بخشی از مقاله
مقدمه
در سال هاي اخیر توجه بر سلامت عمومی در جهان و به خصوص در کشورهاي در حال توسعه به دلیل نیاز روز افزون ساکنان آنان به خدمات درمانی، ابعاد تازهتر یافته است - آرجیل، . - 2005 متخصصان سلامت معتقدند که سطوح بالا یا دایم استرس و اضطراب با کاهش سلامتی و رشد بیماري ها رابطه دارد. از سوي دیگر ضرورت به کار گیري از آرمیدگی به عنوان روشی براي کاهش پاسخ هاي استرس و اضطراب در تحقیقات مختلف انکار ناپذیر است. مک کافی و بیب - 1989 - آرمیدگی را به عنوان حالتی از رهایی نسبی از اضطراب و تنش عضلانی اسکلتی تعریف کرده اند. ریمن - 1995 - آرمیدگی را چنین تعریف کرده است: ذهن فرد را به حالتی از تعادل و آرامش بردن. بنسون - 1975 - پاسخ هاي آرمیدگی را به عنوان حالتی از کاهش انگیختگی روانی- جسمی یعنی حالتی آرامبخش تعریف کرده است. تعریف مک کافی و بیپ شامل فرآیندهاي شناختی و جسمانی است که آرمیدگی را احاطه کرده اند ، در حالی که تعریف ریمن فقط بر فرآیند روان شناختی تأکید دارد. بنسون هر دو تعریف را تحت برچسبی به نام حالت جسمی- روانی تلفیق می کند.
پیامدهاي جسمانی آشکار آرمیدگی در تضاد با استرس شامل کاهش فشار خون، کاهش نبض، کاهش برونداد قلبی،کاهش سدیم و تنظیم سطوح نرمال گلوکز خون و انسولین و خواب است - لیندسی و همکاران، . - 1993 پاسخ هاي آرمیدگی همچنین می تواند پاسخ هاي رفتاري آشکار استرس نظیر تهوع، ضعف، لرزش، تنش عضلانی، زیروبمی صدا، سرعت گفتگو، افراط در خوردن، نوشیدن و سیگار کشیدن و .... را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین بر اضطراب، بی عاطفگی ، افسردگی و توانایی کنار آمدن با مشکلات اثر بگذارد - لیندسی و همکاران، . - 1993 یافته هاي پژوهشی مربوط به آرمیدگی تمرکز یکسانی بر افزایش آرمیدگی از طریق مداخلاتی نظیر ماساژ، بازتاب شناسی - Reflexologyح، تماس درمانی - touch شTherapeuticح، پسخوراند زیستی، دعا و موسیقی درمانی دارند. فرانک - 1985 - موسیقی درمانی را به عنوان کاربرد موسیقی توسط درمانگر به منظور دستیابی به تغییرات خاص در کارکردهاي جسمانی، روانی و هیجانی فرد توصیف کرد - نقل از آلوین، . - 1987
در مطالعات مختلف، سودمندي هاي مداخلات موسیقی درمانی در کاهش درد، ضربان قلب، فشار خون ، اضطراب ، حواس پرتی، احساس کنترل بر نشانه ها و آرمیدگی نشان داده شده است - گازتا، 1989؛ زیمرمن، . - 1989 مسأله ي اساسی پژوهش حاضر آن است که آیا به کارگیري آموزش آرمیدگی عضلانی همراه با موسیقی بر عزت نفس و سلامت عمومی دانشجویان تأثیر دارد؟
روش
پژوهش حاضر از نظر کنترل متغیرها از نوع تحقیقات آزمایشی است و جامعه ي آماري مورد مطالعه شامل کلیهي دانشجویان کنسرواتوار تهران در سال تحصیلی 1386-87 است. حجم نمونه 60 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیري داوطلبانه انتخاب شده اند.
آزمودنیها به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند و در مرحله ي پیش آزمون دانشجویان به پرسش نامههاي عزتنفس - آلیس پوپ - و سلامت عمومی پاسخ دادند. اجراي آزمون ها به صورت گروهی انجام گرفت، در مرحله ي بعدي پژوهش گروه آزمایش تحت 8 جلسه آموزشی - به مدت 85 دقیقه - ، آموزش آرمیدگی عضلانی همراه با قطعه ي انتخاب شدهي موسیقی - کلاسیک - قرار گرفتند. لازم به ذکر است که به گروه کنترل هیچگونه آموزشی داده نشد. پس از اتمام جلسات آموزشی هر دو گروه آزمایش و کنترل در مرحله ي پس آزمون مجدداً با پرسش نامههاي عزتنفس و سلامت عمومی مورد آزمون قرار گرفتند.
ابزار هاي اندازهگیري: در این پژوهش براي سنجش سلامت عمومی دانشجویان از پرسش نامه سلامت عمومی Q - جچ - ،
گلدبرگ استفاده شد. این آزمون شامل 28 سؤال است. این پرسش نامه به صورت عینی و براساس مفروضه ي مقیاس لیکرت نمرهگذاري می شود .تحقیقات متعددي در زمینه ي روایی و اعتبار این پرسش نامه در داخل کشور انجام گرفته است، که از جمله میتوان به هومن - 1376 - ، اشاره کرد. لازم به ذکر است ضرایب پایانی این پرسش نامه در دامنه ي 0/ 84 تا 0/ 92 است.
به منظور سنجش میزان عزتنفس دانشجویان از آزمون عزتنفس آلیس پوپ استفاده شد. این آزمون شامل 60 سوال است و در 5 مقیاس کلی، تحصیلی، خانوادگی، جسمانی و اجنماعی، عزت نفس را میسنجد. آزمودنی به سؤالات بر اساس سه حالت: تقریباً همیشه، گاهی اوقات، تقریباً هیچگاه، پاسخ می دهد. تجلی - 1375 - در پژوهشی بر روي گروهی از دانشآموزان پسر ساکن شهر تهران در مقطع راهنمایی، پایایی پنج مقیاس عزتنفس را به روش بازآزمایی به فاصله ي یک هفته اجرا کرد و براي مقیاس عزتنفس کلی، تحصیلی، جسمانی، خانوادگی، اجتماعی به ترتیب ضریب پایایی 0/ 80 ، 0/ 65 ، 0/ 70 ، 0/81 ، 0/ 62 به دست آورد.
یافتهها
در جدول1 شاخص هاي توصیفی مربوط به نمرات پیش آزمون و پس آزمون سلامت عمومی و عزت نفس گروه کنترل و آزمایش ارائه شده است:
جدول :1 شاخص هاي توصیفی نمرات پیش آزمون و پس آزمون سلامت عمومی و عزت نفس گروه کنترل و آزمایش
فرضیه ي :1 آموزش آرمیدگی عضلانی همراه با موسیقی بر سلامت عمومی دانشجویان تأثیر دارد.
به منظور ثابت نگه داشتن اثرپیش آزمون در دو گروه کنترل و آزمایش و آزمون فرضیه ها از آزمون آماري تحلیل کوواریانس استفاده شد.با توجه به نتایج جدول2 مقدار ف محاسبه شده براي عامل گروه بعد از ثابت نگه داشتن اثر پیش آزمون نمرات سلامت عمومی در سطح کمنر از 0/001 معنی دار است. در نتیجه بین میانگین نمرات سلامت عمومی پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی دار وجود دارد. با توجه به میانگین نمرات سلامت عمومی دو گروه در پس، آزمون می توان نتیجه گرفت که آموزش آرمیدگی عضلانی همرا با موسیقی موجب افزایش سلامت عمومی گروه آزمایش شده است
- قابل توجه است که نمره پایین در پرسش نامه ي سلامت عمومی به معنی بالا بودن سلامت عمومی و بالعکس است - .
فرضیه ي :2 آموزش آرمیدگی عضلانی همراه با موسیقی بر عزتنفس دانشجویان تأثیر دارد.
با توجه به نتایج جدول-3 مقدار ف محاسبه شده براي عامل گروه بعد از ثابت نگه داشتن اثر پیش آزمون نمرات عزت نفس در سطح کمنر از 0/001 معنی دار است. در نتیجه بین میانگین نمرات عزت نفس پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی دار وجود دارد. با توجه به میانگین نمرات عزت نفس دو گروه در پس آزمون می توان نتیجه گرفت که آموزش آرمیدگی عضلانی همرا با موسیقی موجب افزایش عزت نفس گروه آزمایش شده است.
جدول :3 نتایج تحلیل کواریانس براي نمرات عزت نفس
بحث وشتفسیر
یافته هاي پژوهش نشان داد که آموزش آرمیدگی عضلانی همراه با موسیقی موجب افزایش عزتنفس و سلامت عمومی دانشجویان می گردد. بنسون و همکاران - 1977 - در توضیح تأثیرات آرمیدگی بیان کرده اند که پاسخ هاي آرمیدگی و استرس ، رویدادهاي ناسازگارند. هنگامی پاسخ هاي آرمیدگی رخ دهند، پاسخ هاي استرس متوقف می شوند و اضطراب کاهش می یابد. کاهش استرس با کاهش فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک همراه است. بنابر این پاسخ هاي استرس با آرمیدگی متضادند.
آرمیدگی نوعی یادگیري و یکی از روشهاي مقابله با واکنشهاي جسمی و رسیدن به سلامت روان است. اگر یاد بگیریم تنش یا کشیدگی ماهیچههایمان را به کمک آرمیدگی کاهش دهیم، خواهیم توانست استرس را به کنترل در آوریم و فرد با کنترل استرس بسیاري از مشکلات عمومی و روانی را تحت کنترل در میآورد - گنجی، . - 1379
به نظر می رسد که در پژوهش حاضر تلفیق آرمیدگی همراه با موسیقی موجب تغییرات معنی دار در گروه آزمایش شده است. اینکه آرمیدگی یا موسیقی درمانی به تنهایی نیز می توانند چنین تغییرات سریعی را موجب شوند نیازمند پژوهش هاي آتی است. هر چند که بیان شده است که برخلاف مداخلاتی نظیر تصویر سازي و پسخوراند زیستی، موسیقی درمانی براي موثر بودن، نیاز چندانی به تمرین و تمرکز توسط مراجع ندارد. بخاطر همین گوش دادن منفعلانه به موسیقی ، موسیقی درمانی ممکن است یک مداخله ي ایده آل براي بیماران بدحالی که نیرویشان تحلیل رفته است، باشد . - 1999 -