنعت و نیروگاهی با دو روش

شبکه عصبی (GMHD) و ARIMA برآورد و مقایسه کرده است.

دانتاما1و همکاران (2012) در مقالهاي به بررسی اثر مصرف انرژي برق، زغال سنگ و دو سوخت مشتق

شده از نفت بر رشد اقتصادي نیجریه براي دوره 1980- 2010 با استفاده از روش ARDL پرداختند و به این

نتیجه رسیدند که زغال سنگ اثر منفی و به لحاظ آماري کوچکی روي رشد اقتصادي این کشور دارد. سایر

حاملها داراي اثر مثبت و به لحاظ آماري معناداري روي متغیر وابسته هستند.

ابونوري و مشرفی (1381) به بررسی رابطه تعادلی بلندمدت بین تورم، نرخ ارز و قیمت نفت با شاخص

قیمت سهام صنعت پتروشیمی با استفاده از روش ARDL براي دادههاي 1370 تا 1380 پرداخته و آن را تأیید کردند. ضمن اینکه این سه متغیر اثر معنادار مثبت بر شاخص قیمت سهام صنعت پتروشیمی داشتهاند.

هوشمند و همکاران (1387) در مطالعهاي کششهاي تولید به تفکیک عامل سرمایه انسانی و دیگر عوامل تولید را به منظور شناسایی اهمیت سرمایه انسانی در مقایسه با سرمایه فیزیکی بخش دولتی و بخش خصوصی برآورد کردند. همچنین مدلMRW از سرمایه انسانی براي اقتصاد ایران با استفاده از روش الگوي خود

بازگشت با وقفههاي توزیعی برآورد شده است. نتایج برآورد مدل حاکی از آن است که در کوتاهمدت و

بلندمدت کشش تولید نسبت به سرمایه انسانی از کشش تولید نسبت به سرمایه فیزیکی بخش دولتی و خصوصی بیشتر است. ماندگانی و همکاران (1390) در مطالعهاي مهمترین متغیرهاي اقتصاد کلان مؤثر بر نابرابري توزیع درآمد در ایران با استفاده از آمارهاي سري زمانی 1350 تا 1386 و با بهرهگیري از روش خود توضیحی با وقفههاي توزیعی اندازهگیري و مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که با

سرمایهگذاري در بخش کشاورزي و کنترل رشد جمعیت و تنشزدایی از سیاست داخلی و خارجی میتوان

نابرابري درآمد را کاهش داد. لطفعلیپور و همکاران((1391 رابطه بلندمدت بین متغیرهاي انتشار دي اکسید کربن، تولید ناخالص داخلی، شدت انرژي و آزادي تجاري را با استفاده از دادههاي 1965 تا 2009 و تکنیک

ARDL آزموده و با استفاده از مدل خاکستري (GM) انتشار کربن براي دوره 2020-2010 پیشبینی کردند.

در تحقیق حاضر به بررسی تابع تقاضاي سالانه گاز طبیعی ایران و نیز کشش قیمتی و درآمدي تقاضاي

گاز پرداخته میشود. در ادامه ابتدا مبناي نظري تکنیک مورد استفاده در تحقیق بیان و سپس الگو برآورد می-

شود. سپس نتایج بحث و تفسیر میگردد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید