بخشی از مقاله

اعتماد به نفس و ورزش ،عزت نفس و ورزش

مقدمه
امروزه شا هد روشد و تحول در جهان ورزش هستيم از جمله جا به جا شدن ركورد ها در رشته ها ي مختلف ورزشي خود شا هد ي بر اين امر است و با گسترش حرفه أي گري در ورزش برنامه ريزان و دست اندركاران د نياي ورزش به دنبال آن هستند تا از آخرين دست آورد هاي علمي و عملي بهره گيرند . سالهاي زيادي است كه ورزش از حالت سنتي خود خارج شده است و اگر مللي در اين مبارزه علمي از قا فله عقب بما ند در جهان ورزش حرفي برا ي گفتن نخوا هد داشت بديهي ا ست كه تما مي اعما ل بشر ي از دو جنبه فيزيو لو ژيكي و روا ني قا بل بررسي مي باشد و با عنايت به نقشي كه جنبه هاي روا ني در اعما ل و ر فتار بشر دارند تو جه به رشته روا نشناسي ورزش از جايگاه و اهميت خا صي برخوردار است .

 

روانشناسی ورزش

تئو ريها ها و پژوهشهاي جد يد اساسا در حوزه هاي شخصيت نگرش هاي نسبت به ورزش پرخاشگري در ورزش اظطرا ب و استرس نفوذ هاي اجتماعي ا نگيزش و كسب مهارت مي باشد همچنين نمونه هاي متنوعي از رشته ها ي ورزش از جمله فوتبال وزنه برداري و …… را شامل مي شود .

به دليل وجود شيوه هاي مختلف در جهت بكارگيري روانشناسي در حوزه ورزش و وجود فعاليتهاي متنوع در فرهنگهاي مختلف تحت عنوان فعاليت هاي ورزش لازم است تا تعريف كاملا گسترده أي از روانشناسي ورزش را از انجمن روانشناسي ورزش اروپا ( FEPSAC ) با كمي اختصار ارائه دهيم .روانشناسي ورزش به بررسي فرايندهاي بنيادين روانشناسي و تأثير ات أن بر ورزش مي پردازد .


تعريف ورزش :

شامل كليه فعاليتهاي جسماني است كه به منظور رقابت ,تفريح , تربيت و سلامتي انجام مي پذيرد .

روانشناسي :

علم ذهن و رفتا ر (گروس )

به دليل اينكه روانشناسي ورزشي رشته أي جديد و گسترده است و رشته هاي تخصصي بسيار زيادي وجود دارد به يك رشته مربوط به انين مقاله مي پردازيم .


انگيزش و ورز ش :

1-انگيزش دروني و بيروني

2-چشم اندازهاي انساني بر انگيزش

3-انگيزه –پيشرفت

4-رويكردهاي شناختي نسبت به انگيزش

انگيزش دروني و بيروني

تمايزمهم درانواع انگيزه هاي نوع بشر انگيزش دروني و بيروني است انگيزش

بيروني از پاداشهاي بيروني ناشي مي شودانگيزش دروني ازدرون شخص سرچشمه ميگيردهم انگيزه دروني وهم بيروني هر دو در ورزش مهم هستند وروانشناسان ورزشي مي توانندهم هم انگيزه هاي دروني وهم بيروني را براي بهبود عملكرد اشخاص به كارگيرندانگيزه هاي دروني براي شركت در ورزش شامل تهيج-تفريح-علاقه به عمل وفرصت براي ثابت كردن تواناييهاي خود-بهبود مهارتها وخلاصه به دليل لذت بردن از ورزش است

انگيزه هاي بيروني مي تواند بشكل جايزه و انعام و پاداشهاي كمتر ملموس مثل ستايش يا كسب موقعيت مورد استفاده قرار مي گيرد .
به عنوان مثال براي ترغيب و انگيزاندن مددجويان به ورزش از هر دو روش انگيزش يعني دروني و بيروني بايد استفاده نمود. به اين صورت كه ضمن اطلاع رساني و فرهنگ سازي در خصوص فوايد ورزش كه انگيزشهاي دروني مثل تهيج – تفريح و لذت بردن از ورز ش و سلامتي و از انگيزش هاي بيروني مثل اعطاي تلفن – مرخصي – ا ستفاده ازآزادي مشروط و تخفيف مجازات به ورزش كردن مي انگيزانيم و ورزش باعث مي شود كه بسياري از مشكلات روحي ورواني و حتي در ترك اعتياد و مؤثر واقع گردد.


ديدگاه هاي انساني به انگيزش:

در ديدگاه هاي انساني به دو تئوري از مازلو و (ملك كلند و اتكينسون )بنام تئوريهاي

1-تئوري نياز (مازلو)

2-تئوري انگيزه و پيشرفت ملك كلند واتكينسون

اشاره و توضيحاتي در اين خصوص ارائه خواهد شد.

مازلو تئوري انگيزش بشري را به منظور تبيين تمامي انواع نيازهاي بشري مطرح ساخت و آنها را بر اساس اولويت بشكل هرم زير طبقه بندي نمود.

نياز

خودشكوفايي

نياز زيبا شناسي

نيازهاي ذهني

نيازبه احترام

نيازهاي اجتماعي

نيازهاي ايمني

نيازهاي فيزيولوزيكي

هرم نيازهاي مازلو كه با ارضاء هر انگيزه از پايين هرم به بالا حركت مي كنيم ارضاء نيازهاي فيزيولوژيكي ما مثل غذا وگرما در اولويت اول قرار دارند زيرا بدون ارضاء اين نياز زنده نيستيم در

مرحله بعدي ما نياز به ايمني را جستجو مي كنيم .وقتي نياز ايمني ارضاء شد به دنبال نيازهاي اجتماعي يعني تعلق داشتن به گروه و ارتباط داشتن با ديگران مطرح خواهد شد .بعد از اين مرحله نياز به احترام ارجحيت پيدا مي كند . زماني نيازهاي احترام به خود ارضاءشود كه به شايستگي و آ نچنان كه لايق آن هستيم شناخته شويم وقتي به اين نياز دست پيدا كرديم نيازهاي ذهني كه شامل بدست آوردن درك و دانش است پديدار خواهد شد. پس در هرم نيازهاي مازلو نيازهاي

زيباشناختي يعني نياز به زيبايي نظم و تعادل مطرح مي گردد . نياز نهايي بشري از نظر اين تئوري خود شكوفايي يعني كامل شدن شخص و رسيدن به انرژي بالقوه است .اما مقدار كمي به مرحله خود شكوفايي مي رسد به هرحال ورزش احتمالا”راهي است براي رسيدن به مرحله خودشكوفايي مي توان گفت ورزشكاران را كه در رشته ورزششان به نقطه اوج مي رسند و داراي ركورد جهاني و عناوين قهرماني مي شوند به مرحله خود شكوفايي نزديك مي شوند . و از طرف ديگر ما نبايد خودشكوفايي را دقيقا’’با موفقيت مساوي فرض كنيم زيرا افراد بسياري در ورزش به نقطه اوج و پيشرفت رسيدند اما شخص كاملي نشدند و بالعكس ((وضعيت مختلي پيدا نكردند.))

 

ارزيابي تئوري مازلو:

با توجه به اينكه تئوري مازلو از نفوذ بسيار بالايي برخوردار است و اين تئوري چشمان ما را به دامنه أي از نيازهاي انساني مي گشايد ولي در بعضي مواقع تئوري نيازهاي مازلو درست از آب در نيامد ه و كاملا’’برعكس أن اتفاق افتاده است بر فرض مثال با توجه به اينكه اكثر سارقين بعلت نيازهاي فيزيولوژيك دست به انجام اين جرم و عمل خلاف مي زنند و ليكن عده أي نيز هستند كه به علت هاي مختلف كه ريشه مالي و فيزيولوژيكي نداشته اين جرم را انجام مي دهند و يا كساني كه قاچاق مواد مخدر انجام مي دهند هدف مالي نداشته بلكه از بين بردن جوانان و ضربه به اجتماع و افراد جامعه را مد نظر دارند انجام مي دهند .

 

تئوري انگيزه وپيشرفت (مك كلند و اتكينسون ):

هدف از اين تئوري براي تبيين اين موضوع است كه چرابرخي از اشخاص نسبت به ديگران بيشتر برانگيخته مي شودانگيزش دروني ورزشكاران به عنوان انگيزه پيشرفت تصور مي شود اما انگيزه مخالف اين انگيزه دروني- انگيزه اجتناب از شكست است وقتي با ورزش سرو كار داريم با يك تعارض گرايشي –اجتماعي مواجه هستيم به وسيله اشتياق به كاميابي براي وارد شدن و شركت كردن در ورزش برانگيخته مي شوداما همچنين به وسيله اشتياقما ن برا ي اجتناب از شكست برانگيخته مي شويم تا از شركت كردن در ورزش اجتناب كنيم اين موضوع مي تواند به صورت يك معادله بشكل زير نشان داده شود.

 

انگيزه پيشرفت = اشتياق به موفقيت – ترس از شكست

براي مك كلند و اتكينسون انگيزه پيشرفت يك خصلت شخصي است براي برخي اشتياق به موفقيت بسيار مهمتر ترس از شكست است و در اين صورت انگيزه پيشرفت بالاتر از ترس از شكست خواهد بود و بالعكس اين موضوع نيز صادق است اين خصلت شخصيتي تنها عاملي نيست كه برانگيزش موثر است موقعيت نيزمهم است خصوصا”احتمال موفقيت و مشوق براي موفقيت . بدين ترتيب حتي اگر ورزشكاري داراي اگيزه پيشرفت پاييني باشد اما اگراحتمال موفقيت بالاو پاداشهابراي موفقيت زياد باشد احتمالا برانگيختگي افزايش خواهد يافت .


ارزيابي تئوري پيشرفت :

گيل (1976)پژوهشهاي انجام شده در خصوص دشواري تكليف را مرور كرد و نتيجه گرفت كه حمايتهاي زيادي بر اين تئوري وجود دارد ((كساني كه داراي انگيزه پيشرفت بالا هستند تكاليف دشوار را جستجو مي كنند و كساني كه داراي انگيزه پيشرفت پايين هستند تكاليف آسانتر را تر جيح مي دهند و پيكرهرنر دريافت كه تفاوتهاي جنسيت در انگيزه پيشرفت مي تواند به وسيله انگيزه سوم بغير از انگيزه موفقيت و انگيزه اجتناب از شكست تئوري مك كلند را تكميل مي كند تبيين دشوار اين انگيزه سوم ترس از موفقيت (FOS ) ناميده مي شود اين انگيزه بر خلاف اشتياق به موفقيت و اشتياق اجتناب از شكست عمل مي كند هرنر اظهار كرد كه زنان داراي اشتياق برابر با مردان براي پيشرفت و اشتياق براي اجتناب از شكست هستند اما أنها به دليل داشتن ترس از موفقيت بيشتر در انگيزه پيشرفت به مردان متفاوت مي باشند .

 

رويكردهاي شناختي نسبت به انگيزش :

نظر به اينكه رويكرد انساني نسبت به انگيزش كل نگر است يعني أن تلاشهاي برا ي تبيين تجربه انساني بطور كل است رويكرد شناختي به ويژه روي جنبه تجربه انساني كه چطور فكر مي كنيم تمركز دارندروانشناسان ورزش اين مورد به دو جنبه ِِاسناد و خودباوري علاقمند شده اند .

اِسناد :

به دليل اينكه بشر مشتاق درك جهان پيرامون خودش است گرايشهاي براي ساختن اسنادهايي راجع به دلايل رويداد و رفتارها دارند بدين معنا ست كه ما راجع به اين كه چرا كمي به شيوه خاصي رفتار يا عمل كرد نتيجه گيري مي كنيم .ما خواه اسنادي براي رسيدن به نتايج صحيح داشته باشيم يا نداشته باشيم راجع به رفتارخودمان و رفتار آنهايي كه در پيرامون ما هستند اسنادهايي مي سازيم بنام اسنادهاي دروني وبيروني :

اسنادهاي دروني مسئوليت رفتار يا عملكرد را به شخص نسبت مي دهند .اسنادهاي بيروني دلايل را به موفقيت نسبت مي دهند .

در شكست بازيكنان تيم درمقابل حريف بازيكناني كه اسنادهاي دروني رامي پذيرندخودتان را مقصر مي دانند اما آنهايي كه اسنادهاي بيروني را مي پذيرند موفقيت ديگران را مقصر مي دانند .اين كه اسناد ما دروني يا بيروني باشد به نظر مي رسد به عزت نفس ما مربوط شود و از اين رو مي تواند بر عملكرد ما مؤثر باشد تأثير بگزارد.

 

بيدل و هيل (1992)مطالعه كه در آن 58 دانشجو دانشگاه براي اولين بار به شمشير بازي مي پرداختند را اجرا كردند پيامدهاي هر مسابقه بوسيله آزمايندگان دستكاري شدند به طوري كه برخي از شركت كنندگان بطور پيوسته برنده شوند و ديگران پيوسته شكست خوردند بعد از يك

سري مسابقات – اسنادها و حالتهاي هيجاني شركت كنندگان ارزيابي شد تجزيه و تحليل أماري نشان دادكه اسنادهاي ساخته شده به وسيله دانش أموزان براي تبيين نتايج به شدت با هيجانات تجزيه شده أنها خصوصا”در شركت كنندگاني كه پيوسته شكست خورده بودندمرتبط بود اين نشان مي دهد كه در شكست خوردگان پيش بيني اصلي عزت نفس درك چرايي شكست أنهاست .

از وينر (1974)مدل اسناد به شكل زير مي باشد:

بيروني

دروني


ثبات

بي ثبات

دشواري تكليف

توانايي


بخت واقبال

تلاش

اگر ما پيوسته شكست بخوريم يا پيروز شويم اسنادهاي ما احتمالابا ثبات خواهد بود اين بدين معناست كه احتمالا پيامد را يا با توانايي يا دشواري تكليف نسبت مي دهيم بيشتر احتمال دارد ما موفقيت (پيروزي )را به توانايي و شكست را به دشواري تكليف نسبت دهيم .

بندورا:

عزت نفس رابامفهوم جداگانه خودباوري مطرح نموده است عزت نفس بنحواي كه ماراجع به خودمان احساس ميكنيم مربوط مي شود وعزت نفس عموما پيوستاري از وضعيت باثبات است بالعكس خودباوري به عقيده ما راجع به توانايي وشايستگي مان مربوط ميشود .

برخلاف عزت نفس خودباوري يك وضعيت خاص است براي مثا ل اگرشما يك ورزشكارطبيعي باشيد اما با برخي از مشكلات روانشناسی دست به گریبان هستید خودباوری احتمالاً در زمین بیشتر به درد شما خواهد خورد تا در کلاس درس.

خودباوری می تواند تأثیر نیرومندی را روی عملکرد داشته باشد وقتی تکالیف فوق العاده انجام شدنی تصور شود آنها پیش پا افتاده تلقی خواهند شد و خود باوری می تواند به وسیله عملکرد موفقیت آمیز تشویق شفاهی و پسخوراند راجع به عملکرد و تقویت شود.

نتیجه:

بشر دارای نیازهای متنوعی است که برخی از آنها می تواند به وسیله ورزش ارضاء شود. تمایز مهمی بین انگیزش درونی و بیرونی وجود دارد پژوهشهای معاصر نشان می دهد که انگیزش درونی عامل مهمتری برای اکثریت شرکت کنندگان در ورزش است. انگیزه های بیرونی ممکن است بسته به شرایط افزایش یکی از انگیزه های مهم که خصوصاً با ورزش در ارتباط است نیاز به موفقیت است. پرنفوذترین تئوری که تبیین موفقیت را جستجو می کند از اتکیسنون مک کلند می باشد.

آنها فرض شان بر این است که ما به وسیله انگیزه موفقیت و هم به وسیله نیاز اجتناب از شکست برانگیخته می شویم دو رویکرد اخیر می شود که در آن، تعیین می کنیم که چه کاری را این چنین انجام دادیم با آموزش بازسازی اِسناد ما می توانیم ورزشکاران را برای سالمتر ساختن اسنادها بر مثل اسناد دادن شکست به تلاش به جای توانایی کمک کنیم. موفقیت پسخوراند، تشویق شفاهی و آموزش بازسازی اسناد همگی می توانند خودباوری را تقویت کنند.
ورزش و تغذیه سالم استرس را کاهش می دهند

تغذیه
هر انسانی در شرایطی خاص و یا بجرانی با استرس روبرو شده است. استرس و فشار روحی به غیر از اتکه با شرایط روحی و اعتماد به نفس شخص در ارتباط باشد، با تغذیه و شرایط بدنی نیز مرتبط است.

ورزش صحیح و تغذیه سالم به بدن کمک می کنند تا در کنترل سیستم عصبی، بدست آوردن اعتماد به نفس و کار کردن و فرمان گرفتن صحیح در شرایط بحرانی موفقتر عمل کند.

تحقیقات نشان داده است که اشخاصی که تغذیه سالم دارند و مرتب ورزش می کنند بسیار کمتر از اشخاص دیگر در شرایط بحرانی عصبی می شوند.

تغذیه
برخی از مواد غذایی با کمبود ویتامین B Complex و داشتن قند بالا، باعث می شوند تا یدن به سوی اضطراب، عصبانیت و استرس تمایل پیدا کند. بهترین شکل تغذیه برای جلوگیری از چنین مسیله ای، مصرف میوه، سبزیجات و دانه ها و غلات کامل است.

ویتامینهای B برای برای کاهش استرس و عصبانیت پیشنهاد می شود. دانه ها و غلات کامل، سبزیجات، تخم مرغ و ماهی از مواد عذایی هستند که حاوی ویتامین های B می باشند.

گردوی تازه میوه ای است که به درمانگر بیماریهای عصبی شهرت دارد. عسل نیز همین خاصیت را دارد. جو و نان جو نیز برای سیستم عصبی مفید هستند. از میوه های دیگر می توان به موز، زرد آلو و میوه های خشک شده اشاره کرد.

اما قهوه، شکلات، مشروبات الکلی، ادویه جات زاید، شکر، گوجه فرنگی، بادمجان و فلفل ها می بایست کمتر شوند و یا اصلا".

ورزش
ورزش و تمرینات ورزشی نیز در کاهش و رفع استرس، و فشارهای عصبی بسیار موثرند. کارشناسان می گویند کسانی که مرتبا" ورزش می کنند، در فشارهای عصبی راحتتر خود را کنترل می کنند و تصمیمات بهتری می گیرند.

انجام تمرینات ورزشی باعث می شود تا بدن فشار خون خود را تنظیم کند و سیستمهای عصبی استقامت بیشتری کسب کنند. پس بدین صورت بدن می تواند کنترب بهتری در شرایط بحرانی و فشارهای روحی داشته باشد.

از سویی، قدرتمند شدن عضلات و بطور کلی آناتومی بدن باعث می شود تا شخص از لحاظ روحی اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد.

انجام هر نوع ورزش و تمرینی اما بطور مستمر و از روی برنامه، قابلیت غلبه بر استرس را ارایه می کند. هر چه ورزش دارای استقامت بیشتری باشد، می توان گفت که استرس را بیشتر کاهش می دهد. ورزشهایی نظیر یوگا، که ورزشی روجی-جسمی است، با موضوع اعتماد به نفس و اعتقاد بیشتر سر و کار دارند. ورزشهایی دیگر نظیر ورزشهای Extreme نیز چون جادثه جویانه هستند، می توانند قابلیت غلبه بر فشارهای روحی را در مدت زمان کوتاهی افزایش دهند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید