بخشی از مقاله
صفويان
صفویان یکی از سلسلههای پادشاهی ایران بودند که در قرن دهم بر ایران فرمانروایی میکردند.در سال ۹۰۷ ه.ق شاه اسماعیل با غلبه بر مخالفان و دشمنان داخلی به قدرت رسید و رسما تاجگذاری کرد. وی برای تقویت سپاه ایران نیرویی بنام قزلباش به وجود آورد که شامل ۷ ایل قزلباش به نامهای استاجلو، شاملو، تکلو، روملو، ذوالقدر،قاجار و افشار بودند. وی پس از آن عزم بغداد کرد و با تصرف بغداد دودمان آق قویونلوها و قراقویونلوها را بر انداخت و سپس به خراسان رفت و محمد خان شیبانی را سرکوب کرد. سلطان سلیم عثمانی که خود را خلیفه مسلمین میخواند،تحمل وجود یک کشور بزرگ، مستقل و قدرتمند که پیرو
مذهب شیعه بود را در همسایگی خود نداشت. وی با سپاهی عظیم در سال ۹۲۰ قمری به آذربایجان حمله کرد و شاه اسماعیل به مقابله با وی شتافت. سپاه ایران و عثمانی در دشتی بنام چالدران روبروی یکدیگر قرار گرفتند. عثمانیها با داشتن سلاح آتشین بطور کامل بر ایران برتری داشتند و پس از شروع جنگ، نیروهای پیاده نظام به محاصره قوای عثمانی در میآیند. سواره نظامها هرچند به راحتی میتوانستند عقب نشینی کنند ولی عزم بر نجات پیاده نظام میکنند و تنها راه حل برای نجات آنها را در متوقف کردن پیشروی سپاه عثمانی و خاموش کردن آتش توپخانه آنها میبینند، پس تصمیم میگیرند که برای حفظ پیاده نظام به یک عملیاتی انتحاری دست بزنند. قزلباشهای سواره با کندن زرههای خود آرایش حمله میگیرند و به قلب سپاه سلطان سلیمان عثمانی یورش
میبرند و آنها را که در خیال یک پیروزی آسان بودند را غافل گیر میکنند سپس خود را به توپخانه رسانده و دست به قتل عام سربازان عثمانی میزنند و خود نیز در این راه جان میبازند.ایران بخاطر نداشتن سلاح آتشین شکست میخورد. هر چند که شاه اسماعیل قصد تلافی میکند، اما علمای دین بهعنوان اینکه عثمانیها، مسلمان، و مشغول جهاد با کفار اروپایی هستند، وی را از این کار باز میدارند. پس از شاه اسماعیل شاه طهماسب به قدرت رسید و دوران ۵۰ ساله سلطنت وی باعث تقویت و تثبیت خاندان صفوی شد. پس از وی محمد خدابنده به دلیل نابینایی از سلطنت استعفا داد و برادر کوچکتر خود را بنام اسماعیل
شاه خواند. اسماعیل پادشاهی خونخوار بود که همه کسانی را ممکن بود روزی دعوی سلطنت کنند به قتل رسانید. پس از وی محمد خدابنده برای بار دوم به اصرار بزرگان کشور به سلطنت رسید و تا سال ۹۹۶ که شاه عباس به سن قانونی رسید سلطنت کرد. شاه عباس در ابتدای سلطنت با شورش ازبکان از شرق و تاخت و تاز عثمانی از غرب مواجه شد. وی ابتدا برای سرکوب ازبکان با عثمانیها صلح کرد و ایالتهای غربی ایران و آذربایجان را در دست آنها باقی گذاشت و به خراسان لشکرکشی کرد. در سال ۱۰۰۷ دو برادر انگلیسی بنام آنتونی و رابرت شرلی به ایران آمدند و شاه عباس به یاری آن دو سپاهی منظم و مجهز به اسلحه آتشین به وجود آورد و در سال ۱۰۱۳ تبریز را تصرف کرد و سردار ترک علی پاشا را از آنجا بیرون کرد.
نظام حکومتی عهد صفوی
رابطه رأس هرم قدرت با شاهى مستبد و مالک الرقاب و بدنه عمومى اجتماع که شامل طبقات میانه اعم از بازرگانان، پیشه وران، صنتعگران آزاد و دهقانان مىشد، ارتباط رأس با قاعده که از طریق نظام دیوان سالارى عریض و طویل و تودرتوى صفوى به هم اتصال مىیافت، تجربه دیر زیست تاریخى را به میراث گذاشت که در ادوار بعدى هم، اثراتش در بازتاب مسایل سیاسى و اجتماعى به روشنى و وضوح به چشم مىخورد. نظام حکومتى در هر دو وجه ادارى و نظامى آن در آغاز، میراث طوایف آق قویونلو و قراقویونلو بود. اگر چه این دو طایفه هم، آن را از جلایریان، تیموریان و ایلخانان اخذ کرده بودند و آنان نیز به نوبه خود، از خوارزمشاهیان و سلجوقایان. البته نظام حکومتى در عصر صفوى، در هر دو وجه خود تحولات زیادى را پذیرا شد، اما بافت و ساخت آن، بیش از آن که برخاسته از مقتضیات عصر باشد، متأثر از نظام مالکیت و اقتصاد و در رأس آن نظام مالکیت زمین و تولید همچون سُیور غال، تیول و اقطاع بود. نظام تولیدى صفوى در عین حال موجد بسیارى از معضلات جامعه شد؛ نخست آن که گرایش به مرکز گریزى و استقلال طلبى که همواره و کمابیش در بین صاحبان اقطاع به چشم مىخورد را دامن مىزد.
وقايع تاريخي مهم كرمانشاه
هزاره چهارم پيش از ميلاد استان كرمانشاه يكي از مراكز مهم تجاري و بازرگاني بوده و بازرگانان آن با بازرگانان شوشي و بين النهريني به داد و ستد و مبادله كالا مبادرت مي ورزيدند . حضور بازارهايي در گودين كنگاور و چغاگاوانه اسلام آباد از آن دوره شاهدي بر اين مدعا است .
به استناد كتيبه هاي بابلي و آشوري ، ساكنان زاگرس اقوام لولوبي و گوتي بودند . اين مردمان سخت كوش و شجاع به منظور حفاظت از اين خطه مرتب با بين النهريني ها در جنگ و ستيز بوده اند كه در اين امر به پيروزي هاي چشمگيري نيز نايل شده اند و از آن پس دره هاي زاگرس قرن ها مركز تمدن و حكومت هاي ايراني و بين النهريني بوده كه سرانجام عنصر ايراني تمدن خود را بر اين سامان غالب ساخت . حضور نقش برجستههاي اين اقوام در سرپل ذهاب كه يكي از قديمي ترين نقش برجسته هاي خاورميانه محسوب ميشود بيانگر اين موضوع است .
منطقه كرمانشاه به واسطه همجواري با دولت آشور ، پيوسته در معرض تهاجم دولت مقتدر آشور بود و شاهاني چون تيكلات پليسر ، شلمانصر سوم ، بارها به محدوده كرمانشاه لشكركشي كرده اند در كتيبه هاي به جا مانده از آشوريان از سرزمين هاي پارسوا ، زكروتي ، مادي ها و سرزمين نيشاني نام برده شده است ، نيشاني سرزميني است كه به اطراف كرمانشاه و ماهيدشت كنوني اطلاق مي شد و به واسطه مراتع معروف خود براي پرورش و نگهداري اسب شهره بود . در سالنامه هاي آشوري از شهري به نام الي پي نام برده شده كه مورخان آن را بين كرمانشاه و همدان تشخيص داده اند و برخي ديگر از مورخان آن را در محل فعلي كرمانشاه معرفي كرده اند .
با شكل گيري حكومت ها ، اين خطه نيز يكي از مراكز مادي محسوب مي شده است كه از اين دوره يادمان هايي با ارزش چون دژ گودين در كنگاور برجاي مانده است . در اين دوره كرمانشاه يكي از شاهراهاي حياتي ايران بوده و جاده اكباتان به بابل از اين استان عبور مي كرده است .
در دوره هخامنشي با عبور جاده شاهي كه يك رشته آن اكباتان را به بابل وصل مي كرد بر رونق و آباداني اين منطقه افزوده شد . پس از انقراض هخامنشيان ، در دوره سلوكي مناطقي از كرمانشاه چون بيستون و دينور محل حضور كلني هاي يوناني بوده ولي ديري نپائيد كه اشكانيان آنان را شكست داده و در اين منطقه حضور پيدا كردند. نقش برجستههاي اشكاني در بيستون بيانگر اين موضوع است. در اين دوره بيستون يكي از مراكز مهم دوره اشكاني محسوب مي شده است.
استان كرمانشاه در دوره ساساني بيش از هر دوره ديگري از اعتبار و رونق خاصي برخوردار بوده است. اين منطقه همواره مورد توجه شهرياران ساساني بوده و به علت نزديكي با تيسفون پايتخت آنها ، ايام تابستان را در قصور ييلاقي اينجا مي گذرانده اند. در اخبار مورخان اسلامي به كرات آمده كه خسرو اول در نواحي طاق بستان قصوري ساخته بود كه در آنها از فغفور چين وراي هند و قيصر روم و ديگر حكمرانان روزگار پذيرايي كرده است .
با احداث شهرهايي چون حلوان در اين سو و سياست شهر سازي پادشاهان ساساني در غرب كشور كه به بنياد شهر كرمانشاه منجر گرديد . اين حوزه بيش از پيش اعتبار يافت و شاهان ساساني با ايجاد پل هايي بر روي رودخانه ها و بناهاي عام المنفعه رفاه و رونق اقتصادي را براي مردم اين ديار به ارمغان آورده بودند .
با شكست ساسانيان توسط مسلمين ، مردم اين منطقه برخلاف برخي مناطق ديگر جزء اولين مردماني بودند كه به دين مقدس اسلام ايمان آورده و به ترويج آن پرداختند .
مسجد عبدالله بن عمر در ريجاب كه يكي از قديمي ترين مساجد صدر اسلام است . يادگاري از آن زمان مي باشد . از دوران آرامگاهي از ياران وفادار پيامبر اسلام كه در جنگ ها وي را ياري مي كردند به يادگار مانده كه مي توان به آرامگاه ابودجانه در ريجاب اشاره كرد . در دوره خلفاي عباسي كرمانشاه يكي از چهار شهر مهم و معتبر ولايات جبال بود . هارونالرشيد خليفه معروف عباسي بدين سامان توجه خاصي داشت ، به طوريكه سياحان و جهانگردان از آباداني و زيبايي شهر ياد مي كنند .