بخشی از مقاله
بررسی تاثیرات روانی محیط بر رفتار انسان در حیطه مصرف انرﮊی
چکیده
انسان موجودی است تاثیر پذیر از محیط ،همان گونه که بر محیط تاثیر گذاشته و آن را دستخوش تغییر مـی سازد ، خود نیز تحت تاثیر محیط تغییر یافته قرار می گیرد و آن را در جهت اهـداف و نیازهـای فیزیکـی و روانی خویش مورد استفاده و دگرگونی قرارداده و از منابع انرﮊی موجود درطبیعت به منظور تامین نیازهـای رفاهی خویش بهره می برد.رشد و گسترش شهرها و تغییر سریع و مداوم محیط زیست نیـز مـصرف منـابع انرﮊی را افزایش داده است . محیط دگرگون شده که در ابتدا با هدف ایجاد فضای مطلوب و مناسـب بـرای نیازهای پایه و اجتماعی انسان ایجاد گردیده بود ، در تداوم رشد جمعیت و فشار بـر منـابع محیطـی دچـار مشکلات عدیده ای شده و فضای زیستی را به محیطی نامناسب ، ناامن ، پرازدحام و به تعبیـری غیـر قابـل تحمل تبدیل نموده است .همه این موارد علاوه بر تغییرات فیزیکی ، تاثیرات و دگرگونیهای روحی و روانی و ذهنی را نیز برای انسان به دنبال داشته است .انسان امـروز در پیلـه تغییـرات خـود سـاخته اسـیر شـده و معضلات اجتماعی _روانی _ زیستی فراوانی او را احاطه کرده است .بر اساس تحقیقات انجام شده در علوم روانشناسی محیطی و رفتار ، وقتی انسان دچار مشکلات روحی _اجتماعی _ ارتباطی مـی شـود بـه منظـور جبران شرایط موجود به دنبال مکانیسم های دفاعی بوده که منجر به فشار مضاعف بر محیط زیست و منـابع انرﮊی می گردد.این مکانیسم ها به شرایط نامناسب موجود دامن زده و این چرخه ناسالم همچنان گسترده تر شده و ادامه می یابد.طراحی نامناسب محیط شهری و سکونت ، که در آن ها روش اسـتفاده از انـرﮊی هـای طبیعی به شکل مناسبی تنظیم نگردیده باعث اختلالات روحی افراد شده و موجب می گـردد کـه انـسان در جهت تنظیم و جبران اشکالات موجود در فضاهای زیستی به استفاده ی نامناسـب و هـر چـه بیـشتر منـابع انرﮊی روی آورد .به عنوان نمونه میتوان از فضاهای مسکونی نام برد که به دلیل طراحی و مکانیابی نامناسب نور طبیعی کافی دریافت نمی دارند ، لذا افرادی که در این فضاها قرار مـی گیرنـد وادار بـه اسـتفاده از نـور مصنوعی در ساعات روز می شوند .در این مقاله گذری بر تاثیر روانی محیط بـر رفتـار انـسان و چگـونگی استفاده بی رویه از منابع انرﮊی جهت جبران این کاستی ها پرداخته شده است .
سر فصلهایی که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته به شرح زیر است :
الف ‐ چگونه انسان از انرﮊی های طبیعی در زندگی بهره برده است.
ﺏ ‐ محیط ساخته شده نامناسب و تاثیر آن بر رفتار
ﺝ ‐مکانیسم های جبرانی و مصرف بی رویه منابع انرﮊی
د‐ راهکارهایی جهت اصلاح فضاهای زیستی و بهینه سازی رفتار
واﮊه های کلیدی :مصرف انرﮊی ،تاثیر محیط ، رفتار ، بهینه سـازی ، انـرﮊی طبیعی،انـسداد انـرﮊی ،پـالایش مکان ،
مقدمه
در علوم فنی و تخصصی مرتبط با معماری و شهرسازی همواره از انرﮊی و تنظیم آن صحبت شده است و استفاده بهینه از انرﮊی های موجود در طبیعت از آرمان های مهم جوامع بشری بوده است . در ابتدای زندگی بشر استفاده از انرﮊی و به کار گیری آن شکل دیگری داشته و بتدریج در طول شناخت های فنی و تکنیکی و نیل جوامع به سمت و سوی صنعت و صنعتی شدن شکل استفاده از آن دگرگون شده است .
در زندگی اولیه بشر ارتباط مستقیم با انرﮊی های طبیعی و به کارگیری و یا تنظیم بی واسطه آن مورد نظر بوده است . در زندگی صنعتی امروزه ، وسایل ساخته شده تعیین کننده نوع و میزان انرﮊی مصرفی هستند.آنچه که در این دوران همواره به آن پرداخته شده ،استفاده از انرﮊی ملموس و قابل رؤیتی است که تحت عنوان انرﮊی باد ، خورشید ،آب و تبدیل آن به برق ،سرما ، گرما و …… مطرح است .حاصل این نوع نگرش به انرﮊی ، یعنی مصرف آن جهت تامین نیاز های اولیه انسان ، آشفته بازاری است که اکنون به عنوان شهر با آن روبرو هستیم .محیطی آشفته و مغشوش که فقط نیل به مصرف دارد و تمام ابزارهای ساخته شده نیز در جهت همین هدف یعنی مصرف انرﮊی و تبدیل آن به عامل رفع نیازهای پایه انسان به کار گرفته می شود.موضوع مهمی که در این میان فراموش شده ابعاد روحی انسان است .روح و روان آدمی خود دنیای گسترده ای است که شکل دیگری از انرﮊی را مطرح می سازد .
آیا تا به حال در فضایی قرار گرفته اید که به زودی از آن خسته شده و احساس کسالت کنید ؟ آیا تا کنون در محیطی بوده اید که احساس خفقان و گریز از آن در شما بیدار شود ؟ آیا فضایی را تجربه کرده اید که با بودن در آن احساس آرامش ، امنیت و صمیمیت در شما ایجاد شده و علاقمند به حضور درآن برای ساعتهای متمادی باشید ؟
قطعا همه ما چنین حالاتی را تجربه کرده ایم . احساس و ادراک فضاها به این روش ،تعریف فیزیکی و نمادین ندارد و فقط با کلماتی که حس شما را بیان می دارد قابل توصیف است و این امر به یک عامل محیطی برمی گردد که اینجا آن را انرﮊی های مثبت و منفی موجود در فضا تعریف نموده ایم.تنظیم صحیح انرﮊی حالتی مثبت در فضا ایجاد کرده و عدم تنظیم مناسب آن حالتی منفی و دور کننده نسبت به فضا در انسان ایجاد می نماید.
در این مقاله به تاثیر محیط بر رفتار انسان از دیدگاه روانشناسی محیط ، تعریف و چگونگی ایجاد حالات مثبت و منفی انرﮊی و تاثیر آن در محیط و رفتار انسان پرداخته ایم .
اهمیت انرﮊی و کاربرد آن در زندگی انسان
برای روشن شدن مطلب ابتدا تعریفی از انرﮊی مثبت و منفی ارائه می دهیم . انرﮊی مثبت انرﮊی های طبیعی موجود در فضا ست که با جریان طبیعی اش باعث ایجاد حالتی مناسب و راحت در محیط گشته و موجب حس آرامش ، آسایش ، امنیت ودرنهایت حیات می گردد. انرﮊی منفی شکل دگرگون شده ی انرﮊی ثبت است که مانع جریان طبیعی انرﮊی گشته و باعث ایجاد حس فشار ، ناامنی و عدم آسایش در محیط شده و در نهایت ویرانگر و مخل حیات است .
همواره از ابتدای حیات ، انرﮊی های طبیعی ، عناصر اصلی و مهم تداوم زندگی بشر بوده است . انسان اولیه با استفاده از انرﮊی خورشید ، باد ، آب زندگی خویش را تنظیم می نموده است .با شناخت آتش تحولی عظیم در زندگی انسان بوجود آمد . عنصری برای گرما و پخت غذاها در اختیار او قرار گرفت شناخت چگونگی رویش گیاهان با توجه به انرﮊی خورشید ، منبع حیاتی آب و انرﮊی نهفته در خاک ، نقطه عطف مهمی در ادامه حیات شد .انسان بی منزل ، یکجا نشین شد ، روستاها و شهرها و منزلگاه های اولیه بشری در کنار رودها شکل گرفت ،زیرا انسان برای ادامه حیات خود به آب نیاز داشت ، همان گونه که بیابان های بی آب و علف و غیر مسکون امروزگواهی بر اهمیت انرﮊی های طبیعی آب و نور و خاک مناسب در شکل گیری و تداوم حیات است .پس انسان ناخودآگاه یا خودآگاه در جریان چرخه انرﮊی طبیعی قرار گرفت تا حیات تاریخی خویش را شکل دهد.
درساختار ازلی انرﮊی های طبیعی،حالت مثبت و منفی وجود دارد وما آن را به دفعات تجربه کرده ایم .قدرت تابش خورشید در حالتی که با شرایط تحمل انسان مناسب و منطبق باشد ، جریان آرام و مناسب رودها که موجد حیات و رشد گیاهان و ایجاد احساس آرامش در انسان میگردد ،جریان باد ملایم و مطبوع که باعث ایجاد آرامش و آسایش در شرایط محیط می شود ، دریای آرام که تماشای آن و استفاده از آن به عنوان یک عامل ارتباطی مفید ، لذت بخش است ، تماشای تپه ماهورها و خطوط نرم طبیعت و احساس آرامش موجود در آن ها که جاذبه فراوانی برای انسان دارد ، باران ملایم و آرام که زیبا و برکت خیز است و احساس خوشایندی را برای انسان به ارمغان می آورد ، جلوه هایی از حالات مثبت انرﮊی های طبیعی را نشان می دهد .
اما تابش سوزان و خارج از تحمل نور خورشید که باعث از بین رفتن حیات می گردد ، طغیان رودها و آثار ویرانگری که با خود به همراه دارد ، بادهای شدید و طوفان ها که آسیب فراوان به مظاهر زندگی انسان و طبیعت وارد می آورد ، دریای طوفانی که مرگ و رعب و ویرانی را موجب می گردد ، صخره های سخت و دره های عمیق که احساسی از ناامنی و اضطراب را به انسان القا می کند ، باران های تند که به سیلاب تبدیل شده و خانمان بر انگیز می گردد ، نشان از حالات منفی انرﮊی های طبیعی است .
آنچه که در تمام موارد ذکر شده دیده می شود این است که وقتی انرﮊی ها از حالت طبیعی و متعادل خود خارج شده و دچار انباشتگی و ازدحام درونی می گردند دیگر موجد آرامش، آسایش،امنیت و حیات نبوده و به انرﮊی هایی ویرانگر که مخل حیات هستند تبدیل می شوند و با حضورشان آنچه احساس و ادارک میگردد اضطراب ، ترس ، نا امنی و در نهایت نیستی است .
به کارگیری حالات مثبت و منفی انرﮊی در ساخت بناها و شهرها
بشر در طول ساخت بناها و شهرها از روشهایی برای به کارگیری انرﮊی های مثبت طبیعی و کنترل و مهار جلوه های منفی انرﮊی ها بهره برده است .برای مثال میتوان از برخی موارد آن نام برد :
‐ شکل گیری شهرها ی اولیه در کنار رودها
‐ جهت گیری شهرها و بناها به منظور استفاده بهینه از نور خورشید و کنترل فضاها نسبت به باد های نامناسب و یا دریافت بادهای مناسب
‐ تعیین شکل و اندازه بازشوها جهت ایجاد کوران هوا در مناطق گرم و مرطوب
‐ ممانعت از ورود تابش نامناسب خورشید با استفاده از سایبان ها در مناطق گرم و خشک
‐ سکو سازی خانه ها برای ممانعت از ورود رطوبت در مناطقی که آبهای سطحی بالاست
‐ استفاده از بادگیرها در مناطق گرم و خشک جهت استفاده بهینه از انرﮊی باد در خنک سازی فضاهای داخلی
‐ استفاده از گیاهان در فضاهای شهری و حیاط های داخلی جهت تنظیم بهینه اکوسیستم فضاها
تمام این روشها با هدف استفاده بهینه از مظاهر انرﮊی طبیعی و ایجاد فضاهایی مطلوب ،دلنشین ،آرامش بخش و امن برای زندگی انسان بوده است ، در حقیقت با ایجاد فضاهای فیزیکی مطلوب ، فضاهای مناسب روح و روان انسان ایجاد گردیده است .
در علم روانشناسی محیط نیز ،انسان یکی از عوامل تشکیل دهنده محیط محسوب شده و رفتار و تجارب انسان بدون توجه به شرایط محیطی و به طور جداگانه مورد بررسی قرار نمی کیرد .
شرایط فیزیکی ـ معماری ـ فرهنگی و اجتماعی و ابعاد نمادین محیطی که انسان در آن واقع می شود در رفتار و پاسخ او به محیط مؤثر واقع می شود البته انسان ها به دلیل استمرار در محیط زیست خود و عادت کردن به شرایط آن ، بسیاری از عوامل محبطی را بدیهی پنداشته و متوجه وجود و اهمیت تاثیر بسیاری از عوامل محیطی در رفتار خود نمیشوند، لذا وقتی که تحت تاثیر یکی از این شرایط محیطی دچار مشکل می شوند علت آن را درنمی یابند . مثلا فردی در اثر قرارگرفتن در محیطی که تهویه مناسب ندارد دچار سردرد و خستگی شده ولی علت اصلی آن را در نمی یابد.
عوامل محیطی مؤثر بر رفتار
عوامل محیطی به دوصورت بر رفتار و روان انسان تاثیر می گذارند.
عوامل فیزیکی محیط : جنبه های فیزیکی و مادی محیط بر رفتار انسان تاثیرآشکاری دارد.حرارت و برودت شدید، نور بسیار کم و یا نور زیاد ، باد و باران و رطوبت و .…… تاثیر واضحی بر رفتار انسان می گذارد مثلا“ حرارت و رطوبت بالا باعث کاهش تحرک و افزایش رخوت و بی حالی می گردد.
حالت روانی یاجو محیط : همه ما کم و بیش شرایط کلی محیط و فضاهایی را که انسان در آن احساس شادی و غم و یا خفگی می کند تجربه کرده ایم. شرایط کلی محیط به علت تحریک احساس های ویژه در انسان موجب دگرگونی در رفتار می شوند . شرایط معماری نامناسب ، نور و رنگ نامناسب و یا اشیای نامناسب می تواند در چگونگی جو محیط و در نتیجه رفتار انسان تاثیر گذارد.(مرتضوی، ١٣٦٧)
عوامل فیزیکی موثر بر رفتار
آسایش فیزیکی و کالبدی انسان در ساختمان ماحصل توازن انرﮊی حرارتی بین انسان و دنیای اطراف است . این توازن و تبادل انرﮊی از طریق خورشید ،باد ، نزولات جوی و دمای حاصل از ان ها در هوا و تبادل حرارتی با زمین ایجاد می گردد.
انواع انرﮊی که در ساختمان به طور عمده مصرف می شود برای سرمایش و گرمایش ، گرم و سرد کردن مواد ، روشنایی وسایل صوتی و تصویری و وسایل خانگی و تهویه به کار گرفته می شود . حال باید ببینیم که هر یک از عوامل فیزیکی موجود در فضا چگونه در کاهش و یا افزایش موارد فوق اثر می گذارد :
نور :
نور جزئی از ذات زندگی بوده و در بسیاری از فرهنگ ها نور ، عنصری خدایی محسوب می شود. اولین شرط برای درک بینایی است و ارزش روانشناختی آن یکی از مهم ترین عوامل زندگی انسانی در همه زمینه هاست .(یورگ،١٣٧٥)تجربیات به اثبات رسانده که هر چه فضا روشن تر باشد ، محیط دلپذیرتر احساس می شود.البته میزان شدت نور حد معینی دارد و اگر از آن حد بگذرد نامطلوب میگردد.فضاهایی که نور مناسب طبیعی ندارند منجر به استفاده از نور مصنوعی در روز می شوند. صرف انرﮊی الکتریکی در مواقع غیر لزوم و در نهایت ایجاد حرارت نامناسب در محیط سبب استفاده بیشتراز وسایل خنک کننده در تابستان، و افزایش دمای فضاهای داخلی در زمستان می گردد. این امر ممکن است به باز کردن پنجره ها و هدر رفتن انرﮊی که صرف گرمایش فضاها شده، منتهی شود. نور زیاد نا خواسته نیز باعث آسیب در رفتارو روان می شود. نور زیاد نامناسب در شب باعث اختلال در خواب و نور کنترل نشده در روز باعث تغییر در شرایط آسایش محیطی و در نهایت منجر به عملکردهای مقابله با این شرایط می گردد.
رنگ :
رنگها نیز هر کدام اثر روانی ویژه ای بر روی بیننده می گذارند. این اثر تابع سه عامل است: مکان ، فرهنگ و عوامل اجتماعی _روانی محیطی که رنگ در آن به کار رفته است.
رنگها دارای وزن ادراکی نیز هستند . بعضی رنگها مثل سفید ، زرد یا آبی روشن ، سبک تر و رنگهایی مثل آبی سیر یا بنفش ، سنگین تر بنظر می رسند .رنگها دارای حرارت هم هستند . رنگ قرمز و نارنجی گرم و آبی فیروزه ای سرد احساس میشوند.بر اساس این ویژگی ها می توان تاثیرات فضایی رنگ ها را توضیح دادو با استفاده از آثار روانی آن ها مشحصات ادراکی فضا را تغییر داد.(یورگ،١٣٧٥)
استفاده از رنگهای سرد در مناطق سرد باعث ایجاد سرمای بیشتر و استفاده از رنگهای گرم در مناطق گرم باعث گرمای بیشتر می شود.این امر سبب اختلال در شرایط آسایش فیزیکی و در نهایت رفتار می گردد.در نتیجه انسان برای جبران اختلالات فیزیکی و روحی ایجاد شده به مکانیسم جبرانی متوسل شده و این امر به استفاده هر چه بیشتر از وسایل خنک کننده و گرم کننده منجر می شود.
جنسیت مواد:
مواد مورد استفاده در فضاها و ساخت بناها نیز بر اساس دانه بندی ، رنگ و میزان قابلیت انتقال حرارت می توانند در چگونگی کیفیت فضا تاثیر بگذارند. به عنوان مثال استفاده از سنگهای سفید در اقلیم سرد به استفاده هر چه بیشتر منابع انرﮊی گرمایی منجر می شود. به همین دلیل استفاده نامناسب مواد در ساخت فضاها و بر آورده نشدن نیاز جسمی و روحی انسان، سبب اختلال در شرایط آسایش گردیده و در نهایت به استفاده هر چه بیشتر منابع انرﮊی در جهت رفع مشکل موجود منتهی می گردد.
دما:
آسایش حرارتی انسان به موقعیتی اطلاق می شود که انسان از نظر ذهنی و فکری در شرایط آسایش حرارتی قرار دارد.عدم تنظیم صحیح حرارت مناسب در محیط باعث اختلالات فیزیکی و در نتیجه عدم تعادل در شرایط روحی می گردد. شرایط روحی نامناسب مانند عدم آسایش ، خشم ، ناراحتی سبب آفزایش هر چه بیشتر دمای بدن و یا شرایطی مانند افسردگی ، خستگی و کسالت و عدم تحرک باعث کاهش دمای بدن می گردد.هردو اثر منجر به شرایط نامتعادل و غیرمعمول گشته و افراد را وادار به افزایش ویا کاهش دمای محیط می سازد که این امر سبب استفاده هر چه بیشتر منابع انرﮊی می گردد.
رطوبت :
میزان رطوبت موجود در هوا نیز براحساس آسایش انسان و واکنش او نسبت به محیط موثر است .فشار بخار هوا ، علاوه بر تاثیری که بر میزان تعرق و تبخیر رطوبت پوست بدن دارد ، بر روی وضعیت روانی
_فیزیکی انسان نیز تاثیر می گذارد.(واتسون،۲۷۳۱) به عنوان مثال استفاده از کولرهای آبی که رطوبت هوا را افزایش می دهد ، بناهای جدید که آشپزخانه های آنها به صورت باز طراحی شده اند و سبب انتقال حرارت و رطوبت به کل بنا می گردند ، در آسایش انسان اختلال ایجاد نموده و برای جبران این شرایط و تنظیم شرایط محیطی به استفاده از پنکه های تهویه ، باز کردن پنجره و .... که استفاده بیشتر از منابع انرﮊی است، منتهی می گردد..
تهویه:
تعویض هوای داخلی بناها اثر مهمی در چگونگی شرایط آسایش محیط دارد. در بناهای امروزی که اغلب طرحها به ایجاد واحدهای کوچک و کم مساحت می پردازند ،وجود آشپزخانه های باز،تعداد جمعیت بیشتر در فضای واحد کمتر عواملی هستند که شرایط نامناسبی را از نظر تهویه و بو ایجاد می نمایند. اگر تهویه هوا به صورت مناسبی صورت نگیرد ، شرایط داخلی فضاها را غیر قابل تحمل می کند.این امر به انتخاب مکانیسم دفاعی مانند استفاده از وسایل خنک کننده، باز کردن پنجره ها و .... جهت ایجاد حرکت در هوا و تهویه آن منجر می شود.
باد:
مفهوم آسایش در باد به نوع فعالیت شخص ،نوع اقلیم،شرایط جوی ،شرایط فیزیکی و شرایط روحی انسان بستگی دارد.اگر سرعت باد آنقدر افزایش یابد که مقابله با آن مشکل شده و نیاز به انرﮊی بیشتری داشته باشد ناراحتی انسان را افزایش می دهد.اگر میزان باد ، کنترل نشده و به گونه ای باشد که شرایط محیطی را بر هم زده و انجام فعالیتها را مختل سازد باعث ناراحتی و آشفتگی می گردد(جناب،۳۷۳۱)
آلودگی هوا:
اهمیت آشکار هوای پاکیزه برای سلامت انسان و ادامه زندگی کلیه موجودات زنده واضح است . آلودگی هوا عبارت است از وجود یک یا چند ماده آلوده کننده در هوای آزاد به مقدار و مدتی که کیفیت آن را به طوری که مضر به حال انسان ، حیوان ، گیاه و ابنه باشد تغییر دهد.(آیین نامه اجرایی جلوگیری از آلودگی هوا)در مناطق مسکونی علت عمده آلودگی هوا مصرف سوخت های فسیلی است. مصرف نفت ، گاز و گازوییل باعث انتشار مواد آلاینده در محیط می شود. تنظیم نبودن دستگاه هایی که برای استفاده ازاین سوختها به کار میرود مانندآبگرمکنها، بخاری ها و سوخت ناقص آنها آلودگی هوا را تشدید می کند و ارزش گرمایی منابع انرﮊی مورد مصرف را نیز کاهش می دهد.(سلطانی،۱۷۳۱)
آلودگی صوتی:
آنچه انسان مایل به شنیدن آن نیست حتی صدای موسیقی که به طور ناخواسته توسط دستگاه شنوایی انسان دریافت می شود،آلودگی صوتی یا سروصدا نامیده می شود.آلودگی صوتی را صدای ناخواسته و تحمیلی و صدایی در مکان و زمان نامناسب نیز تعریف کرده اند .(سلطانی،۱۷۳۱)
زندگی در فضاهای شلوغ و پر ازدحام ، آپارتمان های کوچک و جمعیت زیاد ساکن در آن ها باعث قرار گرفتن در معرض صداهای ناخواسته و سلب آسایش می گردد.این امر در فعالیت فیزیولوﮊیک اعضای بدن تاثیر گذاشته و بر روان انسان نیز تاثیر منفی می گذارد و باعث مزاحمت ، آزار و عصبانیت و رساندن آسیب به دستگاه شنوایی می گردد.
کاهش میزان خواب و استراحت ،کاهش قدرت تمرکز فکر ،کاهش سرعت واکنش ،کاهش دقت عمل در کارها ،افزایش و تنوع اشتباهات و مصرف نامتعارف داروها و ... از جمله آسیب هایی است که در اثر این عامل بر انسان وارد می گردد.حاصل نهایی این تاثیرات زیان های اقتصادی ،دوباره کاری ، انواع بیمارهای اعصاب وروان و گوارشی و ... است که همه منجر به استفاده بیشتر و نامناسب منابع انرﮊی می گردد.وجود سروصدای مزاحم سبب میشود در فصل گرما با بستن در و پنجره ها بیشتر از وسایل خنک کننده استفاده کنیم وهمچنین به تجربه ثابت شده افرادی که در مناطق پرسروصدا زندگی می کنند بیشتر اوقات فراغت خود را بیرون از خانه می گذرانند و این امر سبب استفاده بیشتراز وسایل نقلیه،دامن زدن به آلودگی هوا و استفاده هر چه بیشتر منابع انرﮊی می شود.
آلودگی منظر:
اغلب بناهایی که در شرایط جدید طراحی می شوند یا به کوچه های پر رفت وآمد و مشرف به منازل، باز می شوند یا به پاسیوهای کوچک که امکان هیچ نوع دید و منظر مناسب را ندارند،قرارگیری در فضاهایی که وسعت دید نداشته و یا به مناظر نامناسب باز می شوند سبب می گردد که افراد اغلب پرده های اتاق را بکشند و فاقد نور و دید مناسب باشند لذا در دراز مدت حالتی از افسردگی و کسالت در آنها ایجاد شده و باعث اختلالات رفتاری در آنها میشود. ماندن در فضامشکل شده و سبب کشیده شدن انسان به بیرون از خانه می گرددو این امر به ازدحام و ترافیک و آلودگی هوا و استفاده هر چه بیشتر منابع دامن میزند.
عوامل روانی موثر بر رفتار
هرگونه عامل فیزیکی ضمن تاثیر فیزیکی بر انسان قطعا تاثیر روحی وروانی را نیز به دنبال دارد.تعاریف حسی مانند گرم و دلنشین و یا آسوده بودن فضا، ناشی از چگونگی تنظیم شرایط آسایش در محیط است که به ارتباط مناسب عوامل فیزیکی بر می گردد. تفکر ما راجع به انرﮊی مبتنی بر تجربه ای است که از حرکت ،نور ،صدا و احساس گرما داریم . چگونگی ارتباط این عوامل در محیط ، کیفیت حسی و ادراکی ما از محیط را شکل می دهد .
ازدحام:
احساس ازدحام تحت تاثیر تراکم جمعیت و اطلاعات محیطی قرار دارد اما پدیده ای ذهنی است زیرا از عوامل روانشناختی از یک سو و عوامل محیطی و فرهنگی از سوی دیگر متاثر می شود.احساس ازدحام در یک فضا به مساحت و هدف استفاده از فضا نیز ارتباط دارد .به طور کلی ازدحام ، احساسی نامطلوب توصیف می شود ،هر گاه انسان از وجود افراد و یا عوامل دیگر در فضای واحد احساس مزاحمت و ناراحتی نماید این مفهوم را به کار می برد .پس احساس ازدحام هنگامی به انسان دست می دهد که تراکم زیاد افراد ، اشیا و اطلاعات مخل آسایش شده و موانعی در مقابل جریان طبیعی فعالیت ایجاد نماید.به غیر از تراکم عوامل دیگر مانند دما ، حرارت محیط ، نور نیز میتواند در احساس ازدحام موثر باشد.
ازدحام در محل سکونت ، عامل بروز اختلاف روانی ـ رفتاری در کلیه انسان ها به خصوص کودکان می شود . رفتارهای تهاجمی یا پرخاشگرانه و هم چنین احساس نا امنی از ویژگی های رفتاری افرادی است که در مناطق پر ازدحام زندگی می کنند.
لوت :
نیاز به خلوت مفهوم مقابل ازدحام است . وقتی انسان مجبور می شود برای زمان طولانی با افراد دیگر در محیطی محدود و دارای ازدحام به سر برد ، احساس نیاز به خلوت در او بیشتر می شود زیرا با این طریق می تواند تمدد اعصاب و استراحت داشته باشد . اگر نیاز به این خلوت برآورده نشود ، انسان احساس تنش و تعارض کرده و به منظور حفظ خود از ازدحام اجباری که در آن واقع شده خود را از فعالیتهای اجتماعی کنار کشیده و به مکانیسم دفاعی ـ رفتار سردـ متوسل می گردد.
محیط و انگیزش رفتار:
رفتار انسان دارای جهت و هدف است . همه موجودات زنده و انسان نیازهایی دارند . نیازهای پایه انسان مانند نیاز به آب و غذا و اکسیژن و ..… و نیازهای ثانویه مانند امنیت ، آرامش و آسایش ، خلوت و حریم خصوصی و احترام و .…… می باشند.نیازها ایجاد تنش می کنند و به رفتار انسان در جهت رفع آن ها جهت می دهند . شرایط محیطی در پیدایش ، تشدید و یا تضعیف نیازها تاثیر گذاشته و بر رفتار انسان در برآوردن آن ها جهت می دهند.عوامل و شرایط محیطی مناسب به ارضای نیازها کمک کرده و شرایط نامناسب مانع از تشفی آن ها می گردد . به عنوان مثال برای مطالعه و یا استراحت به فضایی دنج و آرام نیاز است ، هر گاه فضاهایی که مورد استفاده قرار می گیرند شرایط لازم برای نیل به هدف مورد نظر را نداشته باشند ، ارضای نیاز به تعویق افتاده و در آخر به تنش و تعارض های درونی و اجتماعی می انجامد.
نظم و ارتباط اجزا :
جنسیت ، طرح ظاهری ، رنگها ،فرم ها ونور و ..… در ادراک فضای واقعی تاثیر دارند . برای ادراک صحیح لازم است که اجزا با هم همخوانی داشته و تابع نظمی فراگیر یا به عبارت دیگر متعادل باشند . در یک ترکیب مناسب این احساس به وجود می آید که هر چیز سر جای خود قرار گرفته و هر نوع تغییر در آن در ذهن تعبیر به بی نظمی می گردد.عدم تعادل ، تاثیرات متناقضی بر بیننده می گذارد که نتیجه ی آن احساس عدم اطمینان