بخشی از مقاله
اصول و معیارهاي طراحی فضاهاي معماري بر مبناي یافته هاي علوم مغز و اعصاب
چکیده
معماري فضاي پیرامون انسان همواره می تواند به عنوان تامین کننده نیازهاي طبیعی، روحی ، روانی و اجتماعی افراد تلقی گردد.این مطلوب مقدور نمی گردد مگر با انتخاب روشهاي مناسبی براي طراحی فضاها و شناخت و بررسی عوامل تاثیرگذار بر آسایش انسان ها.اما تا زمانی که انسان و سیستم ادراك و احساسات و نیازهاي فیزیولوژیکی او را نشناسیم نمی توانیم براي رفع نیازهاي او گامی برداریم.آکادمی علوم مغز و اعصاب و معماري انفارك تلاش دارد که با استفاده از واکنش هاي مغز پاسخی براي رفتارهاي انسان در مقابل ساخته هاي بشر بیابد. دلیل آنکه آکادمی،علم مغز و اعصاب را انتخاب کرده است این است که سیستم هاي ادراك و احساس ما ریشه در مغز دارد و بدن تنها به عنوان شالوده اي براي فهم رفتار خدمت می کند.در این راه علم اعصاب می تواند وسیله اي را براي خواندن زبان میان تجربه بشر و طراحی محیط فراهم آورد. تحقیقات اخیر علم مغز و اعصاب اشاره به آن دارد که شکل پذیري مغز مستقیما توسط محیط تاثیر می پذیرد.در نتیجه تمام فرآیندهاي پیچیده مغز مانند: احساسات، ادراك، توجه و آگاهی در تقابل با محیط پویا می شوند.بنابر این هر تجربه اي از معماري حسی چندگانه است از:کیفیت مکان،فضا و مقیاس آن که به صورت مساوي توسط چشم، گوش، بینی، پوست، زبان،اسکلت و ماهیچه ادراك می شود.در این مقاله سعی می شود با ارائه معیارهایی جهت طراحی فضاهاي معماري مبتنی بر یافته هاي محققان مغز و اعصاب بتوان گامی در جهت فهم بیشتر رابطه میان شخص و محیط ساخته شده برداشت.
واژههاي کلیدي: طراحی معماري، علم مغز و اعصاب، محیط ساخته شده، ادراك محیط
-1 مقدمه -1-1 معرفی آکادمی علوم مغز و اعصاب براي معماران
آکادمی علوم مغز و اعصاب براي معماري (ANFA) توسط انجمن معماران آمریکا (AIA) به عنوان مرکز بین المللی براي فعالیتهاي میان رشتهاي براي ایجاد ارتباط بین تحقیقات علوم مغز و اعصاب و کسانی که مکانهایی را براي استفاده بشر طراحی میکنند، تأسیس شده است. از دانشی که به وسیله علوم مغز و اعصاب فراهم شده نه تنها معماران بلکه نسلهاي آینده از کودکان، دانشآموزان، بیماران بیمارستان، کارکنان ادارات و عبادت کنندگان در مکانهاي مقدس که میخواهند محیط هایشان با دقت بیشتري براي رفع نیازها و خواستههایشان شکل یابد، بهره مند خواهند شد. مأموریت انفارك، ترویج و پیشرفت دانشی است که تحقیقات علوم مغز و اعصاب را به درك رو به رشدي از پاسخهاي انسان به محیط ساخته شده پیوند دهد. انفارك همچنان بیان میکند که رفتار تابعیست از شخص و محیط:
B[Behavior] = f (I[individual] . E[enviroment])
این آکادمی هر ساله کارگاه هاي آموزشی برگزار میکند و نتیجه را در قالب مقاله یا سمینار ارا ه می نماید. منابع مورد استفاده در آکادمی از پژوهشهاي مؤسسات ذیل میباشد:
1-AC Martin Partners 2-AIA (The American Institute of Architects)
1
3-Calit2 (California Institute for Telecommunications and Information Technology) 4-Dana Alliance for Brain Initiatives 5-John Eberhard's page on Architecture and the Mind
6-HMC Group, Inc. 7-The Neurosciences Institute 8-NewSchool of Architecture and Design 9-Platt/Whitelaw Architects
10-The Salk Institute for Biological Studies 11-Society for Neuroscience 12-Steelcase Corporation
13-University of California San Diego Division of Biological Sciences
براي اینکه بتوانیم از واکنش هاي سیستم مغز و اعصاب در طراحی کمک بگیریم ابتدا باید با خصوصیات فیزیولوژیکی مغز آشنا شویممغز. در داخل استخوان جمجمه جاي گرفته است. حدوداً 1360 g وزن دارد. %60 مغز آدمی را ماده سفید و %40 مابقی را ماده خاکستري شکل می دهد. ماده خاکستري مغز از سلول هاي عصبی (نورون ها) تشکیل شده است که وظیفه انتقال سیگنال هاي الکتریکی را دارند. ماده سفید مغز از شاخک هاي متعدد سلول هاي عصبی (دندریت ها) و اکسون تشکیل شده که باهم شبکه اي به هم تنیده از سلول عصبی را شکل می دهد. ژن ها شکل و ساختار مغز را کنترل می کنند. محیط(طبیعی و ساخته شده) بر فعالیت ژن ها و در نهایت ساختار مغز تاثیرگذار است. بنابراین تغییرات محیط ساختار مغز را تغییر می دهد.
جدول:1 بخش هاي کلی مغز [1]
بخش ها عملکرد
ساقه مغز مسئول عملکردهاي بدن براي زنده ماندن
مخچه این پردازشگر سیگنال، در حفظ تعادل و انجام حرکات آرام و هماهنگ نقش حیاتی دارد.
مخ %85 وزن مغز را تشکیل می دهد.
غشاي مغز (قشر مخ) لایه ي ضخیمی از نورون ها که بیشتر قسمت مغز را پوشش می دهد.
سیستم لیمیک مسئول عواطف، خواب، نظارت بر بدن و هورمون ها
رشد مغز آدمی از زمانی که در رحم مادر است شروع و در زمان تولد به پیشینه ي خود می رسد. این روند تا 18 سالگی ادامه دارد. فرایند پردازش اطلاعات در مغز توسط نورون ها انجام می شود.
-2-1 زیست شناسی عصبی سیستم هاي مغز و چشم
محققان بر این باورند که مغز همزمان با چشم تکامل یافته تا بتواند از عهده ي پردازش اطلاعات بصري درهم تنیده اي که از چشم تکامل یافته، وارد می شود برآیند. یکسان بودن شکل هاي هندسی با زیست شناسی عصبی ما مغایر است، زیرا غالب سلول ها، هم در شبکیه و هم در غشاء بینایی مغز، در پاسخ به زمینه اي که شکل یکسانی دارد (یعنی یک ناحیه تهی که هیچ صحت مشخصه اي ندارد) برانگیخته نمی شوند. سیستم مغز و چشم در محیطی که از نظر عصبی همگن باشد تنبل می شود چرا که کمبود محرك باعث نزول فعالیت آنها می شود. [2]
-2 پاسخ مغز به فرآیندهاي نامحدود محیطی
پس از شناخت فیزیو لوژیکی و زیستی مغز به پاسخی که این سیستم به فرآیندهاي نامحدود محیطی میدهد میپردازیم و با استفاده از تحقیقات علمی واکنش در محیطهاي گوناگون معماري را بررسی می کنیم:
-1-2 ادراك مغز از تزیینات و جزییات
2
جزئیات چیزي بیش از تضاد در خردترین مقیاس ها نیست. بنابراین اساساً تضادي که با سلسله مراتب همراه شده باشد، براي شکل دهی به جزئیات ضروري است. در جریان اولین اقدام که مغز مورد هجوم پیام هاي اطلاعاتی قرار می گیرد این تضاد است که اطلاعات لازم براي تصمیم سازي را فراهم می آورد. تصمیمی که بر این اساس اخذ می شود مبتنی بر نیاز ما براي پاسخگویی است. سرعت شکلگیري این تصویر اولیه که کاملاً ناآگاهانه است از زمان واکنش حرکتی ما سریع تر است. بنابراین پاسخ »غریزي« ما به یک فرم مبتنی بر تضاد و جزئیاتی است که از آن تصویر انتخاب شده اند. [2]
زیست شناسی عصبی ما آنچنان بنا نهاده شده است که انتظار داریم درون داده هاي، بصري دریافت شده از محیط، بسیاري از ویژگی هاي تزئینات سنتی را دارا باشد. نظریه ي سیستم ها مشخص نموده، براي انسجام بصري یک فرم درهم تنیده لازم است که در تمامی مقیاس ها خرده ساختار منظم وجود داشته باشد: از اندازه کلی ساختمان گرفته تا جزئی ترین ذره ي مصالح. ساختارهاي طبیعی ازین خاصیت (که ماهیتاً فراکتالی است) برخوردارند. اگر یک فرم ساخته ي بشر در یک یا چند مقیاس مشخص فاقد یک ساختار منظم باشد آنگاه انسان ها از لحاظ بصري آن فرم را نامنسجم درك خواهند کرد و در نتیجه بنابه برداشت ما از جهان (که مبتنی بر سازگاري بصري است)، آن فرم نامأنوس خواهد بود.
نیکوس سالینگروس علیه طراحی کمینه گرا و طراحی تصادفی فرم به دو صورت استدلال کرده است. هر دوي آنها باعث تشویش و ناراحتی زیست شناسی ما میشود. چرا که معمولا هرگاه در یک ساختار اطلاعات معناداري وجود داشته باشد انسان با آن ساختار ارتباط ذهنی برقرار میکند اما این دو نوع طراحی مانع از برقراري چنین ارتباطی با یک ساختار معین میشود. طراحی کمینه گرا ابعاد گرمابخش و آسایش بخش محیط پیرامون ما را حذف می کند. یک فضاي خالص هندسی می تواند منجر به تشویش شود.
دغدغه هایی که براي ایجاد یک شباهت بسیار آزاردهنده وجود دارد انواع مختلف آسیب هاي چشمی و مغزي نتایجی را در بردارند که دقیقاً با تاثیرات به جاي مانده از طرح هاي کمینه گرا و همچنین طرح هایی که به عمد بی نظم گردیده اند برابر می کند.در چشم اندازي وسیع تر می توان گفت که معماري سازش یافته با انسان براي فراهم آوردن احساس آسایش نیازمند تزئینات است.
اتهامی که معمولاً به معماري مدرن وارد میشود این است که چهره و نمایی نانوشته و سفید دارد و یا حالت خالی و بلاتصدي دارد که احساسات منفی را در جواب برمیانگیزاند. در تضاد با آن، خانه اي با سقف شیروانی سنتی با دودکش مرکزي و پیش آمدگی لبهي بام، بیشتر بیانگر حس بی طرفی یا حالت مثبت است. همچنین در مقالهي Pareidolia analysis of architecture از آکادمی انفارك به خواندن حالات عاطفی از نماي ساختمان اشاره شده است. Pareidolia پدیده روانی است که در آن ذهن انسان تصاویر خاصی را در گونه ي دیگر محرك هاي دیداري نامرتبط می شناسد.
شکل :1 نمونه اي از Pareidolia
3
در حالی که اکثریت نمونه هاي معروف Pareidolia صورت شامل مناظر، ابرها یا دیگر اشکال طبیعی می شوند، واکنش هاي Pareidolia را همچنین می توان با توجه به نوع ترکیبات هندسی مصنوع که در معماري یافت می شود نیز تعبیر کرد. مقالهي ذکر شده بیان کننده ي یک روش جدید براي بررسی Pareidolia در معماري است. در این راه از نرم افزاري آموزش دیده استفاده شده است که با استفاده از یک پایگاه اطلاعاتی از تصاویر چهره هاي انسان، وجود اشکال چهره مانند را شناسایی میکند و سپس این شکل ها را با حالاتشان دسته بندي میکند. با استفاده از این روش به تجزیه و تحلیل احساسات بیان شده از نماهاي ویلا ساوا و خانهي روبی پرداختند و در نهایت به این نتیجه دست یافتند که ویلا ساوا لوکوربوزیه (با سقف صاف و چهرهاي مدرن) نسبت به خانه روبی فرانک لوید رایت (با سقف شیروانی) از احساسات منفی بیشتري برخوردار بوده است. [3]
شکل:2 ویلاساوا
شکل :3 خانه روبی
شکل :4 دیاگرام میانگین طبقه بندي شده از حالات